مدیر پیامرسان سروش گفت: یکی از پیشنهاداتی که به طور جدی داشتیم و هنوز هم بر سر آن اصرار داریم، اعطای وام ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد تومانی به پیامرسانهایی با بیش از پنج میلیون کاربر است تا به این طریق بتوانند توسعه زیرساختهایشان را سرعت بخشند.
به گزارش تسنیم متن مصاحبه با سیدصالحی، مدیر پیام رسان سروش را می خوانید:
آقای سیدصالحی! با توجه به صحبتهای شما، معتقدید تلگرام با وجود اینکه اپلیکیشن مطلوب ایرانیهاست اما قادر هستید با ارائه این خدمات ارزش افزوده تغییر ذائقه را در مخاطبان ایرانی ایجاد کنید؟
سر این مسئله حرف داریم که آیا واقعا اپلیکیشن مطلوب ایرانیها تلگرام است؟! و ایرانیها به همین مدل ساده ارتباطگیری و نهایتا کانال قانع هستند؟!
اعتقاد داریم روشهای جدید و بهتری در دنیای پیامرسانها وجود دارد که ما هم با علم بر آن، دنبال پیشبینی منطق بهتر و روانتری برای کاربران خود هستیم؛ اما به دلیل فضای انحصاری که در اختیار تلگرام بوده است نهایتا کاربران با منطقی اخت شدهاند و مجبوریم در ابتدا خود را شبیه آن منطق جلوه دهیم تا به مرور زمان بتوانیم ذائقهسازی کنیم؛ فراموش نکنید که تلگرام چهار سال ذائقهسازی کرد تا به پلتفرم کنونی تبدیل شد.
فراموش نکنید که تلگرام چهار سال ذائقهسازی کرد تا به پلتفرم کنونی تبدیل شد.
اقدام عاجل دولت بر شکست انحصار تلگرام و هول دادن یکباره مردم به سمت پیامرسانهای بومی این ذهنیت را برای عدهای ایجاد کرد که درصدد مهندسی فضای ارتباطی و اشراف بر اطلاعات ساری و جاری در پیامرسانها هستند؛ بنابراین چنین موضوعی را در تعارض با حفظ حریم خصوصی دانسته و در برابر چنین کاری ایستادگی کردند...حال میخواهم به صورت شفاف بفرمایید که تعهدات پیامرسانهای بومی در برابر حفظ حریم خصوصی تا چه اندازه و بر مبنای چه الگویی است؟
طبیعتا رفتارچند گانه از سمت دولت که خود ما هم منتقد آن هستیم و پیش از این به برخی تبعاتش اشاره کردیم، نوعی انزجار ایجاد کرد اما بالاخره باید راهکاری برای تعادل فضا ایجاد شود.
براساس آئیننامه حمایتی قوه قضاییه از پلتفرمهای پیامرسان بومی، اصل 25 قانون اساسی در فضای مجازی بخصوص بستر پیامرسانهای داخلی نیز سازی و جاری شده است؛ همانطور که مداخله در حریم خصوصی افراد در تمامی بسترهای ارتباطی که مردم پیشتر هم استفاده میکردند، ممنوع بود و پیگرد قانونی داشت در ارتباط با پیامرسانها نیز صدق میکند.
بنابراین دستاویز قانونی برای پلتفرمهای پیامرسان ایجاد شده که میتوانیم در برابر هرگونه حرکتی که بخواهد حریم خصوصی کاربران ما را نقض کند، بیستیم.
دستاویز قانونی برای پلتفرمهای پیامرسان ایجاد شده که میتوانیم در برابر هرگونه حرکتی که بخواهد حریم خصوصی کاربران ما را نقض کند، مقاومت کنیم.
این نقض حریم خصوصی میتواند به شکل هک کردن یا شنود دادهها باشد، اما دستاویز قانونی که عرض کردم این امکان را به ما میدهد تا سفت و سخت در برابر چنین اقداماتی بیستیم و حتی برخورد کنیم.
به شدت معتقدم که باید همه چارچوبها را در حریم خصوصی تحت پوشش قرار دهیم و فضا را امن کنیم؛ یا به عبارت دیگر از روشهایی استفاده کنیم تا پیامی که از گوشی شما مخابره میشود به شکل کاملا ایمن به مقصد برسد.
برای تحقق این مهم چه راهکارهای فنی در نظر گرفتهاید؟
در این زمینه سعی کردهایم از پروتکلها و روشهای کاملا شناخته شده استفاده کنیم؛ اکنون در حال استفاده از پروتکل TLS که مخفف Transport Layer Security است، هستیم که روش کدگذاری در حوزههای مالی و بانکی نیز هست.
فرآیند کدگذاری این پروتکل به چه شکل است؟
تأیید هویت یکطرفه یا دو طرفه را برای دسترسی رمز شده به شبکهها فراهم میکند؛ بخشهایی هم مثل حفاظت از بسته داده، محدود و بهینه کردن اندازه بسته و انتخاب یک الگوریتم سریع هم به استاندارد TLS اضافه شده است.
بنابراین علاوه بر کدگذاری دو مرحلهای، رمزی است که در برابر دادههای ارسالی کاربر به سمت سرور امنیت ایجاد میکند و اگر در بین راه توسط هر نودی، شنودی صورت گیرد بستههای داده قابل بازگشایی نیست و کسی نمیتواند فرضا شماره کارت بانکی را درآورد.
تا فراموش نکردهام باید در ارتباط با حریم خصوصی به بحثی که حضرت آقا تأکید داشتند هم اشاره کنم؛ ایشان ورود به حریم خصوصی کاربران را حرام شرعی دانستند در حالیکه قبلا هم این موضوع حرام بوده اما این تأکید دوباره در حوزه پیامرسانهای داخلی، بر مسئولیت شرعی و قانونی ما میافزاید.
تأکید دوباره رهبر بر موضوع حریم خصوصی، بر مسئولیت شرعی و قانونی ما میافزاید.
در سند حمایت از پیامرسانهای بومی که به تصویب شورایعالی فضای مجازی رسید، یک بند به حمایت مالی از پیامرسانهای بومی اشاره داشت؛ فارغ از اعداد و ارقامی که به عنوان وام حمایتی از سمت وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تخصیص یافت، کلا فکر میکنید تا چه اندازه تزریق منابع مالی میتواند گره از کار شماها باز کند؟
بسیاری از پیشنیازهای توسعه پیامرسان در گوشه و کنار دنیا ایجاد شده و شاید نیازی نباشد برای داشتن یک پیامرسان، مانند ما بخواهند زیرساختهای دیگر را هم توسعه دهند.
در ایران مجبور هستیم برای ارائه خدمات ابری، به مباحثی نظیر دیتاسنتر و ایجاد زیرساختهای ارتباطی نیز ورود کنیم اما در سایر بخشهای دنیا فعالان حوزه پیامرسانی با تکیه بر زیرساختهای ایجاد شده به فکر توسعه محصول خود هستند.
بنابراین چنین موضوعی باعث میشود در جریان نقدینگی با مشکل مواجه شویم؛ از طرفی دیگر برای تأمین منابع انسانی و پوشش هزینههای بیمه و مالیات نمیتوانیم کار را به تعویق بیندازیم و نیازمند منابع مالی نقد هستیم که وامها برای پوشش این هزینهها کمک میکند بنابراین وامهایی نظیر 5 میلیارد تومان در برابر آنچه قرار است به دست آوریم، هیچ است.
وامهایی نظیر 5 میلیارد تومان در برابر آنچه قرار است به دست آوریم، هیچ است.
برای شفاف شدن ظرفیتی که در دل پیامرسانها نهفته است، به اقدامی که تلگرام برای عرضه پول گرام انجام داد کمی بیشتر فکر کنید؛ این پیامرسان چند صد میلیون دلار از طریق پیشفروش این ارز رمزشده جمعآوری کرد.
بنابراین برای رسیدن به این افق، هزینههایمان کمتر از درآمدی که در انتظارمان است نخواهد بود و ارقامی هم که تاکنون برای حمایت از اهداف و ایدههای ما پرداخت شده بسیار ناچیز است.
پیشنهاد شما چیست؟ آیا معتقدید که باید تزریق منابع مالی در قالب حمایت بیش از پنج میلیارد تومان باشد؟
یکی از پیشنهاداتی که به طور جدی داشتیم و هنوز هم بر سر آن اصرار داریم، اعطای وام 50 تا 100 میلیارد تومانی به پیامرسانهایی با بیش از پنج میلیون کاربر است تا به این طریق بتوانند توسعه زیرساختهایشان را سرعت بخشند؛ اما تاکنون با این پیشنهاد موافقت نشده است.
اگر این پیشنهاد به سرانجام نرسد راههای تأمین مالی شما چگونه خواهد بود؟
شاید اگر این منابع در اختیار پیامرسانها قرار گیرد نیازی به عرضه سهام از سمت آنها نباشد اما چون این حمایتها و پولها نیست، باید با فروش سهام این کار را انجام دهیم و مجموعه را پیش ببریم.
یعنی شما معتقدید تلگرام که به این شکل در کشور ما فضای ارتباطی را در اختیار گرفت، منابعی این چنینی در اختیار داشته است؟!
در تزریق منابع مالی هنگفت پشت پرده با منبع نامشخص به این پیامرسان شکی نیست اما باید دانست هر اپلیکیشنی در دورههای مختلف حیات خود به موارد متعددی نیاز دارد که به عنوان نمونه معرفی شدن، سعی و خطا، پهنای باند، CDN، توسعه سرویسهای پرداخت و... بخشی از این مراحل است که در طول عمر یک اپلیکیشن مورد توجه قرار میگیرد.
در تزریق منابع مالی هنگفت پشت پرده با منبع نامشخص به پیامرسان تلگرام شکی نیست
بنابراین وقتی به تاریخچه تلگرام نگاه میکنیم، متوجه میشویم در هر دورهای به اشکال مختلفی این حمایتها را از تلگرام داشتیم؛ زمانیکه تلگرام به دنبال کاربر بوده است سایر اپلیکیشنها را محدود کردهایم؛ دنبال جذب اعتماد بوده و ظرفیتهای لازم را در اختیارش گذاشتیم؛ همان زمان که اقدام به ارائه کانال کرد آقای داوری مدیر پیامرسان بیسفون که مبدع کانال در پیامرسانها بود باید از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز میگرفت.
مشخص است که تمامی حمایتهای ضمنی در طول چرخه عمری تلگرام از این پیامرسان به صورتهای مختلف صورت گرفته است.
اخیرا هم که به شدت دنبال تلگرام ضدفیلتر است تا به طریق دیگری بازار را در چنته خود حفظ کند؛ آیا این ایده به نظر شما قابلیت اجرا دارد؟
به نظر من به عنوان یک کارشناس فناوری اطلاعات این ادعا، دروغی بیش نیست و حداقل در حال حاضر هیچ توجیهی ندارد.
تلگرام چطور در شرایطی که دیتاسنترهای توزیع شده در دنیا دارد اما یکباره اختلال سراسری در آن ایجاد میشود و بعد این موضوع را به قطعی برق دیتاسنتر ربط میدهد؟! آیا واقعا این توجیه پذیرفتنی است؟!
اینکه تلگرام نصف روز از دسترس خارج بود، تکلیف کسبوکارهای فعال روی بستر آن چه میشود؟! چه کسی پاسخگوی ضرر و زیانی وارد شده به آنهاست؟!
یعنی اگر این اتفاق (قطعی و اختلال در پیامرسان) برای پیامرسانهای داخلی بیفتد، کاربران و صاحبان کسبوکار میتوانند طلب خسارت کنند؟!
مسلما میتوانند چنین مطالبهای داشته باشند؛ امنیت و پایداری دو سرفصل مهم در رسالت کاری پیامرسانهای داخلی است.
در حال حاضر یک بیزینس اگر نیازمند اپلیکیشنی باشد، طراحی و توسعه آن را به شرکتی واگذار میکند و در ادامه اگر آن شرکت نرمافزاری نتواند به خوبی کار پشتیبانی و مدیریت آن اپلیکیشن را انجام دهد، بیزینس مذکور میتواند از آن شکایت کند چرا که در قرارداد فیمابین این موضوع لحاظ شده است اما در برخورد با یک اپلیکیشن خارجی این شرایط نیست.
طبیعتا منظور من زمانی است که تمامی زیرساختها و بسترهای لازم در اختیار پیامرسانها قرار گرفته باشد... این اواخر متوجه شدیم که دولت CDN هم در اختیار تلگرام گذاشته است که پیش از آن خبر نداشتیم.
چالش ما در حال حاضر این است که اپراتورهای تلفن همراه، ما را در اولویت استفاده از پهنای باند قرار ندادهاند؛ نمونه بارزش هم اینکه یکی دو هفته پیش سرویس یک اپراتور تلفن همراه برای ساعتها قطع بود و این اختلال برای پیامرسان سروش بهطور جدی تقریبا دو ساعت قطعی کامل بود ولی در همان زمان میشد ازاینترنت استفاده کرد.
بنابراین فکر میکنیم ترجیحات اپراتورهای تلفن همراه به غیر از داخلیهاست؛ البته طبیعی هم هست زیرا استفاده از تلگرام و اینستاگرام ترجیح ترافیکی و درآمدی بیشتری برای آنها دارد.
پس با این حساب حالا حالاها نباید منتظر سرویسهای تماس صوتی از پیامرسانها به اپراتورهای موبایل و ثابت (اینترکانکشن) باشیم؟!
این موضوع راهکار خودش را دارد که ما نسبت به آن ناامید نیستیم زیرا تنوع اپراتورها در کشور بالاست و اپراتورهای دیگری هم در کشور داریم که شاید بتوان با آنها وارد مذاکره شد.
تماس از طریق پیامرسان با مشترکان اپراتورهای ثابت و سیار راهکارهای خودش را دارد که نسبت به آن ناامید نیستیم.
پس یکی از چالشهای اصلی بعد از نبود زیرساختهای لازم، موانعی است که اپراتورهای تلفن همراه پیش پای شما گذاشتهاند؟
بله دقیقا... اپراتورهای تلفن همراه برای رایگان کردن پهنای باند مشترکان سروش، کل پول پهنای باند را از ما گرفتند نه یک سوم اینترنت! این در حالی است که اگر ما این شرایط را لحاظ نمیکردیم، کاربران یک سوم پول اینترنت را باید برای استفاده از پیامرسان سروش میپرداختند.
چطور چنین موضوعی امکانپذیر است؟! مگر چندین بار به صورت رسمی از سمت مقام عالی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات عنوان نشد که پهنای باند برای استفاده از محتوای بسترهای داخلی به یک سوم قیمت اینترنت رسیده است؟!
چنین مصوبهای را برای استفاده کاربران از پهنای باند داریم اما در حال حاضر سروش نرخ اینترنت را به صورت کامل به اپراتورها میپردازد تا کاربران به صورت رایگان از سروش استفاده کنند.
تمام وام پنج میلیارد تومانی هم که از وزارت ارتباطات دریافت کردم، بابت همین نرخ پهنای باند (ترافیک رایگان سروش برای کاربران) پرداخت کردهایم و امیدواریم در جریان نقدینیگی این مسئله را ادامهدار کنیم تا کاربر سروش نیازی به پرداخت پول بابت استفاده از سروش نداشته باشد.
شنیده شده که برخی اپراتورهای تلفن همراه درصدد ارائه پلتفرمهای پیامرسانی مختص به خود هستند و معتقدند در شرایطی که رقابت تبلیغاتی سروش در صداوسیما به نسبت سایر پیامرسانهای بومی عادلانه نیست، چرا باید مزیت شبکه ارتباطیشان را به صورت عادلانه در اختیار سایر پیامرسانها نظیر سروش قرار دهند؟! به عبارت دیگر این حق را برای خود قائل هستند که اولویت را به پیامرسانهای خود بدهند.
درباره موضوع صداوسیما باید بگویم که این سازمان کل پیامهای بازرگانیاش را به مجموعه توسکا که شرکتی خارج از سازمان است، واگذار کرده است بنابراین حتی اگر خود سازمان بخواهد فضایی از برنامهها و باکسها را استفاده کند باید به این شرکت پرداخت انجام دهد؛ طبیعی است که در چنین شرایطی با سایر اپلیکیشنهای پیامرسان برابر هستیم.
از نظر فرصتهای تبلیغاتی در صداوسیما، با سایر اپلیکیشنهای پیامرسان برابر هستیم.
اما در فضای برنامههای صداوسیما حداقل در یکی دو ماه گذشته، حضور رقبای ما به جهت همین بحث که نگویند ناعادلانه رفتار شده، بسیار بیشتر از ما بوده است و اخباری که درباره آنها گفته میشود شاید از سروش بیشتر باشد.
سازمان صداوسیما اسپانسر مالی من است و ظرفیت آنتن دارد که ما هم توقع استفاده از این ظرفیت را داریم.
یکی از پیامرسانها که اتفاقا یکی از بانک های کشور حامی مالی او محسوب می شود علاوه بر استفاده از ظرفیت تبلیغات در فضاهای عمومی شهرها، وقتی شخصی به جهت افتتاح حساب وارد یکی از شعبات این بانک در سراسر کشور میشود باید این پیامرسان را بر روی گوشی همراه خود نصب کند و حتی این پیامرسان از ظرفیت تبلیغی صفحه مانیتورهای ITM های بانکها هم استفاده میکند.
حتی ما به روابط عمومی سازمان صداوسیما پیشنهاد کردهایم تا برای شفاف شدن موضوع استفاده از ظرفیت تبلیغاتی رسانه ملی، بررسی کنند چهره کدام یک از مدیران پیامرسانهای داخلی بیشتر روی آنتن بوده است که مطمئنم ما نیستم.
با توجه به اینکه بخشی از بحث ابتر ماند؛ صراحتا درباره مقوله ضدفیلتر شدن یک پیامرسان بفرمایید که آیا تاکنون چنین بحثهایی در دنیا به سرانجام رسیده است یا خیر؟
سرویسهای قدرتمندتری از تلگرام نظیر واتساپ بودهاند که در کشورهایی نظیر هندوستان با فیلتر مواجه شدهاند یا حتی فیسبوک و سرویسهایی از این دست در ایران با محدودیت فعالیت مواجه هستند و برخلاف توان مالی و دانش و فنی هنوز نتوانستهاند دست به چنین اقدامی (ضدفیلترینگ) بزنند.
لذا به دو جهت میتوان به ادعای مدیر تلگرام ایراد وارد کرد؛ از منظر حقوقی که در قواعد بینالمللی این موضوع (ضدفیلتر کردن پلتفرم) هر چند با سردادن شعارهایی نظیر دسترسی آزاد به اطلاعات، قابلیت پیگرد دارد و به لحاظ فنی هم چنین ادعایی به شدت تبلیغاتی است و پایدار نیست.
تلگرام ضدفیلتر، ادعایی به شدت تبلیغاتی است و پایدار نیست...
در زمان فیلترینگ فیسبوک، رنج آیپیهای گستردهای وجود داشت که متخصصان ما توانایی بستن آن را داشتند و لذا مسدودسازی تلگرام در برابر چنین پیشینهای، ناچیز به حساب میآید.
تلگرام بیش از هر چیز دنبال مدیریت برداشت از سمت دولتها و مسئولان کشورهاست؛ میخواهد محاسبات مدیران کشورها را برای تصمیمگیری دچار تغییر کند و این خطر بسیار جدی است.
در تمام دنیا، سرویسی که قابلیت کنترل روی آن وجود نداشته باشد و قواعد و چارچوبهای یک تجارت را نپذیرد، شورشی به حساب میآید و با آن برخورد میشود؛ تلگرام هم از این مقوله مستثنی نیست.
با توجه به اینکه در یکی دو هفته اخیر شایعه ایجاد حسابهای کاربری بدون اجازه مردم در پیامرسان سروش، در فضای مجازی گل کرده و وزیر ارتباطات هم ظاهرا مستنداتی در این باره را به مرکز ملی فضای مجازی ارجاع دادهاند آیا باز هم میتوان گفت که این موضوع صحت ندارد؟!
خوب بود که نسخهای از این مستندات را به ما هم میدادند تا بتوانیم موضوع را بررسی کنیم؛ در پاسخ به این سؤال باید بگویم که روال ثبتنام در سروش مشخص است و کاربران پس از نصب برنامه، پیامکی مبنی بر احراز هویت دریافت میکنند که در صورت وارد کردن آن کد، نام کاربری وی ثبت میشود و هیچ راه دیگری وجود ندارد.
تاکنون گزارشی مبنی بر این موضوع به واحد پشتیبانی سروش مخابره نشده است؟
از زمان طرح این شبهه، درخواست کردیم تا اگر کاربرانی که با این مشکل مواجه شدهاند به واحد پشتیبانی ما ایمیل بزند تا بررسیهای لازم صورت گیرد؛ بعد از این اعلان، هشت مورد ایمیل به واحد پشتیبانی ما ارسال شد که اطلاعات مربوط به زمان ثبتنام، دیوایس ثبتنام و آخرین زمان لاگینشان را از طریق ایمیل در اختیارشان گذاشتیم.
به جز این موضوع، تمامی موارد فنی را بررسی کردیم تا احیاناً در صورت باگ سیستمی، نسبت به رفع آن اقدام کنیم اما نتایج بررسیها نشان داد که هیچ راه ثبتنامی در سروش جز موردی که عرض کردم وجود ندارد بنابراین ما مستندات مربوط به این دسته از افراد را در دست داریم.
این مستندات را به مرکز ملی فضای مجازی یا وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات هم ارائه کردهاید؟
بله مستدات خود را به مرکز ملی فضای مجازی نیز ارائه کردیم که این مرکز هم ادعاهای مطرح شده را واهی اعلام کرد و تمامی ادعاها را مردود دانست.
مستندات مربوط به اکانتهای جعلی در سروش را برای مرکز ملی فضای مجازی ارسال کردیم که این مرکز ادعاهای مطرح شده را واهی اعلام کرد و تمامی ادعاها را مردود دانست.
آیا این افراد با ارائه مستندات از سوی شما مبنی بر ثبتنامشان در سروش، راضی شدند؟
واحد حقوقی ما در این زمینه (ادعاهایی که مستندات ثبتنامیشان وجود دارد) فعال شده و در صورتی که این قبیل افراد مطالب منتشر شدهشان را اصلاح نکندد به دلیل تشویش اذهان عمومی از آنها در قوه قضاییه شکایت خواهیم کرد.
با توجه به اهمیت این موضوع احتمال ورود اطلاعات دستی در پایگاه داده کاربران سروش وجود دارد؟ فرضا کارمندانتان اقدام به انجام چنین کاری کرده باشند؟
در زمان ثبتنام کاربران، اطلاعاتشان در بیش از 70 جدول اطلاعاتی درج میشود که اگر یکپارچه نباشند به منزله دیتای غیرمعتبر شناسایی خواهد شد.
بنابراین ورود اطلاعات به این شکل امکان ندارد مگر اینکه از APIها یا مسیری که اپلیکیشن کال میکند، استفاده شود که با این حساب یک نفر نمیتواند در هفتاد جدول اشاره شده کلیدهای منحصر به فرد را حفظ کند.
براساس بررسیهای سیستمی خود به نتیجهای در این زمینه نرسیدهایم.