آموزشوپرورش در سالهای پیش رو با معضل بازنشستگی معلمان و بحران کمبود نیروی انسانی مواجه خواهد شد و از مهر 97 با سه سال شدن هنرستانها کمبود نیروی انسانی در این بخش به شکل ویژهتری محسوس خواهد بود.
به گزارش تسنیم، در روزهای اخیر نیز سید محمد بطحایی وزیر آموزشوپرورش در نامهای به معاون اول رئیسجمهور زنگ خطر بازنشستگی نیرو و کمبود معلم در آموزشوپرورش را نواخت. او در این نامه اعلام کرد: با عنایت به اینکه در طول سالهای 1366 تا 1372 بیش از 380 هزار نفر براساس مجوزهای سازمان اداری و استخدامی به عنوان معلم در وزارت آموزش وپرورش استخدام شدهاند، پدیده بازنشستگی بیش از 370 هزارنفر از کارکنان آموزشی طی پنج سال پیش رو (1367 الی 1400) ادامه فعالیت بزرگترین دستگاه اجرایی کشور را به طورجدّی مورد تهدید قرار میدهد.براساس منابع آماری موثق درحالی که تعداد دانشآموزان کشور از 14 میلیون نفر در سال 1397 به 15.5 میلیون نفر در سال 1401 افزایش مییابد، تعدادکارکنان آموزشی وزارت آموزش و پرورش با خروج بازنشستگان از 758 هزار نفر در سال 1397 به 428 هزار نفر در سال 1401 کاهش خواهد یافت که این تعداد فقط 55 درصد نیاز این وزارتخانه را تأمین خواهد کرد.
* اشتباه بزرگ فانی: 300 هزار نیروی اضافه در آموزش وپرورش داریم
در همین رابطه رضا نهضت کارشناس آموزشی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم در پاسخ به این پرسش " آموزشوپرورش در دوره وزارت آقای فانی معتقد به کاهش معلم بود و دراینباره عنوان میشد نسبت معلم به دانشآموز استاندارد نیست و میتوان با کاهش جمعیت معلمان و تعداد 700 هزار نفر آموزش وپرورش را اداره کرد و حالا این وزارتخانه از کمبود معلم خبر میدهد که زنگ خطر آن از مهر 97 به صدا در میآید، علت این سیاستهای متناقض چیست؟" اظهارکرد: برای بررسی کمبود نیرو ابتدا باید بررسی کنیم چه عواملی باعث کمبود نیروی شدید در آموزش و پرورش شده است و پس از آن بهترین و فوریترین راه برای جبران این مسئله مهم چیست؟
وی افزود: متاسفانه در دوره آقای فانی این بحث به طور جدی از سوی وی مطرح شد که می توان با 700 هزار نیرو آموزش و پرورش را اداره کرد و 250 تا 300 هزار نیروی اضافی در آموزش و پرورش هستند. اما دلایل آقای فانی چه بود؟ او دو دلیل برای این ادعای خود داشت که هر دو مغالطه بود و بر مبنای مغالطه به این اشتباه هولناک افتاد.
نهضت گفت: استدلال اول این بود، زمانی 20 میلیون دانشآموز و یک میلیون معلم داشتیم، حالا که تعداد دانشآموزان کاهش پیدا کرده است تعداد یک میلیون معلم نیز باید کاهش یابد، این استدلال هماکنون هم به کار گرفته میشود. استدلال آقای الهیار ترکمن معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی آموزشوپرورش هم همین است. اما اشکال این استدلال کجاست؟ اشتباه هولناک این است که آقایان توجه ندارند زمانی که دانشآموزان 20 میلیون بودند، بسیاری از معلمان معادل ساعات موظف و گاهی بیشتر کلاس حق التدریس داشتند و با این روش تعداد زیاد دانشآموزان اداره میشدند و کلاسها بی معلم نمیماند. این نکته مهمی است که به آن توجهی نمیشود یا نمیخواهند به آن توجه کنند.
* کاهش ساعات حقالتدریس معلمان؛صرفهجویی به قیمت شلوغی کلاسها
این کارشناس آموزشی ادامه داد: هماکنون حجم کلاسهای حق التدریس به شدت پایین آمده است، در واقع یکی از افتخارات آقای فانی این بود که نیاز به حق التدریس را کاهش داده است اما توجه نداشت با این کار اگر چه صرفهجویی کرده اما کلاسها شلوغتر و از کیفیت آموزش کاسته است.
نهضت با اشاره به اینکه استدلال دوم اشتباه آقای فانی این بود که تعداد دانشآموزان را به تعداد معلمان تقسیم و میگفت به تعداد هر 13 دانش آموز یک معلم داریم در حالی که نرم جهانی در کشورهای توسعه یافته مثلا یک به 24 است، عنوان کرد: بعد از این مغالطه نتیجه میگرفت باید تعداد کارکنان 300 هزار نفر کاهش پیدا کند و این مغالطه متاسفانه دولت و به ویژه سازمان مدیریت را به اشتباه انداخت. اما اشکال این استدلال چیست؟ بگذارید مثالی بزنم. هماکنون اگر فردی بگوید در کشورهای پیشرفته در هر شهر نهایت 3 مسجد وجود دارد، بعد نتیجه بگیرد که ایران هم برای این که به نرم این کشورها برسد باید در هر شهرش فقط 5 مسجد داشته باشد، بنابراین کاربری مساجد افزون بر این را باید تغییر دهیم. این مغالطه است؟ چرا؟ چون وجود مسجد یا کلیسا به سیاستهای کلی یک نظام بر میگردد. مشخص است کشوری که اکثر مردم آن غیر مسلماناند تعداد مسجدهایی کمتری خواهند داشت. همین مثال را در آموزش و پرورش پیاده می کنیم. آموزش و پرورش ایران مبتنی بر سند تحول مدعی نظامی است که دو وظیفه را برای خود قائل است: تربیت شهروند خوب و تربیت عبد صالح. در واقع فلسفه آموزش و پرورش در ایران افزون بر آموزشو پرورش کشورهای توسعه یافته است. به دلیل تعریف مفهوم عبد صالح طبیعی است که ایران مجبور به داشتن برنامه، نیرو و مواردی باشد در کشورهای توسعه یافته وجود ندارد.
* علت مقاومت دولت برای استخدام نیروی جدید در آموزشوپرورش
وی تصریح کرد: متاسفانه دولت تقریبا قانع شده است که پولش در آموزش و پرورش در حال هدر رفتن است و باید هزینه کمتری برای دستمزد معلمان بپردازد و در چنین شرایطی طبیعی است که سازمان مدیریت در برابر درخواست استخدام نیروهای جدید به شدت مقابله میکند. سال آینده با این که طبق گفته رسمی وزیر بیش از 80 هزار نفر کمبود نیرو وجود دارد تا کنون تنها مجوز استخدام 18 هزار نفر صادر شده است. و این بدان معنی است که سال بعد وضعیت مدارس دولتی فاجعه بار خواهد بود و کلاسها بیش از پیش شلوغتر خواهند شد.
این کارشناس آموزشی بیان کرد: متاسفانه برنامه آقای بطحایی نیز مبتنی بر همین راهبرد نادرست و هولناک است. او نیز میخواهد در بند "واو" بودجه که مربوط به دستمزد و حقوق معلمان است و بیش از 98 درصد بودجه را به خود اختصاص میدهد صرفه جویی کند. سخنان بطحایی به رئیس جمهور را فراموش نکردهایم که وعده داد بود در صورت اداره آموزش و پرورش توسط بخش خصوصی، تا یک سوم صرفه جویی در بودجه اتفاق میافتد.
* جبران کمبود نیرو با طرح خرید خدمات و تبعات پیشرو
نهضت گفت: راهبرد اشتباه فانی و ادامه آن توسط محمد بطحایی، دولت را مصر کرده تا جایی که ممکن است از استخدام معلمان رسمی سرباز بزند و کمبود نیرو را با استخدام معلمان طرح خرید خدمات که یک چهارم و گاهی یک پنجم نیروهای رسمی حقوق و دستمزد دریافت و بیمه و حقوق 9 ماهه دارند، جبران کند. همچنین در برنامه ششم توسعه تنها یک بند در مورد آموزشو پرورش وجود داشت و آن طرح خرید خدمات آموزشی از بخش خصوصی بود.
وی خاطرنشان کرد: در زمان آقای فانی بیش از 120 هزار نیرو بازنشسته شدند بدون اینکه استخدامی صورت گیرد و نیز ساعات حق التدریس به نحو محسوسی کاهش پیدا کرد و راهبردهای اشتباه آموزشوپرورش را با کمبود نیرو مواجه کرد و تا این راهبرد اشتباه از سوی وزیر و دولت درست نشود، شاهد مصائب بیشتری در آموزش و پرورش خواهیم بود.
* راهحل اورژانسی جبران کمبود نیرو
نهضت در پاسخ به این پرسش" در روزهای اخیر شاهد نامه وزیر آموزشوپرورش به معاون اول رئیس جمهور و هشدار نسبت به مسئله کمبود نیرو بودیم؛ تا شروع سال تحصیلی جدید فرصتی باقی نمانده است از سوی دیگر تا سال 1400 نیز 370 هزار نفر از آموزشوپرورش بازنشسته خواهند د در چنین شرایطی دولت برای همراهی با این وزارتخانه با هدف تامین کمبود نیرو چه اقدام فوری میتواند انجام دهد؟" عنوان کرد:به نظر بهترین راه جبران فوری نیرو، پر کردن ساعات غیر موظف معلمان شاغل است؛ به این صورت که هر فردی به طور داوطلبانه تا 24 ساعات بتواند بیشتر از ساعت موظفش تدریس کند. این کار چند حُسن دارد. نخست، معلمان فقط با تکیه به حقوق آموزش و پرورش، نمیتوانند زندگی خود را بگذرانند. بنابراین ممکن است ساعات غیر موظفشان را صرف مشاغل دیگری کنند. البته تعداد زیادی از معلمان با تدریس در مدارس غیردولتی این کمبود را جبران میکنند. اگر آموزش و پرورش متعهد شود که حق التدریسها را به موقع و ماهانه پرداخت کند بسیاری از معلمان داوطلبانه ساعات غیرموظفشان را در مدارس دولتی پر میکنند. اما چنان که گفتم باید آموزش و پرورش متعهد شود که ماهیانه این حق التدریسها را بپردازد و اگر بخواهد با تاخیر 10 ماهه پرداخت کند قطعا معلمان ترجیح میدهند در مدارس غیردولتی ساعاتشان را پر کنند. این کار هم رضایت معلمان را خواهد داشت و هم کلاسها را خلوتتر میکند.
وی اظهار کرد: توجه دارید که معلمان بر خلاف کارمندان دولت اضافه کار ندارند و میدانید که اضافه کار کارمندان گاهی بیشتر از خود حقوق اصلیشان است. بنابراین حتی در صورت اجرای مرحل دوم رتبهبندی نهایت میانگین 10 درصد به هر فرد اضافه خواهد شد و همچنان کمبود دریافتی برای معلمان وجود خواهد داشت بنابراین باید با ارائه داوطلبانه ساعت حقالتدریس غیر موظف، آن را به نوعی اضافه کار معلمان حساب کرد. البته راهکارهای دیگری نیز مدنظر مسئولان دولتی است که گسترش طرح خرید خدمات آموزشی مهمترین آن است اما این طرح به کیفیت آموزشوپرورش لطمه میزند.