کتاب «چهل داستان درباره نماز و نمازگزاران» اثری از آقای یدالله بهتاشى است که به بیان داستانهای گوناگون از نماز و نمازگزاران پرداخته که منتخبی از این داستانها در شمارههای گوناگون تقدیم علاقمندان میگردد.
* امام خمینى و اهمّیت نماز
از قول فرزند امام نقل شده است:
روز اولى که شاه رفت، ما در نوفل لوشاتو بودیم.
نزدیک به ۳۰۰ الى ۴۰۰ خبرنگار اطراف منزل امام جمع شده بودند. تختى گذاشتند و امام روى آن ایستادند. تمام دوربینها کار مى کرد. قرار بود هر چند نفر خبرنگار یک سؤال بکنند. دو سه سؤال از امام شد که صداى اذان ظهر شنیده شد. بلافاصله امام محل را ترک کردند و فرمودند: وقت فضیلت نماز ظهر مى گذرد. تمام حاضرین از این که امام صحنه را ترک کردند، متعجّب شدند. کسى از امام خواهش کرد چند دقیقه اى صبر کنید تا حداقل چهار پنج سؤال دیگر بشود. امام با عصبانیّت فرمودند: به هیچ وجه نمى شود و رفتند.
پی نوشت:
سیماى فرزانگان، ص. ۱۵۹
منبع:حوزه