خرداد و تیرماه، هر ساله ماههای پرتلاطمی برای آنهایی محسوب میشود که در حال تحصیل هستند؛ از طرفی، امتحانات پایان ترم تحصیلی پیش روی دانشآموزان و دانشجویان قرار دارد و از سویی نیز استرس قبولی در امتحانات و گذراندن واحدهای درسی افزایش مییابد.
به گزارش فارس اگر سری به مدارس، دانشگاهها یا مراکز آموزش عالی در روزهای پایانی اردیبهشتماه بزنید، شلوغی رد و بدل کردن کتاب و جزوه مهمترین مسألهای است که نظر شما را به خود جلب میکند.
عمده دانشجویان و دانشآموزانی که در طول نیمسال تحصیلی نتوانستهاند خود را با محیط آموزش و کلاسهای درسی هماهنگ کنند و بر مبنای برنامهریزی مشخصی پیش بروند، در این روزها دارای اضطراب خاصی هستند تا درنهایت بتوانند با موفقیت حداقلی هم که شده است، امتحانات پایان ترم خود را پشت سر بگذارند.
تعداد قابلتوجهی از جمعیت شاغلان به تحصیل در کشور ما نیز چه در سطح مدارس چه در سطح دانشگاهها و آموزش عالی، مرور مطالب درسی را به روزهای انتهایی مانده به امتحان موکول میکنند و به قولی، «شب امتحانی» هستند.
شب امتحانیها جدای از همه اشتغالات ذهنی که دانشآموزان و دانشجویان عادی دارند، با مسأله مهمتری به نام «من نمیتوانم» مواجه هستند.
«من نمیتوانم» جدی که در ساعات مانده به امتحان سراغ این دسته از محصلان و دانشجویان کمکار در طول سال تحصیلی میآید، یک «راهحل نادرست» را به ذهنها میکشاند؛ راهحلی غیرقابل قبولی به نام «دوپینگ».
«دوپینگ» یا بهاصطلاح بهتر «استعمال مواد مخدر» بهویژه در جمعهای دانشجویی در شبهای امتحان رواج قابلتوجهی دارد و طبق آمارهای رسمی، در سالهای اخیر، هر ساله نیز به میزان مصرف مواد مخدر این برهه از زمان در این قشر افزوده میشود؛ واقعیتی که نمیتوان آن را انکار کرد.
یک دانشجوی رشته مهندسی مکانیک در سمنان صحبتهای خوبی درباره «دوپینگ» دارد. وقتی کمی با او در محیط دانشگاه و در حالی که «سیگار» به دست در گوشهای با دو سه نفر از دوستانش ایستاده است، گفتگو میکنیم، حرفهایش ما را به تأمل وامیدارد. وقتی «دوپینگ» میکنم، بهتر میفهمم!
از او درباره نامش سؤالی نکردم. برای ما اهمیتی هم نداشت. فقط خواستم بدانم برای چه به قول خودش «دوپینگ» میکند.
پس از خروج از راهروی دانشکده، وقتی به سوی خودرو میرفتم، صحبتهایش از امتحان و استاد سختگیرش و البته سیگار در دستانش نظرم را جلب کرد. به سویش رفتم و گپ و گفتی بین ما شکل گرفت.
از نظر او و دوستانش، «سیگار» چیز خاصی به حساب نمیآمد. مهندس آینده مملکت میگفت: «اکثر دانشجویان در کل روز سیگار میکشند. چیز خاصی نیست. سمت مواد (مخدر) دیگر نمیرویم. قول میدهیم.»
درباره دلیل استفادهاش از سیگار، آن هم در جایی که آمده است تا درس بخواند و مهندس آینده کشورمان شود، پرسیدم و گفت: «واقعاً دلیل خاصی ندارم. دوپینگ است دیگر. دوپینگ».
دوستش، اما میگفت: «این روزها و شبها اعصابها به هم ریخته است. فصل امتحانات است و هنوز درسمان را نمیدانیم چیست؛ چه برسد به اینکه مطالعهای کرده باشیم. سیگار کمی به ما آرامش میدهد.
از او درباره شبهای امتحان پرسیدم و اینکه چرا تا امروز به فکر آزمون پایان ترمش نبوده است و آیا واقعاً سیگار راه رسیدن به آرامش است؟ گفت: «وقتی دوپینگ میکنم، بهتر میفهمم! سیگار کشیدن کار خوبی نیست، اما عادت کردهایم».
بررسی موضوع مصرف مواد مخدر یا حتی دخانیات در کشور، چه بین افراد عادی و چه دانشجویان و دانشآموزان، ما را به یک مسیر و راهبرد مشخص میرساند: «جلوگیری از مصرف مواد مخدر، وظیفه خانواده و اجتماع با هم است».
یک کارشناس آسیبهای اجتماعی میگوید متأسفانه در گذشته با روی کار آمدن «مدگرایی در اجتماع»، استعمال دخانیات نشانه مردانگی بود؛ در صورتی که این مسأله بهعنوان یک ناهنجاری، آفت و آسیبهای اجتماعی به شمار میرود.
یک کارشناس آسیبهای اجتماعی در همین زمینه عقیده دارد که خانواده و اجتماع بهعنوان حلقههای متصل به هم، با جلوگیری از مصرف مواد مخدر ثبات پایدار پیدا خواهند کرد.
محسن فرتاش در این باره میگوید: معضل مصرف مواد مخدر در رژیم سابق رواج و در سالهای ۵۷ و ۵۸ با ورود هروئین به بازار این مسأله گسترش یافت؛ ضمن آنکه آن زمان مزرعه کشت خشخاش هم داشتیم؛ ولی بیشترین مصرف را «افراد مسن» داشتند.
وی اشاره کرد: امروز نوع مصرف و سن مصرفکنندگان فرق کرده است. پیشگیری اولیه از مصرف مواد مخدر خانواده شکل میگیرد. خانواده اصل اساسی در رفع این معضل است و افراد در این محیط بیشترین تأثیرپذیری را دارند.
این جامعهشناس میافزاید: اگر سرپرست خانوادهای از مواد مخدر استفاده نکند، میتواند الگوی مؤثری برای اعضای دیگر خانواده باشد. مصرف مواد مخدر بین جوانان درگذشته نزدیک به صفر بوده است؛ چه شده که امروز سوق به این معضل اجتماعی بیشتر شده است؟
از او پرسیدم نظرش درباره اینکه دانشجویی میگوید با استعمال سیگار به «آرامش» میرسد، چیست؟ فرتاش پاسخ داد: متأسفانه در گذشته با روی کار آمدن «مدگرایی در اجتماع»، استعمال دخانیات نشانه مردانگی بود؛ در صورتی که این مسأله بهعنوان یک ناهنجاری، آفت و آسیبهای اجتماعی به شمار میرود.
وی ادامه داد: به گفته رهبری، مبارزه با مصرف مواد مخدر «جنگ نرم» به شمار میرود و این معضل هنگامی پدید میآید که ثبات خانواده یا ثبات اجتماعی به هم بریزد و این دو مهم که متصل به هم هستند، اگر از هم گسسته شوند، باعث پریشانی و معضلات اجتماعی میشود.
وضعیت نامطلوب اعتیاد در میان دانش آموزان
مصرف مواد مخدر یا دخانیات تنها به دانشجویان محدود نمیشود. با پرسهای در شهر، در کوچه و پس کوچههای نزدیک به مدارس، بهخصوص واحدهای آموزشی متوسطه پسرانه، صحنههای قابل تأملی را مشاهده خواهید کرد. دانشآموزانِ درگیر؛ خانوادههای بیاطلاع!
استعمال سیگار بین دانشآموزان شاید به اندازه دانشجویان رواج نداشته باشد، اما کاملاً صفر هم نیست.
گروههای دو سه نفره همکلاسیهایی که در گوشه و کنار شهر، پارکها و فضای سبز، مخفیگاههای دوران نوجوانی و... در حال مصرف سیگار هستند، نیز گاهی دیده میشود.
دانشآموزانِ درگیر با مصرف دخانیات بهطور عمده دارای مشکلات پرورشی یا خانوادگی خاصی هستند که به رسیدگی ویژه نیاز دارد. خانوادههای این دانشآموزان هم به شکل مشخص از موضوع مصرف سیگار یا مواد مخدر از سوی فرزندانشان ابراز بیاطلاعی میکنند.
یک مدیر واحد آموزشی میگوید محل تولید و توزیع مواد مخدر همراه با وضع معتادان باید رصد شود و در این راستا، صدا و سیما میتواند بسیار مؤثر باشد؛ چون ازنظر ما این رسانه یک دانشگاه به شمار میرود و باید عملکرد آن در مسیر مراقبت از جامعه باشد و جای فیلمهای سرگرمکننده، در خدمت آگاهسازی جامعه قرار گیرد.
با وجود همه این موارد و نقش خانواده در تربیت فرزند و نیز متعاقب آن، کنترل و رهگیری رفتارهای نوجوانان برای سوق دادن در مسیر صحیح، نباید از نقش و مسؤولیت نهادهای متولی تربیت نیز در این بخش چشمپوشی کرد.
یک مدیر واحد آموزشی در سمنان در همین زمینه عقیده دارد: امروز تمام مدیران و مسؤولان موظف هستند به آگاهسازی خانوادهها، در عین تمام قدرتطلبیها و جنگهای سیاسی که بخش عظیمی از جامعه را دچار تنش کرده است، توجه کنند تا بتوانیم در کنار همه اختلافات و دشمنیهای سیاسی و گروهی، ظرفیتها را بسیج کنیم و به نسل جوان کشور خدمات ارائه دهیم.
این فرهنگی باسابقه نخواست نامی از او در گزارش ما برده شود و البته نگران پیگیریهای بعدی درباره سخنانش بود. ما هم اطمینان دادیم که امانتدار خواهیم بود و علاقهمندیم باقی سخنانش را بشنویم.
این مدیر واحد آموزشی هم ادامه داد: ما امروز نیازمند انسجام و همدلی بین مردم و مسؤولان هستیم تا با مصرف مواد مخدر و حتی سیگار مبارزه کنیم؛ چون انسان بهترین سرمایه است و پول عنصری در دست او قرار گرفته و یک اثر اجتماعی ایجاد میکند.
وی میگوید: تهیه و به دنبال آن مصرف مواد مخدر با همین پول، ممکن است هزینههای غیرقابل جبران ایجاد کند که نتوان با هیچ ابزاری آن معضل را حل و فصل کرد.
این مدیر واحد آموزشی اظهار داشت: محل تولید و توزیع مواد مخدر همراه با وضع معتادان باید رصد شود و در این راستا، صدا و سیما میتواند بسیار مؤثر باشد؛ چون ازنظر ما این رسانه یک دانشگاه به شمار میرود و باید عملکرد آن در مسیر مراقبت از جامعه باشد و جای فیلمهای سرگرمکننده، در خدمت آگاهسازی جامعه قرار گیرد.
وی اظهار کرد: امروز باید متوجه جوانان خود باشیم و روی آنان سرمایهگذاری اجتماعی کنیم تا آمار فارغالتحصیلان بیکار ما در این زمینه کاهش یافته و کنترل شود؛ پس ما موظفیم تا به محیط اطرافمان بیشتر توجه کنیم و بدون دغدغه از کنار مسائل رد نشویم.
این مدیر واحد آموزشی گفت: همه باید در این زمینه حساسیت ویژهای داشته باشیم و به فرزندان و آنان که ارتباط عاطفی داریم، آموزش صحیح اجتماعی بیاموزیم؛ چون آثار بعضی از مواد مخدر قابل برگشت نیست و بلایی است که اگر شکل بگیرد، میتواند جامعه را از پای درآورد.
او همچنین خاطرنشان کرد: باید روستاها و شهرها را به مکانهایی امن برای زیست و صیانت اجتماعی با ارتباطگیری مستقیم و مؤثر با آموزش و پرورش تبدیل کنیم.
مصرف «شب امتحانی»؛ فرهنگ غلط وارداتی
در بین همه این بحثها، شکی وجود ندارد که مصرف «شب امتحانی» یک فرهنگ غلط وارداتی است؛ فرهنگی که دشمنان ما برای تهی کردن بنیانهای اجتماعی از «تفکر» و «تعقل» به نسل جوان، دانشآموزان و دانشجویان ایرانی غالب کردهاند.
واکاوی ورود ظریف این القای دشمن در جنگ نرم علیه کشورمان، وظیفه مسؤولانی که دستی بر آتش امور فرهنگی و اجتماعی دارند و صدالبته که تا امروز چندان توجهی به این بخش نداشتهاند؛ اما چند جمله از «حسین»، دانشجوی مهندسی عمران یکی از دانشگاههای سمنان شاید کمی بیشتر اهمیت موضوع را نشان دهد.
حسین که از امتحان میانترم درس سازه تازه به قول خودش «راحت» شده است، در حال خروج از دانشگاه است و در عین حال، گهگاه پکی هم به سیگار در دستش میزند.
او در گفتوگویی مختصر، میگوید: «امتحان خوبی نبود. استاد از صفحه اول یک سؤال و از صفحه آخر هم یک سؤال آورده بود. انگار که باید کل کتاب را زیر و رو میکردیم!».
این دانشجو که به گفته خودش از یکی از شهرهای حومه پایتخت به سمنان میآید، ادامه میدهد: «به هر حال از استرس امتحان راحت شدیم. خیلی سخت بود. الآن فقط باید خوابید.»
وقتی میپرسم حالا چرا سیگار میکشی، آن هم با این عصبیت، میگوید: «در ماهواره میدیدم چیزهایی (و نه الزاماً سیگار) مصرف میکنند که آرامش میدهد. گفته بودند مخدر ذهن آدم را از کار میاندازد تا کمی آزاد شود؛ اما انگار این هم فایدهای ندارد.»
در همراهی کوتاه مسیر با او، هنگام خداحافظی، تأکید کردم که این حرفها بیخود است، بیخیال مصرف مواد مخدر و دخانیات شود و حسین هم با یک «حتماً» تأیید کرد و رفت.
رئیس پایگاه نهم پلیس مبارزه با مواد مخدر فاتب در همین زمینه به فارس میگوید: ۸۵ درصد از وابستگی معتادان به مواد مخدر فقط از لحاظ روانی است و مبارزه با آنان بدون آموزش و پیشگیری اثربخش نخواهد بود.
سرهنگ حسین اردلانی بیان داشت: امروز باید با همکاری و همیاری دستگاه قضا، همواره سعی شود تا اقدامات مؤثری را در جلوگیری از مصرف مواد مخدر داشته باشیم.
وی افزود: در مسأله جلوگیری از مصرف مواد مخدر میتوان به یک بعد پیشگیری و یک بعد شناخت مواد مخدر و انواع آنها اشاره کرد و باید شناخت مواد مخدر و آسیبهای آن مورد بررسی دقیقتری قرار بگیرد؛ چون افرادی که معمولاً از این مواد استفاده میکنند، حتی تا یکی دو سال اول نیز از مضراتی که این مواد بر ساختار بدن آنها میگذارد، آگاه نیستند.
رئیس پایگاه نهم پلیس مبارزه با مواد مخدر فاتب گفت: اکثر مبتلایان به اعتیاد از طول وابستگی به مواد مخدر بیخبر هستند؛ چون ازلحاظ مغزی سیستم بدن تحت تأثیر قرار میگیرد و جدایی از این مواد برای شخص فوقالعاده سخت میشود.
آموزش؛ راهکار اصلی
امروز باید دانست واقعاً راهکار اصلی و تدبیر واقعی در جهت مبارزه با مصرف مواد مخدر و مهمتر از آن، پیشگیری از استعمال مواد افیونی در جامعه بهویژه بین جوانان و نوجوانان چیست؟
راهکارهایی باید امروز در دست داشت تا بتوان با استفاده از آنها، جمعیت فعال کشور را به سمت بهرهوری هر چه بیشتر در تمامی بخشها سوق داد.
یک روانشناس و کارشناس مسائل فرهنگی و اجتماعی در همین زمینه، بر لزوم توجه به مسأله آگاهسازی و آموزش در جامعه تأکید دارد و میگوید: هزاران کیلوگرم کشفیات در طول سال داریم، قاچاقچیان مختلفی را در بند کشیدهایم و حتی با اجرای قوانین، آنان را به زیر تیغ اعدام کشیدهایم؛ اما باز شرایط آن گونهای نیست که باید یک شهروند سالم در جامعه داشته باشد.
حسن جمشیدی ادامه میدهد: همیشه شهروندان از پلیس، مدیران و مسؤولان شکایت دارند که جامعه ما جامعه سالمی نیست و این شکایات نشانگر آن است که مبارزه یک بعد است و تأثیر مستقیمی در حذف آن ندارد؛ پس باید با پیشگیری و آموزشهای مناسب بتوانیم با این معضل مقابله کنیم.
وی اظهار کرد: کشور ما بزرگترین سازمانهای مردمنهاد را در دنیا دارد؛ ولی ما از فرصت ایجادشده استفاده مؤثری نکردهایم و صرفاً به مبارزه و درگیری با اهرم قضایی بسنده کردیم.
این کارشناس میافزاید: امروز باید توجه داشته باشیم که ورود به مراجع قضایی باید در آخرین مرحله به اجرا دربیاید؛ یعنی وقتی بخواهیم یک مانع را برداریم و از پیشگیری و درمان آن عاجز مانده باشیم، باید به این مرحله متوسل شویم.
جمشیدی اظهار داشت: آموزش مهارتهای اجتماعی در جامعه ما ضعیف است و دستگاههای متولی نامطلوب عمل میکنند. مهارتهای فرزندپروری در خانوادهها نداریم و والدین ما با این واژه آشنا نیستند و امور بر اساس جامعه مدرن پیش نمیرود، بلکه بر اساس سنتها و آموزشهای گذشتگان، پرورش خود را در دنیای کنونی پیش میگیرند.
بدون تردید، تشکیل کمپینهای علمی- ترویجی در راه پیشگیری، آموزش و درنهایت مقابله با مصرف دخانیات و مواد مخدر جامعه و بهخصوص میان نسل نوجوان و جوان، نیاز امروز کشور است.
کمپینهای علمی- ترویجی؛ نیاز امروز
«اعتیاد» در لغت به معنای وابستگی به یک ماده به لحاظ جسمی و روانی است؛ حال میخواهد مصرف مواد غذایی، چون چای، قهوه و ... باشد یا وابستگی به مواد افیونی و امروز باید این وابستگیها را بهدرستی هدایت کرد.
مواد مخدر وابستگی جسمی و روانی زیادی در بدن ایجاد میکند که بر اساس گفته کارشناسان، وابستگی جسمی آن در حد ۱۵ درصد و وابستگی روانیاش، بیش از ۸۵ درصد است.
اینجا به این نکته پی میبریم که مبارزه و جمعآوری معتادان از سطح شهر و سپردن آنها به کمپینهای مختلف، اگر نگوییم کار بیهودهای است، اما، چون بعد از اتمام دورهها، آنها از کمپهای ترک اعتیاد بیرون آمده و ادامه روند اعتیاد خود را خواهند داشت، راهبرد نهچندان مؤثری است.
این اتفاق برای این میافتد که صرفاً به مسأله روابط جسمی و مبارزه میپردازیم و به مسائل روحی و روانی جامعه بهویژه مسائلی نظیر بیکاری، فقر، اشتغالات ذهنی ناشی از عدم ازدواج و... توجهی نمیشود و به همین خاطر، هر روز در خبرها میخوانیم که «تعداد معتادان در حال افزایش است».