سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۳:۴۷

ساکت به مدیر عامل خانه موسیقی پاسخ داد

ساکت به مدیر عامل خانه موسیقی پاسخ داد
کیوان ساکت در واکنش به صحبت‌های اخیر حمیدرضا نوربخش گفت: من خواستار تعطیلی سوء مدیریت کسانی مثل تو و همفکران تو هستم؛ خواستار آن هستم که نهاد‌های مدنی با فکر باز و اندیشه فرهنگ‌محور اداره بشوند نه کاسب مأبی مبتذل.
کد خبر : ۴۱۴۴۱۳

کیوان ساکت آهنگساز و نوازنده پیشکسوت در دیدار نوزوری اهالی موسیقی در خانه هنرمندان ایران سخنانی انتقادی علیه خانه موسیقی بیان کرد و به آسیب‌شناسی عملکرد این نهاد پرداخت. روز گذشته حمیدرضا نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی در واکنش به انتقاد‌های ساکت، سخنانی تند علیه او بیان کرد و حتی عملکرد موسیقایی این هنرمند را نیز زیر سوال برد.

به گزارش فارس کیوان ساکت نیز در واکنش به این صحبت‌های نوربخش متنی را منتشر کرده که در ادامه می‌خوانید:موسیقس=

«نظری به حرف‌هایی که در نشست ماهانه نهادتان ایراد کرده‌ای انداختم و خاطر جمع شدم که روی سخنت به من است. از این رو به رغم آنکه هیچ حوصله‌ای برای کش دادن این بحث مبتذل ندارم ناگزیرم چند موضوع را یادآوری کنم.

در مطلع سخن گفته‌ای اخیراً جلسه‌ای با مدیرکل محترم دفتر موسیقی داشته‌اید و معتقد هستید آن دفتر باید بنابر اصل ۴۴ قانون اساسی امور را به بخش خصوصی واگذار کرده و فرصت بیشتری ایجاد نماید تا خانه موسیقی مشارکتی وسیع‌تر از پیش را به نمایش بگذارد. بسیار خوشحالم که سرانجام به این نتیجه رسیده‌اید که خانه موسیقی به عنوان یک نهاد مستقل مدنی نباید به ارشاد وابسته باشد تنها در نمی‌یابم که چرا این موضوع را امروز که معاونت هنری و مدیریت دفتر تغییر کرده‌اند ملتفت شده‌اید، چون همه می‌دانیم که یکی از موضوعات اصلی محل مناقشه میان خانه موسیقی شما و ما منتقدان‌تان وابستگی اسفناکی بود که این نهاد به ارشاد و معاونت هنری وقت آن آقای علی مرادخانی داشت.

اشاره کرده‌ای در جلسه مشترک منتقدین و خانه موسیقی اینجانب کلیاتی مطرح کرده‌ام و در کلماتی به کار برده‌ام که مصادیق آن را ذکر نکرده‌ام حمید! من هنرمندم، حقوقدان نیستیم اگر لغت «رانت» را در جایی از منظر حقوقی اشتباه به کار برده باشم عجیب نیست هر چند که مثل هر هنرمند علاقه‌مندی می‌کوشم پیوسته اشتباهاتم را تصحیح کنم، اما فروتنانه از تو که هنرمند نیستی و حقوقدان هستی می‌پرسم لغت صحیح حقوقی برای ادای این معانی چیست: پشت پا زدن به رفاقت، سوء استفاده از اعتماد دوستان و همکاران، جفای به عهد، کاسب مأبی، بی‌معرفتی.

حمید! صحبت از داوری و اجرای من در جشنواره سی و یکم کرده‌ای به دروغ ـ دروغی چنین که ادعا می‌کنی من به کسر بیمه از رقم قراردادم معترضم و این دلیل مخالفت من با خانه موسیقی است! چه حرف پرتی؟ اول اینکه مشکل شخصی من مبلغ بیمه و حتی مبلغ قراردادم نبود و دروغی بود که تو به من ـ دوست قدیمیت گفتی و آن اینکه مبلغی که به من داده‌ای سقف بودجه‌ای است که به گروه‌ها تعلق می‌گیرد من پذیرفتم و بعدتر دریافتم پولی که من برای گروهی بزرگ از نوازندگان گرفته‌ام و بخشی از دستمزد آن‌ها را از جیب پرداخته‌ام ثلث مبلغی بوده است که کسی از شرکای تازه تو برای یک اجرای تک‌نفره یا دو نفره گرفته است.

اما باز هم همین موضوع من نبود که بخواهم لج بکنم، بحث بر سر آن بود که چنین رویه‌ای غلط است، بحث بر سر یک قران و دوزار دستمزد گروه من نبود که هزار برابر آن را خرج عشق زندگی‌ام موسیقی عزیز کرده‌ام بحث در اینجا حتی بر سر دروغ تو هم نبود که دیگر رفیق من نبودی و اهمیتی نداشتی بحث بر سر سوء مدیریت فرهنگی در سطح یکی از مهمترین جشنواره‌های فرهنگی کشور بود و هست و این نگرانی واضح که همان نگاه در خانه موسیقی شما هم اعمال بشود که می‌شود.

جوری حرف می‌زنی انگار من جوانی بیست ساله هستم که تقدم بر شیوه مدیریت تو و نزدیکان تو در خانه موسیقی برآمده از یک موضوع شخصی یا عطش دیده شدن باشد، حمید به یاد داشته باش که من سال‌های پنجاه زندگی‌ام را پشت سر می‌گذارم و سال‌های طولانی ساز زده‌ام. آن‌ها که این ساز را دوست داشته‌اند با من همراه بوده‌اند کسانی هم که دوست نداشته‌اند مرا نقد کرده‌اند که سپاسگزار هر دو گروه هستم به قدر کافی دیده شده‌ام و یقین بدان آخرین چیزی که برای دیده شدن به آن نیاز داشته باشم لجبازی با حقوقدان گمنامی مثل تو است.

گفته‌ای که من خواستار تعطیلی خانه موسیقی هستم نه! من خواستار تعطیلی سوء مدیریت کسانی مثل تو و همفکران تو هستم خواستار آن هستم که نهاد‌های مدنی با فکر باز و اندیشه فرهنگ‌محور اداره بشوند نه کاسب مأبی مبتذل. به خیال خودت کنایه زده‌ای که من از جنس کسانی هستم که خانه سینما را بستند بیا رو راست باشیم و نترس. تلویحاً می‌خواهی ادعا کنی من منتسب به طرز تفکر امثال احمدی‌نژاد هستم؟

با همه حقوقدان بودن و هنرمند نبودنت نمی‌توانی این ادعا را بر کرسی بنشانی. چون من به اعتبار راهی که آمده‌ام یک هنرمند آزاده‌ام به هیچ جریان سیاسی و فکری منتسب نیستم. جز فرهنگ چیزی برایم مهم نیست. هر کس از هر جناحی که به فرهنگ لطمه بزند من منتقد او هستم و هر کس از هر جناحی که به اعتلای فرهنگ بیندیشد با او همراهم‌ام. حمید! این بازی که نه ـ. لوس‌بازی سیاسی را ول کن همه مرا می‌شناسند و تو را هم می‌شناسند. ناگفته پیداست میان من و تو چه کسی هنرمندی آزاده است و چه کسی از قدرت آویزان است و همیشه بوده است.

در پایان هر چند که واقعاً لازم نیست، اما دوست دارم به این نکته هم اشاره کنم: من با تارم می‌توانم «لاو استوری» بزنم و البته می‌توانم «بیات ترک» هم بزنم. این انتخاب من است باری شیوه زندگی هنری‌ام بالاتر اشاره کردم کسانی می‌توانند این انتخاب مرا دوست داشته باشند و کسانی هم می‌توانند بر آن نقد بیاورند. اما دقت کن که آنچه من می‌نوازم و از آن جمله ردیفی که منتشر کرده‌ام حاصل تلاش شخصی و نگاه شخصی من است. آن را از حال کار کسی دیگر غصب نکرده‌ام. در جمع دوستان تو کسی را می‌شناسم که ردیفی از موسیقی ایرانی ارائه کرده که هنوز بخش وسیعی از جامعه موسیقی آن را حاصل تلاش هنرمند فقید دیگری می‌داند بر درستی یا نادرستی این ادعا اصراری ندارم فقط، چون تو حقوقدان هستی و به ردیف من که حتم دارم آن را نخوانده و ننواخته‌ای و از محتوای آن اطلاع نداری و با تکیه بر نواخته‌های آنچه بزرگانی مانند استاد کسایی، استاد شهناز، استاد عبادی و دیگر استادان این فن شریف اجرا کرده‌اند، نوشته‌ام و بزرگانی مانند استاد فخرالدینی، استاد فرهنگ شریف، استاد روشن‌روان و دکتر سریر بر آن مقدمه نگذاشته‌اند. پریده‌ای خواستم نکته‌ای هنری ـ. حقوقی را به تو یاد آورده باشم.

حمید نوربخش من هم مثل تو امیدوارم این بحث ادامه پیدا نکند. چون نه حوصله خودت را دارم و نه حوصله دور و بری‌هایت را. گذشت زمان و تاریخ بهترین گواه خواهد بود.»