«شبی با عبدی» که روی آنتن رفت، خیلی زود با این انتقاد مواجه شد که چرا به «دورهمی» شباهت دارد. این انتقاد وارد است اما اگر برنامه صاحب ویژگی منحصر بفرد خود باشد، پیروی از برخی الگوهای ثابت ایراد ندارد. خود «دورهمی» هم تقلید برنامه هندی است اما به مرور جا افتاد و دارای هویت شد. ضعف «شبی با عبدی» در تقلید صرف نیست بلکه به اجرای بد ایده ها باز می گردد.
نقطه قوت
به گزارش تبیان امتیاز برنامه میدان دادن به استعدادهایی است که شاید جای دیگر فرصت دیده شدن ندارند. گروه های نمایشی در خلال برنامه، به اجرا می پردازند که اتفاقا نقطه قوت و وجه تمایز «شبی با عبدی» شده است. این برنامه می تواند سکوی پرتاب آن ها باشد یا دست کم بتوانند هنر خود را برای مخاطب گسترده عرضه کنند.
روی کاغذ، سپردن سکان اجرا به اکبر عبدی ایده ای جالب است اما در عمل این بازیگر، نتوانسته از پس ماموریت جدید بربیاید. عبدی بازیگر توانمندی است که هرچند در سال های اخیر افت داشته و سراغ نقش های نه چندان خوب رفته ولی اگر شرایط فراهم باشد و خودش بخواهد، باز هم قدرت درخشش دارد.اجرای او یادآور تلاش هایی است که برای قوام دادن نقش های بد دارد ولی وقتی نقش بد باشد طبعا نتیجه ای حاصل نمی شود.
از سوی دیگر، ایده دعوت از اکبر عبدی به عنوان مجری درخشان است. او نقطه مقابل مهران مدیری و رامبد جوان قرار دارد و می تواند عامه مخاطب ،یا راحت تر بگوییم مخاطب کف خیابان را نمایندگی کند. عبدی از جنوب تهران می آید و بیش از دو دیگر مجری خلق و خوی مردم قشر متوسط و پایین شهر را می شناسد.
نقطه ضعف
بخشی از برنامه «شبی با عبدی» به نمایش هایی اختصاص دارد که با حضور اکبر عبدی و نصرت میرعظیمی ضبط شده. میرعظیمی چندین سریال بازی کرده که شخصیت نیکو در «سرّ دلبران» آخرین مورد آن است. شخصیت او در «شبی با عبدی» نو نیست؛ این شخصیت همانی است که در کهن الگوها وجود داشته و شکل تازه اش توسط نیما شعبان نژاد در«خندوانه» و سروش جمشیدی(قیمت) در«دورهمی» به اجرا گذاشته شد.میرعظیمی نومید کننده ظاهر شده و بعید است شخصیت او مورد اسقبال قرار بگیرد. به همین نسبت، ری اکش اکبر عبدی فاقد جذابیت بوده و در نتیجه نمایش های دو نفره این دو موفق از آب در نیامده است.
کیفیت اجرا: کم سراغ داریم بازیگرانی که در کسوت اجرا دچار مشکل شوند. آن ها به پشتوانه دیالوگ هایی که برای فیلم، تئاتر و سریال باید حفظ می کردند، صاحب دایره وسیعی از واژگان هستند. از آن سو «تربیت فن بیان» لازمه کار هر بازیگر است و به همین خاطر غالبا در جمع های مختلف، می توانند شیوا،روان و بدون لکنت صحبت کنند. اکبر عبدی نیز بخوبی می تواند جمله هایی که پس ذهن دارد و از پیش تمرین کرده را بیان کند. با چه کیفیتی؟ او آرام، شمرده و گاه بدون حس صحبت می کند و نمی توان نسبتی میان دیالوگ های او و انرژی یک مجری پیدا کرد.
کیفیت مصاحبه: او سعی می کند با مهمان ها صمیمی باشد و موفق هم هست اما نمی تواند مهمان را سر ذوق بیاورد. دلیل اصلی در سوال های کلیشه ای است که می پرسد. مثلا از مهدی فخیم زاده یا جمشید مشیاخی درباره شیوه بازیگر شدن شان می پرسد که هزاران بار جواب شان را شنیده ایم. سوال های بعدی هم سبب ساز بیان حرف های جدید نمی شود چرا که تکراری اند. شاید بگویید این ضعف طراحان سوال است؛ قبول. ولی «تکنیک مصاحبه» یعنی داشتن یک سری سوال و دقت کامل به پاسخ ها تا از دل آن پرسش جدید خلق شود. اکبر عبدی فقط یک سری سوال ثابت را مطرح می کند و بدتر این که بیش از حد جدی است و نمی تواند جوی صمیمانه با انجام شوخی بوجود بیاورد. مهران مدیری این کار را بخوبی با مهمان ها می کرد و از عنصر غالفگیری بخوبی بهره می برد. اکبر عبدی خرده تلاش هایی می کند ولی فعلا جواب نگرفته است.
کیفیت اجرای استندآپ:اکبر عبدی مشهور است به بذله گویی و خوش سر و زبانی. احتمالا سازندگان «شبی با عبدی» روی این ویژگی حساب کرده بودند تا از آن برای بالا بردن جذابیت برنامه بهره ببرند. عبدی مثل سال های دور، خاطرات اش را جذاب بیان نمی کند.وانگهی؛ خاطرات او تکراری شده و شنیدن آن ها دیگر لطفی ندارد. تا کِی ماجرای سیمرغ گرفتن و حکایت سلبرتی شدن و شوخی با همسر جواب می دهد؟ نمی دانیم نویسندگان «شبی با عبدی» چه تمهیدی برای استندآپ های او دارند. اصلا برای او متن می نویسند یا همگی مبتنی بر خاطرات خود عبدی است؟ احتمالا نویسندگان دست به کار شوند، منتها این وسط یک مشکل دیگر هم وجود دارد و آن ضعف عبدی در اجرای استندآپ است. او بر خلاف مهران مدیری، جمله ها را بدون اوج و فرود بیان می کند و لحنش یکنواخت است. حال آن که برای جان دادن به هر نوشته و انتقال معنای آن باید، نیاز به آکسان گذاری، تغییر لحن و حتی تغییر حالت است.