سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۸ مهر ۱۳۹۰ - ۱۰:۳۲

جریان انحرافی، فرقه‌‌ای عمل می‌کند

کد خبر : ۳۹۱۶۰
به گزارش صراط حسن بیادی در گفتگو با روزنامه شرق گفت:
طبقه ششم ساختمان شوراي شهر، خيابان بهشت، قرار مصاحبه‌ام بود با حسن بيادي، نايب‌رييس شوراي شهر تهران. اصالتا ورود به بهشت خيلي خاطرات را تداعي مي‌كند؛ خاطراتي كه اكنون بخش مهمي از تاريخ سياسي كشور را رقم زده است. از زماني كه شوراي شهر دومي‌ها يا همان محافظه‌كاراني كه با تابلوی جديدي به نام «اصولگرايي» فضاي كشور را آرام‌آرام از چپ متعارف در ادبيات سياسي ما به راست گردانيدند و خاطرات كودكي ما را از موتلفه و بازار و كمي نزديك‌تر جامعه مهندسين ورق زدند تا به آبادگراني رسيديم كه مي‌خواستند پوسته سنتي خود را بشكافند. ائتلاف آبادگران ايران اسلامي در سايه حضور كم‌رمق مردم در انتخابات شوراهاي دوم و چند فهرست شدن اصلاح‌طلبان توانست خود را وارد ساختمان بهشت كند، همان جايي كه بعدا كانون مهم‌ترين تغيير و تحولات سياسي كشور شد؛ تحولاتي كه بعدها دوستان را دشمن و دشمنان را دوست كرد. اين جمله آخر البته برداشتي تلويحي بود از آنچه در طول مصاحبه با حسن بيادي در آن به گفت‌وگو نشستيم. در حقيقت باز شدن فصل جديدي در فضاي سياسي كشور به نام اصولگرايي را بايد از خيابان بهشت شروع كنيم. آن هنگام كه شوراي دومي‌ها در ساختمان شوراي‌شهر حاضر شدند و سعي كردند چهر‌ه‌اي نو بياورند. همين‌ها بودند كه محمود احمدي‌نژاد را به عنوان شهردار پايتخت انتخاب كردند تا كم‌كم همه با اين نام آشنا شوند، به رغم مخالفت‌هايي كه در شوراي شهر با اين موضوع شد؛ البته به گفته بيادي. وارد ساختمان شوراي شهر شدم و پس از اندكي معطلي به دفتر «حاج آقا» رفتم. قبلا هم براي گفت‌وگو و مصاحبه البته به اين دفتر آمده بودم، بي‌آنكه تغييري در آن رخ داده باشد، تنها تغيير شايد صحبت‌هاي آن روزمان بود: گلايه‌هاي حاج‌آقا از اطرافيان احمدي‌نژاد. او حتي معتقد بود احمدي‌نژاد 90 با احمدي‌نژاد 84 فرقي نكرده اما اين اطرافيانش هستند كه او را به كارهاي حاشيه‌اي وامي‌دارند. مثل هميشه بي‌تكلف و ترتيبات خاص مصاحبه را شروع كرديم، اگرچه بيرون اتاق عده‌اي در انتظار بودند و همين هم شد تا گفت‌وگو را كوتاه كنيم و شايد هم اندكي بي‌حوصله در يك جا ركورد را خاموش كنيم. بيادي اگرچه دوست نداشت تا وارد مباحث رياست‌جمهوري و انتخابات شود و ترجيح‌اش بيشتر گفت‌وگو درباره موضوعات فني شورا بود، اما با اصرار من گريزي هم به قبل از 84 زديم و هم به بعد از آن. بيادي مي‌گويد كه انتخاب احمدي‌نژاد براي انتخابات 84 مخالفان زيادي داشت؛ مخالفاني كه مي‌گفتند بايد يك اسم و رسم‌دار از طرف جريان اصولگرا معرفي شود. بيادي مي‌گويد: همان‌ها كه ما را به دليل اين انتخاب سرزنش مي‌كردند، حالا شده‌اند از نزديكان و طرفداران دوآتشه. اسم نمي‌آورد، مي‌گويد اينها را چند سال بعد بازگو مي‌كند اما يك نشاني مي‌دهد: همان‌ها كه در آن انتخابات در ستاد قاليباف و لاريجاني رفت و آمد داشتند. با اينها گفت‌وگو را ادامه داديم تا رسيديم به جريان انحرافي. بيادي مي‌گويد انحرافي‌ها اگر كانديداهايشان رد صلاحيت شوند، اعتراضات 88 را بازسازي مي‌كنند. همين جا بود كه بايد مصاحبه را تمام مي‌كردم و قول مي‌دادم كه برايش بفرستم. مصاحبه ارسال شد و با تغييراتي در پاسخ‌هاي ابتداي گفت‌وگو و البته اضافه شدن يك سوال به دستم رسيد. متن گفت‌وگو را اكنون در ذيل مي‌خوانيد.
به نظر شما شوراي شهر دوم در عمل موفقيتي به دست آورد؟
به نظر اين حقير، يكي از رموز موفقيت شوراي دوم اين بود كه قبل از شروع انتخابات به فكر برنامه براي شهر بودند و دوستان گفتند ما چه انتخاب شويم و چه نشويم بالاخره تعدادي از ما انتخاب خواهند شد، پس بياييد براي آينده شهر با مشاركت جدي مردم برنامه داشته باشيم. به همين طريق با همكاري اساتيد دانشگاه و افراد باتجربه و بعضي از افرادي كه در شورا بودند و قبلا در كارهاي اجرايي سوابق خوبي داشتند، برنامه‌هاي كلان و آينده خود را تدوين كرديم.
فهرستي كه شوراي شهر دوم برنده شد اگر اشتباه نكنم فهرست ائتلاف آبادگران ايران اسلامي بود. اين ائتلاف جريان جديدي در اصولگرايي بود.
اين حركت منسجم نه تنها در جامعه اصولگرايي در تهران بلكه در كل كشور اثرگذار بود.
مي‌خواهم بدانم في‌نفسه نقش شوراي دوم چه بود و چقدر به انتخاب‌شدن احمدي‌نژاد در رياست‌جمهوري كمك كرد؟
يكي ديگر از مهم‌ترين كارهاي ما اين بود كه تفكرات مردم را نسبت به مديريت شهري و عنوان خدمتگزاري عوض كنيم، يعني تفكري كه مردم نسبت به مديريت شهري داشتند تفكر خوبي نبود. مردم از قديم به شهرداري و شهرباني ديد خوبي نداشتند. اما ما در برهه‌اي بسيار كوتاه با شعار صداقت در گفتار و سلامت در عمل كه برگرفته از احاديث حضرات ‌معصومان(ع) بود به حول و قوه الهي توانستيم آن تفكر بدبينانه ‌را در حد معقولي عوض كنيم.
يعني با اين تفكر احمدي‌نژاد را به عنوان شهردار انتخاب كرديد؟
بله.
چه كسي معرفي كرد؟
احمدي‌نژاد را معرفي نكردند بلكه زمان قبل و بعد از انتخابات ايشان با ما حضور داشتند چراكه گروه‌هاي اصولگرا براي هماهنگي بيشتر يك نفر را براي پيگيري مسايل انتخابات برگزيده بودند كه آن فرد خود آقاي احمدي‌نژاد بود.
سمت‌اش چه بود؟
هماهنگي بين گروه‌هاي اصولگرا بود. ايشان براي وحدت بيشتر اصولگرايان و همچنين براي مراحل انتخابات شوراي دوم به همراه يكسري از دوستان ديگر بسيار زحمت كشيدند. اعضا هم به اين نتيجه رسيدند كه اگر بخواهند اين تفكرات را پيش ببرند بايد با يك نفر آغاز كنند كه آن تفكرات قبلي را نداشته باشد.
چه كساني مخالف بودند؟
بهتر است اسم نبريم چون بالاخره با فرهنگ شورايي تصميمات هرچه باشد قابل احترام است.
خب شايد اشكال به مديريت او بوده است؟
خير. بالاخره در كار شورايي تفاوت سلايق وجود دارد.
پس با چه چيزي مخالف بودند؟
دوست داشتند كس ديگري باشد.
چه كسي؟
گزينه‌هاي ما ابتدا 60نفر بودند كه به 10 و سپس به چهار نفر رسيدند كه از بين آنان آقايان دانش‌جعفري، نوريان، سعيدي‌كيا و احمدي‌نژاد بودند كه به دور نهايي رسيدند و از برنامه‌هاي خود به‌طور مبسوط دفاع كردند و بالاخره آقاي احمدي‌نژاد در جلسه غيرعلني ابتدا با هشت راي و در صحن تقريبا با 11 يا 12راي انتخاب شدند.
برنامه قابل دفاعي هم داشت؟
بله. با توجه به تفكراتي كه ما داشتيم قابل دفاع بود. اما احمدي‌نژاد هم الحق والانصاف در آن دو سال و نيم با برنامه‌هاي مصوب شورا و همكاري اعضا واقعا كار كرد و كارهاي فرهنگي و اجتماعي گسترده‌اي را در سطح جامعه انجام داد.
چه كساني از همراهان فعلي در آن دوره كنار احمدي‌نژاد بودند. چون شنيده‌ايم كه مشايي هم از همراهان ايشان بوده‌اند.
عده‌اي بودند، اما چيزي كه اثرگذار بود، حركت‌هاي اساسي و برنامه‌اي و نظارتي اعضاي شورا در آن دوره بود.
سوال من اين است همراهان احمدي‌نژاد از آن دوره كنار ايشان بوده‌اند...
اجازه بدهيد. شما روي رياست‌جمهوري تمركز داريد.
نه، من اصلا به رياست‌جمهوري كاري ندارم.
حركت‌هاي مردمي شورا به‌گونه‌اي بود كه اين اتفاق در مجلس هفتم هم تكرار شد كه قاطبه صندلي‌هاي سبز مجلس به دست اصولگرايان افتاد. به نظر من آن حركت برنامه‌اي و مردمي شورا هنوز هم ادامه دارد و سياست‌هاي ما تغيير آنچناني پيدا نكرده است و همان شيب ملايمي را كه اول كار براي برخورد با مسايل و مشكلات تعيين كرده بوديم هنوز ادامه دارد. اگر موفقيتي در مديريت شهري وجود دارد به دليل هماهنگي اعضاي شورا و به دور از هرگونه مسايل سياسي و جناحي بوده است.
در حقيقت شورا يك عامل موفقيتي براي احمدي‌نژاد بود كه بتواند به رياست‌جمهوري برسد.
بله، اين پرواضح است و اين را همه مي‌دانند ولي آيا مي‌توان گفت كه ايشان بدون زحمت و سوار بر يك موج مجازي به موفقيت دست يافتند؟ اين بي‌انصافي است. اگرچه شايد ايرادهاي عمده‌اي هم به آن دوران وجود داشته باشد.
به هر حال شما او را از بين چهار گزينه‌اي كه معروف‌تر از احمدي‌نژاد بودند انتخاب كرده‌ايد.
بله، ما به ايشان سمت و فرصتي را داديم تا خودشان را نشان دهند و ايشان هم خودشان را خوب مطرح كردند و توانستند اعتماد مردم را به مديريت شهري جلب كنند. خب ايشان در تهران اين‌گونه عمل كردند. ببينيد مردم ما بسيار آگاهند و از حركت‌ و عملكرد مسوولان مي‌توانند بين سره و ناسره تفاوت قايل شوند و خدا را شكر مردم با آگاهي منتخب شوراي شهر تهران را به رياست‌جمهوري انتخاب كردند.
در مقطعي كه او رياست دولت دهم را به عهده دارد همراهاني دارد كه يك جرياني را به عنوان جريان انحرافي شكل داده‌اند.
من در مورد شوراها صحبت مي‌كنم.
مي‌خواهم به دليل حضورتان در فعاليت‌هاي سياسي، در اين‌باره صحبت كنيم.
شما مي‌خواهيد بحث دولت را پيش بكشيد؟
نه. سوال من اين است آيا همراهاني كه الان با احمدي‌نژاد هستند و برخي از آنها به جريان انحرافي منتسب شده‌اند، آن زمان هم كنارشان بوده‌اند يا نه؟
خير. اتفاقا من همين را مي‌خواهم بگويم زماني كه آقاي احمدي‌نژاد براي رياست‌جمهوري حضور پيدا كردند كساني كه داراي برنامه و تفكر بودند اطراف ايشان بودند و غير از كساني هستند كه الان حضور دارند. فقط دو يا سه نفر آنها كنار ايشان مانده‌اند و بقيه‌شان به دلايل گوناگون كه خودشان بايد مطرح كنند و دلايل منطقي هم داشتند، نتوانستند ادامه دهند. يكي از مهم‌ترين اين دلايل ورود افرادي بود كه از اول با تفكرات ايشان مخالف بودند كه الان هم عده‌اي از آنها همراه ايشان هستند و عده‌اي هم پس از بركناري از پست‌شان دوباره به طور منسجم در قالب يك جبهه به مخالفت ايشان برخاسته‌اند.
چه كساني بودند؟
انشاءالله آنان را چند سال ديگر مي‌گويم.
بي‌آنكه نام ببريد، نسبت‌شان با جريان‌هاي فعلي را بگوييد.
بخش مهمي از آنها الان در جبهه پايداري هستند كه قبل از انتخابات با آقاي احمدي‌نژاد مخالف بودند. در رياست‌جمهوري نهم با ايشان مخالف بودند اما چند روز بعد از پيروزي به ايشان چسبيدند به طوري كه حتي پست وزارت را هم گرفتند. اينها همان‌هايي بودند كه حتي با ما توهين‌آميز صحبت مي‌كردند و مي‌گفتند كه «اين آقا» صلاحيت رياست‌جمهوري را ندارند. مي‌گفتند اصلا شأن رياست‌جمهوري در اين آقا نيست كه بيايند، بايد افراد بزرگ‌تري حضور پيدا كنند. در صورتي كه ما مي‌گفتيم ايشان در بين مردم راي دارند و مردم به ايشان راي خواهند داد. حتي در ستادي كه آقاي احمدي‌نژاد داشت و ستاد فكري و ستاد اثر‌گذار ايشان در انتخابات بود، 90‌درصد اين افراد با او همراه نشدند، اما پس از رياست‌جمهوري ايشان از بدنه شهرداري يكسري افراد را به دولت انتقال داد كه به نظر من چندان موفق نبودند.
چه كساني بودند؟
اسامي‌شان هست، اما اينكه آقاي احمدي‌نژاد توانست همه برنامه‌هايش را اجرايي كند، پاسخ منفي است.
شما براي رياست‌جمهوري به ايشان برنامه داده بوديد؟
بله، ما بدون برنامه وارد هيچ كاري نمي‌شويم.
يعني مشخصا برنامه‌هاي شوراي شهر دوم بود؟
اصلا ديگر بحث شوراي شهر نبود. بحث ستادي بود كه براي انتخابات رياست‌جمهوري آقاي احمدي‌نژاد كار مي‌كرد. ربطي به شوراي شهر نداشت زيرا در شورا يك عده مخالف رياست‌جمهوري ايشان بودند و عده‌اي موافق.
گروه مخالف چه كساني بودند؟
كساني كه با پست گرفتن موافق ايشان شدند.
دقيقا چه كساني؟
شما برويد ستاد آقاي لاريجاني يا از آقاي توكلي بپرسيد چه كساني با شما بودند؟ يا از آقاي قاليباف بپرسيد از شوراي شهر قبلي چه كساني با شما بودند؟ بالاخره افرادي بودند كه با رياست‌جمهوري ايشان مخالف بودند. حتي بعضي از معاونان‌‌شان كه الان براي گرفتن پست سر و دست مي‌شكنند. اينها در واقع عاشق پست بودند و برايشان فرقي نمي‌كرد كه آقاي احمدي‌نژاد كجا باشد مهم اين بود كه پست‌شان را از دست ندهند. عده‌اي پست‌شان را از دست داده‌اند و جبهه پايداري را تشكيل داده‌اند.
به آنجا هم مي‌رسيم. پس همراهان آقاي احمدي‌نژاد خيلي مقطعي همراهي كردند. حالا يا به رفتار آقاي احمدي‌نژاد برمي‌گردد يا به همراهان ايشان. مي‌خواهم بدانم اصل موضوع جريان انحرافي كه الان باز شده است، آيا به همان همراهان آقاي احمدي‌نژاد در شهرداري برمي‌گردد؟
به نظرم نحوه بيان بحث‌هاي انحرافي از طريق بعضي از سودجويان و نفوذي‌ها، خود نوعي انحراف است. چراكه بحث افراد فرقه انحرافي، تنها در بخش دولت نيست بلکه در گروه‌ها و سازمان‌هاي مختلف هم وجود دارند.
الان مشخصا روي يك جريان خاص اسم‌گذاري شده است.
اگر يك نفر است چرا جلويش را نمي‌گيرند؟ اگر كسي انحراف دارد اول بايد او را نصيحت كنند و اگر نشد جلوي انحراف او بايستند.
به نظر شما چرا برخورد نمي‌شود؟
من نماينده مردم هستم و بايد سوال كنم. من مي‌گويم آنهايي كه بحث انحراف را مطرح مي‌كنند بايد شاخص‌هايش را هم معرفي كنند. اگر بحث انحراف به صورت عام است كه در تمام طول تاريخ، انحراف در بين مردم وجود داشته است.
اين شاخصه‌ها الان مشخص است؟
اگر بحث انحراف به صورت عام است بله، در هميشه تاريخ تا زماني كه شيطان وجود دارد، انحراف هم وجود دارد چراكه براساس آيه‌هاي قرآن، شيطان قسم خورده است كه انسان‌هاي بي‌ظرفيت را منحرف كند.
آيا بصيرت لازم از همان زمان شوراي شهر دوم وجود نداشت كه همراهان احمدي‌نژاد را بتوان شناخت كه الان بحث‌هاي جريان انحرافي يك دفعه اين‌گونه ظهور پيدا نكنند؟
بعضي‌ها از الفاظ سوءاستفاده مي‌كنند و الا بحث بصيرت، بحثي قراني است و مقام معظم رهبري سال‌هاست كه در این مورد هشدار مي‌دهند.
پس چرا آن‌گونه كه لازم بوده به اين هشدارها توجه نشد؟
چرا، توجه شده است، ولي بعضي از گروه‌هاي افراطي كه خود منحرف هستند دارند از الفاظ سوءاستفاده مي‌كنند و خودشان را مثبت نشان مي‌دهند اما حركات‌شان منفي است، راست مي‌گويند ولي چپ مي‌زنند و به چيزي كه مي‌گويند اعتقاد نداشته و به آن عمل نمي‌كنند.
تاكيد مي‌كنيد روي اينكه از كلمه انحراف هم سوءاستفاده مي‌كنند و شايد اگر آنهايي كه مي‌گويند جريان انحرافي، همان منحرفان باشند. كمي باز كنيد كه چه كساني سوءاستفاده مي‌كنند؟
بخش كمي از آنها در جبهه پايداري هستند، البته منصفانه بگويم اكثريت ايشان از آدم‌هاي خوب و فاضل هستند. ولي جريان سياسي‌شان آغشته به انحراف است. اگر مراقبت نكنند تبديل به يك فرقه انحرافي ديگر خواهند شد.
فكر مي‌كنيد كه اين جبهه پايداري كه براي انتخابات نهم شكل گرفته يك جريان انحرافي مستقل است؟
يك جريان انحرافي است كه براي برهم زدن وحدت در جامعه اصولگرايي و براي تماميت‌خواهي آمده است.
خب، من مي‌خواهم بدانم كه آيا اين جريان با آن جريان انحرافي معروف منطبق مي‌شود؟
نمي‌دانم، چون الان شاخصي ندارم. من مي‌خواهم بگويم خيلي‌ها از انحراف دم مي‌زنند و بايد مراقبت كنيم كه اينها خود از منحرفان نشوند.
اين افراد فعال چه كساني هستند؟
مثلا چه كساني؟
همان‌هايي كه شما اسم نمي‌بريد.
به نظر من كساني كه مي‌گويند گروه انحرافي، بايد سر و ته و وسطش را هم بگويند. اگر مي‌گوييد همراهان رييس‌جمهور گروه انحرافي است، مگر همراهان ايشان چند نفر هستند؟ غير از وزرا، استاندارها، معاونان و مشاوران هستند؟ پس شما نمي‌توانيد به همه توهين كنيد. بسياري از آدم‌هاي شريف جزو وزيران و معاونان و استانداران ايشان هستند.
بله يك گروه نيستند، چند نفر مشخص هستند.
خب، من همان را مي‌گويم كه اگر چند نفر هستند، چرا ما جامعه را آلوده و همه را منتسب مي‌كنيم.
خب اين تعداد آلوده از نظر اينها در حال جريان‌سازي هستند.
اگر جريان است جلويش را بگيرند.
فكر مي‌كنيد چرا با آنها برخورد نمي‌شود؟
بحث رقابت است.
احساس مي‌كنيد يك بازي سياسي است؟
من اعتقادم اين است كه بخشي از آن بازي سياسي است.
پس اصالتا طرح جريان انحرافي يك بازي سياسي است؟
نه يك بخشي از آن.
يعني گروه‌هايي كه اتهام مي‌زنند از جريان انحرافي هستند؟
دو گروه افراطي هستند كه برآيندشان به يك جا ختم مي‌شود.
هدف‌شان چيست؟
تحليل آن به عهده سياستمداران است نه من.
يعني فكر مي‌كنيد انتخاباتي است يا انتخابات را وسيله‌اي براي چيز‌هاي ديگر قرار دهند؟
اين هم مي‌تواند باشد.
خيلي‌ها نگران اين هستند كه جريان انحرافي به مباني انقلاب و ارزش‌هاي آن كاري ندارد و ممكن است آن را به مخاطره بيندازد.
نه اين‌گونه نيست، خيلي‌ها دوگانه هستند؛ خودشان را يك طور جلوه مي‌دهند در حالي كه چيز ديگري هستند.
مثل (مجاهدين) منافقين؟
بله. خيلي‌ها زبانشان «آره» مي‌گويد اما رايشان «منفي» است. به نظر من ادامه اين مسير و مشخص نكردن مصداق‌هاي انحراف و اشخاص منحرف و جلوي اين حركت‌ها را نگرفتن آسيب‌هاي زيادي را به كشور وارد مي‌كند و بسياري را از گردونه خدمتگزاري خارج مي‌كند و دوروريي و نفاق را توسعه مي‌دهد.
شما طي صحبت‌هايي كه داشتيد به جريان افراطي و تندروهاي اصولگرا اشاره كرديد...
فرقي نمي‌كند گروه‌هاي افراطي كجا باشند، در دولت يا ارگان‌هاي اجرايي و نهادهاي ديگر. گروه‌هاي افراطي مانند دو لبه قيچي هستند كه براي قطع كردن ارزش‌هاي انقلاب آمده‌اند. اين گروه‌هاي افراطي جز ضرر چيز ديگري نداشته و نخواهند داشت.
فكر مي‌كنيد در اين چند سال نظر اطرافيان احمدي‌نژاد نسبت به ايشان عوض شده يا نه، عملكرد و رفتار آقاي احمدي‌نژاد تغيير كرده است؟
به نظر من شناخت اطرافيان عوض شده است.
من از صحبت شما اين‌گونه متوجه شدم كه آقاي احمدي‌نژاد 90 همان احمدي‌نژاد84 است يعني ورژني كه سال 90 داريم مي‌بينيم و به نظرمان تغيير كرده، همان ورژن سال 84 است كه شناخت‌مان از ايشان كامل نبوده؟
همان ورژن است، صحبت‌هايش تغيير پيدا نكرده است.
پس مقصر اطرافيان ايشان بودند نه خودشان. يعني شما، ايشان را از اتفاقي كه افتاده مبرا مي‌دانيد؟
نه، ايشان را مبرا نمي‌دانم. اما خودش با آن تفكراتش عوض نشده، ولي مجموعه‌اي كه در كنار ايشان بودند بعضي‌هاي‌شان به دليل ضعف‌هايي كه داشتند، ايشان را به كارهاي حاشيه‌اي واداشتند.
چه كارهايي كه شما آنها را حاشيه‌اي مي‌دانيد؟
حالا اينها را باز نمي‌كنم، يكسري مسايل به وجود آمده است.
چه مسايلي؟
همين مسايل جاري كه مي‌بينيد.
ولي الان ديد اطرافيان و كساني كه تا حدودي به ايشان معتقد بودند، عوض شده...
آنها رفتارشان عوض شده است.
يعني توقع بيشتري از ايشان داشتند؟
نه. اصلا نتوانستند كارهايي را كه بايد انجام دهند عملياتي كنند و ايرادهايي خودشان را به گردن جامعه انداختند. اين افراد الان نبايد طلبكار باشند بلكه بايد پاسخگو باشند كه نيستند.
كمي هم بحث انتخابات را مطرح كنم. الان يك جريان سنتي اصولگرا وارد شده كه همان جامعتين هستند. جبهه پايداري هم كه ظاهرا قرار هست فهرست جداگانه بدهد و جبهه ايستادگي كه شما هم در حال فعاليت در آن هستيد، تا چه ميزان و كجا مي‌خواهد با جريان 8+7 پيش برود؟
هيچ كس و هيچ جبهه و گروهي براساس قانون و اخلاق و دين حق ندارد بگويد كه كشور بايد تك حزبي اداره شود. هركسي كه دل به نظام مقدس جمهوري اسلامي بسته و در خط ولايت است، مي‌تواند در انتخابات آزادانه شركت كند.
اصلا شما موافق شكل‌گيري گروه8+7 بوديد؟
من شخصا نه. به دليل اينكه اعتقاد داشتم، جامعتين، جامعه روحانيت و جامعه مدرسين حركتي ارزنده و خوبي را قبلا انجام دادند و منشوري را با عنوان «منشور اصولگرايي» نوشتند. ما اعتقاد داشتيم آن منشور مي‌تواند در بين گروه‌هاي اصولگرا فصل‌الخطاب باشد، نه فقط براي انتخابات مجلس بلكه براي اداره امور كشور.
اما الان خيلي از جريانات مدعي اصولگرايي هستند.
عيبي ندارد. به نظرم هنر كساني كه از وحدت حرف مي‌زنند، بايد همين باشد و اين مدعيان را بايد دور هم جمع كنند. من اعتقاد دارم گروه‌هايي كه مي‌خواهند متحد شوند ابتدا بايد همگي جمع شوند و حرف‌شان يكي شود.
الان فكر مي‌كنيد اين اتفاق در 8+7 افتاده؟
در بخش هفت نفر نه، اما در بخش هشت نفر چرا. اعتقادم اين است كه جامعتين به دليل اينكه سهم‌خواهي نمي‌كنند، مي‌توانند به تنهايي مسير انتخابات را مديريت كنند.
يعني معتقديد بايد بيشتر همان فعاليت پدرانه را داشته باشند تا بخواهند وارد بحث‌هاي انتخاباتي شوند؟
نه. اتفاقا به نظر من بايد در انتخابات هم حضور پيدا كنند.
جبهه ايستادگي را تشكيل داديد تا به چه كسي كمك كنيد؟
به جامعتين.
آيا صحبتي و رايزني داشتيد؟
بله.
با چه كساني صحبت كرديد؟ چون كسي كه الان دارد ساز مخالف مي‌زند جبهه پايداري است.
من از همان اول گفتم كه جبهه پايداري براي بر هم زدن وحدت بين اصولگرايان و تماميت‌خواهي است.
شما با آنها جلسه‌اي داشته‌ايد.
نيازي نداشتيم. البته اينها نظرات شخصي من است.
اما شما الان عضو جبهه هستيد.
در جبهه با خيلي چيزها مخالف هستم اما تمكين مي‌كنم.
مي‌خواهيد چه كمكي به كميته هفت نفره داشته باشيد؟
مي‌توانيم افراد خوب را به اين بزرگواران معرفي كنيم.
تلاشي كرديد تا با جبهه پايداري وارد رايزني شويد؟
نه. با آنها حاضر نيستم. مگر اينكه ماهيت‌شان را عوض كنند.
با ايشان صحبتي هم داشته‌ايد؟
نه، نداشته‌ام.
شخص آيت‌الله مهدوي‌كني معمولا هر جا كه احساس خطر مي‌كند وارد صحنه مي‌شود.
به دليل اينكه مي‌خواستند خودشان را فداي انقلاب كنند.
بحث اين است هر زماني كه احساس خطر كنند وارد صحنه مي‌شوند، مثل انتخابات76 و... .
وظيفه علما همين است و به وظيفه‌شان عمل مي‌كنند.
معتقدند روحانيت بايد براي جامعه بيشتر پدري كند.
اتفاقا ايشان همين كار را مي‌كنند و براي وحدت بين اصولگرايان و موفقيت جامعه آمده‌اند.
اين احساس خطر از كجا ناشي شده است كه...
ايشان براي وحدت محور خوبي هستند و دليل حضور ايشان بيشتر اختلافات بين اصولگرايان بوده است. اختلافاتي كه مي‌بينيد، براي آينده اصولگرايي برآيند خوبي ندارد. علما به‌خصوص آقاي مهدوي احساس خطر كردند.
اگر شكل نگيرد چه اتفاقي مي‌افتد؟
مانند آن است كه اگر شما سلامتي‌تان را حفظ نكنيد مريض مي‌شويد. جريان انحرافي را حاصل نتيجه عملكرد افراد افراطي مي‌دانم كه در حال حاضر بعضي از كارها در دست آنهاست.
مي‌خواهم بدانم يك سر اين دورويي كجاست؟ يعني اگر خود را موافق آقاي احمدي‌نژاد يا نظام جلوه مي‌دهند در ظاهر با جايي ديگر يا افراد ديگري در ارتباطند؟
دليلي نمي‌شود كه خيلي‌هايشان به صورت ارگاني اين‌گونه باشند، شايد به‌طور شخصي اين‌گونه باشند. دليلي هم ندارد كه حتما اينها را وابسته بدانيم. خيلي‌هاي‌شان را مي‌توان با نصيحت درست كرد ولي بايد مراقب آنهايي بود كه از پشت صحنه چه از خارج و چه داخل روي اين آتش اختلافات بنزين مي‌ريزند. بايد آنها را از گزند دشمنان خارجي و داخلي دور كرد و نقش علماي رباني مانند آقاي مهدوي‌كني در اين زمانه بسيار مهم است.
اين نفاق برنامه‌ريزي شده است؟
به نظر من از طريق دشمنان داخلي و خارجي برنامه‌ريزي شده است، اما خيلي از آنها را خودمان ايجاد مي‌كنيم كه نياز به برنامه‌ريزي آنها ندارد مانند سوءاستفاده از منابع مالي بانك‌ها كه جديدا مطرح شده است.
پس اين يك جريان است كه هم عوامل داخلي به آن كمك مي‌كند و هم يكسري عوامل خارجي.
بله. يكسري ندانم‌كاري‌ها و كارهاي ناآگاهانه است. عملكرد براساس ناآگاهي بعضي‌ها عين دوستي خاله‌خرسه است. گاهي دوست با ندانم‌كاري خود كار دشمن را ساده مي‌كند. در جريانات پس از انتخابات تنها كسي را كه روشن ديدم و توانست آگاهانه كنترل كند، حضرت آقا بود، در حالي كه بيشترين آسيب‌ها را حريم ولايت خورد و اين هم از اهداف اصلي دشمن بود.
اگر جلوي جريان انحرافي را نگيرند چه اتفاقي مي‌افتد؟
جريانات بعد از رياست‌جمهوري دهم تكرار مي‌شود.
يعني بعد از انتخابات مجلس نهم فكر مي‌كنيد باز هم ممكن است حوادث بعد از انتخابات دهم تكرار شود؟
بله. شكلش عوض مي‌شود.
يعني عده‌اي ديگر معترض خواهند شد؟
بله. چون فرقه‌اند. وقتي فرقه شدند، اصول و قانون را كنار گذاشته و با احساسات جلو مي‌روند. اما راه اين است كه براساس قانون كار را به كاردان بسپاريم. كسي كه صلاحيت‌ها را تعيين مي‌كند بايد شوراي نگهبان باشد و همگي هم تمكين كنند.
فكر مي‌كنيد در نهايت شوراي نگهبان با نحوه تعيين صلاحيت‌ها مي‌تواند اين كار را انجام دهد؟
نه. بالاخره وظيفه شوراي نگهبان جلوگيري از بي‌صلاحيت‌ها است. در انتخابات قبل هم خيلي‌ها جناح راستي‌ بودند و شوراي نگهبان آنها را رد كرد. من خودم شاهد بودم.
يعني فكر مي‌كنيد رد صلاحيت گسترده‌اي داريم؟
نه. دارند جو‌سازي مي‌كنند.
اگر قرار باشد كه جريان انحرافي بيايد چه؟ وقتي مي‌گويند 150 كرسي براي مجلس آماده كرده‌اند؟
اينها از جريانات انحرافي است كه براي شوراي نگهبان شايعه ايجاد كنند تا موضوع ردصلاحيت را بزرگ جلوه دهند.
اگر يك زماني ردصلاحيت گسترده شد بگويند شوراي نگهبان ردصلاحيت‌هاي گسترده كرده؟
بله. هميشه در انتخابات بيشترين هجمه‌ها به سمت شوراي نگهبان بوده است.
گفتگو:مرجان توحيدي