صراط: شنيدن خاطره همکاري فرهاد اصلانی با رسول ملاقلی پور و چگونگي ساخت اين آثار از زبان او خالي از لطف نيست که شما را به خواندن آن دعوت ميکنيم.
«سفر به چزابه» همانطور که يکي از آثار درخشان کارنامه زندهياد رسول ملاقليپور است، از کارهاي ماندگار شما هم محسوب ميشود و هنوز هم ديدني است. از تجربه کارکردن با رسول ملاقليپور صحبت کنيم و ويژگيای که بهعنوان بازيگر در آثار او ديديد.
به اعتقاد من رسول ملاقليپور متأثر از جريان جنگ بود. اساسا به شکل وظيفه به اين موضوع نگاه ميکرد و در موردش حرف ميزد و فيلم ميساخت. همانطور آثاري که در سينماي جنگ ساخت، موفق بود و به يادگار ماند. شايد پررنگترين نکتهاي که از کارگرداني او در خاطرم مانده است، شهوديبودن او در ساخت فيلمهايش بود. با قدرت و اعتمادبهنفس کافي کارش را آغاز ميکرد و پيش ميبرد. ميدانست از ساخت فيلمهايش چه منظور و هدفي را دنبال ميکند و در نهايت تکليفش با خودش روشن بود. «سفر به چزابه» تجربه ويژه و خوبي برايم بود. حضور در اين فيلم نهتنها تجربه در بازيگري را برايم بيشتر کرد، بلکه شناختم از جنگ و فضاي دفاع مقدس را بيشتر کرد.
فضاي کار براي بازيگر در آثار ملاقليپور چطور بود؟
انصافا قدر بازيگر را ميدانست، لحن کاملا متفاوتي داشت، شايد کمي عصبي بود، اما بهشدت آدمی احساسي بود و براي عواملش، خصوصا بازيگري که کارش را بلد بود، ارزش زيادي قائل ميشد. بههرحال شرايط ساخت فيلم با الان متفاوت بود و فيلمبرداري نگاتيو انجام ميشد. نگاتيو بايد به لابراتوار ميرفت و ظاهر ميشد، اما درحالحاضر فيلمبرداري ديجيتال کار را سادهتر کرده است، مونتاژ هم زمان فيلم و کارهايي که براي کيفيت آثار بهلحاظ فني انجام ميشود زمان کمتري نياز دارد، اما کار با نگاتيو ويژگيهايي داشت؛ مثل اينکه کارگردان قطعا با دکوپاژ بايد سر صحنه حاضر ميشد و همهچيز بابرنامهتر پيش ميرفت، اما انگار درحالحاضر همهچيز بداهه پيش ميرود.
خاطرهاي از زمان ساخت «سفر به چزابه» به ياد داريد؟
اين خاطره هميشه در ذهنم از زمان ساخت فيلم در خاطرم مانده است که در مورد پروانه ساخت اين فيلم مشکل داشت. رسول ملاقليپور با فاصله کمي «سفر به چزابه» و «نجاتيافتگان» را ساخت. با پروانه ساخت سفر به چزابه فيلم نجاتيافتگان را ساخت و با پروانه ساخت نجاتيافتگان که ديرتر صادر و بهسختي با آن موافقت شد، سفر به چزابه را ساخت. همه ما در «سفر به چزابه» حال عجيبي را تجربه کرديم و همهچيز خوب بود. بايد يادي کنم از پيمان سنندجيزاده که در زمان ساخت اين فيلم دچار سانحه شد و تصادف کرد و متأسفانه او را از دست داديم؛ بازيگر خوبي که ميشد آينده خوبي را برايش متصور بود.
شما در دورهاي در سينما و تئاتر کار در فضاي جنگ و دفاع مقدس را تجربه کرديد. شرايط امروز سينما را در اين زمينه چطور ميبينيد؟
معتقدم پيش از اين سينماي جنگ محتوايي داشت که براي مخاطب جذاب بود، هرچند که آن زمان هم مثل امروز سختگيريها در مورد ساخت فيلم دفاع مقدس وجود داشت، اما انگار کارگردانها در زمينه ساخت چنين آثاري دردمندتر بودند و دغدغه بيشتري داشتند و آثار محتواي بهتري داشتند. اين روزها همهچيز تکنيکالتر شده است. اين بههيچوجه بد نيست، اما قطعا ميتوان به محتواي ساخت اين فيلمها هم نگاه ويژهتري داشت.
منبع: شرق