عضوتشخیص مصلحت نظام میگوید که من زمانی که قاضی بودم، ساعت ۶ صبح میرفتم اوین و میدیدم آقای لاجوردی سطلِ لباسهای خودش را که شُسته، دستش گرفته تا ببرد پهن کند، خب زندانیان این رفتارها را از آقا اسدالله میدیدند یا وقتی زندانیان و بازجوها خوابیده بودند، پنهانی میرفت و استکانها یا ظرفها را میشست تا اینها از خواب بیدار نشوند.
به گزارش کیهان «حجتالاسلام علیاکبر ناطقنوری» لاجوردی را برای اولین بار به عنوان دادستان پرونده گروهک فرقان به شهید آیتالله بهشتی معرفی کرد. آشنایی او با شهید لاجوردی به سالهای پیش از انقلاب بازمیگردد و پس از انقلاب اسلامی به سبب فعالیتشان در دستگاه قضایی بیش از پیش میشود.
ناطق نوری در توضیح این آشنایی میگوید: «شناخت من از شهید لاجوردی مربوط به قبل از انقلاب و دوران مبارزه است که در کنار سایر دوستان مؤتلفه اسلامی با هم مبارزه میکردیم. یکی از ویژگیهای ایشان که در بین مبارزین معروف بود، این است که در زیر شکنجهها، آزار و اذیت ساواک بسیار مقاوم بود و بازجوها را واقعاً به ستوه میآورد.»
او در توصیف شناخت میدانی و مطالعاتی آن شهید اظهار میدارد: «با اینکه شهید لاجوردی یک بازاری و کاسب بود و به تعبیر خودش لچکفروش بود، اما هیچ وقت ادعایی نداشت، اما من مطلع بودم و میدانستم کسی اهل تحقیق و مطالعه است و از پیش از انقلاب در زندان با جریانهای انحرافی مثل تودهایها و مجاهدین خلق به بحث و مناظره میپرداخته، مرحوم لاجوردی است. ایشان از قدرت بیان و حضور ذهن خوبی برخوردار بود. شما این ویژگیها را اضافه کنید به عنصر شجاعت و صراحتی که شهید لاجوردی داشت و از او یک انسان اهل تحقیق، اهل مناظره و مصمم میساخت.»
عضو تشخیص مصلحت نظام لاجوردی را «کانون عاطفه» مینامد و سپس در تشریح آن میافزاید: «من زمانی که قاضی بودم، ساعت ۶ صبح میرفتم اوین و میدیدم آقای لاجوردی سطلِ لباسهای خودش را که شُسته، دستش گرفته تا ببرد پهن کند، خب زندانیان این رفتارها را از آقا اسدالله میدیدند یا وقتی زندانیان و بازجوها خوابیده بودند، پنهانی میرفت و استکانها یا ظرفها را میشست تا اینها از خواب بیدار نشوند. شما باید با آن کسانی که در آن زمان بازجو بودند مصاحبه کنید، روش لاجوردی در زندان را از آنها بپرسید، بعضی از اینها ارتشی بودند، کلاه سبزهایی که با شهید صیاد بودند و من آنها را آورده بودم، بعضی از آنها سپاهی و بعضی از آنها نیز عادی بودند. چند وقت پیش که من اینها را جمع کرده بودم تا خاطرهگویی کنند، خیلی نکات زیبایی از آن شبهایی که با آقااسدالله در زندان بودند، مطرح میکردند. رفتارهای آقای لاجوردی هم جاذبه و هم دافعه ایجاد میکرد. آقا اسدالله آدم صریح، رُک و بدون رودربایستی بود و بدون تعارف حرفش را میزد.»
ناطق نوری درباره اینکه چرا تلاش کردند تا از شهید لاجوردی چهرهای خشن ارائه دهند میگوید: «شهید لاجوردی به هیچ عنوان توصیهپذیر نبود، این رفتار دشمنزا است. مثلاً آقای منتظری رفتار خاصی داشت که با سلیقه آقای لاجوردی جور درنمیآمد. آقای لاجوردی معتقد بود اینها نمیتوانند بفهمند که منافقین یعنی چه و چه کسانی! زیرا سادهدل هستند. آقااسدالله قائل بود اینها ساده هستند و من نباید حرف آنها را گوش کنم. وقتی [آقای منتظری]چیزی میگفت: شهید لاجوردی نمیپذیرفت و این دشمنزا بود.»
او در بخشی از این گفتگو به تلاشهایی که علیه آن شهید صورت میگرفت اشاره میکند: «عدهای نزد امام (ره) میرفتند و علیه آقای لاجوردی مطالبی را مطرح میکردند و ایشان هم یک تذکری به لاجوردی میداد که دقت کنید فلان باشد و آنطور نباشد. اما در عین حال وقتی آقای لاجوردی برای ایشان توضیح میداد امام میپذیرفت، امام آدمینبود که با کسی تعارف داشته باشد، اگر لاجوردی را قبول نداشت او را عزل میکرد، امام (ره) آدم باهوشی بود. برخی مطالبی را علیه آقای لاجوردی به امام (ره) میگفتند که طبیعتا اگر به من هم میگفتند، به آقا اسدالله میگفتم چنین حرفهایی است، دقت کنید!»
ناطق نوری در پاسخ به این پرسش که «آیا در آن زمان چپها در مرکز اقدام علیه شهید لاجوردی بودند؟» گفته است: «تقریبا، البته نمیخواهم ریز شوم. به هر حال، عدهای مانند آقای منتظری سادهدل و سادهلوح بودند که میرفتند به آنها میگفتند آنها هم باورشان میشد، عدهای هم جناحی و خطی. این خطبازی تا امروز به مملکت آسیب رسانده است.»