به گزارش مهر ابراهیم فیاض نخست در تشریح دلایل حرکت های عدالتخواهانه در سال ها و ماه های اخیر اظهار داشت: بنده سال ها قبل این وضعیت را پیش بینی کرده بودم. این تحرکات نوعی رادیکالیسم است که از نهادینه نشدن ارزش ها در کشور ناشی می شود. بخشی از این اعتراضات هم به این بر می گردد که تصور می شود مسئولان آنچنان که باید در خدمت مردم نیستند و در این راستا اصولگرا و اصلاح طلب هم خیلی در ایجاد این تصور تفاوتی ندارند.
وی اظهار داشت: بخشی از اعتراضات نیز به عدم چرخش نخبگانی در سطوح بالا بر می گردد بدین معنی که به تصور معترضان، یک قشر مسلط و محدود مناصب را میان خود تقسیم کرده و خیلی به مردم بها نمی دهد. یعنی این احساس برای دانشجویان عدالتخواه به وجود آمده که صرفاً قشر خاصی به مناصب بالا می رسد. این اعتراضات اکنون در برخی محافل دانشجویی است هر چند که معتقدم طلاب جوان هم به اینها ملحق شده و یک جریان بزرگ عدالتخواهی را به وجود خواهند آورد.
وی در همین راستا افزود: در نقطه مقابل وظیفه حکومت باید این می بود و باشد که عدالت را در سیاست، اجتماع و اقتصاد نهادینه کند که متأسفانه در این مسیر خیلی موفق نبوده است. تلقی جریانات مذکور این است که ساختار سیاسی به شدت محدود شده و آنها امکان حضور در این فضا را پیدا نخواهند کرد.
به گفته این استاد دانشگاه، فتنه ۸۸ نیز بازنمایی از همین اشرافیتی بود که از طیف های مختلف سیاسی در آن حضور داشتند. این طیف ها به یک نتیجه رسیده و در نهایت بر علیه همین جریان عدالتخواهی شورش کردند. هر چند که در این فضا خیلی رئیس دولت وقت و درستی یا نادرستی اش موضوعیت ندارد.
فیاض در ادامه خاطرنشان کرد: در تاریخ معاصر در برهه ای در سال ۴۶ یعنی ۵۰ سال پیش نزدیک به چنین تصوراتی در میان عده ای ظاهر شد و نتیجه آن خشونت گرایی گروه هایی مانند فدائیان و مجاهدین شد. البته خروجی چنین تفکراتی در آن زمان با دوران حاضر طبیعتاً تفاوت های زیادی خواهد داشت. به لحاظ طیف بندی های اجتماعی نیز من فکر می کنم قشر متوسط روستایی به این جریانات دانشجویی خواهند پیوست.
وی در توضیح قشر مستضعف روستایی خاطرنشان کرد: در گذشته روستاییان مستضعف و بی سواد بودند. اما با گذشت این سال ها این قشر هم مرفه تر و باسواد تر شد و هم در ارتباط گسترده با شهرها، نگاه و مطالباتشان نیز تغییر کرده است. امروز در میان روستاییان، تحصیلکرده های بسیار خوبی وجود دارد که به نوعی از خودآگاهی طبقاتی رسیده اند. این طیف چون به خودآگاهی رسیده مطالبات دارد و از این جهت به جنبش عدالتخواه نیز پیوند می خورد.
از نگاه فیاض، قشر متوسط شهری که در سال های اخیر و در نتیجه
سیاست های اقتصادی به قشر ضعیف و پایین هم تبدیل شده، نیز به جریان فوق
خواهد پیوست. وی می گوید: از این جهت بنده اعتراضات اخیر عدالتخواهانه را
به شدت جدی می بینم. هر چند ناامید کننده نیست چرا که عملاً در مقابل
اشرافیت قدعلم کرده است. این جریان در دهه گذشته نیز حرفهای جدی برای گفتن
داشت و مانعی جدی برای جریان اشرافیت به حساب می آمد تا جایی که نمایندگان
طیف اشرافی در ساختار سیاسی عملاً مهجور شده بودند.
وی در پایان این بخش از گفتگو تاکید کرد: به عنوان چند راهکار در وجه
ایجابی و درباره برخورد صحیح با این جریان به نظرم می رسد که در سطوحی از
ساختار قدرت باید به اینها اجازه ورود داده شود. علاوه بر آن در صدا و سیما
نیز می بایست تمهیداتی اندیشیده شود تا اینها بیایند و حرفهایشان را در
فضایی منطقی و مستدل بیان کنند. همچنانکه در فضای رسانه ای به هیچ وجه
نباید این ها محدود و محصور شوند. قوه قضائیه نیز در باید در برخوردهای خود
با این طیف از افراد تجدید نظر کرده و بیشتر مسامحه نماید. به نظرم این
چند مورد رعایت شود تا حد زیادی این مشکل خود به خود حل خواهد شد.
بازگشت شریعتی
عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در بخش دیگری از این گفتگو به کلیدواژه «چپ اسلامی» که در برخی جنبش های عدالتخواهی اخیر برجسته شده، پرداخت و گفت: این طیف ما به ازای خارجی دارد. یعنی گروهی که به شدت نخبه و اهل مطالبه است و احساس می کند که راهی به ساختار سیاسی ندارد. به گمان این طیف، اندیشه های لیبرالی و راستگرایی در ساختار سیاسی که از زمان آقای هاشمی شروع شده بود، اکنون قدرت گرفته و اجازه حضور به این طیف را نمی دهد.
فیاض افزود: بنده اصرار دارم که حرکت های اخیر را ناشی از
اندیشه های شریعتی تحلیل کنم. در تمامی این سال ها اصرار بر نفی افکار
شریعتی بود و راست ها هم با تعابیر تند شریعتی را می کوبیدند. جالب است که
در چند سال اخیر بنده بسیاری از طلاب را می بینم که روی آثار و افکار
شریعتی متمرکز شده اند. حتی تلاش دارند تا شریعتی را به شدت مطرح کنند و می
گویند ظلم به شریعتی موجب شد تا اندیشه های سرمایه داری بر اداره کشور
مسلط شود. به همین نسبت در محیط های دانشگاهی نیز بازگشت پررنگ شریعتی را
شاهد هستیم. به عبارت دیگر همان قشری که با شریعتی و افکارش وارد انقلاب
شدند، الان وارد مطالبه گری در سطح بالا شده است.
فیاض تأکید کرد: دهه آینده دهه شریعتی است. دهه ای که افکار و آثار او
بازسازی شده و به شدت در سطح جامعه پررنگ خواهد شد. موضوع چپ اسلامی را هم
که شما به آن اشاره کرده اید، مبدا آن شریعتی است. در سال های اخیر کتاب
های شریعتی به شدت اوج گرفته است. گرایش کنونی به شریعتی هم محدود به قشر
خاصی نیست و گرایشات مختلف دارند به سمت عدالتخواهی می روند.
به گفته این استاد دانشگاه، شریعتی معجونی از عرفان و عدالت است. از سوی دیگر جمهوی اسلامی هنوز به ترکیب فقه و عدالت نرسیده است که در نهایت به اعتدال منجر شود. حوزه های علمیه هم در این راستا کم کاری کردند و گفتند شریعتی سوسیالیست است. شریعتی ای که می گفت از اصول کلان حاکم بر فقه، عدالت است. چه کسانی این را می گفتند و شریعتی را می کوبیدند؟ راست مدرن در قم. می گفتند ما عدالت در فقه را قبول نداریم و این حرف ها، حرف های سوسیالیستی است. راست مدرن فقط مالکیت خصوصی را قبول داشت. نتیجه همین نگاهِ راست مدرن بود که اشرافیت وحشتناک امروز را رقم زد. فاصله طبقاتی، امروز به شدت اوج گرفته است. بنده مطمئنم امروز یک شریعتی در قم پیدا شود، عموم طلاب می روند سمت او.
دانشگاه های ما عقب مانده و پرمصرف است
فیاض، وضعیت کنونی را انقلاب پارادایمی نامید که طی آن هم ساختارها عوض می شود و هم تئوری ها. چرا که عموم تئوری های حاکم بر فضای رسمی کشور پاسخگوی هیچکدام از سوالات در جامعه امروزی نیست. به این وضعیت انقلاب و بحران پارادایمی می گوییم. سوالات جدید وتئوری هایی که جواب ندارند. نه از سوی دانشگاه ها و نه حتی از سوی حوزه علمیه قم. دانشگاه های فعلی هم عقب مانده و پرمصرف است و به موازات آن، اساتیدی که نوآوری دارند، جلوی آنها گرفته می شود.
وی در پایان گفت: در وضعیت کنونی دانشگاه ها، شما به شدت ISI گرایی را می بینید که یعنی نوکری آمریکا. فلان استاد ۱۲ مقاله در ISI چاپ کرد و آمد به دانشگاه تهران! خب این دانشگاه طبیعتاً دیگر هیچ ارتباطی به جامعه ندارد. در همان دوران قبل انقلاب، در شرایطی که امثال شریعتی جایی در دانشگاه ها نداشتند، امثال سید حسین نصر و دکتر پاریزی باستانی مرتب داشتند از لحاظ مدارج و مناصب دانشگاهی اوج می گرفتند. هر چقدر آنها در حکومت آن وقت مقرب تر می شدند از این طرف شریعتی بود که در جامعه اوج می گرفت.