این زن که پس از دادن پول میلیونی به مرد مورد علاقه اش وقتی دید هرروز بیشتر پای در منجلاب میگذارد نزد پلیس رفت.
به گزارش رکنا، زن فریب خورده به افسر تحقیق گفت: پسر دایی ام به خواستگاری من آمد. پدرم مخالف بود. مادرم از ترس این که مبادا عروس عمه ام شوم عجله میکرد. بعد از عقدمان فهمیدم خودش به زن دایی ام پیشنهادداده به خواستگاری من بیایند. من قربانی لج و لج بازیهای پدر و مادرم شدم وازدواج کردم. اما شوهرم خلاف کار از آب در آمد. دنبال دوست و رفیق بود و دل به زندگی نمیداد.
به گزارش رکنا، زن فریب خورده به افسر تحقیق گفت: پسر دایی ام به خواستگاری من آمد. پدرم مخالف بود. مادرم از ترس این که مبادا عروس عمه ام شوم عجله میکرد. بعد از عقدمان فهمیدم خودش به زن دایی ام پیشنهادداده به خواستگاری من بیایند. من قربانی لج و لج بازیهای پدر و مادرم شدم وازدواج کردم. اما شوهرم خلاف کار از آب در آمد. دنبال دوست و رفیق بود و دل به زندگی نمیداد.
مرجان آهی کشید و ادامه داد:سه سال گذشت. صاحب یک فرزند شدیم. وقتی فهمیدم پسر دایی ام چه بلایی سر خودش آورده که خیلی دیر شده بود، شیشه مصرف میکرد و بچه ام را تا حد مرگ کتک میزد چارهای نبودشکایت کردیم. پدر شوهرم میگفت: مهریه ات را ببخش و طلاق بگیر. اما من با حمایت قانون طلاق گرفتم.
۶۰ میلیون تومان مهریه ام را گرفتم و در حساب بانکی ام گذاشتم. دلخوشی ام این بود که سود سپرده بانکی ام را میگیرم و از نظر مالی نیازی به کسی نخواهم داشت.
وی افزود:رابطه ما و فامیل پس از ماجرای طلاقم قطع شد. من و پسرم زندگی جدید خودرا آغاز کردیم سرکار میرفتم تا سرگرم شوم تا اینکه شیفته محبتهای دروغین جوانی دروغگو شدم.
زن جوان گفت:یک سال قبل به طور اتفاقی با مهران آشنا شدم. به محل کارم رفت و آمد داشت. از من خواستگاری کرد.
میگفت: برایش مهم نیست طلاق گرفته ام و یک بچه دارم. شیفته محبتش شده بودم.
از طرفی میخواستم هرچه سریعتر سرو سامان بگیرم. مهران ادعا کرد خانواده اش را برای ازدواج راضی میکند وقتی برای اولین بار به خانه اش رفتم با وجود التماس هایم به من تجاوز کرد و با چرب زبانی ادعا کرد بزودی محرم میشویم متاسفانه خام شدم و به عقد پنهانی و موقت او در آمدم سپس مهران با این ترفند که میخواهد خانهای در شمال بخرد وزندگی مان را در آنجا شروع کنیم پولهای بی زبانم را از چنگم در آورد.
بدون اطلاع خانواده ام و بی هیچ مدرکی ۵۹ میلیون تومان به او دادم. از همان روز غیبش زده است و حالا که فهمیده ام مهران نه تنها به من تجاوز کرده بلکه داروندارم را به سرقت برده است به کلانتری ۲۶ آمده ام. اگر پدر و مادرم بفهمند چه اشتباهی کرده ام هیچ وقت من را نمیبخشند.
مرجان در پایان گفت:امیدوارم ردی از او پیدا کنم و پولم را پس بگیرم. این همه سرمایه و زندگی ام است و اگر از دستم برود دیگر نخواهم توانست روی پای خودم بایستم.
بنابر این گزارش، با دستور قضایی پلیس وارد عمل شده است تا با سرنخهایی که از متجاوز کلاهبردار دارد وی را به دام اندازد.
کاری انجام نمی شود .