جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۲ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۶:۰۲

عطوان: ایران لیبی نیست

عطوان: ایران لیبی نیست
«عبدالباری عطوان»، سردبیر روزنامه فرامنطقه‌ای «رای الیوم» در یادداشتی با عنوان «محاسبات اعراب خلیج فارس برای تغییر نظام در ایران غیر واقعی است»، تاکید کرد که در هر دو حالت صلح یا جنگ اسرائیل بازنده ماجراجویی‌های آمریکاست.
کد خبر : ۴۱۴۹۵۷

سردبیر روزنامه رای الیوم در واکنش به شروط ۱۲ گانه آمریکا علیه ایران بعد از خروج از برجام، اعلام کرد که ایران لیبی نیست که در محاصره و منزوی بود و ارتش و سلاحی برای دفاع از خود نداشت. اسرائیل و متحدان آمریکا در تیررس ایرانند.

به گزارش فارس «عبدالباری عطوان»، سردبیر روزنامه فرامنطقه‌ای «رای الیوم» در یادداشتی با عنوان «محاسبات اعراب خلیج فارس برای تغییر نظام در ایران غیر واقعی است»، تاکید کرد که در هر دو حالت صلح یا جنگ اسرائیل بازنده ماجراجویی‌های آمریکاست.

در این یادداشت آمده است: مهمترین پاسخ مقامات ایرانی به شروط ۱۲ گانه مطرح شده توسط «مایک پامپئو»، وزیر خارجه آمریکا، در راستای تهدید‌های تحریک آمیز آن، توسط حسن روحانی، رئیس جمهور ایران اعلام شد، هنگامی که او گفت: «شما چکاره هستید که درباره ایران و جهان تصمیم بگیرید؟».

این واکنش قوی از زبان رئیس جمهور اصلاح طلب ایران با چنین قدرتی و با تحقیر آمریکا و تهدیدات آن، به این معنی است که تمام ایران با میانه رو‌های خود قبل از تندروها، در برابر هر گونه تجاوز آمریکا، چه از نظر اعمال تحریم‌های اقتصادی و چه از نظر نظامی، در یک جبهه ایستاده اند.

آقای اسحاق جهانگیری، معاون رئیس جمهور ایران، درست گفت که پامپئو ۴۰ سال عقب است مردم ایران انقلاب کردند تا هیچ کس به آن‌ها دیکته نکند که چه باید بکنند.

ما ملاحظه کردیم که بعضی از کشور‌های عربی برادر در حاشیه خلیج (فارس) واکنش ایران به تهدید‌های آمریکا را به سخره گرفتند به خصوص آن‌هایی که از سوی رئیس جمهور روحانی صادر شده است؛ توئیت‌هایشان و نظراتشان در فضای مجازی، ما را یاد واکنش‌ها به قذافی انداخت، روزی که او هم به آمریکایی‌ها گفته بود، شما چکاره هستید. اما یادشان رفته که «شما چکاره هستیدِ ایرانی‌ها» با «شما چکاره هستیدِ قذافی» به دلایل مختلف، کاملا با هم تفاوت دارد به خصوص به این دلیل که ایرانِ امروز، مانند لیبی نیست که منزوی و در محاصره عرب‌ها باشد و ارتش و متحدانی قوی نداشته باشد.

لیبی سرهنگ قذافی ابزار‌های انتقام و توانایی نشان دادن پاسخ نظامی نداشت بنابراین سلاح‌های شیمیایی خود را تحویل آمریکا داد و برنامه هسته‌ای خود را از بین برد و همه چنگ و دندان‌های خود را داوطلبانه کشید و تحویل تونی بلر، نخست وزیر اسبق انگلیس داد علاوه بر اینکه اسرائیل کاملا از تیررس آن به دور بود در حالی که درباره ایران وضعیت کاملا به دلایل متعددی که در ادامه خواهد آمد متفاوت است.

نخست اینکه ایران دارای یک زرادخانه نظامی بزرگ با بیش از ۴۰۰ هزار موشک با اندازه‌ها و ابعاد مختلف و ارتشی قوی است که در جنگ‌های کلاسیک و چریکی مهارت دارد. همچنین زیردریایی‌ها و شناور‌های جنگی سریع السیر و رادار گریز دارد و سلاح‌های شیمیایی و چه بسا هسته‌ای ابتدایی دارد و از ارتشی مملو از نیرو‌های فدایی و شهادت طلب هم برخوردار است.

دوم، اینکه شاید ایران موشک‌های دوربرد کره شمالی را که می‌توانند به عمق خاک آمریکا برسند در اختیار نداشته باشد، اما آنچه در اختیار دارد به اندازه کافی برای رسیدن به متحدان آمریکا و پایگاه‌های آن در منطقه به اندازه کافی است. ما در اینجا اول از اسرائیل و دوم از پایگاه‌های آمریکا در کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس سخن می‌گوییم.

سوم اینکه تهدید‌های دیگر آمریکا می‌تواند ایران را وادار به تقویت موجودیت خود در سوریه کند تا این کشور میدان درگیری با اسرائیل باشد حتی اگر مسکو به آن اعتراض داشته باشد و در این حالت ایران می‌تواند به حیفاف تل آویو، یافا، عکا، صفد و قدس اشغالی دسترسی داشته باشد.

چهارم اینکه ایران شبه نظامیانی را در اختیار دارد که شامل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حزب الله لبنان، انصار الله یمن، الحشد الشعبی عراق، حماس در اراضی اشغالی فلسطین است این‌ها بازو‌های نظامی ایران محسوب می‌شوند چه در کنار هم باشند و چه پراکنده فعالیت کنند به هر حال می‌توانند به ابزاری برای برهم زدن امنیت و ثبات اسرائیل و بیش‌تر کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس مبدل شوند که بلافاصله به راهبرد جدید آمریکا استقبال نشان دادند.

قوی‌ترین برگ برنده سیاسی ایران در کنار برگ برنده‌های نظامی دیگرش، این نیست که خودش شروع به ایجاد تنش نکرده و از توافق هسته‌ای خارج نشد و بیشتر کشور‌های دنیا به آن به چشم یک قربانی مورد هدف استکبار آمریکایی نگاه می‌کنند و همین امر وضعیت نگرانی کنونی حاکم بر جهان و بخصوص بر اروپا مطمئن‌ترین متحد آمریکایی را روشن می‌کند.

دولت آمریکا مصمم است تا تحریم‌های اعمال شده علیه ایران قبل از توافقنامه هسته‌ای را بازگرداند که این امر آسیب‌های جدی به منافع متحدان اروپایی آمریکا وارد می‌کند آن هم در سایه تهدید‌ها برای جلوگیری از ورود شرکت‌هایشان به بازار‌های آمریکایی، تا زمانی که همچنان به رابطه با ایران ادامه می‌دهند و همین مساله، مبین اظهارات خانوم فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپاست که تهدید‌های آمریکا را به باد انتقاد گرفت و تاکید کرد که هیچ راه حل جایگزینی برای برجام وجود ندارد.

تحریم‌های اقتصادی پیش بینی شده آمریکا علیه ایران به هر شدتی که باشد هرگز به سرنگونی نظام حاکم بر ایران منجر نمی‌شود و محال است که ملت ایران و اقلیت‌های قومی در این کشور را به انقلاب برای تغییر نظام سوق دهد، چون این ملت از انقلاب‌های بهار عربی که بیشترش مورد حمایت آمریکا و متحدانش بود و ویرانی‌های آن درس‌های بزرگی گرفتند همان گونه که دولت ایران از تجربیات لیبی و عراق و آنچه که بر سر این دو کشور با گرفتار شدن در دام نیرنگ کشور‌های غربی آمده است، درس گرفت آن‌ها سلاح‌های شیمیایی خود را تحویل داده و اجازه بازرسی بین المللی و شروط تجقیر آمیز آن را دادند.

چیزی که ما را به درد می‌آورد این است که کشور‌های عربی برادر در حاشیه خلیج (فارس) که از ثبات امنیتی و سیاسی و رفاه و تمکن مالی برخوردارند یکی از برجسته‌ترین قربانیان استراتژی جدید آمریکا علیه ایران، از لحاظ مالی و نظامی، محسوب می‌شوند، چون دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا از آن‌ها خواهد خواست که صورتحساب جنگی را که حالا شروع کرده می‌گوید برای حفاظت از آن‌ها به راه انداخته بپردازند.

علاوه بر اینکه موشک‌های ایران شهر‌ها و پایگاه‌های آمریکا در خلیج فارس را هدف خواهد گرفت و حتی اگر نابودی ایران اتفاق افتاد، نابودی کشور‌های عربی خلیج فارس که در جبهه مقابل ایران قرار بگیرند هم حتمی است و آن‌هایی که غیر این را می‌گویند آمریکا را نمی‌شناسند و از تاریخ جنگ‌ها در منطقه و دنیا بی اطلاعند.

آمریکا اگر به جنگ اقتصادی و نظامی با ایران برود این کار را برای حفاظت از کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس نکرده است بلکه برای حفاظت از اسرائیل و طرح سلطه طلبی آن بر منطقه است تا رقبای آن را کنار زده و گره خوردن منافع امنیتی عرب‌های خلیج فارس با اسرائیل برای توجیه استفاده از پول‌ها و اراضی کشور‌های عربی خلیج فارس در خدمت به هر جنگی آمریکایی است که اسرائیل در نوک پیکان آن است.

این اسرائیل بود که شروط ۱۲ گانه پامپئو علیه ایران را وضع کرد اسرائیل می‌خواهد قدرت نظامی اسرائیل را برای رفع خطر ایران بکار گیرد همان کاری که با بزرگ شدن خطر عراق انجام داد و در نقشه تغییر نظام در عراق توسط نومحافظه کاران موفق عمل کرد.

اما برای نمونه کوبا بیش از پنجاه سال در برابر تحریم‌های آمریکا مقاومت کرد و تسلیم نشد و نظام آن به رغم فشار‌های شدید عوض نشد و نوار غزه هم که وسعتی ندارد با تحریم و سه جنگ روبرو شد، اما سلاح مقاومت را تحویل نداد بنابراین وقتی جزیره کوچکی نظیر کوبا با مردم اندک آن و تاریخ کوچک آن توانست مقاومت کند و همچنین نوار غزه‌ای که با گرسنگی و تحریم دست و پنجه نرم می‌کند، وضعیت قدرت بزرگ منطقه‌ای همچون ایران که میرات دار تمدنی هشت هزار ساله است، چه خواهد بود.

آمریکا قصد دارد حماقت سیاسی و نظامی بزرگی در منطقه مرتکب شود، اما این بار به نتیجه نخواهد رسید و ما مطمئنیم که اسرائیل و برخی رژیم‌های عربی حاشیه خلیج (فارس) بهای سنگین مالی، امنیتی و روانی برای آن خواهد داشت.