صراط: اسدالله علم از دوستان و نزدیکان شاه بود که سالهای متمادی وزیر دربار محمدرضا پهلوی بود و تقریبا هر روز با محمدرضا مراوده داشت. وی در بخشی از خاطراتش از مذاکره با وزیر خارجه آمریکا مینویسد:
به او [وزیر خارجه آمریکا] گفتم در امر خاورمیانه بیجهت فرانسویها و انگلیسها را شرکت میدهید، مطلب باید بین شما و روسها حل شود. زیرا روسها هستند که میخواهند به تدریج در خاورمیانه نفوذ کنند و شما هستید که میخواهید جلوی آنها را بگیرید و این قدرت را هم دارید. ولی فرانسه و انگلیس گو اینکه در حقیقت متفق شما هستند ولی مناقع و نظرات خاصی دارند که گاهی با نظرات شما مغایر است. مثلا حالا فرانسه به اعراب بیش از اسرائیل توجه دارد، آنوقت چطور ممکن است وقتی که در طرف شما نشسته و با روسها مذاکره میکند، مسئله منافع اعراب را که در حقیقت فعلا نقطهنظر روسهاست از یاد ببرد؟ بهتر است بعد که شما مطلب را با روسها حل کردید، متفقین خود را جریان مذاکرات بگذارید. خیلی حرف مرا پسندید و چون میداند که من در سابق نخستوزیر بودهام (زکی!) خیال میکرد باید خیلی به مسائل جهانی آشنا باشم. به هر صورت این حرف مرا یادداشت کرد که باعث تعجب من شد! بعد از شام، قدری موزیک جاز زدند و باز شاهنشاه قدری به طور خصوصی با نیکسون صحبت فرمودند. [۱]
یادداشتهای علم، ویرایش و مقدمه از علینقی عالیخانی، تهران، کتابسرا، ۱۳۷۱، جلد اول، ص ۲۹۹.