صراط: مسعود فروغی طی یادداشتی در روزنامه فرهیختگان نوشت: اول فکر نمیکردم در این گیر و دار مسائل اقتصادی مهمی که کشور درگیر آن است، با رونمایی از یک «کشتی طلایی» مزین به آیات قرآن کریم شوکی به جامعه بدهیم. هر چقدر بیشتر به عکس این کشتی نگاه میکنم، بیشتر تعجب میکنم! این کشتی با هدف ترویج دین ساخته و رونمایی شده، مثل یک تابلوی نقاشی هنرمندانه، مثل تابلوی خطاطی از احادیث و آیات قرآن، ولی چرا این کار که زحمت زیادی برایش کشیده شده برخلاف نیت سازندگان، اثر تبلیغی منفیای ایجاد میکند؟
متاسفانه در محاسبات طراحان این کشتی به نتیجه و معنای اجتماعی کار توجهی نشده، اتفاقا جامعه ایران نسبت به آثار هنری واکنش مثبتی نشان میدهد، برای مثال به گستردگی توزیع نقاشی هنرمندانه «حسن روحالامین» بعد از شهادت «محسن حججی» رجوع کنید، در آن اثر تصویر مشهور شهید در حال راه رفتن به سمت امامحسین(ع) (پیکر بیسر امام) است.
اثر هوشمندانه، پرمعنی و بینظیر روحالامین آنچنان توسط مردم در شبکههای اجتماعی و مراسم استفاده شد که نمیتوان فردی را پیدا کرد که آن تصویر را ندیده باشد.
در دفاع صاحب اثر در کمال تاسف و تعجب به منتقدان تهمت بیتوجهی به نوآوری زده شد و حتی انتقادها را آب به آسیاب دشمن ریختن معرفی کردند؛ اما استفاده از «طلا» و شمایل «پرزرق و برق» کار که تصور ریخت و پاش در افکارعمومی ایجاد کرد، نشان میدهد سازندگان این کشتی بهجای تبلیغ دین علیه دین کار کردهاند.
دوم اخیرا رئیسجمهور محترم اظهاراتی درباره نقد مسئولان انجام دادهاند که با واکنش بسیار سنگین محافل سیاسی و اجتماعی بهخصوص مذهبیها مواجه شد، حسن روحانی گفته بود: «اگر یک وقتی امامزمان(عج) ظهور کرد، آنوقت هم میشود نقد کرد.» معنای این سخن رئیسجمهور فارغ از بحث تخصصی دینی یکبار سیاسی روز دارد، یعنی مخالفان دولت اهل نقد و فضای باز سیاسی نیستند و ما هستیم، فرض کنیم در کارنامه 50 سال فعالیت سیاسی رئیسجمهور بهخصوص چهار سال اخیر در دوران ریاستجمهوری هیچ موردی از برخورد قهرآمیز با نقد وجود نداشت که متاسفانه دارد، بازهم استفاده سیاسی از یک باور دینی درست نیست.
هرچند دفتر رئیسجمهور خیلی دیر اعلام کرد جمله «امامزمان(عج) هم قابل نقد است» تکذیب میشود اما متاسفانه فیلم موجود از آن سخنرانی معروف نشان میدهد رئیس دولت برای جلوبردن یک پروژه سیاسی، یک باور دینی را مخدوش کرده است. قطعا جناب روحانی به عصمت ائمهطاهرین(ع) قائل است اما قصد داشته دایره فضای نقد را باز نشان دهد که خیلی افراط کرده است.
سوم رئیسجمهور سابق ایران همچنان با دعا برای سلامتی امامزمان(عج) سخنانش را شروع میکند، ظهور منجی را بهار میداند و برای پایان یافتن زمستان دعا میکند اما متاسفانه همزمان خلاف واقع میگوید. با رئیس دفترش برای ثبتنام کاندیداهای ریاستجمهوری به وزارت کشور میرود ولی وقتی با سوالات متعدد درباره غیرقانونی بودن همراهی رئیسجمهور با یک کاندیدا روبهرو میشود، زیرلب میگوید: «بگو مرخصی هستم.»
نامه دریافتی از رهبر انقلاب درباره عزل معاون اول را دریافت میکند ولی به همه میگوید چنین نامهای را ندیدهام! در جلسه خصوصی با رهبری از نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری 96 منع میشود اما انکار میکند تا اینکه ایشان پشت بلندگو اعلام کردند، بعد میگوید قطعا کاندیدا نمیشوم، اما در زمان ثبتنام به وزارت کشور میرود و نامزد انتخابات میشود... !
کاش از امامزمان(عج) و عدالت و... دم نمیزدیم... . پرچم عدالت را بلند کردیم، هزارهزار قلب تپنده برای عدالت را پرتپش کردیم که ما آمدیم این آرزوی دور مملکت را عملی کنیم اما دست آخر معاوناولی انتخاب کنیم که پرچم عدالت را تکهپاره میکند! مگر میشود از فاجعه بزرگ گذشت؟ مگر میشود عدالتی را که حالا در این بازار مکاره سیاست به گوشه رینگ رفته و مضحکه رسانههای ضدعدالت شده، فراموش کنیم؟ مثل تبلیغ برای دین با کشتی مطلا، مثل عوض کردن یک اصل مسلم دینی درباره عصمت معصومین از خطا و اشتباه بهخاطر یک سفره سیاسی، با عدالت بد تا کردیم! به عدالت دروغ بستیم تا جایی که کسی تا سالها جرات عدالتخواهی به سرش نزند، اگرهم کسی باشد قبله را اشتباه گرفته و فحش سیاسی میدهد.
چهارم در اوج سالهای ریاستجمهوری جناب روحانی برای توجیه مذاکره و مصالحه با غرب اظهارات زیادی شنیدیم، آنقدر که کار به این رسید که رئیسجمهور گفت: «عاشورا درس مذاکره است.» این سخن تعجببرانگیز متاسفانه از سوی برخی منبرهای مشهور که مدافع برجام و دولت محترم هستند تبدیل به یک آرمان و هدف متعالی شد. جناب سروش محلاتی تیر آخر را در محرم سال 95 زد و در یکی از دانشگاههای تهران از روایات تاریخی رونمایی کرد که نشان میداد امامحسین(ع) و عمر سعد بارها مذاکره کردند و امام (از محضر شریف سیدالشهدا معذرتخواهی میکنم که مجبورم این حرفها را تکرار کنم) حاضر به گفتوگو با یزید بوده است، اما شمر برای رسیدن به هدایا دست به جنگ و کشتار زده است.
هزاربار تاسف باید خورد که بررسی دقیق ادعاهای جناب سروش محلاتی نشان میدهد «منبع این حرف که امامحسین(ع) حاضر به سازش با یزید بود را برخی از امویان و حامیان آنها نظیر ابنالعربی مالکی، ابنتیمیه و ابنکثیر بیان کردهاند.»
آیا دفاع از برجام و مذاکره ارزش داشت قیام امامحسین(ع) را اینگونه تحریف کنیم؟!
بهترین پاسخ دراینباره را جناب حامد کاشانی اینگونه روایت میکند: «حیف از ما که برای توجیه یک مساله روز سیاسی مثل مخفیانهبودن محتوای مذاکرات برجام، بخواهیم یک گزارش تاریخی را بدون مبانی پژوهشی لازم تفسیر کرده و استدلال کنیم که امامحسین(ع) هم مخفیانه مذاکره کرد.» نکتهای که درمورد فرمایش آقای سروش محلاتی باید به آن توجه داشت، شمار کسانی از اهل تاریخ است که اساسا این مطلب را نپذیرفتهاند. مثل محقق برجسته مرحوم شیخفضلعلی قزوینی که کتابش به نام «الامامالحسین و اصحابه» اخیرا چاپ مجدد شده و از معدود کتابهایی به شمار میآید که کار تحلیلی انجام داده است؛ همچنین مرحوم آیتی که شهیدمطهری میفرماید من از او بهتر در تاریخ اسلام نمیشناسم، کتابی به اسم «تاریخ عاشورا» دارد و این مساله را رد میکند؛ از محققان دیگر میتوان آیتا... طبرسی، میلانی و دکتر رجبی دوانی را نام برد که این مساله را نمیپذیرند. من حتی یک نفر را هم ندیدم که موضوع را پذیرفته باشد. آقای محلاتی در جایی برای اثبات حرفش درمورد بودن کسی در کربلا، به زیارت رجبیه استناد میکند. این زیارت تنها یک مطلب مرسل است و در کتابهای تاریخی نیامده و جزء زیارات اصحاب امامحسین(ع) محسوب میشود. جالب است که برخی برای رسیدن به هدف خود با یک زیارت مرسل تاریخ را جابهجا میکنند.»