صراط: آنچه در ادامه میآید نمونههایی از تلاشهای سرویسهای امنیتی بیگانه در جهت اهداف شوم امنیتی خود در پوشش فریبنده کنوانسیونهای بینالمللی و مأموریتهای عادی دیپلماتیک است.
به گزارش فارس، در حقوق دیپلماتیک مجموعه قواعدی است که نظام روابط سیاسی خارجی بین دولتها بر اساس آن استوار است. در ازای تاریخ کشورها، دیپلماتها و سفارتخانهها همواره از جایگاه ویژهای برخوردار بودهاند. دراینبین برای حسن انجام مأموریت دیپلماتها و سفارتخانهها، موافقتنامههای متعددی بین کشورها منعقدشده است؛ اما برخی از کشورهای قدرتمند با نادیده گرفتن اینگونه امتیازها و حسن نیتها با ادعای دنبال کردن منافع ملی و تلاش برای کسب اطلاعات تجاری، سیاسی و اقتصادی در چارچوب معاهدههای بینالمللی، بسیاری از کنوانسیونها در مورد روابط دیپلماتیک چون کنوانسیون وین (18 آوریل 1961 مطابق با 29 فروردین 1340) را زیر پا میگذارند. در سالهای پس از پایان جنگ جهانی دوم بسیاری از ملتهای مظلوم جهان سوم بارها طعم تلخ دخالتهای پیدا و پنهان دیپلماتها و سفارتخانههای استعمارگران نو را چشیدهاند.
گرچه با اقدام هوشمندانه جوانان دانشجوی پیروی خط امام خمینی (ره) در 13 آبان 1358 و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، بخشی از تاریکخانه سری این مراکز برای افکار عمومی روشن گردید اما گذشت زمان و بهویژه دخالتهای آشکار سفارتخانههایی چون انگلستان، فرانسه، ایتالیا، امارات، عربستان سعودی و استرالیا در حوادث پسازآنتخابات شکوهمند 22 خرداد 1388، خبر از ادامه توطئهای سازماندهی شده از سوی سرویسهای امنیتی بیگانه علیه این مرزوبوم دارد.
حضور آشکار دیپلماتهای انگلیسی با نمادهای سبز در
میان آشوبگران سبزپوش، نفوذ برخی از رابطین امنیتی سفارتخانههای اروپایی
در ستاد کاندیداهای خاص و یا دیدارهای خصوصی و دوستانه سفرای غربی و عربی
با برخی از سران فتنه اخیر و اعتراف اوباما بر دخالت در ایران بر اساس
مجموعه اقداماتی تحت عنوان بند بهاصطلاح قانونی با نام بند 1264 (قانون
قربانیان سانسور ایران) تنها نمونهای کوچک از تلاشهای سرویسهای امنیتی
بیگانه در جهت پیگیری اهداف شوم امنیتی خود در پوشش فریبنده کنوانسیونهای
بینالمللی و مأموریتهای عادی دیپلماتیک است. گر چه هنوز هم برخی از
بهاصطلاح روشنفکران غربگرای جامعه ما نقش سفارتخانههای خارجی را در
حوادث پسازآنتخابات توهم میخوانند؛ اما بسیاری از اسناد گواه بر حق بودن
این نظریه دارد. بههرتقدیر نوشتار پیشرو در آستانه سالگرد رفراندوم 40
میلیونی ملت بهنظام اسلامی در پی واکاوی نقش سفارتخانههای برخی از
کشورهای غربی و حامیان منطقهای آنان در حوادث پسازآنتخابات است. به این
منظور در ابتدا به وظایف مأمورین دیپلماتیک بر اساس معاهدات بینالمللی
خواهیم پرداخت.
وظایف مأموران دیپلماتیک بر اساس قواعد بینالملل
مأموران دیپلماتیک به نمایندگی از کشور فرستنده وظایف محوله را البته در
چارچوب قوانین و مقررات بینالمللی انجام میدهند؛ اهم وظایف آنها بهویژه
مسئولیت رئیس مأموریت (سفیر) بهقرار ذیل میباشد.
الف- نمایندگی دولت فرستنده نزد دولت پذیرنده؛
ب- حفظ منافع دولت فرستنده و اتباع آن در دولت پذیرنده تا حدودی که در حقوق بینالملل موردقبول است؛
ج- مذاکره با حکومت دولت پذیرنده؛
د- استحضار از اوضاع و سیر وقایع در دولت پذیرنده با استفاده از تمام وسایل مشروع و گزارش آن به حکومت فرستنده؛
هـ- بسط روابط دوستانه و توسعه روابط اقتصادی و فرهنگی و علمی بین دولت فرستنده و پذیرنده (ذوالعین، تابستان 1384: 120).
وظایف مذکور که در مقررات ماده 3 عهدنامه وین پیشبینیشده است مزایا و
مصونیتهایی را برای حسن انجام مأموریت مأمورین دیپلماتیک دولت فرستنده در
سرزمین دولت پذیرنده در نظر گرفته است؛ اما همین معاهده دیپلماتهای دولت
فرستنده را ملزم به رعایت قوانین، مقررات و شعائر ملی و مذهبی کشور پذیرنده
کرده است. علاوه بر این، معاهده وین مقرر داشته که اقدامهای دیپلماتهای
کشور فرستنده نباید بهعنوان عملیاتی برای مداخله در امور کشور پذیرنده بدل
گردد (ضیایی بیگدلی، 1383: 382).
بر این اساس کارمندان دولت فرستنده میبایست مأموری که برخلاف مقررات
بینالمللی عمل کند و فعالیت غیرقانونی انجام دهد، مثلاً اگر در امور داخلی
دولت محل خدمت مداخله کند، از سوی کشور پذیرنده بهعنوان عنصر نامطلوب
تشخیص داده میشود. در این صورت از دولت فرستنده خواسته میشود که مأمور
خویش را فرابخواند زیرا در غیر این صورت دولت پذیرنده میتواند او را اخراج
نماید.
انگلیس
به گواه تاریخ روابط انگلیس با ایران قبل از انقلاب و پس از پیروزی انقلاب
اسلامی هیچگاه دوستانه و خیرخواهانه نبوده است. انگلیسیها هرگز صادقانه
با ایران برخورد نکردهاند. رفتار آنها با ایران همواره رفتاری مغرضانه،
خلاف و دون شأن دیپلماتیک بوده است. آنها برای دستیابی به اهداف خود تنها
شکل و شیوه خود را با عصر استعمار تغییر دادهاند.
با گذر زمان و حرکت به سمت لحظههای سرنوشتساز انتخابات ریاست جمهوری دهم،
مجموعاً 55 خبرنگار از رسانههای انگلیس تحت عنوان پوشش انتخابات به ایران
سفر کردند. در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که سه هفته به 22 خرداد
پروازهای ایرانایر باوجود جایگزین شدن پروازهای بزرگ بازهم با کمبود جا
مواجه میشوند. در این زمان انگلیسیها سعی کردند با افزایش اعزام مسافرانی
با اهداف خاص به ایران و با استفاده از آموزههای اطلاعاتی خود بر
انتخابات تأثیرگذار باشند.
دراینبین سفارت انگلستان در تهران بهعنوان مرکز فرماندهی، هدایت و خط دهی
اقدامهای مداخله گرانه دولت خود در پروژه طراحیشده توسط برخی از عوامل
داخلی فتنه، بیبیسی فارسی و سرویس امنیتی این کشور را بر عهده داشت.
سفارت انگلیس تحت پوشش نیروهای محلی، افرادی را بین اغتشاشگران فرستاده و
مطالب موردنظر خود را به آنها و به جامعه القا میکرد. آنها با استفاده
از بعضی اغتشاشگران اخباری را در این زمینه جمعآوری و برای شبکههای خبری
خود ارسال میکردند. در پی بروز دخالتهای افراد سفارت انگلیس درهمان روزها
8 تن از کارمندان سفارتخانه دستگیر شدند تا نقش مبهم آنها در حوادث
انتخابات آشکار شود. عصبانیت و واکنش مقامهای انگلیسی پس از دستگیری
کارمندان سفارت انگلیس در تهران خود بیانکننده ترس آنها از فاش شدن مسائل
پشت پرده در خصوص دخالتهای مخربشان در قضایای پسازآنتخابات ایران بود
(نادری، 10 مرداد 1388: 12).
در تأیید نگرش بالا حسین رسام تحلیلگر ارشد سفارت انگلیس در دومین جلسه
دادگاه متهمان براندازی نرم در مورد کیفیت اقدامهای سفارت انگلیس در تهران
میگوید: سفارت انگلیس به دلیل سیاستهای خصمانهاش در ایران و ترس از
افشای ارتباطگیریاش با منابع داخلی اقدام به ارتباطگیری از طریق کارکنان
محلی میکند و به دستور مقامهای سفارت من نیز اقدام به ارتباطگیری
میکردم.
من حدود 130 مرتبط داشتم که متعهد شدم تعداد آنها را به 180 نفر برسانم و
تماسهای من با آنها در اماکن عمومی، رستورانها و کافیشاپها با هزینه
سفارت انگلیس بود که مطالب مورد گفتوگو در این جلسهها نیز به اطلاع
مقامهای لندن میرسید. تحلیلگر بخش سیاسی سفارت انگلیس در ادامه سخنان خود
در مورد تلاشهای سفارت بهویژه در جلب روشنفکران و دگراندیشان ایرانی
میگوید: منبع اصلی ما روشنفکرانی بودند که دارای زاویه با نظام هستند. وی
به نقشآفرینی شورای فرهنگی بریتانیا در این ارتباطگیریها اشاره دارد.
رسام دراینباره میگوید: دو بخش بورسها و پروژهها از مهمترین بخشهای
شورای فرهنگی بریتانیا بود. برای ایجاد مرتبطین جدید در هر دوره از
امتحانهای آیلس که حدود 2 هزار نفر در آن شرکت میکردند استفاده میشد و
اطلاعات این افراد در اختیار شورای فرهنگی بریتانیا قرار میگرفت.
رسام به اقدامهای این شورا برای تأثیرگذاری در ارکان حکومتی در جمهوری
اسلامی ایران اشاره میکند و در ادامه اعترافهای خود میگوید: این شورا از
طریق انعقاد پروژههایی مثلاً از وزارت بهداشت هم اطلاعات را جمعآوری
میکرد و هم تلاش میکرد این نهادها را تحت تأثیر خود قرار دهد.
وی شناسایی و جذب نخبگان از طریق بورسهای مختلف بهویژه بورس مخصوص وزارت
خارجه انگلیس و نیز تلاش در جهت دستیابی به پیشرفتهای علمی کشور را از
دیگر اهداف شورای فرهنگی بریتانیا و سفارت انگلیس در تهران برمیشمارد.
حمید رسام با اشاره به ارتباطگیری سفارت انگلیس با NGO ها، در مورد اهمیت
راهبرد دیپلماسی عمومی برای سفارت انگلیس میگوید: راهبرد و سیاست دیپلماسی
عمومی از اساسیترین شیوه شیوهها در کشورهای مورد هدف بود و سفارت انگلیس
در تهران از طریق وزارت خارجه، سالانه 300 هزار پوند برای این منظور
دریافت میکرد.
تحلیلگر ارشد بخش سیاسی سفارت انگلیس و یکی از 9 کارمند محلی سفارت
انگلستان در تهران در بخش دیگری از اعترافات خود به سفرهای مقامهای سفارت
انگلیس به شهرهای مختلف ایران اشاره میکند و از آن با عنوان سفرهای استانی
سفارت انگلیس یاد میکند. سفرهای استانی اعضای سفارت انگلیس تا 2 روز قبل
از انتخابات انجام میشد و در این سفرها راجع به گرایشهای سیاسی مردم
شهرهای مختلف و میزان مشارکت آنها تحقیق میشد.
رسام در تأیید اظهارات خود دستورالعمل دوصفحهای را که به زبان انگلیس
نوشتهشده بود در برابر دوربینهای خبرنگاران و عکاسان قرار میدهد و
میگوید: در این دستورالعمل ارسالی لندن خواستهشده بود که اظهارنظرهای
ائمه جمعه و نمایندگان رهبری ایران پیگیری شود تا مشخص شود که آیا این
افراد جهت خاصی را دنبال میکنند. همچنین خواستهشده بود که تکیه خاصی روی
سپاه و بسیج انجام شود که آیا در این انتخابات گرایش خاصی دارند.
وی تصریح میکند: توماسبرن نفر دوم سفارت انگلیس درزمینهٔ ارتباطگیری و
تأمین بودجه نقش بسیار ویژهای داشت. رسام در مورد هماهنگی سفارت با
بیبیسی فارسی برای القای تقلب در انتخابات ایران میگوید: گزارشهایی در
تهران تهیه میشد که برای وزارت خارجه انگلیس ارسال میگردید که برخی از
آنها تبدیل به سیاستها میشد و توسط شبکه بیبیسی اجرا میشد.
رسام با اعتراف به ناراحتی دولت انگلیس از پیروزی آقای احمدینژاد چنین
میگوید: برای سفارت انگلیس بهتآور بود و در اولین گزارش ارسالی به لندن
بر روی ادعای یکی از کاندیداها مبنی بر تقلب در انتخابات تأکید شده بود.
این متهم در ادامه از دستور سفارت انگلستان به کارمندان محلی و غیر محلی
سفارت برای حضور در آشوبها خبر میدهد: طبق دستور، سفارت از کارمندان محلی
خواسته بود در اغتشاشها حضور یابند. پاتریک دیویس کاردار سفارت نیز در
راهپیمایی خیابان انقلاب تا دانشگاه صنعتی شریف حضور داشت. (نقش گسترده
سفارت انگلیس...، 17 مرداد 1388).
این مطالب و سخنان در حالی است که دبیر سوم سفارت انگلیس نیز برخلاف تمامی
معاهدات بینالمللی و بهویژه معاهده وین در مورد روابط دیپلماتیک در
اقدامی کاملاً مداخله گرانه و خلاف عرف دیپلماتیک بالباس سبز به میان
تجمعکنندگان رفته و همراه آنها در راهپیماییهای غیرقانونی حضورمی یابد.
در مورد اقدامهای خارج از عرف دیپلماتیک سفارت انگلیس در تهران نکته مهم
این است که اینگونه حرکتها در هماهنگی کامل با برخی از دیپلماتها و
سفارتخانههای سایر کشورهای غربی صورت میگرفته است. بهطور مثال توماسبرن
دبیر دوم سفارت انگلیس وشون مورفی دبیر سفارت استرالیا رفتوآمد داشته است
(دیپلماتهای انگلیسی تماسهای مستمری...، 17 مرداد 1388).
جالب آنکه پس از آشکار شدن نیات ناصواب سفارت انگلستان در حوادث
پسازآنتخابات سخنگوی وزارت خارجه انگلیس بهجای عذرخواهی از ملت و دولت
ایران اینگونه حرکات مداخله گرانه را برای دیپلماتهای خود ضروری توصیف
میکند! چراکه از منظر این دولت یک فرد میتواند ایرانی مفتخر و وطنپرست
باشد و در این ظرفیت برای سفارتخانه خارجی نیز جاسوسی کند.
فرانسه و ایتالیا
مقامهای رسمی فرانسه از همان آغاز اغتشاشها در تهران با فراموش کردن
رفتار سرکوبگرانه خود با جوانان حومههای شهرهای بزرگ این کشور بارها و
بارها با انتقاد از برخورد حافظان جان، مال و ناموس مردم با آشوبگران
ازآنچه که تلاش مردم ایران برای دستیابی به دموکراسی و آزادی میخواندند
حمایت کردند.
دراینبین حاکمیت نیکولا سارکوزی در فرانسه و مواضع آمریکاگرایانه وی
برخلاف مشی ملیگرایانه و اروپا محور پاریس در سالهای پیش از حاکمیت او،
در عرصه بینالمللی بر عمق حمایت دستگاه دیپلماسی این کشور از اغتشاشگران و
سران فتنه افزود.
اینگ ونه سرویسدهیها به جریان فتنه تا جایی پیش رفت که برنارد کوشنر،
وزیر خارجه یهودی الاصل فرانسه بهصراحت تمام و برخلاف تمامی اصول
دیپلماتیک از آماده بودن سفارت این کشور برای پناه دادن به آشوبطلبان در
خیابانهای تهران خبر داد (در ناآرامیهای تهران به...، 19 خرداد 1388).
به دنبال این دستور سفارت فرانسه در تهران هم نقش پررنگی در حمایت از
آشوبهای پسازآنتخابات و جاسوسی علیه کشورمان ایفا کرد. نازک افشار،
کارمند مرکز فرهنگی سفارت فرانسه که در بخش فرهنگی سفارت فرانسه به مدت 18
سال مشغول فعالیت بوده است، دراینباره میگوید: مسئولان بخش فرهنگی این
سفارتخانه از شرکت من در برخی تجمعهای پسازآنتخابات خبر داشتند.
وی در مورد دستور مقامهای فرانسوی برای گشودن درهای سفارت بر روی آشوبگران
میگوید: بر اساس تصمیمهای اتخاذشده که به ماهم ابلاغ میشد اگر در جریان
درگیری که جلوی در بخش فرهنگی ایجاد میشد فردی به سفارت پناه میآورد ما
باید او را به داخل بخش فرهنگی پناه میدادیم.
نکته عجیبتر آنکه فرانکو فراتینی وزیر امور خارجه ایتالیا در این زمینه در
اقدامی هماهنگ با سفارت فرانسه اعلام کرد که درهای سفارت کشورش در تهران
برای افرادی که نیاز به روادید داشته باشند، باز است و ایتالیا تنها کشوری
است که 70 ویزا برای شرکتکنندگان در تظاهرات اخیر تهران صادر کرده است
(ایتالیا 70 روادید برای اغتشاشگران...، 14 تیر 1388).
کلوتیدریس، تبعه کشور فرانسه که مدتی در دانشگاه اصفهان تدریس میکرد به
دستور سفارت فرانسه به میان تجمعکنندگان میرود و با تهیه اخبار و فرستادن
تصاویر از حامیان فتنه سبز به وابسته علمی سفارت فرانسه سعی در انجام
تحریک و حمایت بیشتر از فتنه گران در نزد افکار عمومی و رسانههای غربی
میکند. مسئولان سفارت فرانسه همچنین در جریان اغتشاشاتی که بعد از
انتخابات در تهران و حوالی این سفارتخانه روی داد، در این سفارتخانه را به
روی اغتشاشگران گشوده و برای جلوگیری از دستگیری این افراد توسط نیروی
انتظامی، آشوبگران را در پناه خود نگهداری میکردند (سفارتخانههای غربی
دوربین جاسوسی...، 4 دی 1388).
امارات و عربستان سعودی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و رشد بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه بسیاری
از سران محافظهکار جهان عرب خود را در محاصره خواستههای رو به افزایش
ملتهای مسلمان احساس کردند. ناکامی راهکارهای ملیگرانه، غیردینی و
سازشکارانه در برابر اسراییل و درنهایت پیروزیهای مکرر ایران و جریانهای
اسلامگرای متأثر از انقلاب اسلامی در سطح خاورمیانه بر عمق ناکامی آنان
افزود.
لذا برخی از رهبران این کشورها به علت گرایش ذاتی خود به غرب و گرایشهای
وهابی تنها راه نجات خود از این وضعیت را تلاش و همکاری پیدا و پنهان با
دنیای غرب بهمنظور تضعیف نفوذ ایدئولوژیک ایران در خاورمیانه دیدند. پس بر
این اساس هرگونه ناآرامی داخلی در ایران را در جهت منافع خود لحاظ کردند.
در بین کشورهای محافظهکار عرب، امارات به دلیل ادعاهای غیرواقعی در مورد
جزایر ایرانی خلیجفارس و عربستان سعودی نیز به علت رقابت سنتیاش با ایران
برای رهبری جهان اسلام و خاورمیانه، آشوبهای فتنه گرایانه اخیر را مکانی
مناسب برای دنبال کردن منافع خود دیدند. حرکتهای منافی عرف دیپلماتیک
سفارتخانههای این دو کشور بهویژه در حوادث روز عاشورا به اوج خود رسید.
رضا رفیعی یکی از رابطان سفارت امارات درباره همکاری خود با عوامل امنیتی
سفارت امارات به نکات جالبی اشاره میکند:
من درتله سرویسهای اطلاعاتی امارات گرفتارشدم و مجبور به همکاری و
اطلاعرسانی فعالیتهای خود به آنان بودم. مدت همکاری من حدود 2 سال به طول
انجامید در این مدت برای اطلاعات ارائهشده به این سرویسها ماهانه 5 هزار
درهم امارات دریافت میکردم (اعترافات تکاندهنده اعضای اصلی...، 17 مرداد
1388).
هرچند نقش عوامل بیگانه در ایجاد آشوب در برخی مسیرهای عزاداری روز عاشورا
در تهران از سوی مقامهای کشورمان انکارناپذیر اعلام شد اما در این میان به
نظر میرسد در مقایسه با توجه به نقش برخی قدرتهای غربی، آنچنان که باید
به نقش عربستان سعودی و افراد مرتبط با این کشور توجه نشده است. چراکه برخی
از سرنخ اتفاقهای غیرمترقبه و موضوعاتی که در روز عاشورا در تهران اتفاق
افتاده است به کشور عربستان سعودی برمیگردد.
عربستان با ارتباطگیری با برخی عوامل اوباش گر و تغذیه مالی آنها، با صرف
هزینههای هنگفت برای انجام اقدامهای تحریککننده و آنهم بهطور مشخص در
موضوع ساختارشکنی مذهبی اجیر کرده بود. سعودیها با توجه به نگاه منفی
ایرانیان به آنها برای این منظور از عوامل مستقیم خود استفاده نکرده و سعی
کردهاند باواسطههای خود به این اقدام مبادرت ورزند. اینگونه حرکتهای
مداخله گرانه در حالی است که دولت عربستان همزمان دولت ایران را به دخالت
در یمن و منطقه شیعهنشین خود متهم میکردند (10 دی 1388).
تاریخ معاصر کشور ما هنوز هم اسرار ناگفته بیشماری از نقش مخرب دیپلماتهای انگلیس، آمریکا و شوروی در وقایع مربوط به جنبش مشروطه، کودتای سوم اسفند 1299 رضاخان، ملی شدن صنعت نفت و سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی برای نسل جوان این مرزوبوم دارد.
اعتراف آمریکا به سازماندهی فتنه 88
علی رقم اینکه آمریکا در ایران سفارتخانهای ندارد، باراک اوباما در گزارش
خود که برای رؤسای کنگره و مجلس سنای آمریکا- نانسی پلوسی و جوزف بایدن-
ارسالشده، شرح مفصلی از اقدامات ضد ایرانی دولت خود در حوزه اطلاعرسانی
ارائه کرده است.
بر اساس گزارش اوباما، مجموعه این اقدامات تحت عنوانبندی بهاصطلاح قانونی
با نام بند 1264 (قانون قربانیان سانسور ایران) انجام میشود. بر اساس
گزارش اوباما، محور اصلی عملیات رسانهای کاخ سفید علیه ایران، نهادی دولتی
به نام «شورای پخش مدیران» (BBG) است و شبکه خبر فارسی صدای آمریکا (PNN) و
رادیو فردا متعلق به رادیو آزاد اروپا/ رادیو آزادی (RFE/RL) ازجمله
رسانههایی هستند که در این پروژه نقش دارند و به ادعای اوباما، ایرانیها
از این طریق میتوانند به اخبار سانسور نشده و بیطرفانه دست یابند. در این
میان تلویزیون شبکه خبر فارسی صدای آمریکا و رادیو فردا نیز بهصورت 24
ساعته به پخش برنامه و اخبار میپردازند.
در ادامه این گزارش به تلاش دوچندان آمریکاییها برای دامن زدن به
ناآرامیها در ایران، درست روز بعد از انتخابات اشارهشده است. گزارش
اوباما در این زمینه تصریح میکند: «روز بعد از انتخابات شبکه خبر فارسی
صدای آمریکا دو برنامه جدید را در دستور کار خود قرارداد تا به ایرانیان
درباره حوادث کشورشان اطلاعرسانی کند. در یک «برنامه صبحگاهی جدید» یک
«گزارش ویژه» دوساعته قرارداد شد که به اخبار انتخابات و حوادث پسازآن
میپرداخت.»
در گزارش اوباما سه منبع اصلی برای تأمین محتوای برنامههای ضد ایرانی
رسانههای دولتی آمریکا ذکرشده است. این منابع عبارتاند از؛ «1) تصاویر
ویدئویی تهیهشده توسط شهروندان روزنامهنگار ایرانی؛2) تلفنهای بینندگان
از داخل کشور و تشریح آنچه دیده بودند؛ و 3) گزارشهایی از واکنشهای
ایرانیان خارج از کشور و همچنین واکنشهای رسمی کشورهای مختلف ازجمله
آمریکا.»
فرکانسهای ماهوارهای جدید، یک مسیر اینترنتی حفاظتشده، توییتر و فیسبوک
از دیگر ابزارهایی بودند که واشنگتن در فتنه سال 88 از آنها برای گسترش
اغتشاشات استفاده کرد. در گزارش دولت آمریکا در مورد این ابزارها آمده است؛
«اداره «شورای مدیران پخش»، بهمنظور پشتیبانی از برنامهها، فرکانسهای
ماهوارهای جدیدی را پیشبینی نمود تا از قبل بر انسداد فرکانسهای امواج
پخش اخبار توسط دولت ایران پیشدستی نماید. همچنین یک مسیر اینترنتی
حفاظتشده و منحصربهفرد برای ایرانیها تعبیه گردید تا تصاویر ویدئویی خود
را به شبکه خبر فارسی صدای آمریکا ارسال نمایند. خدمات وبسایت «توییتر»
نیز به صفحات وبسایت «فیسبوک» و وبلاگها افزوده شد.»
علیرغم شکست این اقدامات، گزارش اوباما نشان میدهد آمریکا از توطئه علیه
جمهوری اسلامی دست نکشید و به دنبال گسترش و تنوع بخشیدن به گزینههای خود
است؛ «دولت انتظار دارد که با استفاده از کاربردهای جدید موبایلهای آیفون و
اندروید (Android)، صاحبان موبایل در ایران و دیگر نقاط جهان بتوانند:
* به وبسایت شبکه خبر فارسی صدای آمریکا دسترسی داشته و در صورت تمایل مقالهها را ابتدا دانلود و سپس بخوانند.
* قطعههای خبری را به صفحات توییتر یا فیسبوک خود بفرستند تا از این طریق اخبار بخش فارسی صدای آمریکا بهصورت ویروسی منتشر شود.
* به صفحه توییتر مخصوص شبکه خبر فارسی صدای آمریکا دسترسی یابند.
* تصاویر ویدئویی و عکس را در وبسایت شبکه خبر فارسی صدای آمریکا آپلود نمایند.
این امر به ایرانیها اجازه میدهد تا اطلاعات و تصاویر خود را بدون ذکر
نام ارسال نمایند تا صدای آمریکا نیز آنها را پس از بررسی پخش نماید.»
بر اساس گزارش اوباما، جوانان هدف اصلی پروژه جنگ نرم آمریکا علیه ایران
هستند که سعی میشود مستقیم و غیرمستقیم بر ذهن و رفتار آنها تأثیرگذاری
شود. این گزارش در این مورد بهطور اختصاصی به برنامههای رادیو فردا اشاره
میکند؛
«رادیو فردا تلاش کرده تا طیف گستردهای از اطلاعات مربوط به مسائل داخلی و
خارجی را در اختیار شنوندگان ایرانی قرار دهد. رادیو فردا در ابتدای هر
ساعت برنامه اخبار را پخش میکند، پسازآن گزارشها، مصاحبهها و همچنین
بخشهایی پخش میشوند که به مسائل جوانان، زنان، فرهنگ، اقتصاد و سیاست
میپردازند. رادیو فردا که عموماً بر مخاطبین جوان تمرکز کرده فضایی را به
وجود آورده تا ایرانیان علاوه بر دسترسی به جهان خارج، با یکدیگر نیز در
ارتباط باشند.
رادیو فردا سعی دارد از طریق آخرین تکنولوژیهای اینترنتی و وبسایتهای
اجتماعی درکنش متقابل با شنوندگان خود قرار گیرد. در وبسایت رادیو فردا،
اخبار کوتاه، گزارشهای خبری، مصاحبهها، تحلیلها، تفسیرها، بخش ارسال
نظرات، بخش عکس و همچنین قطعات صوتی و تصویری قرارداد شدهاند تا کنش
متقابل با بینندگان تقویت گردد.»
این گزارش به جدال ماهوارهای ایران و آمریکا اشارهکرده و قید میکند:
«شورای مدیران پخش قبل و پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران، با تنظیم
فرکانسها و اضافه سازی ظرفیتهای ماهوارهای جدید به مقابله با
پارازیتهای ماهوارهای دولت ایران میپردازد. «شورای مدیران پخش خبر»
بهطور مداوم اقدامات ایران برای ارسال پارازیت را زیر نظر دارد. این اداره
مهندسین متخصص خود را به کار گمارده تا با تدوین استراتژیهای لازم از
دسترسی مخاطبین به برنامهها اطمینان حاصل نمایند. این چالش بالأخص زمانی
بزرگتر میشود که بدانیم برنامهها باید از فرکانسهای آشنا برای مخاطبین
خارجشده و یا به ماهوارههایی که کمتر توسط ایرانیها استفاده میشوند
منتقل گردند.»
اوباما در مورد ابزار رادیویی دولت آمریکا در جنگ نرم علیه ایران گزارش
میدهد: «اداره «شورای مدیران پخش» پس از 15 ژوئن، تعداد فرکانسهای
موجکوتاه رادیو فردا را دو برابر کرده است. این افزایش در زمان صبح همچنین
اوایل و اواسط عصر رخ میدهد یعنی زمانی که بیشترین مخاطبین در کنار
رادیوها قرارگرفتهاند. بدین ترتیب فرکانسهای ارسال امواج رادیو فردا از 5
به 10 افزایش یافتند.»
این گزارش با اشاره به نقش برجسته اینترنت در جنگ رسانهای علیه جمهوری
اسلامی ایران، اقدامات کاخ سفید در این حوزه را اینگونه تشریح میکند:
«قبل از انتخابات، تلاشهای «شورای مدیران پخش» بیشتر بر وبسایتهای
فیلترشکن متمرکز بود. همچنین یک نرمافزار فیلترشکن نیز وجود داشت که به
کاربران ایرانی اجازه میداد تا به برنامههای شبکه خبر فارسی صدای آمریکا و
همچنین رادیو فردا دسترسی یابند.
بعد از افزایش رسمی سانسور در فضای بعد از انتخابات خود ایرانیها به دنبال
راههایی بودند تا بر این مشکل فائق آیند. «شورای مدیران پخش» در تلاش است
تا با یافتن منابع جدید برای حمایت از قراردادهای فعلی با فروشندگان
نرمافزارهای فیلترشکن و همچنین یافتن نرمافزارهای جدید، به مقابله با
اخلالهای دولت ایران در برنامههایش بپردازد. «شورای مدیران پخش»
وبسایتها و نرمافزارهای فیلترشکن جدید معرفی کرده و تلاش خواهد کرد تا
انطباقپذیری و سازگاری کاربران ایرانی را افزایش دهد.»
گزارش مذکور درباره نقش شبکه خبر فارسی صدای آمریکا در اغتشاشات پس از
انتخابات میگوید: «پوشش خبری ناآرامیهای انتخابات ژوئن 2009 در شبکه خبر
فارسی صدای آمریکا با برقراری شبکه گسترده ارتباطات کارکنان این بخش در
داخل ایران- روزنامهنگارها، فعالین، تحلیل گران سیاسی- و همچنین کمکهای
شهروندان روزنامهنگار ایرانی که تصاویر ویدئویی و عکس از تظاهرات و دیگر
وقایع تهیه میکردند، رشد چشمگیری یافت. بخش فارسی صدای آمریکا در
موبایلها نیز قابلدسترسی است. در ماههای بعدی امکانات بخش موبایل این
شبکه خبری افزایش خواهند یافت.»
گزارش اوباما درباره منابع مالی این پروژه آمریکایی
تصریح میکند: «برنامههای اداره «شورای مدیران پخش» برای استفاده از
مقادیر اختصاصیافته طبق بخش 1244 عبارتاند از:
الف) شناسایی و سپس بسط یا تولید برنامهها و پلتفرمهای ویژه؛ و
ب) بسط یا تولید ظرفیت انتقال اطلاعات از طریق ماهواره، رادیو و یا اینترنت.
پخش خبر به ایران از طریق تلویزیون، رادیو، اینترنت و دیگر پلتفرمهای
دیجیتالی یکی از اولویتهای اداره «شورای مدیران پخش خبر» باقی میماند.
پیرو مبالغ اختصاصیافته برای سال مالی 2010 در «قانون تخصیص هماهنگ»
«شورای مدیران پخش» به پشتیانی خود از برنامههای ما ] دولت آمریکا[برای
برقراری ارتباط با مخاطبین ایرانی که اهمیت زیادی دارد، ادامه خواهد داد.
ما از منابع «صندوق پشتیبانی اقتصادی» (ESF) و «صندوق دموکراسی حقوق بشر»
(HRDF) استفاده میکنیم تا به مردم ایران ابزار لازم برای دستیابی به حقوق
اولیه و تعیین حق سرنوشت خویش را ارائه کنیم. این برنامهها در سه حوزه
عمده قرار میگیرند: (1) تقویت سازمانهای جامعه مدنی؛ (2) افزایش آگاهی و
تقویت حاکمیت قانون که شامل تبعیت از مفاد قانون اساسی و قوانین جاری ایران
است و (3) افزایش آزادی بیان از طریق استفاده خلاقانه از رسانههای جدید
بهمنظور درگیر ساختن جوانان، آموزش روزنامهنگاران طبق استانداردهای
بینالمللی و تدارک دسترسی به اطلاعات فیلتر نشده در اینترنت و همچنین
تدارک امکانات زبان فارسی برای این رسانهها و ابزار جدید.»
این گزارش از قراردادهای جدید با شرکتهای تکنولوژیکی خبر داده و گسترش
اقدامات خود ضد جمهوری اسلامی ایران را اینگونه شرح میدهد: توسعه و بهبود
سختافزاری و نرمافزاری لازم در انتقال اطلاعات انجامگرفته است. «شورای
مدیران پخش» چهار فرکانس ماهوارهای جدید، یک صفحه در توییتر، کاربردهای
جدید در آیفون و اندروید اضافه کرده و همچنین تعداد باندهای موجکوتاه
رادیو فردا را دو برابر کرده تا از انتقال اطلاعات به مخاطبین ایرانی حمایت
و پشتیبانی کند. همچنین این اداره، قراردادهای خود را با شرکتهای
تکنولوژیکی ارائهکننده خدمات ضد فیلتر افزایش داده تا وبسایتها و
نرمافزارهای فیلترشکن جدید به کاربران ارائه کند.