شیوه عمامهگذاری سید احمد خمینی فرزند حجتالاسلام سید حسن خمینی نوه امام راحل در حسینیه جماران در روز نیمه شعبان، انتقاد گستردهای را بین کاربران فضای مجازی و مردم در پی داشت.
بسیاری با انتشار تصاویر این مراسم که در 2 گزارش تصویری مجزا در سایت جماران (وابسته به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام) منتشر شده بود، از اقدام برخی اعضای بیت امام(ره) انتقاد کرده و با بازنشر تصاویر عمامهگذاریهای مرسوم در بیوت مراجع از تفاوت فاحش بین آنها سخن گفتند.
گزارش تسنیم درباره انتقاد کاربران فضای مجازی از این اقدام کنار استقبالی که از ناحیه تعداد قابل توجهی از مخاطبان بههمراه داشت، با واکنش شدیداللحن سایت جماران وابسته به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) مواجه شد؛ فردی بهنام سراجالدین موسوی با انتشار مطلبی در این سایت، شدیداً به این خبرگزاری تاخت و از انتشار این گزارش انتقاد کرد.
تسنیم در گزارشش واکنشی از خود نشان نداد، بلکه به جمعآوری انتقادات مردمی در فضای مجازی پرداخت و به واکنشهای تندتر اشارهای نداشت هرچند خبرنگار تسنیم با انتقادات انجامشده همسو بود و این نحو عمامهگذاری را خلاف رویه رایج در حوزههای علمیه میداند. تسنیم تاکنون صدها گزارش تصویری و خبر از عمامهگذاری طلاب منتشر کرده است اما آنچه در حسینیه جماران انجام شد چه در نحوه حضور طلبه، مدعوین، نحوه برگزاری مراسم و اقدامات رسانهای شباهتی به عمامهگذاری مرسوم نداشت.
نقد ما به دفتر فعلی حضرت امام و بهویژه مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام این است که در بسیاری از مواقع سعی در تفسیر به رأی و معکوس جلوه دادن امام کرده است. با همه احترامی که برای حجتالاسلام سید حسن خمینی قائل هستیم که بارها مواضع انقلابی داشتهاند، اما سلوک شخصی و سیاسی و سبک زندگی افراد فعال در دفتر امام و مؤسسه نشر آثار خلاف روش امام است.
مصاحبه با افرادی که عملکردشان در مقاطع مختلف خلاف سیره امام بوده، تبلیغ مواضع مخالفان امام و هجمه به حامیان امام، سکوت در برابر هجمههای سنگین به امام(ره) و ... دلالتهای روشنی برای کجروی این روزهای آن مؤسسه است که بودجه در اختیارش باید خرج ترویج اندیشههای راستین امام شود.
اتفاقاً از جمله نقدها به مؤسسه حضور افراد وابسته به بیت آیتالله منتظری مانند سراجالدین موسوی است. حضور و بروز او در سایت جماران و بیت امام(ره) فینفسه یک سند مهم در تأیید محتوای گزارش تسنیم مبنی بر فاصله گرفتن شدید مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) از منش و سلوک و آرمانهای امام راحل است.
سراجالدین موسوی کنار فاطمه کروبی برای عیادت از یکی از سران فتنه
بهگفته شهابالدین موسوی (فرزند سراج)، وی در مراسم عمامهگذاری، شرح نهجالبلاغه آیتالله منتظری را به سید احمد خمینی هدیه میدهد که از نظر نمادین پیام روشنی دارد. جای تعجب است در مراسمی در بیت امام، با حضور اعضای دفتر امام و در عمامهگذاری نتیجه امام خمینی(!) آقای موسوی تفسیر نهجالبلاغه شخصی را هدیه میدهد که بیشترین خون را به دل امام کرده است. امام بزرگوار در نامه مورخه 68/1/6 به آیتالله منتظری که عزل وی را از قائممقامی رهبری بهدنبال داشت، مینویسد "از خدا میخواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد".
ارتباط سراجالدین موسوی با بیت آیتالله منتظری سابقه دیرینی دارد. وی که متولد کوشک اصفهان است و با آیتالله منتظری بهنوعی همشهری محسوب میشود، از طریق وی بعد از انقلاب وارد بیت امام شد.
ارتباط او با بیت منتظری حتی بعد از عزل از قائممقامی رهبری ادامه داشت. حجتالاسلام حمید روحانی عضو دفتر امام و از مؤسسان مجمع روحانیون مبارز اخیراً گفته بود "یادم هست که یک زمانی آقای کروبی پایش شکسته بود. برای عیادت رفته بودم. آقای سراجالدین موسوی از اعضای مجمع روحانیون هم آمد. آقای کروبی گفت "خبرهایی میشنوم، شنیدم به آقای منتظری نزدیک میشوید و ارتباط دارید" که آقای سراج گفت "از ترس شما نباشد، میخواهیم با آقای منتظری ارتباط داشته باشیم. احساس میکنیم از طرف رهبری خیلی ما را تحویل نمیگیرند. ما باید پناهگاهی داشته باشیم."، این بهانه بود، اصل این بود که میخواستند در مقابل رهبری اهرمی بهوجود بیاورند...".
سراجالدین موسوی و یاسر خمینی در دیدار محسن آرمین از بازداشتیهای فتنه88
موسوی تنها دخترش را نیز به عقد میثم هاشمی نوه آیتالله منتظری و برادرزاده مهدی هاشمی معدوم در میآورد. میثم هاشمی از اعضای فعال در فتنه 88 بود که روز 14 خرداد 89 در جماران با نماد سبز حاضر شد و به درگیری با نیروهای بسیج پرداخت و پرونده قضایی این اقدام او موجود است.
سراج موسوی در دهه 60 از طریق سید محمد خاتمی وزیر وقت ارشاد به رایزنی ایران در پاکستان میرود. وی در پاکستان چندشغله محسوب میشد و همزمان مسئول بنیاد شهید در پاکستان و رئیس مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام در این کشور شد.
از سال 66 تا 68 هم فرمانده وقت کمیته انقلاب بود که یکی از ابتکارات وی در آن دوران گشتهای منکرات در دولت میرحسین موسوی بود. سؤالات بسیاری درباره عملکرد آقای موسوی در کمیته و پاکستان وجود دارد که بهجای خود میتوان بازخوانی کرد. مشهور است که سراجالدین موسوی در زمان کمیته سکه و وامهای بلاعوض به مسئولان وقت کمیته میداد و از افراد باند مهدی هاشمی معدوم در رده معاونین کمیته استفاده میکرد.
او این روزها علاوه بر یک کتابخانه بزرگ که محل قرارهایش در قم است (کتابخانه اقبال لاهوری)، یک بنای مجلل مصادرهای هم در جماران دارد که سالهاست محل فعالیتها و جلسات او میباشد. سراج موسوی در فتنه 88 نیز نقش فعالی داشت و مرتب به دیدار بازداشتیها و محکومان فتنه همچون میردامادی، جلاییپور و آرمین میرفت و در این دیدارها سید حسن خمینی یا یاسر خمینی را با خود همراه میکرد.
اما سؤال اینجاست سراجالدین موسوی که درباره یک گزارش اینچنین برآشفته شده و توصیه میکند "به وصیتنامه امام برگردید"، چرا در زمان دولت اصلاحات که اکبر گنجی سخن از به موزه رفتن اندیشههای امام خمینی میگفت اقدام نکرد و یادداشتی ننوشت؟ چرا در فتنه 88 که تمثال مبارک امام راحل به آتش کشیده شد، سراج موسوی و سایر اعضای مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام روزه سکوت گرفتند؟
تابستان دو سال قبل بود که احمد منتظری فرزند آیتالله منتظری در ایام اجرای حکم تاریخی امام درباره منافقین در تابستان 67، فایل صوتی صحبتهای آیتالله منتظری را در جمع مسئولان قضایی وقت منتشر کرد و موجی از تخریب و اتهام علیه امام راحل شکل گرفت اما با این حال سراج موسوی که مسئولیت دفتر حضرت امام(ره) در قم را بهعهده دارد، حتی یک جمله به دفاع از امام برنخاست.
بهنظر میرسد این روزها علاوه بر اینکه اندیشههای امام راحل بین بسیاری از مسئولان مهجور مانده، برخی منسوبان به بیت امام راحل نیز بهجای تلاش برای ترویج اندیشههای آن "یگانه دوران"، منافع حزبی و جناحی را بر هر چیزی ترجیح میدهند.