جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۷ تير ۱۳۹۷ - ۱۱:۰۳

چرا نباید مشتری فالگیرها باشیم ؟/ نگاهی متفاوت به مقوله رمّالی

چرا نباید مشتری فالگیرها باشیم ؟/ نگاهی متفاوت به مقوله رمّالی
عالِمِ به آینده تنها خداست و کسانی که متصل به خدا هستند. حتی مواردی از اتفاقات آینده را فقط و فقط خدا می­داند حتی بهترین و برترین و نزدیک­ترین بنده‌­ی خاص خدا که رسول گرامی اسلام (ص) باشد هم از آن آگاه نیستند.
کد خبر : ۴۲۲۰۲۰

کودک که بودم، گاهی که از پیاده رو رد می­‌شدم، زنی با لباس‌­های کهنه­ رنگ و وارنگ و دستمالی که روی روسری به سرش پیچیده بود با انگشت­‌های رنگی از حنا با لهجه‌­ای خاص، چند قدم دنبالم می­‌آمد و و دستش را دراز می‌­کرد و می‌گفت: "فالِت بگیرُم؟"

معروف بودند به کوُلی­‌ها. راستش در عالم کودکی از آن­­ها می‌­ترسیدم. قدم تند می­‌کردم تا زودتر دور شوم. فالگیر، در ذهن ما یک چنین هیأتی داشت. اما امروز، همان طور که گداها چهره و لباس عوض کرده­‌اند و با سر و وضعی مرتب و تر و تمیز پشت چراغ قرمز سراغ ماشینتان می­‌آیند، فالگیرها هم به گونه­‌ای دیگر به سراغتان می­‌آیند. در شیک­ترین سالن­‌های آرایش، در پرمخاطب­ترین پایگاه‌­های اینترنتی و غیره. چرا با گذر زمان و بالا رفتن سطح فکری و فرهنگی و فناوری، فالگیری نه تنها رخت برنبسته بلکه انواع بیشتر و متنوع‌­تری پیدا کرده و همچنان مخاطب دارد؟

به گزارش تبیان شاید پاسخ این سؤال این باشد که هم­چنان مردم، برای دانستن اتفاقات آینده، کنجکاوند به همین دلیل یا واقعاً به قصد فهمیدن حوادث آینده­ زندگی شان یا صرفاً برای سرگرمی و گذران وقت، فال، طالع­‌بینی، کف‌­بینی و این قبیل امور را دنبال می­‌کنند. عجیب اینجاست که بعضی از گردانندگان این معرکه که به اصطلاح مدرن هم شده­‌اند، اعتراف و اذعان می‌­کنند که اعتقاد به فال، یک اعتقاد خرافی است، اما خواندن فال روزانه سرگرمی جالبی است؛ پس هر روز به سایت ما سر بزنید و فال روزانه­ ماه تولد خود را بخوانید!

در این موضوع، از جوانب مختلف، سخن بسیار است؛ اما به قدر وسع مطلب، چند نکته­ مهم را یادآوری می­‌کنیم که کوشیده‌­ایم از منبع قرآن و مکتب اهل بیت علیهم السلام جویا شویم.

عالِمِ به آینده تنها خداست

نکته‌ مهم اول-عالِمِ به آینده تنها خداست و کسانی که متصل به خدا هستند. حتی مواردی از اتفاقات آینده را فقط و فقط خدا می‌­داند حتی بهترین و برترین و نزدیک­ترین بنده­ خاص خدا که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله باشد هم از آن آگاه نیستند. مانند زمان وقوع قیامت.

قرآن می­گوید: درباره قیامت از تو سؤال می­‌کنند، کی فرا می­رسد؟ بگو علمش فقط نزد پروردگار من است و هیچ کس جز او نمی­‌تواند وقت آن را آشکار سازد."[1] باز در ادامه­ همین آیه این مطلب را تکرار می­‌کند و تأکید می­‌کند که:"از تو سؤال می­‌کنند چنان که گویی تو از زمان وقوع آن باخبری؛ بگو علمش تنها نزد خداست".[2]

 

حتماً با شک، تردید و انکار به فالگیرها نگاه کنید

پس قاعدتاً افراد زیادی نیستند که بتوانند بطور حقیقی، حوادث آینده را خبر دهند. اگر می­‌بینید مدعیان خبر دادن از آینده زیادند، پس حتماً باید در صداقتشان تأمل کرد. اگر می­گویند "سرنوشتت کف دستت نوشته یا ته فنجان قهوه خبر میده"، حتماً با شک و تردید و انکار نگاهش کنید.

این لطف خداست که ما را درگیر حوادث آینده نکرده

نکته­ مهم دوم- خداوند زندگی بشر را به گونه‌­ای طراحی کرده، که با ابزارها و امکانات معمولی در دسترسش، هم نیازهای خود را مرتفع کند و هم در همین مسیر زندگی معمولی، راه تقرب به پروردگار خود را طی کند. یعنی هر آنچه که برای زندگی و بندگی لازم دارد، در اختیارش گذاشته است. اگر ما نمی­دانیم فردا قرار است چه اتفاقی بیفتد یا نتیجه­ فلان امتحان و مصاحبه چه می­‌شود یا سرنوشت عشق و عاشقی بچه­ همسایه به کجا می­رسد یا ...  چون اثری در وظیفه و تکلیف عقلانی و معمولی ما ندارد، لازم نیست بدانیم و چه بسا به نفعمان باشد که ندانیم.

این لطف خداست که ما را درگیر حوادث آینده نکرده و می‌­گذارد که در حال زندگی کنیم و از زندگی در حال لذت ببریم. پس چه لزومی دارد که ذهن و فکر خود را با فال و فالگیر و کف‎بین مغشوش کنیم و پول بی­زبانی را که به زحمت بدست می‌­آوریم در جیب آن­ها بریزیم؟

گاهی نه تنها ندانستن غیب، اشکالی ندارد، بلکه حتی ارزش است

نکته­ مهم سوم- گاهی نه تنها ندانستن غیب، اشکالی ندارد، بلکه حتی ارزش است. از نظر خدا، ایمانی ارزش دارد که "ایمان به غیب" باشد. "(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب (آنچه از حس پوشیده و پنهان است) ایمان می‌آورند."[3] " آنها بر طریق هدایت پروردگارشانند و آنان رستگارانند.[4] یعنی یکی از پایه­‌های اصلی هدایت و رستگاری، ایمان به غیب است.

در واقع انسان برای سعادت ابدی، باید به رسولان صادق الهی اعتماد کند و به آنچه که آنان از غیب اشاره می­‌کنند، ایمان بیاورد و علیرغم تلاش برای فزونی علم و دانش مفید، اصرار به دیدن و دانستن بعضی از امور نداشته باشد.

نکته­ مهم چهارم- اگر مطلبی، کاملاً باطل باشد، تشخیصش آسان می‌­شود اما وقتی با پاره‌ای از حقیقت مخلوط می‌­شود یا وقتی پوششی دروغین از حقیقت به خود می­گیرد، زیرکانه از تیررس عقل و درایت آدمی می­گریزد. علومی هستند که حقیقت دارند؛ روش و اصول خاص خود را دارند و کسانی که اهل آگاهی به آن علوم اصیل هستند، معدودند. متأسفانه آن علوم اصیل، بدل زیاد دارند و افراد نااهل بسیاری برای منافع مادی و فریب مردم، ملغمه­‌ای از راست و دروغ می­بافند و به اسم علوم غریبه تحویل مردم می­دهند.

از آنجا که همه­‌ کائنات و زمین و زمان و آسمان و خلقت، به هم مربوطند و بر هم اثر می­‌گذارند، احتمالاً زمان و مکان تولد هر انسانی، بر دیگر مختصات زندگی­‌اش اثر داشته باشد، اما نه آنقدر که اختیار و انتخاب و برنامه‌­ریزی را از ادم بگیرد یا نگذارد که فرد، روح و روان و خلق‌و خوی خودش را ارتقا دهد و اصلاح کند.

این مانور و هیاهوی فراوانی که برای ماه تولد افراد به راه انداخته­‌اند، اصلاً تناسبی با میزان تأثیر این امور بر زندگی انسان ندارد در عین این­که اکثر قریب به اتفاق آن­ها حقیقت ندارد.

چه می‌شود کرد؟

واقعیت این است که گاهی در محاصرهی تبلیغاتی قرار می­گیریم به گونه­‌ای که می­گوییم شاید یکیشان راست باشد. اما همانطور که گفتیم، بر فرض محال اگر همه­ این فال­بینی ها باطل نباشند، آنقدر امیخته به دروغ و باطل هستند که لازم است از همه­‌شان اجتناب شود.


واقعیت مهم­تر این است که هیچ­یک از این امور در زندگی اهل بیت علیهم السلام که معیار و الگوی سالم­ترین زندگی در دنیا هستند هیچ جایگاهی نداشته است و در زندگی پیروان واقعی آن­ها هم ندارد. تا به حال شنیده­‌اید که مثلا چون این امام معصوم در این ماه بخصوص به دنیا آمده، این ویژگی اخلاقی را دارد و روند زندگی اش این­گونه شده است؟

پس یک راه مطمئن و یک راهکار مؤثر برای رهایی از هجوم این خرافات، این است که به سیره و زندگی نورانی­ترین و اصیل­ترین الگوهای بشر یعنی اهل بیت عصمت علیهم السلام مراجعه کنیم. مشتری فالگیرها نباشیم تا فضای فرهنگی­مان از خرافات پاک شود.

پی نوشت:
[1] - "یسئلونک عن الساعه ایّان مرساها قل انما علمها عند ربی لا یجلیها لوقتها الا هو "(اعراف،187)
[2] - "یسئلونک کأنّک حفیّ عنها قل انّما علمها عند الله" همان
[3] - "الذین یؤمنون بالغیب" (بقره،3)
[4] - "اولئک علی هدیً من ربهم و اولئک هم المفلحون" (بقره،5)