دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۳۱ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۹

استخدام چند صد نفر با پول سعودی علیه ایران درلندن

استخدام چند صد نفر با پول سعودی علیه ایران درلندن
«علی علیزاده» را خیلی‌ها به مواضع یک‌ سال گذشته‌اش می‌شناسند؛ مواضعی که از کارشناس شبکه‌هایی چون «من‌وتو»، «سی‌ان‌ان»، «بی‌بی‌سی» و... یک چهره مدافع منافع ایران به تصویر کشیده است.
کد خبر : ۴۳۱۸۲۱

«علی علیزاده» را خیلی‌ها به مواضع یک‌ سال گذشته‌اش می‌شناسند؛ مواضعی که از کارشناس شبکه‌هایی چون «من‌وتو»، «سی‌ان‌ان»، «بی‌بی‌سی» و... یک چهره مدافع منافع ایران به تصویر کشیده و حالا او را به‌واسطه گستره دامنه نفوذش در فضای رسانه‌ای، به یک چهره جنجالی تبدیل کرده است.

به گزارش فرهیختگان علیزاده در آخرین حضورش در «من‌وتو» حسابی سروصدا به‌پا کرد؛ آنجاکه پای موضوع شفافیت مالی این شبکه را به میان کشید و در روز‌های بعد آن را به یک کمپین تبدیل کرد. او البته «من‌وتو»، «BBC»، «صدای آمریکا»، «رادیو فردا»، «ایران‌وایر»، «ایران‌نشنال» و... را تنها بخشی از ارتش سایبری وسیعی می‌داند که روزانه علیه مردم ایران فعالیت می‌کنند و به تعبیر او یک حمله تروریستی رسانه‌ای را علیه جمهوری اسلامی ایران رقم زده‌اند.

درباره این حمله تروریستی رسانه‌ای و بازیگران آن، با او به گفت‌وگو نشستیم. متن این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

چه شد که فقط روی من‌وتو تمرکز کردید و کمپین شفافیت مالی را درباره آن شکل دادید؟ به‌نظرتان این دغدغه‌ای که از سوی شما مطرح شد درباره سایر رسانه‌های فارسی‌زبان موضوعیت ندارد؟

همان‌طور که در مصاحبه من‌وتو و در ویدئوی مکمل آن در روز بعد گفتم معتقدم که ایران تحت یک حمله همه‌جانبه تروریستی ترامپ و آمریکا، عربستان و اسرائیل قرار گرفته است و بخش عمده این حمله تروریستی، تروریسم رسانه‌ای است. پرسش من به‌هیچ‌وجه تنها درباره شبکه من‌و‌تو نیست. معتقدم بی‌بی‌سی، من‌وتو، ایران اینترنشنال، صدای آمریکا، رادیو فردا، ایران‌وایر، توانا و... در کنار هم به‌عنوان یک مجموعه درهم‌تنیده عمل می‌کنند؛ اما مثل هر کمپین دیگری شما نیاز‌مند به شروع از یک موضوع خاص و محدود هستید. کسی که کمپین مبارزه با فساد را آغاز می‌کند نمی‌تواند کلی‌گویی کند و به اجبار باید از یک فساد خاص و از یک پرونده خاص آغاز کند. در این کمپین من هم یکی از غلو‌شده‌ترین و عجیب‌ترین و حاد‌ترین اشکال این تروریسم رسانه‌ای شروع کرده‌ام. در این چارچوب، پرسشگری از من‌وتو مقدمه پرسشگری از تمام رسانه‌های فارسی‌زبان دولت‌های خارجی است که علیه مردم ایران هستند و ذهن مردم ایران را شب‌به‌شب تسخیر می‌کنند و سعی در استعمار ذهن و استعمار احساسات مردم ایران دارند و همین‌طور مقدمه و قدم اول از راه درازتری است که در قدم‌های بعدی اپوزیسیون وابسته به دولت‌های خارجی و همین‌طور همه نیروهای سیاسی غرب‌گرا و استعمارزده را به چالش خواهد کشید. معتقدم این قدمی ساده، اما ضروری است. اینکه تلویزیون من‌وتو بعد از 9 سال حضور در فضای رسانه‌ای ایران و دریافت بیش از نیم ‌میلیارد دلار حتی یک دقیقه درباره منبع مالی خود توضیح نداده است، به سادگی قابل چشم‌پوشی نیست. به بیان دقیق‌تر، خبرنگاران من‌وتو که تظاهر می‌کنند با چراغ‌قوه‌ جست‌وجوگری از 6 هزار کیلومتر آن‌طرف‌تر می‌خواهند درباره عملکرد شهرداری شهری کوچک در فلان استان ایران یا بخشداری کوچکی در فلان شهر دیگر شفاف‌سازی کنند، حتی دو اتاق آن‌طرف‌تر نمی‌روند که ببینند مرجان عباسی و کیوان عباسی حقوقی را که در آخر ماه به این خبرنگاران می‌دهند از کدام کشور خارجی دریافت می‌کنند. شخصا اعتقادم بر این است که منبع مالی شبکه من‌وتو چنان غیرعادی و ضدایرانی است که تا هزار سال دیگر هم مدیران این شبکه امکان اعلام رسمی آن را به افکارعمومی ایرانیان نخواهند داشت. اگر در جنگ هشت‌ساله صدام علیه مردم ایران ما بارها پرسیدیم که بمب‌های شیمیایی و موشک‌هایی که ارتش بعث به ایران می‌زد، ساخت کدام کشور بود امروز پرسش من از تلویزیون من‌وتو هم دقیقا همین است. ما می‌خواهیم بدانیم این بمب‌های رسانه‌ای که هر شب بر سر مردم ایران فرود می‌آید، ساخت کدام کشور خارجی است و بودجه آن توسط کدام دولت خارجی و برای چه هدفی تامین می‌شود؟

واکنش‌ها به صحبت‌های شما در من‌وتو چگونه بود؟

پس از مناظره من در شبکه من‌وتو عده‌ای از تندرو‌های یک جناح گفتند که هدف من منحرف کردن افکار عمومی از شفاف‌سازی نهاد‌های داخل کشور و رسانه‌های نزدیک به نهاد‌های امنیتی و... بوده است. امروز هم تندروهای جناح دیگر می‌گویند هدف پرسشگری از من‌وتو، منحرف کردن افکار عمومی از نقد دولت است. مثل همیشه تندرو‌های هر دو جناح آینه یکدیگر هستند، اما برای ما خط‌کشی اصلی، با دشمن خارجی، امپریالیسم و استعمار است.

شما از تعبیر نسبتا جدیدی تحت ‌عنوان حمله تروریستی رسانه‌ای استفاده کردید. لطفا درمورد این عبارت بیشتر توضیح دهید و از جزئیات آن بگویید.

من اعتقاد دارم امروز شکل جنگ نسبت به قبل پیچیده‌تر، هوشمندانه‌تر و چندلایه‌تر شده است. همان‌طور که در ماه‌های گذشته مشاهده کردیم هدف محور شرارت یعنی آمریکا، عربستان و اسرائیل پیش از هر چیزی تضعیف اقتصادی ایران است. هدف از تضعیف اقتصادی ایران نیز یار‌گیری از افکارعمومی ایران برای فشار به حکومت و عقب راندن حکومت ایران از نفوذ منطقه‌ای خود از یک‌سو و و تحمیل خلع سلاح بیشتر و کم‌کردن توان دفاعی کشور از دیگر سو است. این دلیل اصلی برای تروریسم اقتصادی علیه ایران در یک ‌سال گذشته است.

تروریسم رسانه‌ای که من از آن سخن می‌گویم مکمل و ابزار تروریسم اقتصادی است. به 6 ماه گذشته که نگاه کنید ملاحظه خواهید کرد که بخشی از تلاطم بازار ارز توسط فضای کاذب روانی از طریق رسانه‌ها ایجاد شده است. همین‌طور حمله به روابط استراتژیک ایران با همسایگان به‌منظور از بین بردن بازارهای اقتصادی ایران صورت گرفته. هدف تروریسم رسانه‌ای ضریب دادن به تروریسم اقتصادی و تحریم‌هایی است که از ماه آینده فشار بیشتری به اقتصاد ایران وارد می‌کنند.

به یاد می‌آوریم در دهه 60 فشارهای اقتصادی چندده برابر، باعث التهاب اجتماعی و روانی نمی‌شد و امروز به‌دلیل نفوذ رسانه‌های دولت‌های غربی کوچک‌ترین بی‌ثباتی در بازار و کوچک‌ترین کمبودی در یک کالای ساده تبدیل به التهابی عجیب و غیرعادی می‌شود. طبیعتا کسی منکر فشارهای اقتصادی به‌ویژه بر بخش‌های ضعیف جامعه ایران نسبت به یک ‌سال پیش نیست و ما هم بر ایجاد ضربه‌گیرهایی برای طبقات محروم تاکید و اصرار داریم؛ اما وقتی طبقه متوسط و دهک‌های بالایی هم با کوچک‌ترین تحریکی واکنش‌های شدید و بدون تناسب نشان می‌دهند می‌فهمیم بخشی از این فضا ساختگی است. از این رو اصرار دارم فضای روانی حاکم بر بازار و نیز بر افکار عمومی امروز تا حد زیادی ساخته و پرداخته رسانه‌های غربی است.

در خبر‌ها آمده بود چندهزار اکانت ‌فیک توئیتری وجود دارد که از کمپ منافقین در لیبرتی علیه ایران توئیت می‌زنند. ارزیابی شما از نقش آنها در تروریسم رسانه‌ای مورد اشاره‌تان چیست؟

سال‌ها درباره حضور ارتش سایبری علیه ملت و دولت ایران در شبکه‌های مجازی هشدار داده بودیم، اما بالاخره با منتشر شدن گزارش شبکه 4 تلویزیون انگلستان و گزارش لینسی هیلسوم، اسناد این موضوع رسمی ‌شد. همین‌طور هم اخباری درباره استخدام بیش از چندصد نفر در خود لندن توسط منابع سعودی وجود دارد که امیدوارم به‌زودی رسمی شود. بگذارید برای فهم عملکرد کلیت این فرآیند جنگ روانی اعم از من‌و‌تو و بی‌بی‌سی تا اکانت‌های فیک ‌توئیتر یک مثال ساده بزنم. من از منزل خود در لندن که خارج می‌شوم تا به ایستگاه قطار برسم بالای 40 تا 50 نفر بی‌خانمان را می‌بینم. دیدن این افراد به‌ویژه در زمستان باعث فلج‌شدن روح انسان می‌شود؛ اما حتی برای من به‌عنوان یک منتقد جامعه سرمایه‌داری آیا این بی‌خانمان‌ها به‌معنی فروپاشی اقتصاد انگلستان است؟ آیا این به‌معنی این است که کلیت اقتصاد و تلاش‌های کم و زیاد دولت-ملت انگلیس یا حتی همین باقی‌مانده سیستم رفاه اجتماعی این کشور یک‌سره هیچ است و انگلیس در حال فرو ریختن است؟ حتی تندروترین مخالفان نظام بریتانیا نیز چنین توهمی ندارند. اگر از یک فیلم چند ثانیه‌ای یا یک عکس برای حمله به کل کشور 65 میلیونی انگلستان و سیستم رفاه پیچیده آن عمل کنید، به شما می‌خندند. حالا این مثال را با ایران هم تطبیق دهید. با یک ویدئوی چند ثانیه‌ای از یک بی‌خانمان یا کسی که در سطل آشغال دنبال غذا می‌گردد، شما می‌توانید بخشی از فضای روانی چندده میلیون ایرانی را ملتهب کنید. انگار در دست شما جعبه‌ای است که از آن سیم‌هایی به مغز میلیون‌ها ایرانی کشیده شده است و شما با فشار دادن یک دگمه، افسار احساسات و ذهن آنها را در اختیار دارید.

معتقدم چنین چیزی به‌هیچ‌وجه طبیعی نیست. این همان استعمار احساسات است که به‌واسطه رسانه‌ به وجود آمده است. برای همین من از یک تروریسم رسانه‌ای تمام‌عیار حرف می‌زنم. یک بخش من‌وتو و بی‌بی‌سی و یک بخش کانال آمدنیوز و یک بخش مسیح علی‌نژاد و یک بخش دیگر ربات‌های فیک و مصنوعی هستند که ایفای نقش می‌کنند.

با این حال معتقدم اگر این دشمنان آشکار ایران با گفتارهای رسمی سیاسی در ایران هم‌پوشانی نداشته باشند، نمی‌توانند موفق شوند. معتقدم گفتارهای رسمی داخل ایران که مرزبندی محکم و دقیقی با دشمن خارجی ندارند، درواقع مانند کسانی هستند که لای مرزها را باز می‌کنند و اجازه می‌دهند صدای دشمنان در داخل ایران مشروعیت بیشتری پیدا کند. به بیان دقیق‌تر وقتی همان نوع سیاه‌نمایی که آمدنیوز و مسیح علی‌نژاد و من‌وتو انجام می‌دهند از دهان کسی بیرون می‌آید که نماینده مجلس ایران است یا فرضا معاون وزیر بوده، این سیاه‌نمایی‌ها مشروعیت پیدا می‌کند و ضریب نفوذ آن چندده برابر می‌شود. از همین رو معتقدم چپ و راست، اصلاح‌طلب و اصولگرا موظفند که اول خط‌قرمز شفاف و مشخصی با مجموعه این قرارگاه‌های جنگ نرم علیه ایران با دشمن خارجی بکشند و بعد کنش سیاسی مطلوب خود را دنبال کنند.

بعد از گفت‌وگو در من‌وتو تعدادی از روزنامه‌نگاران و خبرنگاران داخلی واکنش‌های تندی علیه شما داشتند. فکر می‌کنید دلیل همراه‌شدن تعدادی از فعالان رسانه‌ای با من‌وتو و نقد کسی که در این شبکه از جمهوری اسلامی دفاع کرده است، چیست؟

بیش از دو دهه است که یکی از نیروهای سیاسی داخل ایران معتقد هستند که امکانات رسانه‌ای در داخل کشور به‌طور عادلانه‌ای تقسیم نشده است. چه‌بسا حرف آنها سویه‌ای از حقیقت داشته باشد و درست بگویند؛ ولی جای آن حرف اینجا نیست و راه‌حل متوازن‌کردن امکانات همکاری با امپریالیسم نیست. این استدلال درباره عدم توازن امکانات نباید به بهانه‌ای برای مشروعیت دادن به استفاده از تریبون‌های دولت‌های خارجی مخالف ایران و دخالت دادن آنها در امور سیاسی کشور تبدیل شود.

درحقیقت از انتخابات 88 به این سمت در همه انتخابات‌ها، کارزارهای سیاسی روزمره، دعواهای جناح‌ها در داخل مجلس، بگومگوهای مسئولان ارشد کشور یا مهم‌تر از همه آنها مساله مذاکرات هسته‌ای، یعنی مسائلی که عمده آنها در همه‌جای دنیا و دموکراسی‌های جهان هم رایج است، شاهد هستید یک‌ پای این دعواها در این سال‌ها همیشه BBC بوده است.

این رسانه‌های بیگانه به علت ضریب نفوذ بالای خود، توانسته‌اند در مسائل داخلی ایران به بازیگری تاثیرگذار تبدیل شوند و گاهی توازن را در شکل‌دهی به افکارعمومی ایران عوض کنند و در جهت‌دهی به افکارعمومی مردم ایران تاثیر داشته باشند.

معتقدم این عمل رسما بازگشت به دوره قاجار است. به بیان دقیق‌تر، دخالت دادن BBC، ایران‌اینترنشنال، من‌وتو، رادیو فردا و... در مسائل داخلی ایران، قاجاری‌کردن سیاست ایران است. هر یک از نیروهای سیاسی حتی اگر فکر می‌کنند امکانات سیاسی به‌طور عادلانه تقسیم نشده است، همچنان موظفند اولویت را به استقلال و منافع ملی بدهند، نه به منافع جناحی خود.

امثال من هم خود را موظف می‌دانند کنار آنها بایستند و برای گرفتن امکانات رسانه‌ای بیشتر در داخل کشور تلاش کنند، اما شرط اول آن است که این افراد با دشمن خارجی و رسانه‌های دشمن خارجی خط‌کشی کنند. اینجاست که من شخصا از جناب آقای محمد خاتمی درخواست کردم که از همکاری اطرافیان و نزدیکان خود با BBC و امثال آن ممانعت به عمل آورند و هرگونه مصاحبه و همکاری با آنها را ممنوع اعلام کنند. برای همین فکر می‌کنم پس از مصاحبه با من‌وتو، بخشی از نیروهای سیاسی احساس کردند مشروعیت همکاری با تمامی رسانه‌های خارج از کشور به خطر می‌افتد و از این رو با یک بهانه پیش‌پاافتاده و دروغین، عملا سینه خود را برای تطهیر و مشروعیت خریدن برای این رسانه‌ها سپر کردند.