جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۹ فروردين ۱۳۹۷ - ۲۳:۰۹

توطئه برای قتل شوهر

توطئه برای قتل شوهر
سم را به شوهرش خوراند و فکز نمی کرد خیلی زود دستش برای پلیس رو شود.
کد خبر : ۴۰۸۵۰۳

صراط: تیر امسال، مردی با پلیس زنجان تماس گرفت و از مرگ داماد خانواده‌شان خبر داد. همکارانم برای بررسی موضوع به خانه مرد فوت شده در یکی از محله‌های شهر زنجان رفتند. آن‌ها به تحقیق از مردی که ماجرا را به پلیس اطلاع داده بود، پرداختند. او خودش را برادرزن متوفی معرفی کرد.

به گزارش خبرگزاری میزان، در ادامه تحقیقات از وی مشخص شد که او و خانواده‌اش شب گذشته در خانه خواهرش مهمان بودند که نیمه‌شب داماد خانواده به نام سالار از ماموریت کاری بازگشته بود. صبح که برای خوردن صبحانه و آماده شدن برای رفتن به خانه خودشان بیدار شده بودند، خواهرش به او گفته برای انجام کار بانکی بیرون می‌رود و منتظرش بمانند تا وی بازگردد. پس از رفتن وی متوجه شده سالار به محل کارش نرفته است. به گمان این که وی خواب مانده برای بیدار کردن وی به اتاقش رفته، اما با جسد او روبه‌رو شده بود. بعد ماجرا را به خواهرش تلفنی اطلاع داده و پس از بازگشت وی به خانه پلیس را در جریان مرگ او قرار داده بود. دیگر افراد حاضر در خانه هم نمی‌دانستند او به چه علت فوت شده است. بررسی‌های اولیه پلیس در محل حادثه نشان می‌داد داماد خانواده به طور طبیعی فوت کرده است؛ بنابراین جسد با هماهنگی قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد تا علت مرگ او مشخص شود. تحقیقات از همسر و مهمانان و دیگر اعضای خانواده سالار نشان می‌داد که او بیماری نداشته و نمی‌دانند علت مرگ او چه بوده است.

همسر سالار در تحقیقات گفت که با او اختلافی نداشته، اما شوهرش مدت‌ها بود که معتاد شده و حاضر به ترک اعتیادش هم نبوده است. این در حالی بود که کارشناسان پزشکی قانونی نظر دادند این مرد بر اثر مسمومیت دارویی فوت کرده و احتمال این که او به قتل رسیده باشد، وجود دارد. بعد از گزارش پزشکی قانونی، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله تازه‌ای شد. رفت و آمد‌های همسر سالار را به طور نامحسوس زیر نظر گرفتیم که مشخص شد او از مرگ شوهرش ناراحت نیست و حتی در تلگرام و دیگر شبکه‌های اجتماعی نیز با افرادی دوستی اینترنتی داشته، اما یک هفته بعد از فوت شوهرش یکباره این دوستی‌های اینترنتی را تمام کرده است. همین رفتار پلیس را بیشتر به او مشکوک کرد.

در ادامه تحقیقات این زن به پلیس آگاهی فراخوانده شد، اما در بازجویی‌ها همچنان منکر این بود که شوهرش به قتل رسیده و مدعی بود که مرگ او به طور طبیعی رخ داده است و با کسی اختلافی نداشته‌اند که بخواهد وی را به قتل برساند. او همچنان منکر این بود که در مرگ شوهرش نقش داشته باشد. هر چه در تحقیقات‌مان بیشتر جلو می‌رفتیم شک ما به این زن بیشتر می‌شد تا این‌که متوجه شدیم او قصد دارد خانه‌اش را به مکان دیگری منتقل کند و حتی از شهر زنجان برود. همین تصمیم او باعث شد به دست داشتن او در قتل شوهرش مطمئن شویم.

موضوع را به بازپرس پرونده گفتیم و دستور بازداشت این زن پیش از آن‌که بتواند شهر را ترک کند، صادر شد. زن جوان همچنان مدعی بود اشتباهی بازداشت شده و در مرگ شوهرش نقشی ندارد. او به پلیس جنایی منتقل شد و مورد بازجویی قرارگرفت تا این‌که پس از چند روز سکوت خود را شکست و به قتل شوهرش اعتراف کرد و گفت: همسرم اعتیاد داشت و حاضر به ترک آن نبود. همین موضوع باعث شده بود با هم درگیری داشته باشیم. دامنه اختلاف‌هایمان گسترده شده بود. شوهرم فقط به مصرف موادمخدر فکر می‌کرد.

در ادامه تحقیقات از این زن مشخص شد، وی دیگر نمی‌توانسته به این زندگی ادامه دهد. حتی چند بار بحث طلاق را پیش کشیده بود، اما شوهرش می‌گفته به او علاقه‌مند است و نمی‌خواهد از وی جدا شود. از طرفی اعتیادش را هم ترک نمی‌کرد که همین موضوع باعث شده بود او دیگر علاقه‌ای به شوهرش نداشته باشد؛ بنابراین نقشه قتل او را به طرز ماهرانه طراحی کرده بود تا کسی به وی شک نکند. او داروی سمی را داخل کپسول ریخته و به جای کپسول ویتامین به شوهرش داده بود. مرد جوان غافل از این که کپسول‌ها آلوده به سم است، آن را می‌خورد. بعد به خواب عمیقی فرو می‌رود.

زن توطئه‌گر برای این که ردی از خود برجای نگذارد تا کسی به وی شک نکند همان شب خانواده‌اش را به خانه‌اش دعوت می‌کند و حتی روز بعد به بهانه این که می‌خواهد کار‌های اداری و بانکی‌اش را انجام دهد، خانه را برای ساعاتی ترک می‌کند. حتی روز‌های بعد از جنایت آن چنان خونسرد نقش بازی می‌کند که همه گمان کنند شوهرش به مرگ طبیعی فوت کرده و او از مرگ وی ناراحت است. اما گمان نمی‌کرد تیزهوشی پلیس او را در اجرای نقشه این توطئه زنانه ناکام بگذارد.

زن جوان پس از بازسازی صحنه قتل روانه زندان شد تا به اتهام قتل شوهرش در دادگاه محاکمه و مجازات شود. شاید اگر این زن سعی می‌کرد راه بهتری را برای حل مشکلات پیش آمده در زندگی‌اش انتخاب کند و با کمک گرفتن از خانواده خود و شوهرش برای ترک اعتیاد وی گامی برمی‌داشت شاید اکنون همه این اتفاقات نمی‌افتاد و شوهرش زنده بود. خودش نیز پشت میله‌های زندان، به مرگ فکر نمی‌کرد.

سرهنگ کارآگاه جعفر رحمتی