احساس آرامش در محیط جامعه و امنیت از موهبت های جامعه ما محسوب می شود.
اینکه مردم احساس کنند می توانند در جامعه با امنیت رفت و آمد داشته باشند بدون اینکه هیچ تهدیدی امنیت آنها را به خطر بیندازد از نعمت های است که در نظام جمهوری اسلامی ایران برای مردم تامین شده است.
نیروی انتظامی و دستگاه قضایی کشور از جمله دستگاه هایی هستند که در تامین امنیت و ایجاد آرامش برای مردم نقش اساسی دارند و با اقدام به موقع در مواقع حساس باعث شده اند تا مردم در جامعه احساس امنیت بیشتری داشته باشند.
در سالها اخیر قوه قضاییه در برخورد به موقع با جرائمی که موجب اخلال در نظم جامعه شده و دربین مردم بازخورد زیادی داشته است موفق عمل کرده است و رئیس دستگاه قضایی با صدور به موقع دستورسیدگی به این پرونده ها باعث شده است تا مردم به این باور برسند که با تهدید کنندگان نظم برخورد و عدالت برقرار می شود.
سابقه قوه قضاییه در رسیدگی به پرونده هایی مانند قتل ستایش قریشی، اعدام 2 زورگیر در تهران، اعدام قاتل اهورای 3 ساله و رسیدگی سریع به پرونده راننده اتوبوس عامل قتل سه مامور نیروی انتظامی مثال هایی هستند که دستگاه قضایی طی ماه های گذشته با رسیدگی به موقع و دقیق و صدور و اجرای سریع حکم، اقتدار خود را در اجرای عدالت نشان داد و این هشداری به دیگر افرادی بود که قصد تکرار این گونه جرائم را داشتند.
یک دیگر از نمونه های برخوردهای موثر قوه قضاییه با مجرمان که تا مدتها ترس را به جان آنها انداخته بود، در رسیدگی به پرونده 2 زورگیر مشاهده شد. دی ماه سال 91 بود که دو جوان با چاقو در یکی از خیابان های تهران اقدام به زورگیری کردند، شاید هیچ گاه این 2 جوان نمی دانستند که حکم آنها اعدام خواهد بود.
اما رئیس قوه قضاییه در اقدامی مناسب با صدور دستور ویژه برای رسیدگی به این پرونده سبب شد تا حکم صادر شده تا مدتها جلوی فعالیت زورگیران را بگیرد.
با اعدام این دو زورگیر فشار زیادی به دستگاه قضایی وارد شد اما آیت الله آملی لاریجانی، رئیس قوه قضاییه در پاسخ به این انتقادها گفت: هرگاه مجرمانی دست به ایجاد فضای خوف و وحشت بزنند، تشخیص مجازات بازدارنده از میان حداقل و حداکثر بر عهده قاضی یا قضات صادرکننده رای خواهد بود. در پرونده زورگیری نیز قاضی مجازات حداکثری را با هدف بازدارندگی درنظر گرفته است و این البته حتما به مصلحت جامعه اسلامی است. مسأله امنیت از اصلی ترین نیازهای جامعه مدنی است و به هیچ روی نباید دستخوش احساسات شود. روشن است که دستگاه قضایی نیز از بابت اعدام انسانها متأسف است ولی وقتی مسأله امنیت اجتماعی مردم مطرح است نمیتواند چشم خود را بر حقایق ببندد.
رییس قوه قضاییه با تاکید بر اینکه مجازات اعدام با هدف بازدارندگی، منافاتی ندارد با تلاش مستمر و مضاعف سایر مسئولان برای حل و فصل مشکلات و زیرساختهایی که فقدان آن افراد را به تخلف و جرم و جنایت میکشاند، تاکید کرد: به نظر ما اتفاقا راهحل اساسی همان است که ریشهها و بسترهای ارتکاب جرم در جامعه خشکانده و جمع شود اما این مسئله به معنای این نیست که قوه قضاییه به وظیفه ذاتی خود نپردازد.
اسیدپاشی به صورت معصومه
اخرین روزهای سال 96 بود که خبری ناگوار منتشر شد. دختری دیگر قربانی اسیدپاشی واقع شد و زیبایی اش قربانی خودخواهی یک جوان شد.
معصومه جلیل پور دختر قربانی اسیدپاشی در توضیح روز حادثه می گوید: 28 اسفند بود و داشتم با مادرم برای خرید عید بیرون میرفتم، خانهمان در طبقهی سوم بود و قبل از آماده شدن مادرم پایین آمدم و به مادرم گفتم پایین منتظرش هستم، غافل از این که «محمد» آن بیرون ایستاده بود، در را که باز کردم با او مواجه شدم و از من خواست تا به ماشین او بروم. به من گفت «یه لحظه بیا کارت دارم».سرم را از شیشهی ماشینش داخل بردم و گفتم «چی کار داری؟مگه نگفتم من دیگه با تو کاری ندارم». به محض این که این را گفتم با دستانش موهایم را که بلند بودند گرفت و به زور مرا داخل ماشین کشید.مستقیم به سمت اتوبان حرکت کرد و گفت «دو تا سوال ازت دارم». شروع کرد به التماس که «اگر پیشنهادمو قبول کنی، همون میشم که تو میگی».
وی ادامه داد: گفتم «من تو رو نمیخوام»، از میدان فهمیده دور زد و ماشین را کنار خیابان نگه داشت، قمهی بزرگی را درآورد و تهدید کرد که سر من را میبرد. دستم را برای محافظت از خودم جلو بردم و قمه را روی انگشتانم و دستم کشید که تاندونهای انگشتم قطع شده است.
صندلی ماشین را خواباند و روی سینهام نشست، از پشت سرش یک بطری برداشت. اول فکر کردم، آب است و میخواهد بترساندم، بعد اسید را وحشیانه روی من ریخت و با پایش پرتم کرد کنار اتوبان و گفت «حالا که قبول نکردی، نباید کسی دوستت داشته باشه و تو رو بگیره، حالا دیگه کسی سراغت نمیاد». ماشین را راند و دور شد و رفت.
در اقدامی عجیب تر فرد اسید پاش با خیال اینکه محکومیت او فقط زندان است در تماسی از داخل زندان با خانواده قربانی آنها را تهدید می کند اگر اعلام رضایت نکنند،شاهد برخورد بدتری خواهند بود.
افزایش اسیدپاشی در جامعه و لزوم مقابله با مجرمان
اسیدپاشی از جمله جرایمی است که متاسفانه هنوزدر جامعه در حال انجام است و مجرمان ابایی از انجام آن ندارند. حتی در نمونه آخری که رخ داد، مجرم از درون زندان نیز به تهدید قربانی می پردازد.
این جرم که یکی از جمله جرایمی است که امنیت روانی جامعه را هدف قرار می دهد، و مسلما وقوع آن تا مدتها خانواده ها را دچار وحشت می کند و تکرار و تکرار می شود و همین موضوع بر لزوم برخورد قاطع تر از آنچه رخ می دهد تاکید دارد. برخوردی که نمی گویمم اعدام یا هر چیز دیگری باشد. صحبت فقط این است که بازدارنده باشد .
از قوه قضائیه که تحت هدایت آیت الله آملی لاریجانی توانسته اقتدار و امنیت را به جامعه بیش از پیش تزریق کند، انتظار می رود که با اقدامی ویژه در زمینه اسیدپاشی و مقابله با مجرمان نیز خیال شهروندان را به مانند سایر مسائل راحت کند تا مجرمان بدانند نمی توانند از چنگ قانون قسر در بروند.