در بخشهایی از متن پیامی که منتجبنیا منتشر کرده آمده است: از آنجایی که این روزها از سراسر کشور با اینجانب تماس میگیرند و درباره کنگره اعلامشده بهنام حزب اعتماد ملی برای تاریخ ۱۳۹۷/۷/۶ نظرخواهی میکنند، لازم دانستم که ابتدا مقدمهای را ذکر کنم و سپس تصمیم خودم را در این زمینه اعلام دارم. بدیهی است که هر عضوی از اعضای حزب نیز وظیفه خود را خود تشخیص میدهد و به آن عمل میکند. اینجانب براساس نگاه فلسفی و کلامی و مبنای اصولی و فقهی خویش در افعال اختیاری هرگونه جبر و اکراه را مردود و محکوم میدانم و رشد و کمال و امتیاز انسان را در انتخاب آزاد و عزتمند، و رشد و پیشرفت جامعه را در دموکراسی و نظام حزبی میبینم و اطاعت بیچون و چرا و کرنش در برابر غیرخدای متعال را تحت هر عنوان شرک و کفر و عین ذلت میدانم.
به گزارش ایسنا وی یادآور شد: براین اساس لازم میدانم که به استحضار ملت شریف ایران و دوستداران تحزب و یاران حزب اعتماد ملی برسانم که اواسط سال ۱۳۸۴ در جلسهای چند نفر از اعضای مجمع روحانیون مبارز از جمله حجتالاسلام والمسلمین آقای مهدی کروبی پس از بحثهای طولانی تصمیم بر کنارهگیری از مجمع روحانیون مبارز و تشکیل حزبی فراگیر گرفتیم و در پی آن در چند جلسه بر روی این ایده به توافق رسیدیم که این حزب با کلیه احزاب دیگر متمایز و بنیاد فکری آن براساس مبانی عقلانی و بینش دینی و سیاسی آن برگرفته از آموزههای اسلامی و اساس رفتاری آن منطبق بر موازین دموکراسی باشد و در عمل نیز تلاش شود که با شناسایی، جذب و پرورش نیروهای مستعد بالاخص جوانان و بانوان و استفاده از اندیشمندان و صاحبان طرح و نظر و ارائه برنامههای جامع، پیشرفته، علمی و کارآمد برای اداره هرچه بهتر کشور و نظام توسط بهترین افراد مجرب، متعهد و با ایمان، در قالب این حزب، طرحی نو در انداخته شود و تلاش کنیم که این حزب بر تارک تاریخ تحزب کشور بدرخشد و برای همه رهپویان راه ایمان، آزادی و فعالیت سیاسیِ جمعی و گروهی الگویی مفید و جامع باشد و در آن از هرگونه تکروی اجتناب شود. از اینرو در جلسهای در منزل آقای کروبی گفتم که برای رسیدن به این هدف عالی تنها یک مشکل وجود دارد و آن هم غیرحزبی و غیردموکراتیک بودن برخی حضار است! البته حضار محترم قول دادند که از این پس همه بهعنوان یک عضو مانند دیگر اعضا باشیم و کسی برای خود حق ویژه قائل نباشد! به هر حال، هیات موسس و شورای مرکزی انتخاب و اساسنامه و مرامنامه تصویب و پروانه فعالیت اخذ شد و اینجانب با شروع رسمی فعالیت حزب با اتکای به خدای متعال و با ایمان و اعتقاد راسخ و همچنین حمایت دوستان که با سلایق مختلف و انگیزههای گوناگون گرد آمده بودند، متعهد شدم تا در راستای توسعه کمی و کیفی حزب و نیل به آرمانهای بلند آن، همه موجودیت خود اعم از وجهه اجتماعی، آبرو، مال، عمر، انرژی و زندگی خویش را هزینه کنم. بحمدالله والمنة ظرف مدت ۱۳ سال چنین کردم و خدای را شاکرم که با همکاری دوستان در زمان حضور و حصر دبیرکل محترم، حزب را به اوج اقتدار، اعتبار و اثرگذاری در کشور رساندیم و چه افرادی که در سایه این درخت تنومند پربرکت، صاحبِ نام و نشان و وجهه اجتماعی و پست و مقام در دولت، مجلس، شوراها، شهرداری و… شدند، هرچند که برخی دوستان مرا بههمین دلیل سرزنش میکنند!
وی در این پیام ابراز عقیده کرد: اما متأسفانه از سال ۱۳۹۳ که نطفه قیمومت و پدرسالاری در جبهه اصلاحات منعقد شد و رفتهرفته دموکراسی، آزادی انتخاب و تحزب جای خود را به فرماندهی و فرمانبری و اطاعت کورکورانه و بدون چون و چرا از چند تنِ مخفیشده در زیر عبای برخی بزرگان و مدیریتکننده آنان و مصادرهکننده اصلاحات در کشور داد، اینجانب آن را آغاز بدعت و انحراف و مسلخ آزادی، دموکراسی و تحزب و قربانگاه همه ایدهها و آرمانهای ملی و اسلامی و باعث ذلت و بردگی و اسارت افراد و احزاب دانستم و برای رفع این خطر بزرگ و خانمانسوز هشدار دادم و از هیچ تلاشی فروگذار نکردم. و میرفت که آب رفته بهجوی باز گردد و امور تا حدی اصلاح شود که متاسفانه هستهای کوچک در درون حزب با هدایت، مدیریت و حمایت مدعیان ملکیت علیالاطلاق اصلاحات شکل گرفت و از درون مبارزه با اینجانب را آغاز کرد و حدود سه سال از انواع و اقسام شیوههای نامشروع و غیرقانونی و غیراخلاقی و انواع ابزارهای ممکن حتی ایراد انواع اتهامات و حرمتشکنیها مستقیماً و یا توسط عوامل خود در جلسات و شبکههای اجتماعی و برخی جریدهها استفاده کرد تا صدای حقطلبانه و آزادیخواهانه اینجانب و دوستانم را خاموش کند…! این سنگاندازیها و مقابله نامشروع منجر به استعفاهای مکرر دبیرکل و اینجانب شد و سرانجام این هسته مورد اشاره با به خدمت گرفتن برخی بستگان دبیرکل و حمایت حامیان خود در بیرون از حزب و حتی برخی نهادها شگردی متفاوت از گذشته و تاکتیکی جدید و فریبکارانه اتخاذ و فضا را تیره و تار کرد و کوشید که بههدف خود که استحاله، مصادره و پاکسازی حزب از صاحبان آرمانهای بلند و مُدَوَّن در هنگام تاسیس حزب بود برسد.
وی مدعی شد: پس از ناامید شدن از تحقق مقاصد مادی و غیردموکراتیک در کنگره مورخ ۱۳۹۷/۳/۴ و احساس عدم مقبولیت در بدنه تشکیلات، اصول اخلاقی، قوانین، مقررات، اساسنامه و آییننامهها را زیر پا گذاردند و با استفاده از ابزار وعد و وعید و تقسیم پست و سمتهای بهچنگ آمده در برخی ارگانها و راهاندازی شاخهها و کمیتههای موهوم و عزل کلیه مسئولان شاخهها و کمیتههای موجود و نصب عوامل خود که بعضا عضو عادی حزب هم نبودهاند و ارائه اطلاعات مجعول به کمیسیون ماده ۱۰ احزاب با همراهی تاسفبار وزارت کشور و تغییر اساسنامه حزب بدون طرح و تصویب در کنگره برای صورت قانونی دادن به این همه تخلف و قانونشکنی اعلام برگزاری کنگره برای انتخاب اعضای شورای مرکزی در تاریخ ۱۳۹۷/۷/۶ با مهرهچینی و مهندسی تمامعیار کردند وبه اتکای نامهای که بهطریقی به امضای دبیرکل محصور و مظلوم رساندند، آماده زدن مهر تایید بر این همه تخلفات خود شدهاند! این در حالی است که نماینده وزارت کشور رسما در حضور خبرنگاران رسانهها اعلام کرده بود که عزل و نصبهای بعد از کنگره خردادماه غیرقانونی است و مورد تایید وزارت کشور نیست.
منتجبنیا افزود: در چنین فضایی اینجانب بهرغم تأسف و تأثر شدید از آنچه که بر تحزب، دموکراسی، قانون و اخلاق رفته است خار در چشم و استخوان در گلو با عذرخواهی از همه اعضا و هواداران مخلص، پاکدامن و هدفمند حزب اعتماد ملی، اعلام میدارم که تصمیم قاطع و عزم جزم بر عدم شرکت در کنگره ۱۳۹۷/۷/۶ گرفتهام تا مبادا این شرکت موهم تایید و مشروعیتبخشی به این کنگره غیرقانونی در افکار عمومی باشد و این حداقل اختیاری است که انسان در تعیین سرنوشت خود دارد و بدیهی است که هر یک از اعضا خود تصمیم خواهند گرفت.
وی در پیام خود نوشت: در خاتمه به همه دوستان بالاخص اعضای حزب در سراسر کشور که مدتی است مصرا خواهان تاسیس تشکیلات و حزبی جدید هستند که نماینده جریان فکری، سیاسی، اسلامی و مردمیِ اصلاحطلب و عدالتجو و آزادیخواه باشد، بشارت میدهم که با استمداد از درگاه حضرت حق و با همت دوستان بهزودی چنین تشکیلاتی را تأسیس خواهیم کرد و حکم در باره جفاهای رویداده را به خدا و داوری در باره تخلفات و قانونشکنیها را بهملت فهیم و تاریخ واگذار میکنیم.