استاد محمد شجاعی مدیر مسوول مؤسسه منتظران منجی گفت: «اگر بین دانشمندان علوم فیزیک کسی به چنین فهمی دست یابد که نباید در علوم فیزیک، فقط به منابعی که از آن طرف آب می آید و یا تحقیقات صرفا فیزیکی عالم ماده بسنده کند؛ بلکه خودش با متافیزیک ارتباط برقرار کند و مطالعات و تحقیقات متافیزیک داشته باشد، می تواند در فیزیک، تحولات بسیار با عظمتی ایجاد کند».
وی در سلسله درس های مربوط به نقش فرشتگان در اداره عالم گفت: یک زمانی باید این اتفاق بیفتد که دانشمندان علوم تجربی با اطلاعات ماورای فیزیک، به سمت تحقیقات و قرینه ها و نظریات جدید و در نتیجه، تحولات جدید بروند.
اگر راهنمایی های معصوم نباشد، علم بشر که همچنان دوران طفولیت خود را طی میکند، در همین حد باقی می ماند. اما امیدواریم زمانی برسد که بین دانشمندان تجربی و دانشمندان الهی، صلح و آشتی صورت بگیرد و اطلاعات ارزشمند متافیزیک، به دست آزمایشگاه سپرده شود تا روی آن آزمایش انجام دهند و به نتایج محیر العقول برسند.
متاسفانه قرن ها بین دانشمندانی که علم اصلی و متافیزیک در دستشان بوده و آن هایی که کار تجربی می کرده اند، فاصله افتاده است. اما دانشمندان ما باید رشد کنند تا بدانند که باید همه ی علوم متافیزیک و حتی علوم فیزیک و تجربی را باید از معدن خودش بگیرند. باید بین فلاسفه و عرفای حقیقی که اطلاعات ماورای فیزیک در دستشان هست، و دانشمندان علم فیزیک آشتی صورت بگیرد. آن گاه خواهید دید که علم چقدر جهش پیدا می کند و بشر چقدر پیشرفت خواهد کرد.
در شرح اینگونه مطالب آمده است: «مکانیسم حرکت ابرها و برق های درخشنده ی آنان و غرش بی پروای شان، اگر چه معلول یک سلسله علت های ویژه می باشند که در نظام طبیعت مورد شناسایی قرار گرفته است، ولی باید دانست که آن چه که ما شناخته ایم، علت و سبب همه مسائل نیست؛ بلکه پای مسائل متافیزیک نیز در کار است».
ما یک سلسله قوانین هم پشت پرده ی فیزیک عالم داریم که به آن قوانین برزخی، ملکوتی، معنوی و باطنی میگویند که همین جا در استخدام ما هستند. یعنی لازم نیست بمیریم و به برزخ برویم تا با آن قوانین روبرو شویم، همینجا شما با استخدام آن قوانین میتوانید روی فیزیک عالم تاثیر بگذارید. یعنی در نظام دو دوتا چهارتای این عالم، یک کسی هست قائل به همین فرمولها و قوانین فیزیکی است. اگر انسان این قوانین را خوب بشناسید، و نیتش را به سمت این قوانین ببرد، میتواند در جاهایی از قوانین طبیعی که خطرساز هستند، خطر آن را کم کند یا بردارد. جاهایی که خوب و زیباست، زیباترش کند، مثل رزق. ما یک سلسله قوانین و فرمول هایی برای رزق داریم که هر کس چه کافر و چه مؤمن آن را انجام دهد، رزقش زیاد میشود.
گذشته از آن، ما هنوز به تمامی اسرار پی نبرده ایم و آن چه را هم که می شناسیم، تمام حقایق موثر در عالم نیست؛ بلکه بنا به فرموده ی قرآن کریم:« وَ مَا أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا[1] = و به شما از دانش جز اندكى داده نشده است». از این رو است که جهل دانشمندان قرون گذشته، در قرون بعد روشن شده است و این خود دلیلی بر محدودیت علم انسان است. ما در قرن هجدهم دانشمندانی را داشتیم که می گفتند علم به پایان خودش رسیده است و ما به نهایت علم رسیده ایم. اما چند دهه بعد، دانشمندانی آمدند که به آنها می خندیدند و می گفتند آنها چه ادعای نادرستی کرده اند. حالا که با آنها مصاحبه می کنیم، می گویند علم ما در برابر مجهولات ما مثل قطر دایره است در برابر محیط دایره. یعنی هر چه علم ما بیشتر شود، محیط دایره که جهل ما است، بیشتر می شود و سوالات ما بیشتر می شود. بشر هیچ وقت به اندازه ی امروز سوال نداشته است. اگر می خواستیم سوالات دانشمندان صد سال پیش را با سوالات دانشمندان امروز جمع کنیم، می بینیم که سوالات دانشمندان امروز، بیشتر و تحیرشان بیشتر از گذشته است و این آنقدر ادامه پیدا می کند تا هیچ دانشمندی روی زمین نماند، مگر این که به زانو در آید و به سجده در آید و همان آیه ی شریفه را تکرار کند و بگوید: «ما خلقت هذا باطلا=خدایا! این دنیا را باطل نیافریده ای». زمانی می رسد که همه ی دانشمندان در برابر این نظام محیر العقول به زانو در می آیند. ولی علما و دانشمندان ما و فلاسفه و عرفای ما زودتر این چیز ها را می فهمند. به همین دلیل است که آنها قرن ها جلوتر سر به سجده می گذارند و وقتی به آسمان نگاه می کنند و در آیات آسمانی تفکر می کنند، این آیه ی قرآن را به یاد می آورند که می فرماید:« وَ یَتَفَكَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ[2]= و در آفرینش آسمانها و زمین مى اندیشند [كه] پروردگارا اینها را بیهوده نیافریده اى منزهى تو پس ما را از عذاب آتش دوزخ در امان بدار».
علت های غیر مادی عالم که خداوند متعال از آنان به فرشتگان تاویل فرموده، قابل دیدن یا آزمایش از سوی ما نیستند، به همین دلیل انکار آن چه که ما نمی بینیم از نهایت بی خبری ما حکایت می کند. به همین دلیل، بعد از آن که برخی از دانشمندان علوم فیزیک مثل «آلکسیس کارل» وقتی در خصوص امور حقیقی از تاثیرات عوامل ماورای فیزیک تحقیق کردند، به صحت تاثیر آنها پی بردند و کتابهایی نظیر «انسان موجود ناشناخته» را نوشتند.
برگرفته از مبحث «نقش فرشتگان در اداره عالم»
[1] - سوره اسراء/85.
[2] - آل عمران/191.