به گزارش تسنیم وی تصریح کرد: روایات بسیار زیادی در خصوص مداراکردن و مدد رساندن وجود دارد و همانطور که در روایات تاکید شده است، کسانی که به همنوعان خود مددرسانی میکنند، جزء قربای الهی و نزدیک به خداوند هستند.
رئیس شورای شهر تهران تصریح کرد: موضوع مدارا کردن و مددرسانی جزء مسائل جهانی است.
هاشمی گفت: باید بتوانیم بیش از گذشته موضوع مددجو، مددکاری و مددرسانی به یکدیگر را در جامعه مورد توجه قرار بدهیم و در این زمینه اطلاع رسانی داشته باشیم.
وی ادامه داد: مددکاران اجتماعی باید نقش خود را در مسائل اجتماعی انجام دهند و در این زمینه باید تعریف دقیقی از سلامت اجتماعی در جامعه داشته باشیم.
رئیس شورای شهر تهران ادامه داد: مدیران در بخشهای مختلف باید توجه ویژهای به موضوع مددکاری و مددرسانی داشته باشند و اعتباراتی نیز برای موضوع مددکاری اختصاص دهند.
هاشمی با اشاره به نامگذاری 27 آذرماه روز وحدت حوزه و دانشگاه گفت: در این زمینه یادی کنم از ابوی خود که در آخرین خطبه نماز جمعه پیشنهاد داد به کسانی که در انتخابات 88 دچار آسیب شدند مددرسانی و یاریرسانی شود.
وی ادامه داد: 27 آذرماه روز وحدت و حوزه دانشگاه به نام حضرت آیتالله مفتح اتفاق افتاد روزی که ایشان توسط گروهک فرقان ترور شدند و بازبینی پرونده ترور ایشان نشان میدهد که حضرت آیتالله مفتح توسط 4 نفر از جوانان این سرزمین (گروه فرقان) ترور شدند.
رئیس شورای شهر تهران در ادامه افزود: مددکاری اجتماعی در برابر مددجویان اجتماعی مطرح میشود، مددجویان نیز عمدتا قربانی آسیبهای اجتماعی هستند. از کسانی که به علت فقر یا ضعف در سیستم سلامت و بیمهای کشور قدرت تامین نیازهای درمانی خود را ندارند تا معتادان، بیخانمانها، فقرا و بزهکاران همه به نوعی قربانی آسیبهای اجتماعی هستند و باید به این نکته توجه شود که دوره نگاههای واپسگرا و فاشیستی که قصد محو آسیبهای اجتماعی و آسیبدیدگان و مددجویان اجتماعی را دارد گذشته است.
هاشمی تصریح کرد: آسیبهای اجتماعی یک واقعیت و مساله است و بهترین شیوه مواجه شدن با یک مساله تلاش برای حل آن است نه پاک کردن صورت مساله.
وی گفت: در اینجا باید به یک مثلث در جهت مواجهه با اسیبهای اجتماعی اشاره کنم، دولت یا حاکمیت، مدیریت شهری و جامعه مدنی اضلاع سهگانه این مثلث هستند و از نظر قانونی و احکام اسلامی و ابعاد فقهی، دولت به چند جهت در مورد آسیبهای اجتماعی و مددجویان اجتماعی مسئولیت دارد که از آن جمله میتوان به بعد تامین معیشت، حفظ نظم و امنیت جامعه و حقوق عمومی مددجویان اشاره کرد که وظایفی به عهده حاکمیت گذاشته شده است که دستگاهها و سازمانهای مختلفی نظیر کمیته امداد، بهزیستی، بنیاد برکت و سایر دستگاههای مسئول در حاکمیت و دولت مامور انجام این وظایف هستند.
رئیس شورای شهر تهران ادامه داد: در جامعه مدنی نیز داوطلبان در قالب تشکلها و سازمان های مردمنهاد یا ثمن، جهت سازماندهی مددکاری اجتماعی استفاده میشود، نیروهای داوطلب جامعه، بار بزرگی از مددکاری اجتماعی را به دوش دارد و تجربه نشان داده است که بیشترین اثربخشی را فعالیت بخش غیردولتی و نهادها و تشکلهای مردمنهاد و خیریه در حوزه مددکاری اجتماعی داشتهاند.
هاشمی ادامه داد: ضلع سوم این مثلث مدیریت شهری است، اینکه مدیریت شهری چه وظایفی در حوزه مقابله با آسیبهای اجتماعی برعهده دارد، بحث کارشناسی گستردهای است و با توجه به اینکه مدیریت شهری منابعی نظیر درآمد نفت، یا مالیاتهای عمومی و انفال را در اختیار ندارد، نمیتواند مانند حاکمیت و دولت درگیر موضوع مقابله با اسیبهای اجتماعی شود اما این به معنای پاک کردن صورتمساله و نادیده انگاشتن نقش مدیریت شهری در مقابل با آسیبهای اجتماعی نیست.
وی گفت: به طور نمونه در موضوع معتادان متجاهر که یکی از معضلات برخی مناطق تهران مانند پارک هرندی، ورود مدیریت شهری به برخورد با این معتادان و یا اقدامات پلیسی نه در حیطه وظایف شهرداری است و نه تاکنون اثر مثبتی داشته و از سوی دیگر ارائه خدمات مددکاری اجتماعی به این گروه پرجمعیت بسیار پرهزینه و کمبازده است و مدیریت شهری میتواند به جای دو برخورد تند و ملایم فوق مسیر میانه را برگزیند و با ارائه خدمات گرمخانهای این بخش را تا حدودی ساماندهی کرده و علاوه بر بهبود محیط شهری زمینه و زیرساخت ارائه خدمات مددکاری را که میتواند از سوی جامعه مدنی و داوطلبان مردمی ارائه شود فراهم کند.
رئیس شورای شهر تهران تصریح کرد: در سایر حوزههای مقابله با آسیبهای اجتماعی نیز، مدیریت شهری به همین شکل میتواند ورود کند و از ظرفیت سازمانهای مردمنهاد برای مددکاری اجتماعی استفاده کند که به نظر میرسد سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران باید ابزار بسترسازی در این حوزه باشد و این سازمان میتواند با مهندسی مجدد و تقویت به ارتقای بسترهای ارائه خدمات اجتماعی در شهر تهران کمک کند.
هاشمی در پایان گفت: نباید به گونهای عمل شود که تصدی گری در
مددکاری اجتماعی، به حاکمیت و مدیریت شهری سپرده شود چرا که تجربه بشری و
جوامع توسعه یافته نیز حکایت از این دارد که استفاده از ظرفیت جامعه مدنی و
فراگیر کردن کار داوطلبانه بهترین و موثرترین مسیر در حوزه مددکاری
اجتماعی است.