ایران به عنوان بزرگترین دارنده ذخایر نفت و گاز دنیا همواره جایگاه ویژهای به عنوان تامین کننده پایدار انرژی برای کشورهای دنیا داشته است.
از این رو ایران برای کشورهای مصرف کننده نفت و گاز اهمیت خاصی پیدا کرده است. جایگاه ایران به عنوان یکی از بزرگترین تامین کنندگان انرژی دنیا میتواند یکی از نقاط قوت کشور باشد، اما متاسفانه طی سالهای گذشته با وابستگی بیش از حد درآمد کشور به فروش نفت، عملا این موضوع به ابزاری برای تهدیدها و تحریمهای آمریکا و به نقطه ضعفی برای کشور مبدل شده است.
به طوری که طی یک ماه گذشته با خروج آمریکا از برجام عملا همواره یکی از مسائل مورد بحث کارشناسان کاهش فروش نفت ایران و اثر آن بر اقتصاد کشور بوده است. این موضوع موجب شده است که مسئولان اجرایی کشور با نگرانی هر چه تمام به دنبال راه حلهایی برای جلوگیری از توقف فروش نفت ایران باشند، بطور یکه حتی وزیر نفت با ارسال نامه به رئیس دورهای اوپک، خواستار حمایت اوپک از ایران در مقابل تحریمهای آمریکا بر فروش نفت ایران شد.
این در حالی است که عربستان و روسیه نیز سیگنالهای مثبتی را برای افزایش تولید خود و پر کردن سهم بازار ایران به کشورهای واردکننده ارسال کردهاند. اما سوال اینجاست که آیا راه حلهای که بتواند به طور اساسی سایه این تحریمها را از کشور دور کند، وجود ندارد؟
در تحریم فروش نفت ایران از جمله تحریمهای اساسی که موجب کاهش فروش نفت ایران و به تبع آن کاهش درآمدهای کشور شد تحریم کشتیرانی و بیمهای بود.
به طوری که آمریکا با وضع تحریمهایی در حوزه حمل و نقل دریایی عملا مانع رفت و آمد کشتیهای ایرانی و پهلو گرفتن آنها در بنادر بینالمللی شد.
از طرف دیگر نیز آمریکا با تحریم بیمهای مانع بیمه شدن نفتکشهای حامل نفت ایران شد، تا عملا صادرات نفت ایران را با مشکلی جدی مواجه کند.
در این دوران مسئولان وقت تلاش کردند تا با به کار بردن روشهای دور زدن تحریم مانع از کاهش فروش نفت ایران شوند، روشهایی که اگر چه در کوتاه مدت توانست اثر تحریم نفتی ایران را کم کند، اما با هزینههای مازادی که بر صادرات نفت ایران وارد میکرد، عملا کارآمدی بالایی نداشتند. در این شرایط باید به دنبال راهحلهایی اساسیتری بود، تا به طور کامل مانع اثر تحریمها بر کشور شد.
یکی از راههای مقابله با تحریمها و کاهش فشار ناشی از آن بر اقتصاد کشور استفاده از ظرفیتهای داخلی برای رفع اساسی سایه این تحریمها از سر کشور است. ایران به عنوان بزرگترین دارنده ذخایر گاز دنیا پتانسیل بالایی برای تامین گاز مورد نیاز دنیا و کسب درآمد از این طریق دارد، اما در حال حاضر ایران سهم کمتر از 2 درصدی از بازار صادرات گاز دنیا در اختیار دارد.
صادرات گاز در دنیا عمدتا به وسیله خط لوله انجام میگیرد، به نحوی که صادرات با خط لوله دو سوم بازار صادرات گاز را به خود اختصاص داده است. نکته قابل توجه در صادرات به روش خط لوله آن است که به دلیل آنکه صادرات گاز به این روش نیازی به حمل با کشتی و به تبع آن بیمه مربوط به کشتیرانی ندارد، عملا تحریمهای کشتیرانی و بیمهای بر آن اثر نخواهد داشت.
بدین صورت عملا با از بین رفتن اصل مسئله تحریم در این زمینه دیگر نیازی به استفاده از روشهای دور زدن تحریمها نخواهد بود.
بسیاری از کشورها با درک این موضوع تلاش کردهاند، تا به کمک این روش سایه این گونه تحریمها را از کشور خود دور کنند.
به عنوان مثال جمهوری خلق چین در طی چند سال گذشته تلاش کرده تا با واردات گاز از طریق خط لوله از کشور ترکمنستان عملا مانع از تحریم واردات گاز خود و فشارهای احتمالی از این طریق به کشورش شود.
به طوری که این کشور با احداث 3 خط لوله با طول 5000 کیلومتر از مسیر ازبکستان و قزاقستان اقدام به واردات گاز از ترکمنستان در همسایگی ایران کرده است، اقدامی که شاید از نگاه اقتصادی توجیه پذیر نباشد، اما به دلیل اهمیت آن در تامین امنیت چین عملیاتی شده است.
در همین راستا چین به دنبال چهارمین خط لوله واردات گاز از ترکمنستان در طی سالها پیش رو است.
قطعا تحریم ناپذیری صادرات گاز به دلیل نداشتن بیمه و کشتی برای کشوری همچون ایران با داشتن پتانسیل عظیم بازارهای منطقهای صادرات گاز و شرایط تحریمی به وجود آمده، میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات تحریمی باشد. به نحوی که علاوه بر کم کردن سایه تحریمها از کشور میتواند جایگاه ایران را به عنوان تامین کننده انرژی منطقه تثبیت کرده و موجب ارتقا سطح امنیت کشور نیز شود.