حجتالاسلام مرتضی ادیب یزدی بر لزوم تبیین و بازخوانی آموزههای حج در میان مردم تأکید کرد و گفت: «از آنجایی که حج عملی واجب الهی است به هیچ عنوان نباید آن را دستاویز امور سیاسی و شایعات کرد تا مبادا حج را مخدوش کرده و یا استوانههای حج را سست کنند. اینکه شایعه میشود وجه حج را صرف کمک به فقرا کنید، مطلبی است که قصد محروم کردن مردم از فضیلتهای بزرگ را دارد.»
* خداوند متعال در قرآن کریم بر لزوم انجام اعمال حج تأکید فرموده است. اما آیا در قرآن کریم مشخص شده که هر انسانی چند بار باید در حج تمتع حضور داشته باشد؟
به گزارش تسنیم خداوند متعال در قرآن کریم مسلمین و مؤمنین را به اعمال عبادی مأمور کرده و دستورات صریحی در جهت اقامه فرایض از ناحیه حضرت حق صادر شده است. یکی از دستورات بسیار مهم که جنبه اساسی و محوری در زمینه اعتقادات اسلامی دارد، اعمال حج و دستور به اقامه این واجب الهی است. از جمله در آیه 97 سوره مبارکه آلعمران میفرماید: « وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَ مَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ؛ و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه (او) کنند، آنها که توانایی رفتن به سوی آن دارند. و هر کس کفر ورزد (و حج را ترک کند، به خود زیان رسانده)، خداوند از همه جهانیان، بینیاز است.» حرف لام در «لله» حرف تعلق است به این معنا که خدا را حقی بر گردن مردم است که به جا آوردن اعمال حج است. کلمه «حِج» نیز دلالت بر مرّه دارد به این مفهوم که تنها یکبار اعمال حق تمتع بر هر انسان مستطیعی در طول عمرش کفایت میکند.
* دلیل این امر چیست؟ چرا حج تمتع تنها یکبار بر افراد مستطیع واجب است؟
از آنجایی که اعمال حج، اعمال سنگینی است و مجموعهای از تمام اعمال عبادی اسلامی است، پروردگار عالمیان مسلمین را مورد تفقد و ترحم قرار داده و تنها یکبار از هر انسان مستطیعی این عمل عبادی را خواسته است.
* در کنار این که حج نمادی از تمام اعمال عبادی است، مواقف قیامت را نیز میتوان در حج درک کرد.
درست است. از رمی جمرات، قربانی کردن، احرام، اقامه نمازهای واجب و طواف همگی نمادی از اعمال عبادی است که در حج به صورت جمعی انجام میشود. به طور کلی انسان معنای مسلمان واقعی را در مراسم و مشاهد مبارکه حج درک کرده و میفهمد. اگر کسی این نکات را درک کند، تمام مواقف قیامت را نیز میتواند درک کند. چراکه حج با طراحی که حضرت حقتعالی تعیین فرموده، اعمالی است که دنیا و آخرت در آن مجتمع شده است.
* به واجب بودن حج اشاره کردید. این نکته نشان میدهد که حج در شمار اعمالی مانند نماز و روزه قرار میگیرد.
همین طور است. در روایتی نقل شده که «لا یَزَالُ الدِّیْنُ قَائِمَاً مَا قَامَتِ الْكَعْبَةُ» درواقع دین خدا هرگز زایل نخواهد شد مادامی که کعبه برقرار باشد. یعنی برقرار بودن کعبه دلالت بر برقرار بودن دین خدا میکند. پس باید کعبه همچنان برقرار و آباد بوده و به طور مداوم مورد توجه مسلمانان باشد.
* آبادی کعبه به چه معناست؟ مسلمانان برای برقراری کعبه چه باید کنند؟
آبادی کعبه به طواف است. به همین دلیل است که فقها و علمای اسلامی فتوا دادهاند که مبادا حج ترک یا خلوت شود. اگر حج خلوت شود، بر حکومتهای اسلامی واجب است خود، اقدام به تشویق و ترغیب مردم برای حضور در حج کنند. حتی اگر مردم هزینه به جا آوردن اعمال حج را نداشتند، حکومت اسلامی هزینه حج را برای مردم فراهم کند. به این ترتیب باید مراسم حج با حضور گسترده مردم برگزار شود و حتی عدهای فقها اعلام کردهاند که اگر تعداد مسلمانان در اعمال حج از ششصد هزار نفر کمتر بود، بر حکومتهای اسلامی واجب است مردم را به حج بفرستند. به این دلیل که کنگره عظیم حج، دلالت بر اجتماع، بصیرت و وحدت مسلمین حول محور کعبه دارد. در عین حال عظمتی از اسلام در مقابل دشمنان ایجاد میکند که موجب خوف دشمنانی میشود تا در پی زایل کردن اسلام و مسلمین نباشند و قصد جنگ با این اجتماع عظیم را نکنند.
* عبارت دیگر در آیه شریفه، به استطاعت اشاره دارد. مفهوم استطاعت داشتن برای ادای اعمال حج چیست؟
طبق آیه شریفه، فرد باید مستطیع باشد، در عین حال مسیر انجام حج برای او باز بوده و دور از ضرر باشد. یعنی از هر گونه ضرر و اضراری که امکان دارد به کاروان مسلمانان وارد شود، امنیت داشته باشد. وقتی امنیت حاصل شد . راه باز بود، بر مسلمانان واجب است که این عمل عبادی را انجام دهند.
بدیهی استطاعت باید از لحاظ عقلی، اقتصادی و جسمانی فراهم باشد. به این معنا که انسان هم از لحاظ مالی و اقتصادی توانایی پرداخت هزینه حج را داشته باشد و بتواند در مدتی که در حج حضور دارد خود و خانوادهاش را از لحاظ مالی تأمین کند، هم از نظر جسمانی بتواند اعمال حج را به جا بیاورد و عقل و شعور لازم برای درک مواقف را داشته باشد. قواعد و مقرراتی برای حج تعیین شده و به خصوص تأکید شده که وقتی فرد به حج مشرف میشود، خانواده و افراد تحت سرپرستی او به زحمت نیفتند و امکان تأمین هزینه و مایحتاج زندگی خود را داشته باشند. اگر کسی با حضور در حج دچار مشکل اقتصادی شود و یا افراد تحت کفالت او با مشکلی از این جهت مواجه شوند، مستطیع نخواهد بود.
* اگر کسی تمام شرایط گفته شده برای حج را داشته باشد، آیا میتواند حج خود را به تعویق بیندازد یا آن را لغو کند؟
از آنجایی که حج بر افراد مستطیع واجب است، به هیچ عنوان قابل لغو کردن نیست. چراکه جزء احکام اولیه و مهم اسلام است. حدود دو سال بعد از ماجرای شهادت حجاج ایرانی در مکه مکرمه در سال 66، این مسیر بسته شد و امام خمینی رحمهالله علیه در سال 68 در حالی که از دنیا میرفتند، توصیههای فراوانی به مردم داشتند و از جمله یکی از توصیههای مهم ایشان به مسئولان و علما آن بود که حتماً راه حج را باز کنید.
به این ترتیب تنها دلیل برای بستن راه حج آن است که جان افراد به خطر بیفتد. مثلاً معاندین در راه کمین کرده و کاروان حجاج حمله کنند یا قصد جان آنها را داشته باشند. در این صورت اگر امنیت در سفر محقق نشود، افراد میتوانند حج خود را به تعویق بیندازند.
همه اینها نشان میدهد اهمیت حج بهقدری است که تا حد امکان نباید ترک شود. حتی در قرآن کریم سورهای به نام حج داریم و خداوند متعال احکام حج را با ظرافت خاصی بیان فرموده است. به این ترتیب است که روایت شده اگر کسی امکان و شرایط رفتن به حج را داشته باشد و از این عمل خودداری کند و از دنیا برود، در قیامت یهودی یا مسیحی برانگیخته خواهد شد. هرچند که اعمال حج سخت است، اما حکم خداوند است و باید برای اقامه دین خدا سختی کشید.
* این در حالی است که عدهای سعی میکنند حج را کماهمیت نشان دهند. به عنوان مثال شایعات سابقهداری در آستانه ایام حج منتشر میکنند و با تعبیر که وجه حج را برای کمک به فقیران هزینه کنید، سعی در انحراف کردن افکار عمومی و کماهمیت جلوه دادن این عمل واجب دارند.
همین طور است. از آنجایی که حج عملی واجب الهی است به هیچ عنوان نباید آن را دستاویز امور سیاسی و شایعات کرد تا مبادا حج را مخدوش کرده و یا استوانههای حج را سست کنند. اینکه شایعه میشود وجه حج را صرف کمک به فقرا کنید، مطلبی است که قصد محروم کردن مردم از فضیلتهای بزرگ را دارد. چه اشکال دارد که انسان هم حج برود و هم به فقرا کمک کند؟ اینکه ما به خاطر امر مستحبی، امر واجبی را ترک کرده و کنار بگذاریم، مشروع و معقول نیست. چون حج واجب است و کمک به فقرا در بسیاری از مواقع مستحب است. ضمن اینکه اگر حج باشد، گرهگشایی از مشکلات و رسیدگی به امور مسلمانان هم خواهد بود. چراکه حج جنبه محوری و مادری دارد.
ترک کردن حج به بهانه کمک به فقیران مانند این است که مردم، خیرین و حکومتهای اسلامی را از ساختن مسجد منصرف کرده و پیشنهاد بدهیم به جای مسجد، فقط مدرسه بسازند. این هم کار غلط و نامربوطی است. چون از داخل مسجد کارهایی در سطح مدرسه، دانشگاه، درمانگاه، کلاسهای اخلاقی، آموزشهای سیاسی اسلامی و اصول اقتصاد دینی انجام میشود. همان طور که مسجد منشأ برکات بیشماری است، به جا آوردن اعمال حج و حضور در این اجتماع عظیم مسلمانان، مبدأ برکات بسیاری است. بنابراین باید مراقب باشیم که اصل را فدای فرع نکنیم.
چنانکه حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام فرمودهاند: «علیکم بالاصول لا بالحواشی» باید به سراغ ستونهای اصلی دین رفت تا به برکت اصول دین، فروع نیز مورد توجه قرار بگیرد.
* هرچند که این نوع شایعات در طول تاریخ بارها تکرار شده، اما آیا میتوان نتیجه گرفت که این شایعات و ایجاد شبهات از سوی دشمنان ساخته و پرداخته میشود تا مراسم حج را خلوت کنند.
بله. ما در طول تاریخ این شایعات و شبهات را داشتهایم. با وجود اینکه عدهای به جهت فضای مجازی تصور میکنند این حرفها جدید است، اما سابقه طولانیمدتی دارد. از زمانی که احکام حج در میان مردم جریان پیدا کرد، این حرف مغرضانه از سوی افراد جاهل و دشمنان عنوان شد که به فقیران رسیدگی کنید، چه کاری به حج دارید.
* بنابراین حج را باید در کنار کمک به فقرا بر پا کرد.
درست است. باید به افراد گفته شود که حج بروید و به فقیران هم کمک کنید، درواقع بدانید که در اموال و داراییهای شما حق معلوم و مشخصی برای نیازمندان وجود دارد که باید به آنها بپردازید. نه آنکه حج نروید و فقط به فقرا توجه کنید. مانند این که کسی بگوید، نماز نخوان و فقط به نیازمند رسیدگی کن. اگر کسی عمداً یک رکعت نماز خود را ترک کند، در روز قیامت از صورت به آتش جهنم خواهد افتاد و عذاب خواهد شد. اما نماز واقعی آن است که حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام خواندند؛ در رکوع نماز انگشتر خود را به فقیر بخشیدند و آیات مهمی در این باره نازل شد. یعنی نمازت را بخوان و در حین آن به فقرا کمک کن. این که تنها نماز خوانده شود و یا انسان حج برود اما به فقیران اعتنایی نکند، نیز غلط است. انسانی که نماز بخواند و حج برود اما همسایه او در گرسنگی باشد، نماز و حج او فایده و در روز قیامت بهره و نوری برای او نخواهد داشت.
* یکی دیگر از شبهات درباره حج، این است که گفته میشود چون حج حقالله است، اگر حج را به جا نیاوری خدا تو را میبخشد. اما اگر حقالناسی بر عهدهات باشد حج قبول نخواهد شد. اصولاً اگر حقالناس بر عهده انسان باشد، حج او مقبول است؟
یکی از مسائل در حج، احراز مقدمات در حج است که اگر انجام نشود، حج مقبول نخواهد بود. یکی از این موارد مهم و اثرگذار در مقبول بودن حج، آن است که مبادا ذرهای از حقالناس در اموال انسان باقی بماند یا حق ضایعشدهای بر عهده او باشد. یکی از مقدمات، وضو گرفتن و غسل کردن است. اعاده حقالناس یکی از این موارد است.
اینکه گفته میشود خدا از حق خودش میگذرد، کاملاً غلط و انحراف از دین است. مثل اینکه نماز نخوانیم و بگوییم خدا از حق خودش میگذرد. این گونه نیست. هر دستوری که خدای متعال صادر فرموده به شدت به تبعات آن رسیدگی میکند. بخشش حقالله اصلاً درست نیست و حقیقت ندارد. انسان باید در افاده حقالله در اموری مانند نماز، روزه و حج حق الهی را به جا بیاورد.هم حقالله باید رعایت شود و هم حقالناس.
* با این توضیحات، اگر پرداخت حقالناس موجب انصراف از حج شود، باید آن را پرداخت؟
در میدان تعارض میان حقالله و حقالناس، بدیهی است که حقالناس اولویت دارد. انسان ابتدا باید حق مردن را در چه امور اقتصادی و چه در امور اخلاقی و آبرویی به جا بیاورد و مال خود را از هر خلل و عللی پاک کند و بعد به سراغ حقالله برود.
* میدانیم که حج، اجتماع عظیم مسلمانان است که برادران مسلمان اعم از شیعه و اهل سنت در مسجدالحرام دور هم جمع میشوند. با اتفاقاتی که در عید قربان برای حجاج افتاد و تعداد زیادی از حاجیان به شهادت رسیدند، عدهای تلاش دارند حضور شیعیان را در مراسم حج کم کنند. با توجه به ضرورت حضور شیعیان و از آنجایی که اکثریت ایرانیها شیعه هستند، چقدر باید در این مورد دقت شود؟
اینکه گفته میشود عدهای با شیعیان عناد دارند، در مواردی دیده شده است. اما اینکه عدهای از حاجیان به طور مظلومانه در منا به شهادت رسیدند، باید توجه داشت که تعداد شهدای ایران 470 نفر بود در حالی که تعداد کل شهدای این حادثه بیشتر از هشت هزار نفر بود. پس معلوم میشود دهها برابر از شیعیان، برادران اهل سنت ما از دنیا رفتند. اینکه تصور شود که دنبال شیعیان هستند که به نوعی آنها را از بین ببرند، شایعهای است که برای ایجاد خصومت میان برادران اهل سنت و شیعه شکلگرفته و حقیقت ندارد. عدهای قصد دارند شیعه و سنی را مقابل هم قرار داده و به اسلام ضربه بزنند. هم حضرت امام و هم مقام معظم رهبری و سایر مراجع تقلید بر برادری شیعه و سنی تأکید کردهاند. همان طور که با برادران اهل سنت ایرانی هیچ مشکلی نداریم و دوستانه و برادرانه با آنها برخورد میکنیم، باید با سایر برادران اهل سنت از کشورهای دیگر این گونه باشیم؛ به این معنا که اجازه ندهیم دشمن با ایجاد این گونه شبهات اتحاد ما را از بین ببرد و توان ضربه زدن به اسلام را پیدا کند.
دشمن میخواهد با ایجاد تفرقه میان مسلمانان، شیعه و سنی را مقابل یکدیگر قرار دهد و جریان خبیثه ای مثل داعش را راه بیندازد که این طور خونریزی و جلادی کند. همان طور که در جریان داعش مشاهده کردیم که شیعه و سنی را با هم سر میبرید و این گونه نبود که تنها شیعیان را از بین ببرد. بسیاری از اهل سنت توسط داعش به شهادت رسیدند، از جمله وقتی داعش شهر موصل را تصرف کرد 19 نفر از علمای اهل سنت را در یک شب به شهادت رساند. پس مشخص میشود که دشمن، دشمن عالم اسلام یعنی شیعه و سنی است و شایعاتی که گفته میشود شیعیان کمتر میروند یا تحت نظر هستند، در مدتی که به حج رفتهایم به جد مشاهده نکردهایم. البته برای من هم اتفاق افتاد که در ایام حج، یک روحانی اهل سنت پاکستانی خیلی زشت با من برخورد کرد و گریبانم را گرفت، اما این موارد استثنایی است.