به گزارش شرق، متهم که در بازجوییها اعتراف کرد به خاطر یک کینه
قدیمی مرتکب این قتل شده است، روز سهشنبه در خانهای در غرب تهران
بازداشت شد.
مقتول که «مجید شمس»، مدیرمسئول نشریه شمارش بود به دست فردی به نام مهدی به قتل رسیده است.
ظهر بیستم اردیبهشتماه از طریق مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ وقوع یک نزاع و
درگیری در پارکینگ یک مجتمع مسکونی به کلانتری ۱۲۵ یوسفآباد اعلام شد. با
حضور مأموران و در همان بررسیهای اولیه مشخص شد در یک نزاع و درگیری بین
دو نفر از اهالی ساکن در مجتمع، یکی از آنها به نام «مجید شمس» (۵۰ساله)
مورد اصابت ضربه جسم تیز از ناحیه سینه قرار گرفته و ضارب نیز به نام
«مهدی.م» (متولد ۱۳۵۱) از محل متواری شده است.
مأموران کلانتری یوسفآباد در تحقیقات خود، با شناسایی دو نفر از افراد
شرکتکننده در نزاع و درگیری اقدام به دستگیری آنها کرده و اطلاع پیدا
کردند که این دو برادر و خواهرزاده ضارب هستند که از محل درگیری متواری شده
بود.
با وجود انتقال مجید به بیمارستان و انجام اقدامات درمانی، در ساعت ۱۵ همان
روز به کلانتری یوسفآباد اعلام شد که به علت اصابت ضربه جسم تیز به قسمت
سینه و آسیب شدید به قسمتهای حیاتی بدن، مجید شمس فوت کرده است.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمـد» و به دستور بازپرس شعبه سوم
دادسرای ناحیه ۲۷ تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل
پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی با حضور در محل جنایت اطلاع پیدا کردند
مقتول در طبقه چهارم و قاتل نیز در طبقه دوم مجتمع مسکونی محل جنایت زندگی
میکردهاند؛ درگیری اولیه در طبقه چهارم و پس از مراجعه قاتل و دو همراهش
به منزل مقتول آغاز و در ادامه به پارکینگ مجتمع کشیده شده است.
در ادامه تحقیقات از همسایگان و خانواده مقتول، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند
متهم قسمتی از پارکینگ مشای ساختمان را به انباری شخصی خود تبدیل و در
آنجا نسبت به نگهداری و مصرف مشروبات الکلی، استعمال مواد مخدر و... اقدام
میکرده که همین موضوع زمینه اعتراض شدید مقتول و دیگر اهالی مجتمع را
ایجاد کرده است؛ با توجه به اطلاعات بهدستآمده و با هماهنگیهای
بهعملآمده با بازپرس پرونده، کارآگاهان در بازرسی از پارکینگ و همچنین
منزل متعلق به قاتل، موفق به کشف دهها بطری مشروبات الکلی و همچنین
تجهیزات و البسه نظامی شدند که به نظر میرسید از این تجهیزات نظامی برای
انجام اقدامات غیرقانونی استفاده شده است؛ همچنین در بررسی خودروی
«بیامو» متعلق به متهم به ارزش تقریبی ۳۵۰ میلیون تومان، کارآگاهان
متوجه شدند که وی نسبت به تجهیز خودروی شخصیاش به آژیر مورد استفاده در
خودروهای امدادی و نظامی اقدام کرده که این خودرو نیز توقیف و به پلیس
آگاهی منتقل شد. اقدامات برای دستگیری قاتل در دستور کار کارآگاهان قرار
داشت تا سرانجام با شناسایی مخفیگاه مهدی در باغی در حاشیه غربی تهران، وی
در ساعت ۱۶ روز سهشنبه یازدهم مهرماه دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی
تهران بزرگ منتقل شد.
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران
بزرگ، با اعلام این پرونده گفت: متهم در همان تحقیقات اولیه صراحتا به
درگیری منجر به جنایت با انگیزه انتقامگیری از مقتول و قدرتنمایی در محل
سکونتش اعتراف کرده است.
مکرم در پایان این خبر عنوان کرد: با توجه به اعتراف صریح متهم، قرار
بازداشت موقت از سوی بازپرس محترم پرونده صادر شد و متهم برای انجام
تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار
گرفته است.
گفتوگو با متهم به قتل
اختلافت با مقتول سر چه چیزی بود.
من یک واحد آپارتمانی به مقتول فروختم که یک پارکینگ داشت اما مقتول دو
ماشین داشت و هر دو را وارد پارکینگ میکرد، اختلاف اصلی ما به همین دلیل
بود.
روز حادثه را تعریف کن چه اتفاقی افتاد؟
مقتول روز حادثه با من تماس گرفت و گفت بیا به پارکینگ ما داریم ماشینت را
خرد میکنیم. صدای شکستهشدن شیشه هم میآمد. من هم با نیمچهقمه آمدم و
درگیر شدیم و من با پخی چاقو ضربه زدم و فکر میکنم حدود ٢٠ ضربه وارد
کردم، مهارت زیادی در استفاده از چاقو داشتم و اگر میخواستم بکشم طور
دیگری میزدم و قصد کشتن نداشتم.
مهارت استفاده از چاقو را از کجا آموختهای.
پنج سال در ژاپن کار کردم و در کار بستهبندی مرغ بودم و آنجا یاد گرفتم چطور از چاقو استفاده کنم.
برادر مقتول گفته است اختلاف سر اتاقکی بوده که تو در پارکینگ
درست کرده و از آن برای مصرف مواد و مشروب استفاده میکردی. این گفته را
قبول داری؟
نه اینطور نیست. اختلاف سر چیز دیگری بود. مقتول میخواست بهزور هر دو
ماشینش را به پارکینگ بیاورد درحالیکه یک پارکینگ بیشتر نداشت.
وضعیت مالی خوبی داری. چطور پول به دست آوردهای؟
پنج سال در ژاپن کار کردم و پول به دست آوردم با آن پول در ایران ساختوساز
کردم، کارم ساختمانسازی بود اینطوری بود که پولدار شدم.
چطور مقتول را کشتی؟
من نمیخواستم بکشم و فقط با هم درگیر شدیم. آن روز وقتی دعوا بالا گرفت
برادرش من را گرفت دستهایم هم در دستان او حلقه بود و داشتند من را
میکشیدند. من هم او را هل دادم. در این کشوقوس بود که رها شدم و به سمت
مقتول پرت شدم که چاقو به شکمش برخورد کرد.
چرا اورژانس را خبر نکردی؟
همان موقع به برادر مقتول گفتم که با اورژانس تماس بگیرید اما آنها گفتند
خودمان او را به دکتر میبریم. البته من خودم همان موقع با موتور فرار
کردم.
ماشینت را چطور به دست آوردی؟
من بیامو را ٤٠٠ میلیون تومان خریدم و عمده پول آن را دادم و با زحمت خودم به دست آوردم.
چرا خودت را معرفی نکردی؟
تریاک مصرف میکردم. اگر خودم را معرفی میکردم، اذیت میشدم.
مگر چقدر مصرف میکردی؟
در چند ماه گذشته پنج میلیون خرج کردم و همه را تریاک استفاده کردم. روزی
٢٠ گرم در چهار وعده استفاده میکردم و میدانستم اگر خودم را به پلیس
معرفی کنم دستگیرم میکنند و چون مصرفم بالا بود، اذیت میشدم.
شما متهم به قتل و فراری بودید، چطور در این پنجماهی که فراری بودید پول از بانک میگرفتید.
عابربانک دوستم پیش من بود و از آن استفاده میکردم. روزی که دستگیر هم شدم
من میتوانستم فرار کنم و پلیس نتواند دستگیرم کند. اما این کار را
نکردم.
خانوادهات چه میکنند؟
از همسرم جدا شدم و تنها زندگی میکنم.
چرا معتاد شدی؟
پدرم آلزایمر داشت و این موضوع من را اذیت میکرد ضمن اینکه وضع مالی خوبی
داشتم و میخواستم کمی خوشگذرانی کنم. تریاک استفاده کردم و اینطوری بود
که معتاد شدم.