حتما شما هم از خواص برخی اذکار الهی و یا اذکاری که پیامبران و امامان ذکر میکردند آگاهی دارید و یا حتی آن اذکار را ورد زبان خود کرده اید و یا حتی برخی دائم الذکر شده اند!
به گزارش باشگاه خبرنگاران موضوع اذکار الهی موضوعی نیست که هر کسی بتواند در باب آن اظهار نظر نماید، زیرا مسئلهای کاملا حرفهای و الهی است، اما بطور کلی همه ما از خواص ذکری همانند "ذکر لااله الا الله" مطالبی به گوشمان رسیده است و یا حتی برخی از خواص آن بی خبرند.
«لا إله إلّا اللّه» به معنای پایان دادن حکومت هوای نفس در وجود و پاک کردن تمام رذایل اخلاقی از صفحه نفس است.
«لا إله إلّا اللّه» به معنای بریدن از تمام مکتبها و به مکتب انبیا و امامان علیهم السلام پیوستن و فهم قرآن و عمل به تمام دستورها و قوانین الهی است.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: دو چیز موجب دو چیز است: یکی مرگ با شهادت به «لا اله الا اللّه» که سبب ورود به بهشت است و دیگر، شرک که مردن با آن باعث دخول به جهنم است.
کسی که به حقیقت میگوید: «لا إله إلّا اللّه»، کسی که به این شعار والای همه انبیا و امامان علیهم السلام و عاشقان واقعیت قایل است، از قیمتی برخوردار است که همه عالم از آن قیمت برخوردار نیست
شرک مبارزه با خدا و حقایق است، شرک مبارزه با انبیا و امامان علیهم السلام است، شرک مبارزه با حسنات و آشتی با سیّئات است، گناهی بزرگتر و پلیدتر از گناه شرک وجود ندارد، شرک ریشه کفر و نفاق و علّت آلوده شدن انسان به تمام معاصی و گناهان است.
امام صادق علیهالسلام در روایات بسیاری، اعمال حسنه و عبادات بنیامیّه و بنیعباس و پیروان آنها را به حکم صریح قرآن در بسیاری از آیات باطل اعلام کردند و به اصحاب خود فرمودند: گول این گریهها و طول رکوعها و سجودها و روزه و حجّ و زکات را مخورید که اینان به خاطر قبول حکومت بنیامیّه و بنیعباس مشرکند و عملی از آنان در روز قیامت پذیرفته نیست؟! «نوع این روایات در الکافی باب حجت و بحار الأنوار فراوان است.»
جابر جعفی از امام باقر علیهالسلام روایت میکند که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
به مردگان خود کلمه «لا إله إلّا اللّه» را تلقین نمایید؛ زیرا باعث آمرزش گناهان آنان است، عرض کردند: گفتن آن در حال صحت و سلامت چه گونه است؟
سه مرتبه فرمود: بیشتر گناهان را منهدم میکند، برای این که کلمه طیّبه «لا إله إلّا اللّه» در زندگی و مرگ و حشر، مایه انس است.
پیامبر صلی الله علیه و آله میفرماید: جبرئیل گفت: کاش انسانها را که در محشر دو گروهند میدیدی: یک گویندگان و معتقدان به «لا إله إلّا اللّه» که با رویهای درخشان محشور میشوند و ذکرشان کلمه طیّبه «و اللّه اکبر» است و دیگر مشرکین که با صورتهای سیاه به محشر آمده و شیون کنان میگویند:ای وای بر ما، تباه شدیم و هلاک گشتیم؟! «وسائل الشیعة: ۲/ ۴۵۶، باب ۳۶، حدیث ۲۶۳۸»
نبیّ اسلام فرمود: بها و قیمت بهشت «لا اله الا اللّه» است.
بنابر اساس آیات و روایات، بهشت در برابر تقوا و عمل صالح به بندگان عنایت میشود و اتّصال به حقیقتِ کلمه طیّبه، مورث تقوا و عمل صالح است، کسی که تمام وجودش را نور توحید گرفته نمیتواند آلوده دامن، زندگی کند و نمیتواند از اجرای واجبات الهی و انجام خیرات دور بماند.
انسان تا در مقام یقین جای نگیرد و تا دل او با سیر در آیات آفاقی و انفسی و سیر در واقعیّتهای شرع مطهّر به نور معرفت، روشن نشود و تا از تمام محرّمات با کمال اراده و سرسختی کناره نگیرد و تا به واجبات و انجام اعمال صالح آراسته نشود، «لا إله إلّا اللّه» گفتن او بها و قیمت بهشت نیست.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند عزّ و جل به موسی بن عمران فرمود:ای موسی! اگر آسمانها و تمام ساکنینش و مجموع زمینهای هفت گانه را در پیشگاه من به یک طرف ترازو و «لا اله الا اللّه» را در طرف دیگر بگذارند، به راستی که کفّه «لا اله الا اللّه» بر آن کفه ترجیح خواهد داشت.
کسی که به حقیقت میگوید: «لا إله إلّا اللّه»، کسی است که به فرموده حضرت زهرا علیها السلام و حضرت سجّاد علیه السلام، گوشت و پوست و خون و رگ و پی او «لا إله إلّا اللّه» میگوید.
او انسانی است که با تمام قدرت، تمام معبودهای باطل درون و برون را از مملکت هستی خود زدوده و جز حضرت دوست معبودی و محبوبی و معشوقی ندارد و هرچه در زندگی بخواهد، فقط و فقط برای او میخواهد و بس. این توحید و این معرفت و این کفر زدایی و شرک و نفاق زدایی البته قیمتش از آسمانها و سکّان آنها و زمین، سنگینتر است.
در کتب اهل سنّت و شیعه از رسول بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمودهاند:
اگر ایمان علی علیه السلام را در کفّهای و ثقلین را در کفه دیگر بگذارند، ایمان علی علیه السلام بر ثقلین سنگینی خواهد کرد، چرا؟ برای این که ایمان علی علیه السلام ایمان خالص و معرفت آن حضرت، معرفت کامل بود و اعمال و اخلاق و رفتار تمام عمر آن حضرت، انعکاس همان ایمان و معرفت بود، به همین خاطر بود که حتی درباره یک عمل علی علیه السلام که شمشیر زدن در جبهه احزاب بود پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: لضَرْبَةُ عَلِیٍّ یَوْمَ الْخَنْدَقِ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ الثَّقَلَیْنِ.
یک ضربت علی در روز خندق از عبادت ثقلین برتر بود؛ چرا که سرچشمه آن عمل، توحید و معرفت و اخلاص بود.
آیا گفتن ذکر لا اله الا الله برای آدمهای عادی عوارضی دارد؟!
در پاسخ به این سوال میتوان اینگونه گفت: که؛ ذکر به دو گروه تقسیم میشود:
اذکار خاص
برای گفتن اذکار خاص که دارای عدد و وقت مشخص میباشد، باید از استاد اهل فن و راه پیموده اجازه گرفت.
علتش این است که:
با گفتن این اذکار حالاتی برای انسان پیش میآید که باید این حال به استاد عرضه شود تا انسان را از آن حال عبور دهد و مانع توقف شاگرد و بروز مشکل نشود.
چون این اذکار جنبۀ داروی خاص دارند، با توجه به روحیات و نیاز و نقص شاگرد تجویز میشود. از تجویز خود سرانه باید پرهیز نمود تا گرفتار عواقب آن نشود.
معمولاً اذکاری که در کتب بیان شده، کامل نیست. نویسنده تمام شرایط را بیان نمیکند. گفتن آن مطابق کتاب، به جای سود، زیان آور خواهد بود.
بعضی اذکار اثر خود را به صورت فقر یا بیماری یا مشکل در زندگی و یا از دست دادن عزیزی نشان میدهد که ما توان تحمل آن را نداریم. چه بسا باعث از دست دادن ایمان کم ما هم بشود.
چه بسا ما سرخود ذکری را شروع کنیم و وسط راه بنا به عللی (کار مهم، مسافرت، پشیمان شدن از ذکر و...) ذکر قطع شود که همین عامل ضربه و ضرر برای ما باشد.
ممکن است انسان در اثر این اذکار به افراط و تفریط و انحراف کشیده شود. از ادامه راه باز ایستد. بسیاری از ماندگان راه، آنهایی هستند که در دام افراط و تفریط افتاده اند.
اذکار عمومی
این ذکرها جنبۀ داروی عمومی دارند و گفتن آن بدون تجویز استاد جایز و اثر بخش است.
معمولاً ذکرهایی که از اهل بیت (ع) در کتابهایی مثل مفاتیح الجنان و ثواب الأعمال شیخ صدوق وارد شده، و اذکار ایام هفته، گفتنش ایرادی ندارد. اما از ذکرهایی که از علما و عرفا نقل شده با عدد خاص، باید پرهیز کنید.