صراط: دوازدهمین جشنواره شعر فجر یکشنبه 6 بهمن ماه در تبریز برگزیدگان خود را در 3 حوزه شعر بزرگسال، شعر کودک و نوجوان و درباره شعر شناخت، رویا شاهحسینزاده برگزیده شعر بزرگسال بود، شاعر سپید سرایی که به خاطر مجموعه شعر « صدای زنگ درآمد» 30 سکه بهار آزادی و سرو بلورین جایزه را با خود به خانه برد.
به گزارش تسنیم، داوری جشنوارههای مختلف در حوزه شعر و کتاب نوعی ترسیم فضای کلی ادبیات در سال مورد بررسی را نیز در اختیار قرار میدهد، از این به سراغ مصظفی علیپور داور بخش بزرگسال جشنواره شعر فجر رفتهایم تا از حال و اوضاع شعر باخبر شویم. علیپور در مجموع 11 دوره داوری جشنواره شعر فجر را بر عهده داشته استف علاوه بر آن 24 دوره داور جایزه کتاب سال در بخش شعر بوده است.گفتوگو تسنیم با مصطفی علیپور به شرح ذیل است:
آقای علیپور داوری دوازدهمین دوره جشنواره شعر فجر در بخش بزرگسال چگونه گذشت؟ سطح کیفی و کمی آثار چگونه بود؟ آیا توانست رضایت شما را به عنوان یک شاعر و داور برانگیزد؟
نزدیک به 800 اثر شعر کلاسیک و سپید به ویژه شعر منثور در دبیرخانه گردآوری شده بود که از میان این آثار پس از داوری 7 کتاب به مرحله نهایی راه یافتند، این به معنای این است که به لحاظ کمی شاعران ما آثار زیادی را تولید میکنند، اما آنچه جای بحث و تامل دارد، این است که آثار به اندازهای که رشد کمی داشته از رشد کیفی بهره نبرده است.
به لحاظ زبان شعر، نگاه، فکر، مکاشفههای زبانی، زیبایی شناسی زبان هیچ رشد قابل توجهی نداشتیم
چه به لحاظ زبان شعر چه به لحاظ نگاه، فکر، مکاشفههای زبانی، زیبایی شناسی زبان هیچ رشد قابل توجهی نداشتیم، بنابراین باید گفت، آثاری که در جشنواره انتخاب شدهاند، بهترین آثاری هستند، که در سال 95 به بازار عرضه شده است، اما به معنای این نیست که این آثار برترین آثار شعر روزگار ما هستند و میتوانند مدل و نمونهای برای شاعران دیگر شوند، در حقیقت این آثار بهترین آثاری بوده است که منتشر شده و بر پایه سیاستهای بنیاد شعر و ادبیات داستانی به مرحله نهایی رسیدهاند.
منظورتان این است که اگر قرار بود بر اساس شاخصهای کلی شعر استاندارد تصمیمگیری شود، میشد، هیچ اثری را به عنومان اثر برگزیده معرفی نکرد؟
بله. بسیاری از داوران ما در سالهای متمادی که جشنواره کتاب سال شعر یا جشنواره کتاب سال شعر فجر را داوری میکنند، عقیده دارند که اثری که معرفی میشود، باید تمامی استانداردهای لازم را داشته باشد، اما بسیاری از آثاری که به عنوان برگزیده معرفی میشوند، این ویژگیها را ندارد. در مقابل گروه دیگری از داوران معتقدند ما به بهترین اثر هر سال نمره میدهیم، از نظر زیباییشناشی، فکر و ... الزاماً این آثار لازم نیست که بهتری اثر شعری باشند، اما بهترین اثر آن سال خواهند بود. پس باید گفت که معیارهای داوری ما تغییر نکرده است، اما دو دیدگاه وجود دارد، دیدگاهی که میگوید اثر برگزیده باید از هر منظر قابل دفاع باشد و تمام استانداردهای لازم زیبایی شناسی را رعایت کرده باشد و در واقع یک اتفاق در حوزه شعر کشور باشد و دیدگاهی که میگوید الزاماً هر کتابی که معرفی میشود، لازم نیست اتفاق مهمی در حوزه شعر باشد. بلکه بهترین اثر در میان آثار منتشر شده باشد.
شعر فجر خیرالموجودین را برگزید نه لزوما اتفاق ادبی سال را.
شخص شما به کدام دیدگاه تعلق دارد؟
من معتقدم که اثر برگزیده باید یک اتفاق مهم و تازه در رویداد شعری کشور باشد، باید یک چیزی به زبان فارسی از منظر زیبایی شناسی بیفزاید. که البته ما در بسیاری از این سالها با چنین اثری روبرو نبودهایم، اما بر پایه سیاستهای فرهنگی انتخاب کتاب سال و جشنواره شعر فجر یعنی «خیرالموجودین» بهترین اثر انتخاب شده است.
اگر فیلم مناظرهها و جدلهای جلسات پایانی داوری شعر فجر در بخش بزرگسال را ببینید، متوجه خواهید شد که داوران چه میزان جدی، دقیق و سخت بررسی کرده و با هم گفتوگو میکنند، داوران علیرغم دوستیها وتفاهمهایی که دارند ، نظراتشان ممکن است با هم متفاوت باشد.
اشاره کردید که رشد کیفی شعر به اندازه شرسد کمی در سالهای اخیر نبوده است، از طرف دیگر ما رد اسلهای گذشته با تب شاعر شدن در میان جوانان روبرو بودهایم، شاعران جوانی که یک شبه میخواهند ره صد ساله را بپیمایند و کتابهاتی متعدید از خود منتشر کنند، چرا چنین شده است؟
این سوال خوبی است اما پاسخ به آن بسیار دشوار است، من وحشت نمیکنم از هجوم وحشتناک کمی شاعران و شعرهایی که تولید میشود، اینکه از کجا ناشی میشود؟ را بدرستی نمیدانم، به هر حال زبان فارسی زبان ادبیات و شعر است، ما فارسیزبانها حتی در بخش قابل توجهی از گفتوگوهای محاورهای نیز ارزشهای شعری را رعایت میکنیم، تصور نمیکنم، این هجوم شاعران مسأله خاصی باشد، شاید در بسیاری از جوامع و دورههای تاریخی ما نیز اینگونه باشد، اما آنچه مهم است، خط قرمزهایی است که باید به لحاظ زیباییشناسی زبان وجود داشته باشد.
تعصب و غیرت ملی در حفظ زبان فارسی در کتابهای جدید وجود ندارد
متاسفانه شاعران و بخش قابل توجهی از ناشران ما عمدتاً خط قرمزهایی از این منظر ندارد، خط قرمزهای ملی در دفاع از کیان، وقار و ارزشهای زبان فارسی در بسیاری از آثاری که خلق و چاپ میشود، وجود ندارد، تعصب و غیرت ملی در حفظ زبان فارسی در کتابهای جدید وجود ندارد و این لطمه بسیاری به زیبایی زبان فارس میزند. بسیاری از جریانهای شعری خاص در دهه 70، این خصلت را داشتند. اما امروز اصلاً محو و فراموش شدند، ظرفیتهای زبان فارسی و قابلیتهای ذاتی زبان فارسی آنها را پس زد. جامعه پس زد. نقد ابدی نپذیرفت.
اما در همه دورههای جشنواره شعر فجر و کتاب سال دیدهایم آثاری از این دست وارد بازار شدهاند.
به نظر میرسد در مقابل عطش شعری شاعران جوان ما با کاهش این عطش در شاعران پیشکسوت روبرو هستیم، در سالهای اخیر اثر شاخصی از شاعران پیشکسوت که در دهه ابتدایی انقلاب غوغا کردند، منتشر نشده است.
این طبیعی است، به هر حال شعر یک هنر است، شعر صنعت که نیست، انسان هر چه بیشتر تمرین و تجربه کند اثر بزرگتری را خلق کند. شعر شرایط روحی و روانی خاصی لازم دارد، به زندگی شاعر، شخصیت جسمانی، روانی، مکاشفههای روحی و روانی شاعر بستگی دارد، میزان شهود شاعر در تولید اثر ادبی و هنری موثر است، در دورهای ممکن است شاعر به محاق رود، اخوان در اواخر عمر حتی یک نیمایی متوسط هم نتوانست بگوید یا آثار احمد شاملو در سالهای آخر عمرش چندان قابل مقابسه با آثاری که در دهه 40 داشت، نبود، هر چند ما در تاریخ شاعرانی داشتیم که بعد از 40 سالگی آثار شاخص خود را خلق کردند، اما نگران نباشیم شعر حاصل مجموعه روحی، روانی، فکری، اخلاقی، اجتماعی، شخصیتی است، هنر ذاتی است مثل صنعت نیست.
شعرهای سپید در سالهای اخیر بیشتر منثور بودهاند
سال 95 به لحاظ قوالب شعری از چه وضعیتی برخوردار بودیم، اینکه برگزیده مجموعه شعر سپید بوده است، میتواند نشاندهنده این باشد که شعرهای سپید از کیفیت بهتری برخوردار بودهاند؟
به نظرم در سالهای گذشته، شعر سنتی و کلاسیک حضور بیشتری داشتهاند، در دورههای گذشته و دوره جاری کاندیدا و شاعران از شاعران سنتی و کلاسیکسرا بودهاند و البته غزل. اما امسال عمده شاعرانی که به مرحله نهایی رسیدند و نامزد دریافت جایزه شدند، شعر منور بودند که در داخل به عنوان شعر سپید یاد میشود، اما به نظرم ما در سالهای گذشته شعر سپید نداشتیم، بلکه بیشتر شعر منثور بودهاند، حداقل امسال که اینگونه بود.
* در پایان میتوانید بر اساس وضع موجود نقشه راه شعر در سالهای اخیر را ترسیم کنید، اینکه به کجا میرویم؟
من بسیار خلاصه میگویم، چون نمیتوانم قضاوت کامل و صددرصدی داشته باشم، شرایط و تغیرات اجتماعی را باید در نظر بگیریم، اما آنچه مسلم است، این است که عمدتاً شاعران ما سراغ سادهنویسی رفتهاند، این سادهنویسی ما را به ورطه نثر میاندازد، شاعران ما قادر به تولید زبان شعر نیستند، بیشتر بر پایه منطق و نحو و ساختار از پیش آماده شده نثر معیار شعر میگویند، که این به ادبیات شعر از منظر زبان لطمه خواهد زد.
این تصور که تصویرگری صرف به جهانی شدن میانجامد اشتباه است
شاعران جوان ما در جستوجوی جهانی شدن هستند و فکر میکنند اگر شعر را تصویری کنند، به جای عمق دادن، به جای نگاه مستقل داشتن، به جای خلاقیت فردی داشتن، شعرشان حتماً جهانی میشود، این ممکن است لطمه بزند.من اصلا با این پیش فرض که اگر به نثر روی بیاورندر و به تصویرگری صرفف حتما جهانی و موفق میشوند.