صراط: حجتالاسلام محسن قرائتی استاد قرآن در کتاب «خنده و گریه» در مورد شاد بودن فرد مسلمان و اینکه چگونه شاد باشیم و چطور بخندیم اما خنده حرام نباشد، انواع مزاحهایی که از ائمه معصومین(ع) و علمای شیعه روایت شده را جمعآوری کرده است که در این نوشتار به برخی از اشارات استاد میپردازیم.
خنده و گریه دنیا با هم است
دنیا کم است زود گذر است بیوفاست. لذت کامیابی آن با تلخی و فراقش نمیارزد. خنده آن مخلوط با گریه است. هیچ کس، مرگ را انکار نمیکند. یکی از امامان معصوم (ع) هنگامی که مردم مشغول دفن کردن و خاک ریختن بر مردهای بودند، فرمود: «دنیایی که آخرش این است، چه خوب است که انسان از اول دل به آن نبندد و قیامتی که اولش قبر است، چه خوب است که انسان به فکر آن باشد»!
راز خنده پیامبر چه بود؟
آدم خوشنیت اگر هم موفق به کاری نشود، چون نیتش پاک است، خدا پاداش او را میدهد. یک بار پیغمبر اسلام (ص) نگاهی به آسمان کرد و خندید. گفتند: «یا رسولالله، نگاهت چه بود، خندهات چه بود؟» فرمود: «خداوند امر کرد به فرشتگان که عبادت فلانی را بنویسند. فرشتهها رفتند و دیدند فلانی خواب است. گفتند: خدایا این که عبادت نمیکند.» خطاب آمد او وقتی که سالم بود، عبادت میکرد. حالا به دلیل اینکه مریض شده است، ثوابش را به او بدهید.
البته نماز واجب را باید خواند و به هیچ وجه ساقط نمیشود اما کارهای مستحب را که وقتی سالم بود انجام میداد، حالا که مریض شده است و نیتش این است که اگر سالم شود، باز هم انجام بدهد. شما برایش بنویسید.
واقعاً میخواهد افطاری بدهد واقعاً میخواهد سور بدهد. واقعاً میخواهد کمک کند، آهی میکشد. حدیث داریم: اگر نیتش این باشد یعنی راست بگوید، خداوند به او اجر میدهد به خاطر خوشنیتی.
خنده و گریه افراد کم ظرفیت
افراد جاهل کم ظرفیت هستند «و ان ضحک فهق» وقتی خندهاش میگیرد. قهقه میزند؛ «و ان بکی خار»؛ وقتی هم که گریه میکند، جیغ میزند.
خنده آیتالله ربانی املش (ره)
در یک جایی سخنرانی میکردم اعلامیه خودم را خودم میچسباندم.
مرحوم آقای ربانی املشی، خیلی خندهاش گرفت. گفت: «تو خودت اعلامیه خودت را میچسبانی؟ زشت است که گوینده خودش اعلامیه خودش را بچسباند».
گفتم: «چون من معتقد هستم که این کلاس مفید است، این کار را میکنم، طوری نیست، یک خورده جرأت میخواهد».
زنی که در میدان جنگ، پیامبر را خنداند
من یک وقتی به مناسبت روز زن صحبت کردم. زنهایی که به جبهه کمک میکردند. چند روز پیش از احد، خداوند به فاطمه زهرا (س)، امام حسن (ع) را داده بود. حضرت در بستر استراحت کرده بود. از بستر بلند شد. چهارده زن دیگر را برداشت. پانزده نفری به احد برای پانسمان و آبرسانی آمدند.
فاطمه زهرا(س) دید که پیشانی پدر و دندان پدر شکسته است و از پیشانیش خون میآید. خونها را پاک کرد. دید هر چه خونها را پاک میکند، باز از صورت پیامبر خون میآید. یک حصیر را آتش زد و سوزاند با خاکستر آن حصیر، جلوی خون را گرفت.
زنی به نام «نسیبه» وقتی که دید پیامبر در احد تنها مانده است، شمشیر را دست گرفت و با دشمن جنگید. بعضی از مسلمانان فرار میکردند. یک بار پیامبر فرمود: «کسی که فرار میکنی، لااقل سپرت را بینداز و فرار کن». سپر را انداخت و در رفت. این شیر زن، سپر را برداشت و شروع به جنگیدن کرد. چنان میجنگید که پیامبر خندهاش گرفت. ماشاءالله عجب زنی! بعد پیامبر فرمود: «این نسیبه از فلانی و فلانی خیلی ارزشش بیشتر است.»
مجرمی که پیامبر را خنداند
یک کسی یک خباثتی کرده بود میترسید بیاید پهلوی پیامبر (ص)، جرمی کرده بود و خجالت از پیامبر (ص) میکشید. یک روز فکر کرد که چه کند که پیامبر(ص) او را بپذیرد.
در کوچه، امام حسن و امام حسین (ع) را دید. فوری دوید این کوچولوها را بغل کرد و با آنها آمد پهلوی پیامبر (ص). پیامبر با این که خیلی از آن مجرم ناراحت بود، وقتی دید بچهها را بغل کرده، خندهاش گرفت. به طوری که در روایت داریم، یک دستشان را مقابل دهانشان گرفتند. خندهاش گرفت که این فرد، عجب زرنگی کرده است.
خنده به روی دشمن
بعضی خندهها موجب تأیید دشمن است، «من ضحک فی وجه عدو لنا من النواصب و المعتزله و الخارجیه و القدریه و مخالف مذهب الامامیه و من سواهم لا یقبل الله منه طاعه اربعین سنه» یک کسی راه باطلی دارد. با خنده تشویقش میکنی. امیرالمؤمنین (ع) فرمود «کسی که در صورت دشمن ما بخندد، خطش غیر خط ماست». اگر خنده کردی جلو روی دشمن، چهل سال عبادت بکنی قبول نمیشود. باید مواظب باشیم. این طور نیست که هر جا بایستیم، تماشا کنیم. اگر یک بیگناهی را میزنند، اگر بیگناهی را اعدام میکنند، شما ایستادی و نگاه کردی، روز قیامت گیر هستی. یا باید دفاع کنی از مظلوم یا اگر نمیتوانی دفاع کنی بلند شو برو. اینکه نشستهای و تماشا میکنی، اگر سر یک سفرهای شراب میخورند، نشست شما هم حرام است ولو شما نخوری.