در مطلب حاضر نویسنده با نقل و شرح احادیثی حکیمانه از امام جواد (ع)، گوشهای از سبک زندگی آن حضرت را برای الگوبرداری شیعیان تبیین کرده است.
خداوند در آیات قرآن بیان میکند که پیامبران و اولیای الهی حکیم بوده و مامورند تا حکمتهای الهی را به مردم برسانند و آنان را تعلیم دهند تا در زندگی، رفتاری را در پیش گیرند که آنان را به سعادت برساند. (بقره، آیات ۱۲۹ و ۱۵۱؛ آل عمران، آیه ۱۶۴؛ جمعه، آیه (۲) سخنان حکمیانه به سخنانی گفته میشود که علم و عمل انسان را کامل کرده و آداب و رفتارهای هنجاری و پسندیده را میآموزد و منکرات و زشتیها را برای مردم روشن میکند.
بسیاری از سخنان پیشوایان دین سخنان حکمیانهای است که راه و رسم زندگی را به آدمی میآموزد. این سخنان به انسان میآموزد چگونه با خود و خدا و خلق تعامل داشته باشد. از جمله این حکمتها میتوان به این سخن امام جواد (ع) اشاره کرد که فرمود: اَلدّینُ عِزٌّ وَالْعِلمُ کَنزٌ وَالصَّمْتُ نُورٌ وَغایَةُ الزُّهدِ ألوَرَعُ وَلاهَدْمَ لِلدّینِ مِثْلُ الْبِدَعَ وَلااَفسَدَ لِلرَّجُلِ مِنَ الطـَّمَعِ وَبِالرّاعى تَصْلِحُ الرَّعِیـَّهًْ وَبِالدُّعاءِ تُصْرَفُ الْبَلِیَّهًْ؛ دین سرفرازى است و دانش، گنج است و سکوت نورى است و نهایت زهد پاکدامنى است و هیچ چیز مثل بدعت دین را از بین نمى برد و هیچ چیز مثل طمع مرد را تباه نمى کند و به واسطه رؤساء مردم هم اصلاح مى شوند و بلا به وسیله دعا بر طرف مى گردد. (الفصول المهمة ۲۷۴/۲۷۵؛ مسند امام جواد، ص. ۲۴۶)
بر اساس این سخن حکمیانه عزت انسان در دین و دینداری است و انسان اگر عزتی را میخواهد باید به دین و شریعت اسلام تکیه کند و اگر بخواهد ثروتی را برای خود بیندوزد علم و دانش بیاموزد و اگر میخواهد دلش به نور حقیقت روشن شود، خاموشی را در پیش گیرد و جهت فکر و روح خویش را در مسیر کمالات قرار داده و از هیاهوی درون و بیرون، خودش را برهاند. اینها جنبههای اثباتی است و، اما در جنبه نفی نیز میبایست دل را از تعلقات به دنیا رها ساخته و از هر گونه بدعت آفرینی پرهیز کند و چیزی که جزو دین نیست به عنوان دین نگوید و انجام ندهد و از نظر اخلاقی نیز گرفتار طمع و حرص نشود.
امام جواد همچنین در جایی دیگر در بیان برخی دیگر از حکمتهای الهی سفارشهایی دارد که بسیار راهگشا است. مردى از امام جواد (ع) درخواست سفارش و موعظهای کرد، حضرت فرمود:تَوَسَّدِ الصَّـبْرَ وَاعْتـَنِقِ الْفـَقْرَ وَارْفَضِ الشَّهَواتِ وَخالِفِ الهَوى وَاعْلَمْ أنَّکَ لَنْ تَخْلُو مِنْ عَیْنِ اللّهِ فـَانْظُرْ کَیْفَ تـَکُونَ؛ صبر را بالش خودساز، فقر را در آغوش بگیر، لذتهـا را رهـا کن، بـا هـوس مخـالفت کـن و بدان که هرگز از دید خداوند بیرون نیستى، پس آنـگاه ببین در چـه حـالتى هسـتى. (تحف العقول، ص. ۷۲۶)
آن حضرت همچنین میفرماید: ثَـلاثٌ یَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ تَعالى: کِثْـرَةُ الاْءسْتِغفـارِ وَلِینُ الْجانِبِ وَکَثْرةُ الصَّدَقَةِ. وَثَـلاثٌ مَنْ کُنَّ فیهِ لَمْ یَنْـدَمْ: تَرْکُ الْعَجَلهًْ وَالمْشَوَرَهًْ وَالتَّوَکُّلِ عَلىَ اللّهِ عِنْدَ الْعَزْمِ؛ سه چیز است که اگر در کسى باشد سبب خوشنودى خداست: ۱. زیاد استغفار کردن؛ ۲. تواضع و نرمخویی؛ ۳. زیاد صدقه دادن؛ و سه چیز است که هرکس دارا باشد پشیمان نمىشود: ۱ پرهیز از عجله؛ ۲. مشورت در کارها؛ ۳. توکل بر خدا وقتى تصمیم به انجام کارى گرفت. (الفصول المهمه ۲۷۴/۲۷۵)
امام جواد (ع) توصـیه هاى بسیار دیگری نیز دارد. از جمله ایشان فرموده است: لاتُـعاجِلُوا الْأمْرَ قَبْلَ بُـلُوغِهِ فَتَـنْدَمُوا وَلایَطُولَنَّ عَلَیْکُمُ الْأمَدُ فَتَقْسُو قُلُوبُکمْ وَارْحَـمُوا ضُـعَفـاءَکُـمْ وَاطْلُبُوا مِنَ اللّهِ الرَّحْمَهًْ بِالرَّحْمَهًْ فیهمْ؛ در هیچ کارى قبل از آنکه وقتش برسد عجله نکنید که پشیمان خواهید شد و زمان انجام آن طولانى نشود که سنگدل خواهید شد و به ضعیفان رحم کنید، و با این کار رحمت خدا را به دست آورید؛ یعنى اگر به افراد ناتوان رحم کردید، خـداوند به شـما رحـم خواهـد کرد. (الفصول المهمة ۲۷۴/۲۷۵)
همچنین آن حضرت (ع) اطمیـنان بدون آزمایش نسبت بهاشخاص را نادرست دانسته و میفرماید: مَـنْ انْـقادَ اِلى الطُّـمَأْنینَهًْ قَبْلَ الْخُـبْرَه ًْ فَقَدْ عَرَّضَ نَفْسَهُ لِلْهَلَکَهًْ وَالْعاقِبَهًْ الْمُتِعْبَهًْ؛ هر کس قبل از آزمایش نسبت به چیزى اطمینان پیدا کند (بدون آگاهى اعتماد کند) خودش را در معرض نابودى و عاقبتى دردناک قرار داده است. (بحارالانوار، ج. ۷۱، ص. ۳۴۰) بسیاری از مردم بدون اینکه آزمایشی کنند به افراد اطمینان میکنند که کارهایی را به آنان میسپارند یا وام و قرضی میدهند که دیگر نمیتوانند باز پس گیرند و پشیمان میشوند که سودی ندارد. خداوند میفرماید اگر میخواهی کاری را به کسی بسپاری نخست او را بیازما و ببین چگونه است و بعد مسئولیتی را به او بسپار. (نساء، آیه ۶)
همدلی در حکم همراهی
براساس آموزههای قرآنی همدلی انسانها نسبت به کاری به معنای همراهی و مشارکت در آن کار است؛ حال اگر آن کار خیر باشد ثواب خیر برای همه آنها نوشته میشود و اگر کار شر باشد آثار شر آن کار برای آنها نیز خواهد بود. بطور مثال در جریان کشتن شتر صالح با آنکه تنها یک نفرشتررا پی کرد وکشت، ولی همه قوم به سبب همدلی و راضی بودن به این کارمجازات و عقوبت شدند. (شمس، آیات ۱۰ تا آخر) حتی از آیات قرآن به دست میآید که گاه سکوت میتواند نوعی همدلی حساب شود چنانکه برخی از اصحاب سبت به سبب سکوت به عنوان همدل شناخته شده و گرفتار همان عذابی شدند که ماهیگیران بدان مبتلا شدند. (اعراف، آیات ۱۶۵ تا ۱۶۷)
امام محمد تقى (ع) در این باره هشدار میدهد و میفرماید: مَنْ شَهِدَ أمْرا فَکَرِهَهُ کانَ کَمَنْ غابَ عَنْهُ ومَنْ غابَ عَنْ اَمرٍ فَرَضِیَهُ کانَ کَمَنْ شَهِدَهُ؛ هرکس در کارى شرکت داشته باشد، ولى از آن کار ناراضى باشد مثل کسى است که در آن کار دست ندارد، و آن که غایب باشد و راضى، مانند کسى است که در آن کار شریک است. (تحف العقول، ص. ۷۲۶)
آن حضرت براساس این قاعده درباره شـرکت در زشـتىها فرموده است: مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبیحا کانَ شَریـکا فـیهِ؛ هر کس کار زشتى را نیکو بداند، او هـم در آن کار شریـک است. (الفصول المهمه ۲۷۴/۲۷۵)
همچنین شخص اگر امانتدار باشد، ولی این امانتداری برای اهل خیانت باشد خود شخص نیز خائن خواهد بود و باید گفت که چنین شخصی در عمل خائن است هر چند که به ظاهر امین است؛ زیرا همدلی با اهل خیانت داشته و امین آنان به شمار میرود. امام جواد فرمود: کَفى بِالْمـَرْءِ خِیانَهًْ أنَ یَکُونَ أمینا لِلْخَوَنَهًْ؛ در خائن بودن شخص همین بس کـه امین خیـانتـکاران بـاشـد، کسى که امین خیانتکاران باشد، خود خائن است. (بحارالانوار، ج. ۷۵، ص. ۳۸۰)
مومن باید همدل با اهل بیت (ع) باشد و اطاعت آنان را با همدلی نشان دهد تا خداوند او را در زمره همراهان حساب کند. این همدلی با مودت که در آیات قرآن بیان شده موجب میشود تا انسان در دنیا و آخرت همراه آنان شود. امام جواد (ع) به یکى از دوستان خود نوشت: اَمّا هذِهِ الدُّنیا فَإنّا فیها مُغْتَرِقُونَ وَلکِنْ مَنْ کانَ هَواهُ هَوى صاحِبِهِ ودانَ بِدینِهِ فَهُوَ مَعَهُ حَیْثُ کانَ، وَالاْخِرَهًْ هِىَ دارُالقَرارِ؛ ما همه در این دنیا با هم آشناییم و با هم زندگى مى کنیم ولى هرکس با دوستش همفکر باشد و از مکتب و مرام او پیروى کند، هرجا برود با اوست و خانه همیشگى، آخرت است؛ یعنى اگر با ما همفکر باشى و از ما پیروى کنى همیشه با مایى حتى در آخرت. (تحف العقول، ص. ۷۲۶)
انسان مومن همان طوری که نباید با دیگران در کارهای زشت همدلی داشته باشد؛ همچنین باید دوستان خوب انتخاب کند و از دوسـتان نـاباب پرهیز کند تا گرفتار آثار زشت بدکاری آنان نشود. امام جواد (ع) در این باره هشدار داده و فرموده است: إیّـاکَ وَ مُصـاحَبَهًْ الشَّـریرِ فَاِنَّهُ کَالسَّیْفِ یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ ویَقْبَحُ اَثَرُهُ؛ از رفـاقت با تبـهکارو شرور بپـرهـیز که مانند شمشیر، ظاهرى خوب واثرى زشت دارد. (بحار، ج. ۱۷، ص. ۲۱۴)
پس دوست خوب و دوست بد آثار خوب و بدی را در زندگی انسان بجا میگذارد که سعادت و شقاوت ابدی یکی از آنهاست. البته دوست شناسی و دشمن شناسی کار خیلی سختی است؛ زیرا به سادگی نمیتوان دوست و دشمن را از هم بازشناخت مگر به آزمایش و گذر روزگار. برخی از افراد، به ظاهر دوست و در عمل دشمن ما هستند؛ زیرا حقیقت تلخ را نمیگویند و دروغ شیرین را میگویند و این گونه با فریب کاری ما را گرفتار شقاوت و بدبختی در دنیا و آخرت میکنند. امام جواد (ع) فرموده است: قَد عاداکَ مَنْ سَتَرَ عَنْکَ الرُّشْدَ اتّبـاعا لِما تـَهْـواهُ؛ کسى که به دلخواه تو راههاى رشد و ترقّى را از تو پنهان مى کند، با تو دشمنى کرده است؛ یعـنى اگر با تـو دوسـت باشـد راههاى خیر و صلاح را به تو نشان خواهد داد. (بحار الانوار، ج. ۷۸، ص. ۳۶۴)
عـزّت نفـس و نومیدی از غیرخدا
انسان باید عزت نفس داشته باشد و نفس خویش را عزیز و گرامی دارد. اگر کسی خودش را ذلیل در برابر غیرخدا کند و برای هر کاری دست نیاز به سوی غیرخدا دراز کند خودش را خوار و ذلیل کرده و عزت خویش را نابود ساخته است. در آموزههای اسلامی بر قناعت تاکید شده تا انسان عزت نفس خویش را حفظ کند و نیازها او را خوار و ذلیل نسازد.
امام جواد (ع) میفرماید: عِـزُّ الْمُؤمِـنِ، غِـناهُ عَنِ النّاسِ؛ عزّت مؤمن در بى نیازى اواز مردم است؛ یعنى خود را نیازمنـد خـدا بداند. (بحارالانوار، ج. ۷۵، ص. ۱۰۹)
پس انسان مومن باید در زندگی اهل قناعت باشد و عزت نفس خویش را به باد ندهد. امیـدوارى به دیگران بدترین خواری و خفت را به دنبال دارد؛ بویژه آنکه انسان دست طلب و نیاز به سوی انسانهای بدکار دراز کند و امید به آنان ببندد. امام جواد (ع) در این باره نیز فرموده است: مـَنْ أمِـلَ فـاجِـرا کانَ اَدْنى عُقُوبَتِهِ الْحِرْمانُ؛ هر کس به انسان بدکارى امید داشته باشد، کمـترین عقـوبت او محرومیت و نرسیدن به آرزوى خود است. (الفصول المهمة ۲۷۴/۲۷۵؛ مسند امام جواد، ص. ۲۴۸)
پرهیز از جهل و جهالت و جاهل
انسان باید همواره بر مدار عقل و علم عمل کند. پس باید خردورزی کند و براساس علم و دانش عمل کند. انسان اگر کاری را بیعقل و بیعلم انجام دهد آن کار را تباه میکند. برای همین در آیات قرآن بر ضـرورت خردورزی و تعقل از یک سو و تخصص در کار از نظر علمی از سوی دیگر تاکید شده است.
امام جواد (ع) نیز میفرماید: مَنْ عَمِلَ عَلى غَیْرِ عِلْمٍ ما یُفْسِدُ اَکْثَرَ مِمّا یُصْلِحْ؛ هـر کس بـدون آگاهى کـار کـند، بیش از آنکه درست کند، خراب مى کند. (بحارالانوار، ج. ۷۸، ص. ۳۴۶)
اصولا جاهل چه عقلی و چه علمی هر کار و سخنی میگوید و میکند موجب تباهی میشود. از همین رو امام محمد تقى (ع) فرموده است: لَوْ سَکَتَ الْجاهِلُ مَا اخْتَلَفَ النّاسُ؛ اگر نادان سخن نگوید، مردم دچاراختلاف نمى شوند؛ چرا که سخنان ناآگاهانه سبب بسیارى از اختلافات است. (الفصول المهمة ۲۷۴/۲۷۵)
اگر خداوند در آیه ۶ سوره حجرات فرمان میدهد که برای جلوگیری از اختلاف و درگیری باید تحقیق کنید و به سخنان افراد فاسق اعتماد نکنید؛ باید مواظب بود تا براساس سخن جاهل بیخرد و نادان عمل نشود.
از آیه فوق به دست میآید که انسان باید روشنگری کند و سپس براساس تحقیق عمل نماید. این بدان معنا است که احتیاط و تحفظ قبل از عمل کار بسیار خوبی است، ولی باید به این نکته هم توجه داشت که تحفظ و احتیاط میبایست با توجه به میزان اهمیت مسئله و ترس باشد یعنی تناسب حکم و موضوع مراعات شود. امام جواد (ع) فرمود: اَلتَّحَـفُّـظُ عَلى قَدْرِ الْخَـوْفِ؛ احتیاط و تحفظ به مقـدار ترس، لازم است؛ یعنى به مقدارى که خطر وجود دارد احتیاط باید کرد و نه بیشتر و زیاده روى درست نیست. (بحارالانوار، ج. ۷۸، ص. ۳۶۵)
زینـتهاى سـیزدهگانه مومن
انسان مومن اگر بخواهد سبک زندگی اسلامی را داشته باشد باید اموری را به عنوان خصلت و صفت خویش در آورد و آن گونه شود که امام جواد فرموده است. آن حضرت میفرمابد: ألعِفافُ زینَهًْ الْفَقْرِ وَالشُّکْرُ زینَهًْ الْغِنى وَالصَّبْرُ زینَهًْ البَلاءِ وَالتَّواضُعُ زینَهًْ الْحَسَبِ وَالفَصاحَةُ زینَهًْ الْکَلامِ وَالْحِفظُ زینَهًْ الرِّوایَةِ وَخَفْضُ الْجِناحِ زینَهًْ الْعِلْمِ وَحُسْنُ الْأدَبِ زینَهًْ العَقْلِ وَبَسْطُ الْوَجْهِ زینَهًْ الکَرَمِ وَتَرکُ الْمَنِّ زینَهًْ الْمَعْرُوفِ وَالخُشُوعِ زینهًْ الصَلّوةِ وَالتَّنَفُّلُ زینَهًْ القَناعَةِ وَتَرْکُ ما یُعنى زینَهًْ الْوَرَعِ؛ * زینت فقر پاکدامنى است * زینت غنى (بى نیازى) شکر است * زینت بلا و سختى صبر است * زینت سخن فصاحت است * زینت روایت، حفظ (از برداشتن) است * زینت علم تواضع است * زینت عقل، ادب است * زینت بزرگوار خوشرویى است * زینت نیکوکارى منّت نگذاشتن است * زینت نماز خشوع (توجه قلبى) است. * زینت قناعت انفاق بیش از وظیفه است * زینت ورع ترک خواسته هاست. (الفصول المهمه ۲۷۴/۲۷۵)
هر یک از این خصوصیات فواید و آثار بسیاری در زندگی انسان دارد که نمیتوان از آنها به سادگی چشم پوشید. چنین خصوصیاتی سبک زندگی انسان را متحول میکند. از این رو در اینجا و روایات دیگر مورد تاکید قرار گرفته است.
اهتمام به مــرگ و آخرت
مومن باید همواره مرگ و آخرت و معاد را در نظر بگیرد؛ زیرا عامل بازدارنده مهم در زندگی همین معاد و باور به آن است، چنانکه عدم باور به آن یا تشکیک در آن موجب فسق و فجور میشود (قیامت، آیات ۱ تا ۵).
البته باید دانست که مرگ چیزی عجیب و غریب نیست چنانکه از حضرت جواد (ع) سؤال شد: مَا المَوْتُ؟ قالَ: هُوَ النَّوْمُ الَّذى یَأْتیکُمْ کُلَّ لَیْلَهًْ اِلاّ اَنَّهُ طَویلٌ مُدَّتُهُ لایُنتَبَهُ مِنْهُ اِلاّ یَوْمَ الْقِیامَهًِْ؛ مرگ چیست؟ در پاسخ فرمود: مرگ همان خواب است که هرشب سراغ شما مى آید جز آنکه مـدت خـواب مـرگ طـولانى اسـت وآدمى از آن خواب بیدار نمى شود، جز روز قیامت. (بحارالانوار، ج. ۳، ص. ۱۳۴)
برای اینکه همواره فکر مرگ باشیم باید به زیارت قبور برویم تا هم عبرت بگیریم و هم از آثار آن برخوردار شویم. امام جواد (ع) فرموده است: مَنْ زارَ قَبْرَ اَخیهِ الْمُؤْمِنَ فَجَلَسَ عَنْ قَبْرِهِ وَاسْتَـقْبَلَ الْقِبْلَهًْ وَوَضَـعَ یَـدَهُ عَلىَ الْقَـبْرِ وَقَرَأَ «اِنّا اَنْزَلْناهُ فى لَیْلَهًْ الْقَدرِ» سَبْعَ مَرّاتٍ أَمِنَ مِنَ الْفـَزَعِ الْأکْبَرِ؛ هر کس به زیارت قبر برادر مؤمن خود برود و کـنـار قـبر رو بـه قـبـله بنشیـند و دسـت خـود را بـر قـبر بـگذارد و سوره «قدر» را هفت مرتبه بخواند، از عـذاب بزرگ در امـان خواهد بود. (مسند امام جواد، ص. ۲۱۵)