جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۳ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۳:۱۴
محمود فرشیدی

زمینه‌های وقوع جرم در یک مدرسه

سه رکن مهم استحکام اخلاقی و تربیتی آموزش و پرورش عبارتند از گزینش، تربیت معلم و معاونت پرورشی، که متأسفانه در دوره‌های گذشته به این هر سه رکن، ضربات سهمگینی وارد آمده است.
کد خبر : ۴۱۶۳۸۸

فاجعه تلخ فساد اخلاقی در یکی از مدارس منطقه 2 تهران نه تنها خانواده‌های دانش‌آموزان آن مدرسه بلکه افکار عمومی جامعه را هم به شدت جریحه‌دار ساخت، زیرا مردم به مدرسه به عنوان نهادی مقدس می‌نگرند که امنیت اخلاقی بر آن حاکمیت دارد و با این باور و اعتماد است که کودکان معصوم خود را به مدارس می‌سپارند. 

هرچند این حادثه شرم‌آور در یکی از ده‌ها هزار مدرسه کشور اتفاق افتاده است اما موضوع از آنچنان اهمیتی برخوردار می‌باشد که ضروری می‌نماید مسئله به طور عمیق ریشه‌یابی شود تا بتوان از تکرار موارد مشابه پیشگیری کرد و نگرانی عمومی را مرتفع ساخت.

البته رسانه‌های بیگانه که هیچ فرصتی را برای تضعیف نظام اسلامی از دست نمی‌دهند، این مسئله را نیز دستاویز ارضای عقده‌های سیاسی خویش علیه ایران اسلامی قرار داده‌اند و بعضی سرسپردگان فکری آنان نیز به بهانه این موضوع، کلید حل مشکلات اخلاقی جامعه ما را نسخه 2030 اروپا عنوان نمودند، یعنی پاک کردن صورت‌مسئله و بار ضد ارزش از مفاسد اخلاقی برداشتن و پذیرفتن شیوع و گسترش این مفاسد، منتهی با تعابیر زیبا و با رعایت روش‌ها و احتیاطاتی که غرب توجیه می‌کند، برای پیشگیری از برخی بیماری‌ها!

شیفتگان غرب اگر در هر عرصه‌ای از پیشرفت‌های آن سرزمین سخن برانند، آنقدر جای شگفتی ندارد که دفاع از فرهنگ و اخلاقیات خصوصا اخلاق جنسی در غرب؛ آن هم در شرایطی که اندیشمندان اروپا خود به واماندگی در برابر هرج و مرج اخلاقی در آنجا اعتراف دارند و آمار تکان‌دهنده‌ای ارائه می‌دهند که نشان می‌دهد بالاترین آمار تجاوزهای جنسی در کشورهای اروپایی است و در اروپا از هر 3 زن، یک زن مورد تعرض جنسی قرار گرفته است و یا در انگلستان هر 20 دقیقه یک کودک مورد تعرض جنسی قرار می‌گیرد و یا بر اساس تحقیقی که در دانشگاه هاروارد به عمل آمد، قریب 72.2 درصد دانشجویان دختر این دانشگاه مورد تعرض جنسی قرار گرفته‌اند.

اما فراتر از اینگونه نشانی‌های غلط در تحلیل فاجعه مدرسه غرب تهران، باید مسئله را عمیقا ریشه‌یابی کرد، زیرا با توجه به فراگیر بودن جمعیت مخاطب آموزش و پرورش، بروز هرگونه عارضه و ناهنجاری آن هم به این هولناکی، ایجاب می‌کند که پیدایش هر مورد، خیلی جدی گرفته شود و ریشه‌های آن واکاوی گردد تا از شیوع ناهنجاری‌های اخلاقی در میان دانش‌آموزان پیشگیری به عمل آید. 

از طرف دیگر،‌ «تربیت» مقوله‌ای دیربازده است و پیدایش هنجارها و یا ناهنجاری‌ها در عرصه تربیت نباید پدیده‌ای خلق‌الساعه و اتفاقی و دفعتا به حساب آورد، بلکه ساختار آموزش و پرورش و مدرسه متکی بر ارکان و ستون‌هایی است که تخریب یا ایجاد خلل در این ارکان، آن ساختار را متزلزل در زمینه بروز تدریجی ناملایمات فراهم می‌سازد و سه رکن مهم استحکام اخلاقی ـ تربیتی آموزش و پرورش عبارتند از گزینش، تربیت معلم و معاونت پرورشی که متأسفانه در دوره‌های گذشته به این هر سه رکن، ضربات سهمگینی وارد آمده است. 

از طرفی نهاد گزینش معلم که ایستگاه و ورود افراد به پایگاه مقدس مدرسه است و مقام معظم رهبری نیز اخیرا بر اهمیت آن تأکید فرمودند، نه تنها در دوره‌های گذشته مورد حمایت قرار نگرفت، بلکه با بزرگنمایی برخی کاستی‌های احتمالی ـ که غالب نهادها به علت بی‌تجربگی داشتند ـ اختیارات و کارایی گزینش کاهش یافت و در نتیجه زمینه ورود افرادی که صلاحیت مقام والای معلمی را ندارند فراهم آمد، یا برای نظارت ورود بر تمامی نیروهایی که به مدرسه آمد و شد و فعالیت دارند، امکانات و زمان لازم در اختیار گزینش قرار نگرفت و این کاستی‌ها خصوصاً در ارتباط با مدارس غیردولتی چنان تهدیدکننده و روشن است که این رکن حافظ قداست و امنیت اخلاقی مدرسه، باید صلاحیت تمامی مدیران مدارس و نیز مؤسسان مدارس غیردولتی را مورد بررسی قرار دهد. 

رکن دیگر، تأمین امنیت اخلاقی مدرسه، مراکز تربیت معلم است که وزرای شهید آموزش و پرورش با ایجاد تحول در مراکز تربیت معلم، آن را به نهادی انقلابی تبدیل ساختند تا دانشجویان گزینش‌شده ورودی، پس از طی دوران تحصیلات عالیه زیرنظر اساتیدی که خود فرهیختگان جامعه میلیونی معلمان هستند، صلاحیت بیابند که لباس معلمی را بر تن کنند و پای در محیط مقدس مدرسه بگذارند، اما متأسفانه در دورانی، زمام مدیریت عالی آموزش و پرورش به افراد غیرمعلمی سپرده شد که با نقش، اهمیت و منزلت نهاد تربیت‌معلم بیگانه بودند و این مراکز را تقریباً منحل کردند و پذیرش آزاد معلم از فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها را در دستورکار خود قرار دادند بی‌آنکه جذب‌شدگان دوره‌ای دیده باشند یا از تجربیات اساتید پیشکسوت بهره‌ای گرفته باشند. 

در دوره‌های اخیر نیز مدیریت دانشگاه فرهنگیان به اصحاب تفکری سپرده شد که احیای واقعی این دانشگاه را چند سال به تعویق انداختند و اینگونه بود که در گذر چند دهه، شاخص‌های صلاحیت معلمی تنزل یافت. امید است که دیدار معنادار مقام معظم رهبری از دانشگاه فرهنگیان باعث شود که مسئولان عالی‌رتبه نظام،‌ اهمیت و الای این دانشگاه را فراتر از همه دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی کشور ادراک نمایند. 

رکن دیگر تأمین امنیت اخلاقی مدرسه، معاونت پرورشی است که آن هم میراث وزرای شهید معلم است، اما پست معاونت پرورشی وزیر نیز در دوران مدیریت عالی دیگری، با توجیهات فریبنده حذف شد و معاون پرورشی در مدارس بدون فرمانده و ستاد برنامه‌ریزی، سرگردان ماندند و پس از احیای قانونی، این معاونت هم طرفداران حذف معاونت پرورشی، تا توانسته‌اند در راه تجدید حیات این معاونت نیمه‌جان، کارشکنی کردند و مانع تخصیص بودجه و ردیف‌های استخدامی مورد نیاز و بازگردانیدن امکانات لازم به این معاونت شدند. 

عامل دیگری که به تدریج فضای تربیتی و اخلاقی را در مدرسه کمرنگ ساخته است، نفوذ غرب‌زدگان در عالی‌ترین سطوح مدیریت این وزارتخانه در طول دهه‌های گذشته بوده است که صریحا ابراز می‌داشتند آموزش و پرورش نهادی غیرایدئولوژیک است، یا زمام امور نهادهای دانش‌آموزی را به تشکل‌های بین المللی فراماسونر پیوند زدند یا علنا در برنامه‌های خود بر اجرای 2030 و آموزش مونته‌سوری تأکید می‌کردند و در مجموع باید گفت اینگونه ساختارشکنی‌ها طی چند دهه به تدریج اعتماد عمومی را به مدرسه تنزل و دغدغه‌های تربیتی و نارضایتی‌های خانواده‌ها را افزایش داده است. 

به هر حال، آنچه در شرایط کنونی باید انجام شود، علاوه بر تقویت سه رکن گزینش، تربیت معلم و معاونت پرورشی، برنامه‌ریزی برای نظارت دقیق بر فعالیت‌های تمامی مدارس کشور می‌باشد تا پیش از تکرار چنین فاجعه ناگواری،‌ برخورد قاطع با عوامل منحرف به عمل آید.

در ارتباط با نظارت در مدارس هم برخلاف آنچه تاکنون متدوال بوده است، با توجه به مسائل و مشکلات اخیر باید رسیدگی به فضای تربیتی و اخلاقی حاکم بر مدرسه نسبت به مسائلی نظیر اداری، آموزشی، مالی و مانند آن در اولویت قرار گیرد. 

محمود فرشیدی دبیرکل کانون تربیت اسلامی و وزیر اسبق آموزش و پرورش