کارشناسان از قبل هشدار داده بودند، اما ظاهراً گوش کسی بدهکار نبود. البته بیشتر هشدارها به کمبود آب و جنگ آبی و مهاجرتهای آبی مربوط میشد؛ چیزی که بیشتر شامل خشکسالی و کمآبی و کمبود بارندگیها میشد. اما کسی فکرش را هم نمیکرد که در سال97، در این تابستان گرم و درحالیکه بخشی از کشور و شهرهایش دارند با مشکل کمبود آب دستوپنجه نرم میکنند، مشکل قطعی گاهوبیگاه برق هم به آن اضافه بشود و صدای مردم را بیشتر دربیاورد. اما این اتفاق هم افتاد. همین مشکلات، هم باعث اعتراض بخشی از مردم شده، هم حرفوحدیثهایی را ایجاد کرده است. اما اصل ماجرا چیست؟ چه شبهههایی در این میانه مطرح شده است؟ کمبود آب و برق و قطعی آنها، به کمبود تدبیر برمیگردد یا به کمبود منابع؟ بیشتر بخوانیم.
یک شبهه: صادر میکنیم؛ پس کم میآید
به گزارش فارس یکی از بزرگترین شبهههایی که در زمینه کمبود آب و برق مطرح میشود، صادرات آنهاست. البته در مورد برق مشخص است که تا مدتی پیش، اضافهبار سیستم برقرسانی کشور صادر میشد؛ اما در مورد آب، تابهحال این ماجرا بهطور رسمی تأیید نشده و حتی تکذیب شده است. ماجرای صادرات آب و برق، خاصه آب شرب، حتی جنبههای سیاسی هم به خودش گرفته و معاندان مدام مطرح میکنند درحالیکه مردم ایران آب برای نوشیدن ندارد، مسئولین آب را صادر میکنند تا بتوانند دیپلماسی عمومی خود در منطقه را گسترش بدهند.
اما بههرحال قابل انکار نیست که طی دو دهه گذشته، ایران علاقهمند به حضور در بازار آب کشورهای حاشیه خلیج فارس بوده است. این کشورها بهواسطه اقلیم خشک و بیابانی، تقاضای آب شرب زیادی دارند. البته در حال حاضر سعی میکنند از طریق تصفیه آب دریا، به بخشی از آب شرب مورد نیاز دست یابند اما این امر برای آنها توجیه اقتصادی ندارد. به همین دلیل، طبیعی است که بازار آب این کشورها برای ایران، هدف بالقوهای باشد.
یک پاسخ
با همه این احوالات، رضا اردکانیان در کسوت وزیر نیرو، رسماً اعلام کرده است که «برخلاف شایعات و اظهارنظرهای غیرکارشناسی، در حال حاضر صادرات آب و برق به صفر رسیده است. دستها و نیتهای ناپاک در داخل کشور قصد بر هم زدن آرامش مردم را با تزریق و تشدید شایعات دارند؛ درحالیکه واقعیتها غیرازآن چیزی است که برخی مدعی آن هستند؛ چرا که ما در این اوضاعواحوال کمبود انرژی و آب بههیچوجه صادرات به کشورهای همسایه نظیر پاکستان، افغانستان و عراق انجام نمیدهیم؛ چراکه قصد نداریم با صادرات، خاموشیهای بیشتری را در کشور به مردم تحمیل کنیم.»
یک شبهه: همهچیز به پاریس برمیگردد
البته مشخص نیست که میتوان اسم این را شبهه گذاشت یا نه، چون ادعای یکی از کارشناسان ایرانی بوده و هنوز مدارک مستندی دال بر قبول یا رد آن ارائه نشده است. سیدیاسر جبرائیلی، کارشناس مسائل راهبردی و فعال رسانهای، در کانال خود اشاره کرده است که علت اصلی قطع برق، کمآبی نیست بلکه اجرای توافقنامه پاریس است. این کارشناس مطرح کرده است که تنها 15درصد از برق کشور در نیروگاههای آبی تولید میشود و ذخیره آب سدها نیز نسبت به سال گذشته تنها یکپنجم کاهش داشته است. با یک ضرب و تقسیم ساده، پس ما نباید اینمقدار خاموشی برق داشته باشیم. وی معتقد است که دولت بهواسطه امضای توافقنامه اقلیمی پاریس، تعهد داده که سوزاندن سوختهای فسیلی را 12درصد کاهش دهد. از سوی دیگر 85درصد نیروگاههای حرارتی ما با سوخت فسیلی کار میکنند واجرای این توافقنامه بهمعنی کاهش شدید تولید برق است.
این کارشناس همچنین اشاره کرده است که طبق گزارشهای رسمی وزارت نیرو، نرخ رشد سالانه ظرفیت تولید برق کشور در دوره روحانی، نسبت به دوره احمدینژاد 42درصد کاهش داشته است. البته باز هم رضا اردکانیان در کسوت وزیر نیرو، قبلتر دراینباره اشاره کرده بود که «منطقی نیست برای 200ساعت زمان پیک مصرف در طول سال، چندهزار میلیارد تومان برای هزاران مگاوات اضافه تولید سرمایهگذاری کنیم.» در این حوزه، همچنین مجید نامجو، وزیر نیروی دولت احمدینژاد نیز به این توافقنامه و نیز کاهش ظرفیت تولید برق نیروگاهی کشور اشاره کرده بود.
چند پاسخ
البته وقتیکه این شبهه مطرح شد، پاسخهای مختلفی هم به آن داده شد. یکی از روزنامههای کشور طی گزارشی مفصل، هم نظرات جبرائیلی را مطرح کرد و هم شبهههای وارد شده را منطقی ندانست. به این دلیل که، اجرای توافقنامه پاریس از دو سال بعدتر شروع خواهد و در حال حاضر اتفاقی نیفتاده است که بخواهیم به آن استناد کنیم. ضمن اینکه فلسفه وجودی این توافقنامه، کنترل صدمات زیستمحیطی در کشورهای پیشرفته بوده و در کشورهای در حال توسعه یا توسعه نیافته، صرفاً جنبه تشویقی دارد. همچنین در این توافقنامه، گاز بهعنوان یک انرژی پاک دانسته شده است و با توجه به اینکه 70درصد انرژی مورد نیاز نیروگاههای حرارتی از گاز تأمین میشود، پس نهتنها مشکل خاصی در این زمینه وجود ندارد، بلکه حتی میتواند برای دومین دارنده بزرگ ذخایر گاز دنیا، که ایران باشد، یک فرصت طلایی تلقی شود. ضمن اینکه در سایت سازمان ملل نیز، نام ایران بهعنوان یکی از کشورهایی که این توافقنامه را صرفاً امضا کردهاند و نه تصویب، ذکر شده است.
یک واقعیت: ما دقیقاً در دل کمآبی هستیم
البته این یکی دیگر شبهه نیست؛ بلکه یک واقعیت است. هرچند که بعضیها سعی میکنند آن را به سمت یک فاجعه و بعضیهای دیگر به سمت یک واقعیت نسبتاً تلخ سوق بدهند. در این مورد، دکتر هدایت فهمی، پژوهشگر، متخصص حوزه مدیریت منابع آب و نیز معاون دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو گفته است که: «میزان بارندگیهای ما در طول این 15سال گذشته، 12درصد کاهش یافته. متناسب با آن، جریان آب رودخانههای ما نیز 25درصد کاهش داشته. دمای کلی ایران نیز بهطور میانگین، 1.1درجه بالاتر رفته است؛ که البته در بعضی از سالها این افزایش دما دو درجه هم بوده.»
حالا برسیم به وضعیت امسال که تقریبا در نیمقرن اخیر بیسابقه بوده. میزان بارشهای ما در امسال، 49درصد نسبت به متوسط درازمدت کاهش داشته. نسبت به سال گذشته هم 50درصد کاهش داشته. جریان آب رودخانههای نسبت به سال گذشته 38درصد کاهش داشته. حجم مخازن و سدهای ما، که در حال حاضر مسئله بسیار بسیار مهمی است، نزدیک 47درصد میزان پرشدگی است. از بین سیویک استانی که داریم، تنها هفت استان ما مشکل آبی ندارند، باقی استانها درگیر تنش آبی و بدتر از آن، بحران آبی هستند.» با این توضیحات، ما هم در منطقهای خشک داریم زندگی میکنیم، هم در این سالها با بحران خشکسالی روبهرو شدهایم. بهاینترتیب، مدیریت و قطع آب در برخی مناطق چندان عجیب نباید باشد. البته این بحران خاص ایران نیست و در همهجای دنیا مشاهده میشود. اخیرا در انگلستان مطرح شده که اگر کاهش بارش و گرمای کمسابقه ادامه داشته باشد، مقررات ممنوعیت آبیاری با شیلنگ آب در بخشهایی از شمال غرب این کشور اجرایی خواهد شد.
راه فرار
کارشناسان تنها راهکار درست را مدیریت تقاضا و مصرف میدانند. به قول دکتر فهمی، «باید با شرایط کمآبی در تمام تولید و توسعه، سازگاری به وجود آورد. باید ارتقای بهرهوری آب در همه ابعاد فیزیکی و اقتصادی را مدنظر داشته باشیم. سازگاری با کمآبی و تغییر اقلیم و... نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت اجتنابناپذیر است.» پیشنهاد بعدی اصلاح ساختار معیوب اقتصاد آب است. پولی که بابت آب پرداخت میشود واقعی نیست. مسئله بعدی، اصلاح ساختار و نحوه حکمرانی در بخش مدیریت منابع طبیعی، آب، محیطزیست و همه بخشهای مدیریت سرزمینی است. ضمن اینکه باید مشارکت وسیع مردم و نهادهای مردمی و... را هم فراهم سازیم. علاوه بر همه اینها، باید کشور، هر چه سریعتر نسبت به تهیه طرح جامع آمایش سرزمین اقدام کند که طبق آن نقشه استقرار جمعیتی تبیین شود.
یک واقعیت: دولت سرمایهگذاری کمی کرده است
از دیگر دلایل قطعی برق را، میتوان توان محدود تولید داخلی برق توسط نیروگاهها دانست. طبیعی است که اگر این توان بیشتر و افزونتر بود، نهتنها مشکل کمبود برق نداشتیم؛ حتی با صادر کردن آن نیز مشکلی برایمان پیش نمیآمد. همانطور که اشاره شد، نرخ رشد ظرفیت نیروگاهی کشور در دولت روحانی، نسبت به دولت احمدینژاد کاهش 42درصدی داشته است.
در سال84، ظرفیت اسمی نیروگاههای کشور 41043مگاوات بوده. این ظرفیت در سال92 که سال پایانی دولت احمدینژاد بوده، به 70235مگاوات رسیده. یعنی که در دولت احمدینژاد سالانه به اندازه 3649مگاوات به ظرفیت تولید برق کشور اضافه شده است. اگر همینطور پیش میرفتیم، تا پایان دولت اول آقای روحانی نیروگاههای کشور باید 84831مگاوات برق تولید میکردند؛ درحالیکه در آن زمان فقط 78726 مگاوات ساعت برق تولید میشد. بهعبارتدیگر میانگین رشد برق در دولت اول روحانی، سالانه 2122 مگاوات بوده است. این در حالی است که مشکل برق کشور را از دو هزار تا پنج هزار مگاوات میدانند؛ یعنی اگر رشد قبلی ادامه پیدا میکرد، نهتنها مشکل قطعی نداشتیم که حتی صادرات برق هم خللی در کارمان ایجاد نمیکرد.
چرا چنین شد؟
وزارت نیرو از کاهش سرمایهگذاری در ساخت و توسعه نیروگاهها صحبت میکند. دلیل اصلی نیز بدهکاری وزارت نیرو به پیمانکاران عنوان شده است. درنتیجه، روند رشد تولید برق متوقف شده و یک کاهش پنجهزار مگاواتی، ما را به دردسر میاندازد.
یک واقعیت: هوا واقعاً گرم شده است
همانطور که قبلاً هم اشاره شد، متوسط دمای هوا کمی بیشتر از یک درجه و در بعضی سالها بیشتر از دو درجه افزایش یافته است. همین امر باعث افزایش مصرف برق میشود. این وابستگی بین دما و مصرف بهحدی است که همین چند روز پیش یک کاهش دمای نسبی، باعث شد تا 600 مگاوات کاهش مصرف برق داشته باشیم و از خط هشدار دورتر بشویم. همچنین این افزایش نسبی دمای هوا در حالی صورت گرفته که به گفته معاون وزیر نیرو در امور برق و انرژی، به واسطه کمبود بارندگیها و کاهش آب در پشت سدها، امسال پنج هزار مگاوات توان تولید برق را از دست دادهایم. البته، تغییر ساعات کاری ادارات در بعضی استانها و نیز قطع سیستمهای سرمایشی در ساعتهای غیرضروری، باعث شده ۲هزار مگاوات کاهش مصرف داشته باشیم.
یک واقعیت: توزیع ما تلفات دارد
از دیگر مشکلات موجود که باعث میشود تا با کمبود آب و برق روبهرو شویم، ساختار نامناسب توزیع برق و آب ماست. وزیر نیرو رسماً اعلام کرده که بخشی از خاموشیها، به دلیل مشکلات فنی مانند فرسودگی تجهیزات اتفاق میافتد. به گفته قائممقام وزیر نیرو: «متاسفانه ما در حال حاضر جزو بدترین مصرفکنندگان آب و انرژی در جهان به شمار میرویم و این امر را هم میتوان در دورریز ۳۰ درصدی محصولات کشاورزی و هدررفت آب در این بخش تا شدت مصرف انرژی تا سه برابر متوسط جهانی مشاهده کرد.» تلفات برق در سیستم توزیع کشور، طبق اعلام رسمی 15درصد اعلام شده که در حال حاضر به کمتر از 11درصد رسیده است. البته آمارهای غیررسمی از تلفات 18درصدی هم روایت میکند. اصلاح سیستم کشاورزی و آبرسانی و توزیع برق و نوسازی آن را از راه حلهای رفع این مشکل دانستهاند.