حسین شریعتمداری در یادداشت روزنامه کیهان نوشت:
۱- پنج دهه قبل، ژان پل سارتر، فیلسوف منتقد فرانسوی درباره چگونگی نفوذ غرب در کشورهای جهان سومی نوشته بود؛
«ما رؤسای قبایل، خانزادهها، پولدارها و گردنکلفتهای آفریقا و آسیا را میآوردیم چند روزی در آمستردام، لندن، نروژ، بلژیک و پاریس میچرخاندیم، لباسهایشان عوض میشد... روابط اجتماعی تازهای یاد میگرفتند و... آرزوی اروپایی شدن را در دلهایشان به وجود میآوردیم. بعد اینها را به کشورهای خود پس میفرستادیم. کدام کشورها؟ کشورهایی که درِ آنها برای همیشه به روی ما بسته بود، ما در آنها راه نداشتیم، ما نجس بودیم، ما دشمن بودیم. روشنفکرهایی که درست کرده بودیم، فرستادیم به کشورهایشان، بعد از آمستردام، از بلژیک و از پاریس فریاد میزدیم برادری، انسانیت، بعد میدیدیم پژواک صوت ما از نقاط دور دست از دهان همین روشنفکرها- عین سوراخ آب انبار- پس میآید. هر وقت ساکت میشدیم آن سوراخها هم ساکت بودند، هر وقت حرف میزدیم، انعکاس وفادارانه و درست صوت خودمان را از حلقومهایی که ساخته بودیم، میشنیدیم. مطمئن شده بودیم که این روشنفکران هرگز کوچکترین حرفی برای زدن بجز آنچه در دهانشان میگذاشتیم ندارند بلکه حتی حق حرف زدن را از مردم خودشان هم گرفتهاند.»
آنچه ژان پل سارتر درباره نفوذ میگوید مربوط به چند دهه قبل است که نمونههای آن را در میان شخصیتهای موسوم به «منورالفکرها» در دوره قاجار و روشنفکرنمایان دوران پهلوی شاهد بودهایم، این روزها اگرچه هنوز هم شاهد حضور شماری از همان غربباوران خودباخته در برخی از مراکز تصمیمساز و آموزشی و رسانههای کشورمان هستیم، اما دوران آنگونه نفوذها سپری شده است و امروزه نفوذ دشمن در بستری به مراتب پیچیدهتر و با ابعادی متفاوتتر از انواع قبلی صورت میپذیرد که با اهمیتترین و خطرناکترین نوع آن «نفوذ در ساختار نظام» است. کسانی که برای نفوذ در ساختار نظام ماموریت یافتهاند در عین حال که ماموریت آنان از همه انواع نفوذ خطرناکتر است ولی شناسایی آنها نیز آسانتر است. چگونه؟
۲- نفوذیهایی که ماموریتهای خرابکاری و ترور و انفجار دارند، به شدت مراقبند تا هیچگونه نشانهای که بتواند هویت واقعی آنها را فاش کند، از خود باقی نگذارند. کشمیری و کلاهی و ناخدا افضلی بیشترین همخوانی با نظام و اسلام را از خود بروز میدادند. ناخدا افضلی، عضو شاخه نظامی حزب توده که تا جایگاه فرماندهی نیروی دریایی جمهوری اسلامی-آنهم در دوران جنگ- نفوذ کرده بود، شبهایی که در قرارگاه فرماندهی حضور داشت، نیمههای شب برمیخاست و نماز شب میخواند! و البته بااشاره پا و یا سرفه و عطسه سعی میکرد دیگران را متوجه کند که برای نماز شب برخاسته است! و یا کشمیری دو خودکار در جیب پیراهن میگذاشت و به هر بهانهای برای این و آن توضیح میداد که یکی از آنها شخصی و دیگری بیتالمال است! چه تقوایی؟! و البته کسی هم شک نکرد که وقتی قیمت یک عدد خودکار فقط یک تومان بود چرا از همان خودکار شخصی برای امور اداری استفاده نمیکرد؟!
اما کسانی که ماموریتشان نفوذ در ساختار نظام است، دستورکار دیگری دارند، آنها برای انفجار و ترور و خرابکاری فیزیکی به کار گرفته نشدهاند. ماموریت آنها ارائه تحلیلها و اطلاعات غلط به مسئولان با هدف تغییر محاسبات آنان و در نهایت اتخاذ تصمیمهای ویرانگر و خسارتآفرین است. به همین علت است که نفوذیهای ساختاری نمیتوانند مانند نفوذیهای انفجاری، هیچگونه نشانهای از ماموریت خود بروز ندهند. آنها باید دیدگاهی را که کانون نفوذ دیکته کرده است به مسئولان تصمیمساز و تصمیمگیرنده بقبولانند و محاسبات آنان را با خواست و منافع دشمن همسو کنند. این طیف از نفوذیها دقیقا از همین نقطه آسیبپذیر بوده و قابل شناسایی هستند. بخوانید!
۳- بدیهی است دیدگاهها و نظرات کسانی که برای نفوذ در ساختار نظام و تغییر محاسبات مسئولان ماموریت یافتهاند، با خط ترسیم شده و نقشه راه انقلاب زاویه خواهد داشت چرا که اگر زاویهای نداشت، دشمن نیازی به تغییر آن نمیدید! بنابراین مقایسه میان نظرات ارائه شده آنان با خط اصلی اسلام و انقلاب به وضوح میتواند زاویه انحراف آنها را نشان بدهد. در این حالت دو احتمال وجود دارد اول آنکه این زاویه و تفاوت دیدگاه، ناشی از کجفهمی و کمدانی است! و دوم اینکه غرض و مرضی در میان است و البته در هر دو حالت، حضور این افراد در مراکز تصمیمساز و تصمیمگیرنده فاجعهآفرین خواهد بود.
۴- اکنون وقت آن است که به بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب در دیدار کارکنان وزارت اطلاعات یعنی همان سربازان گمنام امام زمان- ارواحنا لتراب مقدمه الفداء- مراجعه کنیم. حضرت آقا در بخشی از سخنان آن روز خود (چهارشنبه ۲۹ فروردین ماه) با تاکید بر اینکه؛ «چارچوب سیاستهای نظام جمهوری اسلامی را امام(ره) مشخص کرده و این چارچوب براساس وصیتنامه و فرمایشات ایشان شکل گرفته است»، همه اجزای وزارت اطلاعات را به مطالعه دقیق وصیتنامه و فرمایشات امام(ره) توصیه کرده و میفرمایند:«باید همه بخشها و بدنه وزارت با مبانی و اصول انقلاب کاملاً آشنا باشند»چرا؟ برای اینکه اگر مسئولان و کارکنان وزارت اطلاعات و همه مسئولان و مدیران دیگری که در جایگاه تصمیمسازی و تصمیمگیری هستند، از نقشه راه و خط اصلی نظام که در بیانات حضرت امام(ره)و وصیتنامه ایشان و نیز در بیانات رهبر معظم انقلاب آمده است بیخبر باشند چگونه میتوانند حرکت زاویهدار نفوذیها را کشف کرده و به مقابله با آن برخیزند؟! و چه تضمینی هست که آنها نیز به گونهای ناخودآگاه در دام نفوذیها گرفتار نشوند؟!
۵- نمونههایی از این فرمول برای شناخت نفوذیها را میتوان در آموزههای اسلامی به وضوح دید؛
در کلام خدا خطاب به پیامبر اعظم(ص) آمده است که؛
وَلَوْ نَشَاء لَأَرَیْنَاکَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُم بِسِیمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ وَالله یَعْلَمُ اعمالکم- «اگر بخواهیم آنان را (که در دلهایشان بیماری است) به تو معرفی میکردیم تا آنها را از چهرههایشان بشناسی، هرچند که میتوانی آنان را از نوع سخنانشان بشناسی» آیه ۳۰ سوره محمد(ص). بدیهی است که منظور از «طرز سخنانشان»، تفاوت آن با خط اصلی و نقشه راه تعریف شده است.
درباره منافقین میفرماید «هنگامی که به آنان گفته میشود در زمین فساد نکنید، میگویند؛ ما اصلاحکنندهایم».
و سؤال این است که مگر منافقان هویت واقعی خود را پنهان نمیکنند؟ بنابراین، کسانی که به آنها هشدار میدهند «در زمین فساد نکنید»، چه کسانی هستند؟ به یقین کسانی که نقشه راه را میشناسند و فساد پنهانشده در پوشش اصلاح را تشخیص میدهند.
در حکمت ۲۶ نهجالبلاغه از قول حضرت امیرالمومنین علیهالسلام آمده است که: هیچکس چیزی را پنهان نمیکند مگر اینکه در سخنان بیاندیشه و در صفحه چهرهاش آشکار میشود. و...
۶- حالا میتوانیم کلاه خود را قاضی کنیم و با به کارگیری فرمول یاد شده ببینیم چه تعداد از نفوذیهایی که با ارائه تحلیلها و اطلاعات غلط به مسئولان کشورمان فاجعه آفریدهاند، قابل شناسایی بودهاند که در شناخت آنها کوتاهی شده است؟! نفوذیهای خزیده در تیم هستهای که با جلب اعتماد تیم، کلاه گشاد برجام را بر سر ملت نهادهاند، جاسوسانی که در پوشش محیطزیست گرای موشکها را به دشمن میدادند و همزمان در پی نابودی کشاورزی کشورمان بودند، نفوذیهایی که بازار ارز را به اغتشاش کشیدند، کسانی که این روزها در پوشش خیرخواهی! نسخه حذف برنامه موشکی ایران و سرازیر شدن تروریستها به این کشور را میپیچند و... قابل شناسایی نبوده و نیستند؟! هماکنون کشورهای اروپایی به بهانه مضحک و احمقانه پیشگیری از خروج آمریکا از برجام-که هرگز خارج نمیشود- به دنبال وضع تحریمهای تازه علیه ایران هستند و صدای هیچکس هم به اعتراض و تهدید اروپاییها بلند نمیشود! چه کسانی با تحلیلهای غلط و دیکتهشده خود این سکوت خسارتآفرین را به مسئولان قالب کردهاند؟! و...
۷- و بالاخره، این نکته نیز گفتنی است که نفوذیها الزاما از آن سوی مرزها نمیآیند و به زبان بیگانه سخن نمیگویند که اگر چنین بود خیلی زودتر شناخته میشدند. ماموریت نفوذ به ساختار و تغییر محاسبات مسئولان بر عهده کسانی گذارده میشود که اولا؛ سابقه مسئولیت شناختهشده در نظام داشته باشند و ثانیا؛ به هر علت، از جمله آلودگی به چرب و شیرین دنیا، زندگی اشرافی، قدرتطلبی و... با نظام فاصله گرفته باشند. این گونه افراد آمادگی لازم برای شکار شدن از سوی دشمن را دارند! و اگر شکار شوند، به علت حضور در مسئولیتهای نظام، تابلوی خودی در دستشان است ولی از آنجا که شکار شدهاند، شناسنامه دشمن را در جیب دارند. خدای مهربان بر درجات امام راحل(ره)بیفزاید که میفرمودند؛ میزان حال فعلی افراد است و... این رشته سر دراز دارد!