مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید:
آقای دانشجو خیلی سپاسگزاریم که این فرصت را در اختیار ما گذاشتید. برای ورود به حوزه شما به عنوان رییس ستاد انتخابات می خواهیم از روزهایی قبل از انتخابات آغاز کنیم. روزهایی که دو نامزد انتخابات با ادعای تشکیل کمیته صیانت از آرا به نوعی اعلام می کردند به عملکرد ارکان حاضر در انتخابات را قبول ندارند.
به نظر خود بنده هم ، وقایع بعد از انتخابات سال 88 را باید از همین جا شروع کرد. یعنی از جایی که اعلام شد می خواهند کمیته صیانت از آرا تشکیل دهند. یعنی یک کمیته ای که مکانیسم قانونی نداشت و معلوم نبود چرا می خواهد تشکیل شود. چون هنوز نه انتخاباتی صورت گرفته بود که کسی بخواهد کاری بکند و نه سابقه چنین چیزی وجود داشت. همین موضوع شروع حاشیه ها و فضاسازی هایی شد که بعدها از توی آن اتهام تقلب در آمد.
در آن زمان شد فردی به نمایندگی از این دو نامزد ، قبل از تشکیل این کمیته بیاید پیش شما و از نگرانی های خودشان با شما یا وزیر کشور بگوید؟
من که یادم نمی آید. یعنی یادم نمی آید آمده باشند و بگویند نسبت به چه نگرانند. وزیر کشور را هم بعید می دانم. آنچه ما متوجه می شدیم از حرفهای آقایان در رسانه ها بود. در رسانه ها مطرح می کردند که این کمیته تشکیل می شود .
این دو نامزد انتخابات بعدا اعلام کردند که ستاد انتخابات کارت های ناظرانش را صادر نکرده بود و اجازه نداده بود ناظرانش حضور داشته باشند، نظر شما چیست؟
اصلا اینطور نبود. اتفاقا آقای میرحسین موسوی بیشترین کارت را در بین چهار نامزد داشت و برای افرادی که معرفی کردند کارت گرفتند. نمی دانم منظورشان چه بود.
از حال و هوای روز انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم در ستاد انتخابات کشور برای ما بگویید. در آن روز نقدهایشان به شما چه بود؟
در روز انتخابات کارها به صورت معمول انجام میشد. تعدادی از دوستان ساعت 4 از ستاد موسوی به ستاد انتخابات کشور آمدند و عنوان کردند در تبریز و اصفهان تعرفه کم است. ما هم توضیح دادیم که استانداری ها این موضوع را به ما اطلاع داده اند و تعرفه ارسال شده است.زمانی که دوستان در ستاد حاضر شدند، نمی دانستند حدود یک و نیم میلیون تعرفه ارسال شده است. یکی از عزیزان که در ستاد حضور داشت خیلی سر و صدا میکرد و الان هم وزیر است به نظر می رسید، میخواهد جو را به هم بریزد. در روز انتخابات از ستادی تماس می گرفتند که فلان کاندیدا در شهرری در حال سخنرانی است و برخلاف قانون عمل می کند. ما هم به ستاد وی اعلام کردیم نباید این کار را انجام دهید. به هر حال در این روز این طور موارد زیاد بود .استاندارها و فرمانداران هم گزارش های خود را از حوزه های مختلف می فرستادند. این را هم بگویم آن سال روسای ستاد نامزدها هم در ستاد انتخابات کشور حضور یافتند و بازدید کردند؛ قبلا این چنین موضوعی نبود.
وقتی که آقای موسوی پیروزی خود را در انتخابات اعلام کرد، شما در ستاد انتخابات کشور چه کردید؟
زمانی که آقای موسوی اعلام کرد من با اختلاف زیاد برنده هستم، این اعلام در حضور دو نفر انجام نشد بلکه با دعوت از خبرنگاران داخلی و خارجی صورت گرفت. وقتی این اتفاق افتاد براساس ذهنیتی که از قبل داشتم و تبلیغاتی که در برخی رسانه های داخلی و اکثر رسانه های خارجی دشمن می دیدم، مطمئن شدم آنها برنامه دارند. البته تا آن زمان اینطور نبوده که انتخابات در حال برگزاری باشد و فردی اعلام کند من با تفاوت بسیار زیادی برنده شده ام! وقتی این موضوع را شنیدم نمی دانستم تا آن لحظه چقدر از آرا خوانده شده زیرا معمولا آرا از ساعت 6 صبح به بعد اعلام می شد.از مسئول سایت وزارت کشور سوال کردم چه تعداد صندوق آرا خوانده شده است؟ ایشان پاسخ داد حدود 3 میلیون. پرسیدم نسبت آرا چگونه است که گفت 74 درصد از آرا مربوط به آقای احمدی نژاد و مابقی هم به بقیه کاندیداها مربوط می شود. لذا از آنجا که اظهارات آقای موسوی برایم تعجب آور بود با صدا و سیما تماس گرفتم و گفتم که اجازه دهید من آرایی که تاکنون به دستم رسیده را از تلویزیون اعلام کنم. اما به من پاسخ دادند روال کار این گونه است که آرا از ساعت 6 صبح به بعد اعلام می شود؛ گفتم آقای موسوی اعلام کرده من برنده ام و اگر تا شش صبح نتایج آرا اعلام نشود، فضاسازی کاذبی صورت می گیرد و نمی دانم نتیجه آرا چه می شود، بنابراین اکنون طبق آرای شمارش شده آقای احمدی نژاد با 74 درصد آرا پیشتاز است و بهتر است که من این موضوع را اعلام کنم، اما به هر حال با درخواستم موافقت نشد.
ساعت 1 بامداد خبرنگاران را به ستاد انتخابات وزارت کشور دعوت کردم تا نتیجه بدست آمده تا آن لحظه را اعلام کنم. تا زمان برگزاری نشست حدود 3 میلیون و 700 رای شمارش شده بود و آرای اولیه را اعلام کردم و گفتم که از این تعداد آرا، 74 درصد مربوط به آقای احمدی نژاد است. وقتی این موضوع را اعلام کردم خبرنگاری با صدای بلند گفت که موسوی اعلام کرده برنده است و شما می گویید اینطور نیست؟! پاسخ دادم آقای موسوی اطلاعات را از کجا آورده که اینطور می گوید؟ من با چیزی که وی مطرح کرده کاری ندارم و به عنوان مرجع رسمی آرایی را که تا این لحظه به دستم رسیده اعلام میکنم. با توجه به صحبت هایی که خبرنگاران کردند و با در نظر گرفتن شرایط، فکر کردم که آقای موسوی زمینه سازی می کند، بنابراین دوباره با صدا و سیما تماس گرفتم و گفتم اجازه دهید از همین الان، آرا را لحظه به لحظه اعلام کنم. شمارش تجمیع آرا کامپیوتری بود و می توانستم ساعت به ساعت آنها را اعلام کنیم. ساعت حدود ده دقیقه به دو بامداد بود که از صدا و سیما تماس گرفتند و گفتند اشکالی ندارد. شما می توانید از ساعت 2 نتایج را ساعت به ساعت اعلام کنید. از همین رو ساعت 2 در اتاقی که در وزارت کشور برای صدا و سیما دایر شده بود، حاضر شدم و آرا ساعت به ساعت اعلام کردم. آمار ساعت 9 را که اعلام می کردم خیلی خسته بودم و تصمیم گرفتم تا ساعت 10 استراحت کنم. 5 دقیقه مانده به ساعت10 آقای شریفی راد صدایم کرد که چند دقیقه دیگر برای اعلام آخرین نتایج بیایید. از او پرسیدم تعداد آرایی که اضافه شده چقدر است و پاسخ داد 700 هزار رای اضافه شده است. به او گفتم ساعت یک ربع به 11 صدایم کنید تا آخرین آمار تا ساعت 11 را اعلام کنم. دوستان ستاد ساعت 20 دقیقه به 11 صدایم کردند و صندوق ها را جمع زدند و من خواستم که حوزه ها را به دستم برسانند، چون تعدادی از حوزه ها تمام شده بود و از آن موقع به بعد می توانستم آرا را حوزه به حوزه اعلام کنم و صندوق را ملاک قرار ندادم. وقتی که حوزه ها ملاک قرار گرفت یک اختلاف آرا به وجود آمد چرا که وقتی صندوق می شمارید ممکن است حوزه تمام نشده باشد و صندوق آرا به کاندیدایی تعلق بگیرد. آقای محسن رضایی سوال کرد این اختلاف ها برای چیست؟ به ایشان توضیح داده شد آرا براساس صندوق اعلام شده بود و حالا که رای گیری در برخی حوزه های انتخابیه تمام شده حوزه ها ملاک قرار دادیم و وی قانع شد. به هر حال وقتی که موسوی اعلام کرد برنده است این موضوع برای من غیرمترقبه بود. او از کجا می دانست برنده شده و اگر کسی هم بداند منتظر میماند اعلام کنند.
از سوی ستاد آقای موسوی و برخی رسانه های بیگانه همچون بی بی سی برخی شائبه های انتخاباتی مانند اینکه تعرفه های چاپ شده بیش از حد معمول بود، مطرح شد. آیا چنین چیزی وجود داشت؟
اگر تعرفه زیاد هم چاپ شده بود برای این بود که کم نیاوریم. از ستاد آقای موسوی که اسم او را ذکر نمیکنم به ستاد انتخابات آمد و اعلام کرد تبریز تعرفه کم آمده چرا تعرفه کم فرستادید. استان ها ذخیره های تعرفه های خود را اعلام می کردند، ما با چاپخانه که آنلاین بود تماس می گرفتیم و تعرفه آماده می کردیم و آنها را با هلیکوپتر و هواپیما به حوزه هایی که درخواست داشتند ارسال می کردیم. در اصفهان یک تا یک و نیم میلیون تعرفه اضافه فرستادیم. برای تبریز 1 میلیون و 100 هزار تعرفه دوباره ارسال شد. ستادها به ما اعتراض می کردند تعرفه کم است و ما هم برایشان تعرفه شارژ میکردیم .آقای مهرعلیزاده که علی رغم نفر دیگری که در ستاد انتخابات وزارت کشور حضور داشت و داد و بیداد می کرد، خیلی با وقار و متانت به ما اعلام کرد می گویند تعرفه کم است ما هم توضیح دادیم که برای حوزه هایی مانند تبریز که اعلام شده تعرفه کم است ارسال کردیم. اکنون هم با استاندار تماس بگیرید اگر بگویند کم است مشکل را حل می کنیم. لذا با استاندار تماس گرفته شد و او هم گفت کم نداریم و مشکل خاصی وجود نداشت و در نتیجه تعرفه زیادتر از حد معمول چاپ نشد.
تصور اینکه 83 الی 84 درصد مردم در انتخابات مشارکت می کنند وجود نداشت و ما هم تصور نمی کردیم تعرفه کم بیاید. بعد از انتخابات آری یا نه که مشارکت بالای 95 الی 98 درصد صورت گرفت در بقیه انتخابات مشارکت ها حدود 60 تا 70 درصد بودند بنابراین هیچ کس تصور مشارکت 83 الی 84 درصدی در این دوره از انتخابات را نداشت. ما هم به عنوان ستاد انتخابات تصوری نمیکردیم استقبال در این حد صورت گیرد و تعرفه به صورت موردی کم بیاید و نیاز باشد که دوباره ارسال کنیم.
آیا حوزهای بود که از مردم رای گرفته نشود؟
کسانی که این ها را می گفتند دنبال این بودند که مسئله درست کنند. تعداد صندوقها بیشتر از 2 برابر نسبت به دوره گذشته افزایش پیدا کرده بود، علاوه بر این موضوع در همان ساعات نیز اعلام کرده بودیم که پایان رایگیری در استانها راس ساعت 9 شب و در تهران و شهرهای بزرگ هم راس ساعت 10 خواهد بود.از ساعت 6 بعدازظهر به بعد، بهتدریج زمان پایان رایگیری تمدید شد . هر کس که آمده بود برای رای دادن، وارد شد و سپس دربها بسته شد. بر همین اساس رایگیری از افرادی که داخل بودند ادامه یافت. با عنایت به این مسئله بعید می دانم که فردی مانده باشد و قصد رای دادن داشته، اما رای از او اخذ نشده باشد.
در زمان انتخابات معترضان به نتایج هیچ مصداقی برای اعتراضات خود به شما ندادند؟
خیر؛ فقط اعتراض میکردند و در واقع برای اولین بار بود که تمامی آرا صندوقها را روی سایت قرار دادیم، از آرا کوچکترین تا بزرگترین صندوق، همگی در سایت قرار گرفت و مشخص شد که به عنوان مثال در فلان صندوق چه تعداد آرایی متعلق به کاندیدای "الف" است.در مجموع حدود 36 هزار صندوق وجود داشت، بنابراین ما اعلام کرده بودیم که اگر مشکلی در خصوص شمارش وجود دارد، نمایندهای از طرف کاندیدای معترض به ما مراجعه کند، زیرا که آرا بهشکل کاملا تفکیک شده است.معترضان به طور مداوم مصاحبههایی درباره تقلب در انتخابات داشتند و این در حالی بود که از هیچ شعبه اخذ رایی، حتی یک عدد صندوق مشکلدار را هم به ما اعلام نکردند. زمانی که خدمت مقام معظم رهبری رفته بودم ایشان فرمودند 10 درصد از صندوقها مجددا شمارش شود و اگر اختلاف آرایی وجود دارد اعلام شود، اما در آن هنگام نیز هیچکس درباره وجود مشکل در آرای شمارش شده اظهار نظری نکرد. در آن زمان آقای محسن رضایی تنها کسی بود که اعلام کرد تا آرا تعدادی از صندوقها را مجددا شمارش کنیم و به همین منظور نماینده خود را معرفی کرده بود.
پس از شمارش آرا حدود 6 صندوق، آقای رضایی انصراف داده و نماینده وی با امضای این مطلب که صندوقها رویت شده و مشکلی نیست، اعلام کرد که دیگر نیازی به شمارش نیست.اما ستاد آقایان موسوی و کروبی حتی یک صندوق را هم برای اعتراض خود و شمارش آرا اعلام نکردند و کوچکترین اعتراضی هم به صندوقهای استانهای لرستان و تبریز که پیش از آن همسر و فرزند آنها در آنجا سخنرانی کرده بود، نشان ندادند. آقایان موسوی و کروبی به طور مداوم با رسانههای خارجی و وابسته به دشمنان درباره اعتراض به نتیجه انتخابات مصاحبه میکردند و در داخل کشور نیز برخی از رسانهها به این مسئله دامن میزدند، اما هیچگاه مصداقی برای ادعاهای خود ارائه نکردند. حتی زمانی که خدمت حضرت آقا بودیم ستاد آقای موسوی تقلب را رد کرد و آقایان آخوندی، زنگنه و بهشتی نیز حضور داشتند و آقای آخوندی در همان جمع به نمایندگی از ستاد آقای موسوی اعلام کرد که از آنجایی که بنده در معاونت سیاسی وزارت کشور حضور داشتم، بنابراین انتخابات را میشناسم و در مکانیزم انتخابات امکان شکلگیری تقلب در رایگیری و شمارش آرا وجود ندارد. زنگنه و بهشتی نیز در این جلسه از طرف ستاد آقای موسوی حضور داشتند، علاوه بر این موضوع مطالبی که در آن جلسه از سوی این ستاد مطرح میشد در واقع تماما مربوط به دوران قبل از انتخابات و یا تعداد کارتها برای ناظرین بود، مثلا میگفتند که چرا آقای احمدی نژاد در فلان مصاحبه، فلان موضوع را مطرح کرد.آنان مسائلی در خصوص برخی محصولات از جمله سیبزمینی را مطرح کردند در حالی که این مسائل به هیچ وجه ارتباطی با شمارش آرا در انتخابات نداشت.
بنده در جلسه مذکور، در سمت راست حضرت آقا نشسته بودم؛ آقای آخوندی در این جلسه اعلام کرد که هیچ تقلبی در مکانیزم انتخابات وجود ندارد و شاید اشتباههای صورت گرفته در حدود 400 الی 500 هزار رای باشد ، زمانی که آقای آخوندی سخنرانی کرد، بنده از وی پرسیدم که چرا این مسائل را بیرون اعلام نمیکنید و نمیگویید که امکان تقلب در مکانیزم انتخابات وجود ندارد؟ اما حضرت آقا به بنده تذکر داده و فرمودند که شما چیزی نگویید. در ادامه بنده تا آخر جلسه حتی یک کلمه هم صحبت نکردم تا زمانی که مقام معظم رهبری خطاب به من فرمودند تا گزارشی را ارائه دهم؛ بنده نیز در این گزارش تعداد کارتها، صندوقها و آرا را اعلام کردم. البته در این روز برگزاری انتخابات آقای مهرعلیزاده برخورد بسیار با متانت و درخور شان وزارت کشور جمهوری اسلامی داشتند اما برخی از نمایندگان کاندیداها خیلی شلوغ میکردند. بنده در پاسخ به آنها سخنان اعلام کرده بودم که اگر شما می گویید کارتهای ناظران مثلا برای تبریز کم ارسال شده، باید عرض کنم که ما آنها را ارسال کردیم و در ادامه هم اعلام کردیم که اگر تعداد کارتها کم است، مجددا بفرستیم؛ اما آن ها مجاب نمی شدند و میگفتند که تعرفهها ایراد دارد! به نظر بنده دلیلی برای برافروختگی آنان وجود نداشت و سخنانی در این خصوص مطرح شد، اما زمانی که من توضیحاتی در خصوص ستاد ارائه میدادم، آنان موضوع را به حاشیه کشانده و مسائل حاشیهای بیربطی را درباره انتخابات مطرح می کردند.
در تجمیع آرای انتخابات چه کسانی حضور داشتند؟
در زمان انتخابات اتاقی با تعدادی رایانه موجود بود که در آنجا جمعی از کارشناسان حضور داشتند، در این مکان از مجموع آرا پرینت گرفته و به ما تحویل داده میشد. شورای نگهبان مکانیزم مخصوص به خود را درباره تجمیع آرا دارد، لذا باید شمارش آرا را با آنان چک میکردیم که اختلاف آرا مشخص باشد.
در مرکز تجمیع آرا آیا آقای محصولی (وزیر وقت کشور) هم حضور داشتند؟
آقای محصولی در ستاد انتخابات نبود و تنها گاهی به آنجا سر میزد، اما هیچوقت در آنجا مستقر نبود ولی بنده حضور داشتم و بهگفته وزیر وقت کشور، درب اتاق شمارش و تجمیع آرا بسته بود و حتی من هم اجازه ورود به آن را نداشتم و تنها اطلاعات را از افراد دریافت میکردم. در داخل اتاق کامپیوتر کارشناسان برنامهریزی و افرادی که آرا را میخواندند؛ حضور داشتند و شخص خاص دیگری در داخل اتاق نبود.
آیا این شایعه که گفته میشود برخی افراد از جمله مسئول اتاق کامپیوتر کشته شدند، صحت دارد؟
این شایعه را من نیز شنیده بودم، اما مسئول اتاق کامپیوتر هنوز زنده است و کار خود را میکند؛ وی حتی پس از انتخابات هم در وزارت کشور حضور داشت. مسئول اتاق کامپیوتر فردی مورد وثوق وزارت اطلاعات بود، یعنی تمامی مجموعهها و دستاندرکاران انتخابات او را میشناختند، چرا که در امور برنامهریزی و چک کردن فردی دقیق بود؛ از آنجایی که احتمال حمله به سایت وزارت کشور وجود داشت باید شخصی مورد اعتماد، مسئولیت اتاق کامپیوتر را به عهده میگرفت و چون این فرد مورد اعتماد بود این مسئولیت را پذیرفت و در تمام جلسات حضور داشت
نحوه انتخاب 10 درصد صندوقهایی که قرار بود بازشماری شوند، به چه شکل بود؟
موضوع بازشماری 10 درصد از صندوقها در جلسهای مطرح شد که مقام معظم رهبری در آن حضور داشتند و فرمودند که مدیریت جلسه را خودشان به عهده می گیرند. در آن جلسه از هر 4 ستاد انتخاباتی 3 یا 4 نفر حضور داشتند. از ستاد آقای کروبی، همسر وی و آقایان الویری، نجفی و خباز؛ از ستاد آقای موسوی آقایان زنگنه، آخوندی، بهشتی و یک فرد دیگر؛ از ستاد آقای محسن رضایی آقایان بیادی، دانشجعفری و دو شخص دیگر و از ستاد آقای احمدینژاد نیز ثمرههاشمی، کلهر، زریبافان و یک فرد دیگر؛ از وزارت کشور بنده و حجتالاسلام موسیپور و از شورای نگهبان نیز آقایان کدخدایی، آیت الله آملیلاریجانی و یک شخص دیگر در جلسه بودند و توضیحاتی خدمت مقام معظم رهبری ارائه شد و ایشان پس از آنکه با حوصله به صحبتها گوش کردند، فرمودند 10 درصد از صندوقهای مدنظر آقایان بازشماری شود و اگر اختلاف معناداری در آن بود تصمیمگیری و بازشماری درباره همه صندوقها انجام شود، اما هیچیک از آقایان در مورد اینکه آن 10 درصد را چگونه انتخاب کنیم حرفی نزدند.کاندیداها یا نمایندگان آنها باید صندوقهای مدنظر خود را اعلام میکردند تا برای بازشماری 10 درصد از آنها مکانیزم تعیین میکردیم، اما به غیر از آقای محسن رضایی که چند صندوق را اعلام کرد و پس از بازشماری تعدادی از آنها از موضع خود انصراف داد؛ هیچیک از کاندیداها حرفی نزدند و مسئله تمام شد؛ البته ما نیز قبل از فرمان مقام معظم رهبری برای بازشماری 10 درصد از صندوقها اعلام کرده بودیم هر صندوقی را که آقایان بخواهند بازشماری میکنیم.
ما در وزارت کشور تعداد آرا هر کاندیدا را روی سایت قرار میدادیم تا هم کاندیداها و هم مردمی که به آنها رأی داده بودند نتایج را ببینند؛ رأی دهندگان نتایج آرا را میدیدند و اگر موضوعی یا تخلفی رخ میداد قطعا اعلام میشد .از طرف دیگر ما به کار خود صددرصد مطمئن بودیم و به همین خاطر نتایج تمام صندوقها نه فقط تعدادی از آنها را روی سایت قرار دادیم و اعلام کردیم هر فردی به هر صندوقی که ایراد دارد اعلام کند تا با نماینده یا خود کاندیدا آن صندوق را بررسی کنیم چرا که به سلامت انتخابات و کارمان مطمئن بودیم. از سوی دیگر کاندیداها هم مطمئن بودند که حرفهایی که میزنند اساس ندارد؛ به غیر از آقای محسن رضایی که دنبال برطرف کردن شک خود بود و به همین خاطر تعدادی از صندوقها را اعلام کرد، کاندیداهای دیگر چون میدانستند هیچ شبههای وارد نیست و صندوقها و شمارش آرا مشکلی ندارد، صندوقی را معرفی نکردند؛ حتی نمایندگان کاندیداها پایین کاغذ شمارش آرا را امضا کرده بودند و میدانستند هیچ مشکلی وجود ندارد؛ به همین خاطر به راه قانونی تن نمیدادند، چون میدانستند حرفشان اساس ندارد. اگر حرفی اساس داشته باشد باید در چارچوب قانون به آن رسیدگی شود و اگر صندوقی هم مشکل داشت، میتوانستیم آن را بررسی کنیم، اما چون آقایان میدانستند صندوقها، شمارش آرا و مکانیزم انتخابات مشکلی ندارد، به حرکت در مسیر قانون تن نمیدادند. در جلسه با رهبری حتی نماینده کاندیداها به این موضوع اقرار کرده بود؛ برای نمونه آقای الویری که به عنوان نماینده ستاد آقای کروبی در جلسه حضور داشت با وجود اینکه بیشتر از همه حرف زد، یکبار هم درباره مکانیزم انتخابات، نوع رأیگیری و شمارش آرا صحبت نکرد؛ حتی یک بخش از حرفها هم به این موضوع که در فلان شهر گوشهای از رأیها جابجا شده نرفت و هرچه گفته شد مربوط به قبل از برگزاری و روز انتخابات بود.
در جلسه با مقام معظم رهبری هرچه بحث شد درباره اعلام مواضع، بیانیهها و قولهای کاندیداها بود به نحوی که حتی یکی از نمایندگان خطاب به رهبر معظم انقلاب گفت که شما از دولت حمایت کردید و ایشان در پاسخ فرمودند من همیشه از دولت حمایت میکنم؛ گواه این موضوع در حال حاضر هم وجود دارد، چرا که مقام معظم رهبری اکنون هم از دولت حمایت میکند. در جلسه ذکر شده هیچکدام از صحبتهای نمایندگان به موضوع برگزاری انتخابات ربطی نداشت و فقط در جلسه به مباحث حاشیهای پرداخته شد. از طرف دیگر فردی که میداند در انتخابات برنده شده صبر میکند تا نتایج اعلام شود، نه اینکه ساعت 11:30 شب با اختلاف آرای زیاد اعلام پیروزی کند؛ نکته جالب این است که تا ساعت ذکر شده فقط حدود 3 میلیون رأی خوانده شده بود؛ همچنین مکانیزم انتخابات همان مکانیزمی بود که کاندیداها را تأئید کرده، پس باید آن را قبول میکردند و به آن احترام میگذاشتند و اگر هم مکانیزم را قبول نداشتند به فرمایشات مقام معظم رهبری احترام میگذاشتند. در جلسه با مقام معظم رهبری ایشان فرمودند 10 درصد از صندوقها را بازشماری کنید و کاندیداها میتوانستند صندوقهای مورد نظر را اعلام کنند، حتی ما گفته بودیم که هر صندوقی را بخواهند بازشماری میکنیم، اما آنها هیچ صندوقی را معرفی نکردند، چرا که علت مشخص بود.
امروز من به جرات میگویم با برنامهریزیهایی که صورت گرفته بود اگر معترضان در انتخابات پیروز هم میشدند به نحو دیگری فتنه را به راه میانداختند؛ کارها برنامهریزی شده بود تا فتنه به پا شود نه اینکه مشخص شود چه کسی در انتخابات پیروز شده؛ آنها قصد داشتند ریشه انقلاب را بزنند و شکل نظام جمهوری اسلامی را حفظ و ماهیت آن را عوض کنند. انتخابات با زمینهای که توسط کاندیداهای معترض از 5 یا 6 ماه قبل از آن آماده شده بود فضا را مهیا ساخت تا دشمن امیال شیطانی خود را عملیاتی کند. درباره حماسه 9 دی نیز برخیها میگویند که مردم در 9 دی آمدند تا انسجام خود را در برابر دشمنان خارجی نشان دهند که این حرف درستی است، اما با توجه به شناختی که از سیاست دارم میتوانم بگویم که این صحبتها یک تطهیر خودآگاه از سوی افراد داخلی است تا فتنهگران داخلی را تطهیر کنند.
آیا آقایان موسوی و کروبی خارجی بودند؟ مردم در روز 9 دی آمده بودند تا به این افراد هم بگویند که ما معتقد هستیم که نظام ایران نظام درستی است و شما نباید بازیچه دست خارجیها شوید و باید بر سر جای خود بنشینید؛ مردم آمدند تا علاوه بر خارجیها هم با عوامل فتنه در داخل و هم کسانی که امروز در داخل کشور مسئول هستند و حرفی از فتنه نمیزنند اتمام حجت کنند که به واقع این کار را کردند اما متأسفانه هنوز برخی از مسئولان به جای استفاده از کلمه فتنه میگویند که اعتراض صورت گرفته؛ کدام اعتراض، آیا این اقدام اعتراض بود؛ اعتراض روند قانونی دارد و اصلا باید گفت که آنها به چه چیزی و چه شخصی اعتراض داشتند.
آنها به قبل از انتخابات اعتراض داشتند، اما بعد حرف از تقلب زدند که این یک بهانه بزرگ است؛ از طرفی اگر کاندیداها به انتخابات اعتراض داشتند، چرا موضوع قدس را در جریان اعتراض خود مطرح کردند؛ آنها حرف از جمهوری ایرانی زدند و روی نام جمهوری اسلامی خط کشیدند، در نمازجمعه با کفش حاضر شدند و در ماه رمضان سیگار کشیدند، شعار نه لبنان نه غزه سر دادند آیا اینها اعتراض به انتخابات است؟حتی انسانهایی هم که سیاسی نباشند و فقط واقعیتها را در کنار هم بچینند متوجه خیلی چیزها میشوند؛ کسانی که خیمه امام حسین(ع) را در روز عاشورا آتش میزدند و برخی نیز آنها را خداجو نامیدند، آیا به انتخابات اعتراض داشتند؟ تمام این مسائل در یکسو، اما برخی مسئولان نیز میگویند که مردم در نهم دیماه آمدند تا پاسخ خارجیها را بدهند؛ این حرف درست است که مردم آمدند تا به استکبار جهانی به خصوص آمریکا بگویند که نظام ایران را میخواهیم، اما با داخلیها هم حرف داشتیم . آیا داخلیها در فتنه 88 نقشی نداشتند، مگر اقدام آنها نبود که باعث شد تا آمریکا هرکاری دلشان میخواهد انجام دهند و چنین هزینهای را برای نظام به بار بیاورد؛ انتخاباتی که 84 درصد مشارکت مردمی را همراه داشت میتوانست اقتدار ایران در جهان را رشد دهد، اما فتنهگران مردم را از این خوشحالی محروم کردند.
چگونه میشود کاندیدی با 14 درصد بالاتر از حدنصاب در انتخابات پیروز شود، آن وقت برخیها بگویند تقلب شده و آن را مخدوش کنند و بعد از آنکه در انتخابات بعدی که کاندیدای مطلوب آنها فقط با 7 دهم درصد بالاتر از حدنصاب یعنی فقط با 216 هزار رأی بالاتر پیروز میشود آن را دموکراتیکترین انتخابات کشور مینامند. همه انتخابات ما در ایران دموکراتیک است و این کلمه معنایی ندارد، پس چرا میخواهیم خودمان را فریب دهیم؛ مسئولان چرا در سخنرانیهای خود میگویند مردم در 9 دی آمدند تا به دشمن پاسخی دندانشکن بدهند و وقتی هم حرف از فتنه به میان میآید میگویند که میخواهید زخمها را باز کنید. اینجاست که نامزدهای ریاست جمهوری ولایت پذیری، دوست داشتن مملکت و ملت و احترام به قانون و رای مردم و شخصیت خودشان را نشان میدهند. چرا عدهای می خواهند قائل به این باشند که عناصر داخلی هیچ کاری نکردند؟! چرا برخی مسئولین می خواهند القا کنند که مردم فقط آمدند که از عوامل بیگانه و خارجی در 9 دی برائت کنند؟! بله مردم از بیگانگان و دشمنان همیشه برائت کردهاند، اما عوامل داخلی فتنه چه میشود؟! چرا نمیخواهند از فتنهگران داخلی حرف بزنند؟ مثل این است که ما امروز بگوییم مسئله منافقین تمام شد و گذشت و دیگر از مسعود رجوی حرف نزنیم! آیا واقعا تمام شدند؟! در دهه شصت که کمتر از سه دهه از آن گذشته منافقینی که با مردم درگیر بودند و جنایت میکردند برای چه آمدند؟ چرا آنها را رها نمیکنیم که البته نباید هم رها کنیم، چون در این صورت غفلت کردهایم، لذا باید حافظه ملت ایران نسبت به این مسائل تقویت شود. اما اصرار دارند که نقش عوامل داخلی فتنه 88 فراموش شود، این چه اصراری است ؟! چرا وقتی خود عوامل و ستاد فتنهگران در حضور مقام معظم رهبری اعلام کردند تقلبی صورت نگرفته است، نمیآیند از ملت عذرخواهی کنند؟! ملتی که اینطور محکم پای انقلاب و نظام ایستاده است در 9 دی آمد تا از نظام و انقلاب اسلامی حراست کند و در مقابل دشمن بیرونی و درونی یعنی عوامل فتنه در بیرون و داخل کشور ایستاد. یک سر فتنه در بیرون کشور بود و سر دیگر آن در داخل، اگر عوامل داخلی نبودند قطعا فتنه نمیتوانست در ایران شکل بگیرد.
شرط کافی برای صورت گرفتن فتنه، بیشک عوامل داخلی بودند بنابراین باید پرسید که چرا برخی افراد اصرار دارند تا حافظه ملت این موارد را به یاد نیاورد؟ چرا اصرار میکنند که عوامل داخلی فتنه را کم اهمیت جلوه دهند؟ به محض اینکه از فتنهگران داخلی که فرقی با منافقین ندارند صحبت میکنیم، میگویند شما کاسبان سیاسی هستید !فتنه اصلا کار سیاسی نبود، فتنه 88 حرکتی برای براندازی نظام بود که با دست به دست هم دادن عوامل بیرونی و درونی و غفلت عدهای رخ داد. هر کدام از کاندیداها پیروز می شدند، فرقی نمیکرد زیرا فتنه صرفا به دنبال این بود که انتخابات را به محملی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی تبدیل کند. اگر برخی فکر میکنند که دیگر نباید از فتنهگران داخلی بحثی شود، در واقع به ملت ایران و انقلاب ظلم میکنند! نقش آقایان کروبی و موسوی در فتنه و کشیدن مردم به خیابانها، ایجاد فرصت برای ضد انقلاب، محروم کردن ملت و کشور از اقتدار بیشتر و شادی مردم بعد از انتخابات نباید فراموش شود. چرا به عوامل برگزار کننده انتخابات کشور که شب و روز برای برگزاری هر چه بهتر آن شبانه روز زحمت کشیدند و همه توانشان را گذاشتند، تهمت زده شد ؟ آن ها باید از ملت و عوامل برگزاری انتخابات عذرخواهی کنند. چه کسی گفته که ما برویم دل مسعود رجوی را بهدست آوریم، چه کسی گفته ما برویم دل اوباما را بدست آوریم؟ چه کسی گفته که باید برویم دل آقایان موسوی و کروبی را بدست بیاوریم ؟! آنها هم در همین فضای براندازی نظام بازی کردند .ما قاضی نیستیم بررسی کنیم که آقایان موسوی و کروبی خودشان برنامهریزی کردند یا مهره بودند، زیرا که حتی اگر مهره هم بودند، وقتی فهمیدند نظام ضربه میخورد آیا نمیتوانستند برگردند؟
در فاصلهای که فتنه گران بحث تقلب را مطرح کردند، چرا حاضر نشدند روی هیچ صندوقی اعتراض کرده و مصداق مشخص کنند که کجا تقلب صورت گرفته است و چرا همه چیز کف خیابانها پیش میرفت؟
علاوه بر اینکه آقایان موسوی و کروبی حاضر به دست کشیدن از فتنه نشدند، بسیاری از خواص هم نیامدند برای مردم صحبت کنند، در صورتی که آنها تاثیر گذار بودند و اگر اعلام می کردند که اینگونه به نماز جمعه آمدن درست نیست، در واقع فاصله خود را از فتنه و دشمن بیان میکردند و در نهایت آن وضع پیش نمیآمد.اعتراض به انتخابات یک بحث است و خط زدن نام جمهوری اسلامی یا به آتش کشیدن تکیه و مسجد بحث دیگری است؛ اما همین موارد را هم بسیاری از خواص نگفتند. متاسفانه هنوز هم بسیاری از خواص نسبت به کسانی که در ماههای رمضان و عاشورا اهانت کردند، اعلام موضع نمیکنند! آنان هنوز هم علیه کروبی یا موسوی موضع نمیگیرند! نه اینکه بگویند این دو نفر خیانت کردند، فقط بگویند اشتباه کردند و نباید این سری اقدامات را دانسته یا ندانسته انجام میدادند؛ همین را هم بعضی خواص نمیگویند در حالی که این اندازه حداقلِ حق مردم است، واقعا این نظام و ملت چقدر باید مظلوم باشند؟!
در فاصله درگیریها آیا کسی از سران فتنه با شما به عنوان مسئول برگزار کننده انتخابات تماسی برقرار کرد تا اعلام موضع کند؟ آقای زاکانی گفت که آقای موسوی گفته حتی اگر بخواهم از مسیر خود برگردم، جواب 13 میلیون نفری را که پشت سر من هستند چه بدهم؟ نظر شما در مورد این اظهار نظر چیست؟
این استدلال خیلی بچگانه است! درست نیست بهجای عذرخواهی و برگشتن، اشتباه خود را ادامه دهیم و ملت را هم پشت سرمان بکشانیم. اطرافیان فتنهگران و بعضی از مسئولان رده بالای کنونی، هنوز هم حتی کلمه "فتنه" را بهکار نمیبرند، اگر هنوز هم از آنها سوال کنید قائل به فتنه نیستند و میگویند فتنه نبوده است! پس این چه چیزی بود که به فکر براندازی نظام بود؟ شوخی بود ؟ مرگ بر اصل ولایت فقیه به چه معنی است؟ قبل از پایان انتخابات اعلام کردند که اگر ما پیروز نشدیم به خیابان بریزید، این اظهارات چه مفهومی دارد؟ این به معنی مصادره دموکراسی بهنفع خویش است. اگر دموکراسی و رای مردم محترم باشد، حتی اگر یک نامزد نیم درصد هم رای بیشتر بیاورد باید احترام گذاشت، نه اینکه اگر کاندیدای ما پیروز شد محترم است اما اگر همین کاندید رای نیاورد، قابل احترام و پذیرش نیست! چطور اینها را توجیه میکنند؟ در رقابت انتخاباتی بین آقایان ناطق و خاتمی هم یک دو قطبی ایجاد شد، اما آقای ناطق به آقای خاتمی تبریک گفت. گروهی از خواص ما تا زمانی که چرخ به کام آنها بچرخد دموکراسی و همه چیز را خوب میدانند، ولی اگر نتیجه باب میل آنها نشود تقلب شده است. در این صورت است که هر موضوعی حتی قرار گرفتن ضد انقلاب در کنارشان را توجیه میکنند. آنها باید میدیدند که چه کسانی از حرفشان خوشحال و چه افرادی ناراحت میشوند؟ چرا قائل به این نبودند که از جریان فتنه، دشمنان انقلاب و امثال اسرائیل خوشحال می شوند؟ چرا اعلام موضع و اظهار پشیمانی نکردند و نمیکنند؟! چرا داخل را تطهیر میکنند و همه چیز را به خارج وصل میکنند؟
با توجه به اینکه شما معاون سیاسی وزیر کشور بودید، وزارت کشور برای برقراری آرامش چه اقداماتی صورت داد ؟
سلسله مراتبی را که ما برای بدست آوردن اعتماد مردم طی میکردیم، فتنهگران آنرا مخدوش کرده بودند! همانطور که در مستندات مشخص است؛ مثلا در میان 100 نفر اغتشاشگر، 10 عنصر ضد انقلاب و عامل دشمن وجود داشت که دیگران را تحریک کرده و آشوب بهپا می کردند؛ اما 90 نفر آنها مردمی بودند که در انتخابات رای داده بودند اما با برنامه ریزی دشمن اعتمادشان کم شده بود و ما تلاش کردیم تا این اعتمادسازی شکل بگیرد که همینطور هم شد. وقتی به صورت عمومی و در سایت وزارت کشور اعلام کردیم که تمامی صندوقها آماده بررسی و بازبینی در حضور معترضان است، در مردم اطمینان خاطر ایجاد شد. بنابراین مواضع شفاف و روشن ما به عنوان وزارت کشور و کارهای انجام شده در این راستا برای بازگرداندن اعتمادی بود که فتنه گران آنرا در مردم کمرنگ کرده بودند. فرض کنید که ما همان شب نمیآمدیم و اعلام نمیکردیم، شاید تعداد معترضان دو یا سه برابر میشد؛ بنابراین ما تلاش میکردیم که نقشه ی شوم دشمن عملی نشود. با توجه به اینکه بسیاری از مسئولین و نیز بصیرت مردم که حرف آخر را زدند، دشمن به هدف خود نرسید. نمیتوان تاریخ را تحریف کرد، زیرا مردمی که هنوز هم حضور دارند خوب میدانند که برای چه پای صحنه آمدند. از شعارهایی که مردم در 9 دی سر میدادند ببینید که ملت برای چه به صحنه آمدند؟ مردم "مرگ بر آمریکا و اسرائیل" می گفتند، اما آقایان "موسوی و کروبی اعدام باید گردد" هم میگفتند. عده ای از دوستان سعی میکردند در روز 9 دی شعارهای مردم را که در آن نام اطرافیان فتنه گران هم برده میشد، کنترل کنند! اما مردم فهمیدند که عوامل داخلی هم در دایره فتنه دخیل هستند.فیلمهای مستند راهپیمایی 9 دی موجود است، لذا نمیتوانند این حضور مردمی را تحریف و توجیه کنند. مردم با حضور خود اعلام کردند که ما انقلابمان را دوست داریم، ولایت مدار هستیم و از نظاممان حمایت میکنیم؛ ما میدانیم که فتنهای در کار است و آمدهایم تا فتنه براندازی نظام را براندازیم.
اکنون مهمترین مسئله این است که یادمان نرود فتنه نمرده است و اگر به آن فرصت داده شود، اینبار عوامل نفوذی فتنه، هزینه بیشتری را به نظام تحمیل خواهند کرد.طبق فرمایش رهبری انقلاب، ملت ایران نسبت به فتنه واکسینه شد اما نباید هوشیاری خود را با توجه به تجربه فتنه از دست بدهیم، چرا که جریان فتنه هم تجربه کسب کرده و بار دیگر، به شکل دیگری عمل میکند.ولایتمداری به شعار نیست بلکه به عمل است؛ صرف نام بردن از مقام معظم رهبری که البته آن هم خوب است، اما ولایت مداری ثابت نمیشود. وقتی ایشان 100 بار میفرمایند فتنه؛ یک بار هم آقایان بگویند فتنه. وقتی رهبر معظم انقلاب فتنه را تحلیل میکنند، آقایان هم یک مرتبه بر مبنای تحلیل ایشان فتنه را تحلیل کنند تا ولایت مداریشان محرز شود. اما مردم در 9 دی، بیزاری خود را از فتنه بهصورت آشکار و روشن نشان دادند. من در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس گفتم که جریان فتنه استعداد بازسازی و نفوذ در دستگاهها برای چینشی بر اساس باب میل خود و عملی کردن براندازی را دارد؛ بنابراین کاملا باید هوشیار باشیم. یکی از مهمترین مراکزی که فتنه برای آن برنامه اساسی دارد، دانشگاه است. بر اساس فرمایشات رهبر معظم انقلاب، هر چقدر فاصله خود را از فتنه شفافتر کنیم، طمع کمتری در گرایش به فتنه در دانشگاه صورت میگیرد. باید کاملا شفاف بگوییم که دانشگاه محل فعالیت و همراهی در جهت فتنه نیست؛ همه مسئولین، اساتید و دانشجویان موظف هستند تا جلوی نفوذ فتنه را به محیط دانشگاه بگیرند. نباید اجازه نفوذ فتنه به دانشگاه و سایر مراکز فرهنگی جامعه از قبیل؛ فیلمها، سایت ها، مجلات، روزنامهها و کتب و مقالات داده شود. جریان فتنه علاوه بر محکم کردن قاعده و اساس خود، به دنبال تشخیص و شناسایی ضعف مسئولان و خواص است تا از آنان بهرهبرداری کند.
اما اگر این بار مراقب نباشیم، فتنه هزینهای چندین برابری را برای ما رقم خواهد زد. جلوگیری از فتنه برای مجلس شورای اسلامی، مسئولان اجرایی کشور، دستگاه قضایی، نخبگان، دانشجویان و همه مردم مسئولیتی سنگین ایجاد میکند. عدهای در تدارک مصادره جنبشهای دانشجویی بهنفع خود بودند. باید دقت کرد .همان جنبشهایی که در 16 آذر فریاد مرگ بر آمریکا و استکبار ستیزی سر میدادند هم باید بسیار مراقب و آماده باشند. سادهانگاری است که بگوییم جریان فتنه متعلق به دشمنان خارجی بود و یا اینکه آنرا فراموش کنیم، زیرا چنین برداشتی درست مثل این است که منافق و دشمن آشکار را رها کنیم تا هر کاری که میخواهد انجام دهد. هر لحظه باید مقابل آمریکا، اسرائیل و دشمنان و عوامل نفوذی آنها هوشیار باشیم.9 دی یک سنبل است و باید همیشه آن را زنده نگه داریم. برای از بین نرفتن یاد فتنه میتوانیم در شعارمان بجای مرگ بر منافقین و کفار " مرگ بر منافقِ فتنهگر" بگوییم.
مردم باید آگاه باشند که منافق فتنهگر همواره هست و فقط رنگ عوض میکند. اگر نفاق در سیستم کشور نفوذ کند، چشم و گوش نظام و مردم آن را تحمل نمیکنند؛ بنابراین فتنه را که از آن خطرناکتر است هرگز تحمل نخواهند کرد. ذکر این نکته هم ضروری است که از ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون، رویشها به مراتب بیشتر از ریزشها بوده است وگرنه نظام اسلامی به جایگاه کنونی و این میزان از اقتدار نمیرسید.