هر چند موفقیت جنبش حزبالله لبنان، حاصل ایمان، ایثار و از جانگذشتگی تکتک اعضای این جنبش است، ولی نقش «سید حسن نصرالله» نیز در این میان، بسیار پررنگ است.
به گزارش کیهان سید حسن نصرالله کیست؟! چه کسی توانسته از یک جنبش و حزب کوچک چنان ارتشی به پا کند که صهیونیستها جرات حمله به خاک لبنان را نداشته باشند؟ ارتش رژیم صهیونیستی که تا بن دندان مسلح بود، چرا پس از سال ۲۰۰۰ میلادی که از حزبالله شکست مفتضحانهای متحمل و مجبور شد جنوب لبنان را ترک کند و دیگر نتوانست در مقابل رزمندگان مقاومت ایستادگی کند؟ جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ نیز آزمایشی دیگر برای ارزیابی قدرت حزبالله بود و در این جنگ هم ارتش صهیونیستی با شکست سختی روبهرو شد و برای توجیه شکست مفتضحانه خود، علیه فلسطینیها وارد نبرد شد و سه جنگ تحمیلی ۲۲ روزه، ۸ روزه و ۵۱ روزه به ساکنان مظلوم غزه تحمیل کرد.
تحلیلگران معتقدند سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله دارای چنان شخصیت و ویژگیهای منحصر به فردی است که به جنبش مقاومت این توانمندی را اعطا کرده و هدایت و رهبری او باعث شده جنبشی کوچک به تاثیرگذاری بزرگ در منطقه تبدیل شود تا آنجا که رژیم صهیونیستی به درماندگی افتاده و برای کسب تکلیف سرنوشت سیاسی خود به قدرتهای فرامنطقهای رو آورده است. امروزه همه کارشناسان سیاسی و نظامی براین واقعیت اذعان دارند که هرگونه معادلات و معاملات منطقهای بدون در نظر گرفتن حزبالله و جنبش مقاومت امکانپذیر نیست.
تولد در محلهای فقیرنشین
سید حسن نصرالله در ۳۱ اوت سال ۱۹۶۰ در شهرک «البازوریه» از محلههای فقیرنشین شرق صور در جنوب لبنان به دنیا آمد. نام مادرش «مهدیه صفی الدین» و نام پدرش «سید عبدالکریم» است. در زمان کودکی سید حسن نصرالله، پدرش به شغل سبزی و میوهفروشی مشغول بودهاست. وی سه برادر و پنج خواهر دارد و سید حسن نصرالله فرزند ارشد خانواده است. به دلیل فقر اقتصادی و شرایط نامساعد کاری، خانواده وی به منطقه «الکرنتینا» در جنوب بیروت رفتند. خانواده وی در سال ۱۹۷۵ میلادی، همزمان با آغاز جنگ داخلی لبنان، به البازوریه برگشتند. سید حسن از کودکی شدیداً به امام موسی صدر علاقهمند بود. وی تحصیلات مقطع ابتدائی را در زادگاهش سپری کرد و دوره راهنمایی را در شرق بیروت گذراند. مقطع دبیرستان را نیزدر روستای البازوریه در جنوب لبنان به پایان رسانید و در سال ۱۹۷۶، در سن ۱۶ سالگی برای تحصیلات حوزوی به شهر نجف در عراق رفت و بعد از دو سال اقامت و تحصیل در این شهر، مجدداً به لبنان بازگشت و در مدرسه «الامام منتظر» در بعلبک مشغول به فراگیری علوم حوزوی شد. مشوق اصلی وی برای عزیمت به نجف و فراگیری علوم اسلامی سید «محمد غروی»، امام جمعه شهر «صور» بودهاست. نصرالله در سال ۱۹۸۹ برای تکمیل دروس حوزوی به قم رفت، اما با گذشت یک سال، به دلیل شدت تنشها در لبنان، به درخواست شورای حزبالله به بیروت بازگشت. نصرالله با اتمام دوره دبیرستان و همزمان با آغاز جنگ داخلی لبنان وارد جنبش «امل» شد و به عنوان مسئول سازمانی جنبش شیعی «امل»، در روستای البازوریه به فعالیت پرداخت. وی در زمان تحصیل در حوزه امام منتظر نیز به فعالیت سازمانی در جنبش امل میپرداخت که در همان زمان، به عنوان عضو دفتر سیاسی آن انتخاب شد.
در دیداری که سید حسن نصرالله در سال ۱۳۶۰ با امام خمینی (ره) در تهران داشت، امام وی را به عنوان نماینده خود در امور حسبیه و اخذ امور شرعیه در لبنان منصوب کردند. سید حسن نصرالله در زمان دریافت این حکم، ۲۱ ساله بود و اولین کسی از رهبران حزبالله لبنان بود که چنین حکمی را از بنیانگذار جمهوری اسلامی دریافت کرده است.
در سال ۱۹۸۲ همزمان با حملات رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان و پس از ربوده شدن امام موسی صدر، به علت اختلافات سیاسی و نظامی میان رهبران جنبش امل، سید حسن همراه برخی دیگر از مقامات جنبش امل به رهبری سید عباس موسوی که تمایلاتی به انقلاب ایران داشتند، از این گروه خارج شدند و در واقع این خروج مقدمهای برای تأسیس حزبالله شد. در همان سال هسته اولیه حزبالله به رهبری موسوی، شکل گرفت.
سید حسن نصرالله از ابتدای شکلگیری حزبالله در آن به فعالیت پرداخت، در سال ۱۹۸۵ وی با انتقال به بیروت، مسئولیتهای سنگینتری را عهدهدار شد. نخستین مسئولیت جدی نصرالله آمادهسازی نیروهای مقاومت و تأسیس هستههای نظامی و در عین حال معاونت «ابراهیم امین» از نمایندگان حزبالله در پارلمان لبنان بود. در سال ۱۹۸۷ و همزمان با تشکیل کمیته اجرایی حزبالله، نصرالله به ریاست کمیته انتخاب شد. در عین حال او در شورای تصمیمگیری حزبالله نیز وارد شد و مسئول اجرایی آن نیز بود. پس از ترور سید عباس موسوی به وسیله بالگردهای اسرائیلی در ۱۶ فوریه سال ۱۹۹۲ (۲۷ بهمن ۱۳۷۰)، با اجماع شورای تصمیمگیری حزبالله، سیدحسن نصرالله برای دبیرکلی حزبالله انتخاب شد. وی از همان آغاز هدایت حزبالله لبنان، موضعی تهاجمی علیه رژیم صهیونیستی اتخاذ کرد. یک سال پس از دبیرکلی وی در حزبالله در سال ۱۹۹۳، تعداد ۲۶ سربازصهیونیست طی یک درگیری، توسط حزبالله کشته شدند و جنگ رزمندگان حزبالله علیه رژیم صهیونیستی برای عقب راندن این رژیم از جنوب لبنان ادامه پیدا کرد. تعداد کشتههای سربازان اسرائیلی در سال ۱۹۹۷ به ۴۰ تن رسید و با سخت شدن شرایط، صهیونیستها را مجبور به ترک خاک لبنان در سال ۲۰۰۰ میلادی کرد. پیروزی حزبالله در خارج کردن اسرائیل از جنوب لبنان و کشته شدن پسر نصرالله در جنگ در سال ۱۹۹۷، محبوبیت سید حسن نصرالله را در لبنان دو چندان کرد.
سخنوری دبیرکل حزبالله لبنان به تنهایی، نیرویی است که علیه رژیم صهیونیستی به کار گرفته میشود و این رژیم را به دردسر میاندازد. مردم لبنان و منطقه اظهارات نصرالله را به گوش جان میشنوند و این تأثیرپذیری به حدی رسیده است که حتی حالات چهره و آهنگ صدایش مورد بررسی و تحلیل دشمنان قرار میگیرد. در کل، سخنرانی نصرالله به عاملی تعیینکننده در آرامش دوستان و نگرانی دشمنان تبدیل شده است. صهیونیستها سخنان سید حسن نصرالله را به خاطر اطمینان از صحت آن، دنبال میکنند.
در اهمیت تاثیر سخنان سید حسن نصرالله همین بس که سران صهیونیستی و رسانههای غربی بخش وسیعی از برنامههای خود را در طول جنگ، به تحلیل و بررسی شخصیت دبیرکل حزبالله لبنان و نمادی که از وی در جهان عرب و اسلام ساخته شده، اختصاص میدادهاند. کارشناسان اطلاعاتی صهیونیستی حرکات دست نصرالله و پیامدهای روانی آن را با دقت مورد بررسی قرار میدهند. یکی از اعضای تیم بررسی و تحلیل شخصیت سید حسن نصرالله در این باره گفته که فرق بین چگونگی تحلیل در آژانس اطلاعاتی آمریکا و روش تحلیل اطلاعاتی در اسرائیل در این است که آمریکاییها به تحلیل جنبه مشخص روانی یک شخصیت میپردازند، چون تحلیلها محور ارزیابیهاست، اما ما فردی بسیار پیچیده در پیش رو داریم که دارای تصویر اطلاعاتی فراگیری است که در آن ابعاد روانشناسی و فیزیکی، هر کدام وزن مشخصی دارند.
شگفتی تحلیلگران
یک هیئت ۱۵ نفره از تحلیلگران اطلاعاتی رژیم صهیونیستی به تحلیل و بررسی شخصیت نصرالله و ویژگیهای او پرداختهاند. این تیم اطلاعاتی در پژوهشهای خود سلسله اطلاعاتی را در زمینههای مختلف، از جمله ابعاد روانی و شکل حرکات دست و حالات صورت وی گردآوری کردند.
یک عامل اطلاعاتی صهیونیستها در ارتباط با دبیر کل حزبالله گفت، نصرالله هرگاه سخن میگوید از همان ابتدا خود را برای یک حمله، ربایش، مذاکرات طولانی و فرسایشی و معامله آماده کرده است. دیگر عوامل کارشناسی رژیم صهیونیستی نیز پس از بررسیهای خود، اعتراف کردهاند که نصرالله فرد بسیار آگاهی است و هرگز از مرگ نمیهراسد. او هر چند به آینده نظر دارد، ولی در صدد مقابله فوری با چالشهای پیش روی نیز برمیآید.
نصرالله و رسانهها
رسانههای رژیم صهیونیستی و چهرههای مختلف این رژیم و حتی کشورهای غربی به تمجید از شخصیت نصرالله پرداخته و اعتراف کردهاند که وی استاد جنگ روانی و مبلغی چیرهدست است که با یک سخنرانی شرایط بازی را به نفع حزبالله به راحتی تغییرمیدهد.
«دانی روبنشتاین» روزنامه نگار اسرائیلی در روزنامه «یدیعوت آحارونوت» مینویسد: «سیدحسن نصرالله شخصیت بزرگی است. فلسطینیان و مردم عرب به او چشم دوختهاند که از عبدالناصر رئیسجمهور مصر در زمان خود نیز بالاتر و برتر است. عبدالناصر در جنگ سال ۶۷ توانست ۶ روز دوام بیاورد و استقامت کند، ولی سیدحسن نصرالله یک سوم اهالی اسرائیل را چهار هفته در پناهگاهها حبس کرد.»
مطبوعات انگلیس نیز از منظر خود بر شخصیت سید حسن نصرالله متمرکز شده و روزنامه «ایندیپندنت» در دوم اوت سال ۲۰۰۶ (۱۲ مرداد ۱۳۸۵)، نصرالله را نمادی از مقاومت بر ضد اسرائیل در سراسر جهان اسلام خواند. مطبوعات انگلیس به مراحل مختلفی که این شخصیت جادویی گذرانده و آمیزهای از میهن دوستی و تدین است، پرداختند و نوشتند: «اقدام اسرائیل در حمله به لبنان، نصرالله را از یک رهبر شیعه در لبنان به رهبری که توانست از تمامی تلاشهای اسرائیل برای کشتنش نجات یابد، تبدیل کرد. اسرائیل نتوانست حزب وی را ریشهکن کند و (او) به قهرمانی در سراسر جهان عرب بدل گشت.»
در همین ارتباط، روزنامه انگلیسی «تایمز» نیز نوشت: «سید حسن نصرالله مرد لحظههاست که ستاره بخت و خوش شانسی وی بر ویرانههای ساختمانهایی که بمبهای اسرائیلی آنها را ویران کردند، درخشید.»
روزنامه انگلیسی «دیلیتلگراف» نیز در بیست و نهم ماه اوت (مرداد) گذشته در کنار عکسی بزرگ از دبیرکل حزبالله لبنان، گزارشی تحت این عنوان منتشر کرد: «ستاره خوش اقبالی نصرالله بر تمامی گروههای لبنانی تابید.» این روزنامه افزود: «نصرالله یکی از رهبران شگفتی ساز در خاورمیانه است» و از سخنان وی در یک مصاحبه تلویزیونی که گفته بود اگر این حزب احتمال کمی برای مقابله با چنین جنگی را میداد هرگز دو سرباز اسرائیلی را به اسارت نمیگرفت، و اینکه طرف اسرائیلی هیچ قصدی برای وارد شدن به جنگی دیگر را ندارد، تعجب برانگیز خواند. این روزنامه به نقل از لبنانیها افزود، مردم او را راستگو میدانند و بر خلاف تمامی سیاستمداران دیگر، وی فردی راستگو است و دروغ نمیگوید. روزنامه «گاردین» در ۲۶ اوت در این رابطه نوشت: «عکس نصرالله در خیابانهای رام الله پخش میشود. زیرا که او به آنچه میگوید، عمل میکند و این امری است که در بین رهبران عرب مرسوم و معمول نیست.»
روزنامه «فاینشنال تایمز» از دیگر روزنامههای انگلیسی در کنار مقالهای با نام «حزبالله نقشه خاورمیانه را ترسیم کرد» کاریکاتوری را به چاپ رساند که در آن دو گروه شیعه و سنی دیده میشدند که میانشان شکافی بود که عکسی بزرگ از سید حسن نصرالله این شکاف را پر میکرد. این کاریکاتور نشان دهنده آن بود که نصرالله با مبارزه خود بر ضد اسرائیل به دو مذهب شیعه و سنی نزدیک است. در همین ارتباط، این روزنامه به فتاوای تکفیری پرداخت که توسط شیوخ سعودی و وهابیون صادر شده بودند و بعد از پیروزی حزبالله علیه رژیم صهیونیستی در جنگ ۳۳ روزه، همانها مجبور شدند که نظرشان را تغییر بدهند.
همچنین تحلیلگران روزنامه «اکونومیست» به تمجید از سیدحسن نصرالله به عنوان یک نماد پرداختند و اذعان کردند که وی در ایجاد وحدت بین شیعه و سنی در خاورمیانه موفق بوده است، نصرالله با پیروزی (در جنگ ۳۳ روزه) و بعد از آنکه لبنان را به مانعی قوی در برابر نیروهای اسرائیلی تبدیل کرد، بار دیگر آتش قیام و مبارزه اسلامی را در میان جوانان عرب برانگیخت.
«مرکز آمریکایی سیاست خاور نزدیک» نیز بخشی از ارزیابیهای خود درباره جنگ ۳۳ روزه را، در کنار تصویری از سید حسن نصرالله به چاپ رساند که وی را پس از آزادی «بنت جبیل» در سال ۲۰۰۰، در حال سخنرانی در این شهرک نشان میداد. حادثهای که آتش انتفاضه ملت فلسطین را شعلهور نمود و از آن پس اصطلاح «خانه عنکبوتی» در نزد حزبالله برای توصیف قدرت اسرائیل ابداع شد. اظهارات مسئولان صهیونیستی عمق نارضایتی آنان را از طرح این واژه توسط نصرالله نشان داد و کار به جایی رسید که ماشین جنگی اسرائیل تصمیم گرفت برای درهم شکستن نماد اراده و قدرت حزبالله، حتما وارد این شهرک جنوبی لبنان شود.
این مرکز واشنگتن ادامه میدهد: «نصرالله قدرت بازدارندگی اسرائیل را هدف قرار داده است و این امر موجب حساسیت زیادی برای اسرائیل شده است.» روزنامه آمریکایی «واشنگتن پست» نیز سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان را این گونه توصیف کرده است: «نصرالله از بزرگترین اسرار حزبالله به شمار میرود.»
وعدههای صادق
بدون تردید همه تحلیلگران و افکارعمومی در منطقه و حتی در داخل سرزمین هایاشغالی بر این مسئله تاکید دارند که سید حسن نصرالله صادق و راستگو است و به آنچه میگوید عمل میکند و دروغ نمیگوید. امری که به عقیده رسانهها و تحلیلگران در بین رهبران عرب مرسوم و معمول نیست.
به اعتقاد کارشناسان نظامی، دبیرکل حزبالله هر بار که وعدهای داده به آن عمل کرده مانند زمانی که یک گروه از کاروان نظامی حزبالله در سوریه هدف جنگندههای اسرائیلی قرار گرفتند، سید حسن نصرالله، صهیونیستها را به مقابله به مثل تهدید کرد و بلافاصله کاروان نظامی اسرائیل مورد هدف قرار گرفت و تعدادی از صهیونیستها به هلاکت رسیدند. به اعتقاد تحلیلگران همین گفتههای صادقانه دبیرکل حزبالله موجب بازدارندگی نیز شده و مقامات صهیونیستی در حمله به مواضع حزبالله دچار تردید و هراس شدهاند. در همین رابطه یکی از وزیران رژیم صهیونیستی در واکنشی که ناشی از ترس و وحشت تلآویو از حمله ویرانکننده حزبالله به تاسیسات هستهای دیمونا است، تهدید به نابودی زیرساختهای لبنان کرد ومدعی شد که دیگر زمانی که اسرائیل زیرساختهای لبنان را هدف قرار نمیداد سپری شده است و اگر نصرالله عمق اسرائیل و زیر ساختهای آن را هدف قرار دهد اسرائیل همه زیرساختهای لبنان را هدف قرار خواهد داد که این موضعگیری اوج هراس این رژیم از حزبالله را نشان میدهد.
«آوی یسخروف» تحلیلگر مسائل سیاسی نیز در واکنش به طوفانی که اظهارات سید حسن نصرالله مبنی بر هدف قرار دادن مخازن آمونیاک در حیفا به راه افتاد و واکنشهای گسترده و جنجال بیسابقهای در محافل امنیتی در پی اظهارات وی ایجاد شد، گفت: ما هیچ گزینهای در پیش رو نداریم، ما باید به صورت ویژه اظهارات حسن نصرالله را پوشش دهیم، چرا که از نظر ما او یک ستاره رسانهای است. درست است که موقعیت او در نزد ما در سالهای اخیر اندکی کاهش پیدا کرده بود، اما وی بار دیگر سعی دارد به جایگاه بالای خود بازگشته و اسرائیل را تهدید کند و متأسفانه ما با حرارت این موضوع را میپذیریم.
«عودید بن عامی» فعال رسانهای رژیم صهیونیستی نیز به موضوع دنبالهروی اسرائیل از تهدیدات سید حسن نصرالله بر ضد افکار عمومی رژیم صهیونیستی در مراحل مختلفاشاره کرده و میگوید، من اعتقاد دارم که نصرالله انسان دروغگویی نیست و به آنچه میگوید عمل میکند. وی خاطرنشان میکند، هنگامی که نصرالله میگوید من این بار قادر به هدف قرار دادن مخازن آمونیاک در خلیج حیفا هستم، باید این اظهارات را با جدیت تمام پذیرفت. «گادی ایزنکوت» رئیسستاد ارتش اسرائیل نیز میگوید، وقتی که حزبالله میگوید توان موشکی خود را تا حد بسیار مهمی ارتقاء داده من این اظهارات نصرالله را باور میکنم.
سید حسن نصرالله اخیرا در مراسم عزاداری عاشورا نیزگفت که اگر اسرائیل در لبنان مداخله کند، با چنان ضربهای مواجه خواهد شد که حتی تصورش را هم نمیکند. چرا که حزبالله اکنون موشکهای دقیق و هدایت شونده در اختیار دارد. به گفته سید حسن نصرالله، حزبالله اکنون مجهز به موشک نقطه زن شده است و اگر رژیم صهیونیستی جنگ جدیدی را تحمیل کند، با سرنوشتی روبه رو میشود که هرگز انتظارش را ندارد.
این واقعیتی است که خود صهیونیستها نیز به آن اذعان میکنند و چندی پیش «آویگدور لیبرمن»، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی، به مناسبت سالروز جنگ ۱۹۷۳ میان کشورهای عربی و اسرائیل که شش روز به طول انجامید گفت، در خاورمیانه دو تغییر راهبردی رخ داده است. اول، حزبالله و مقاومت، موشکهایی دارند که نمیتوان جلوی آن را گرفت. دوم اینکه جبهه داخلی اسرائیل به جبهه اصلی جنگ آتی تبدیل شده است. در جنگ ۱۹۷۳ در اسرائیل مینشستند و قهوه میخوردند و اخبار را از روزنامه میخواندند، اما امروز این مسئله تغییر کرده و حوزه جنگ به داخل کشیده شده است.
راهبردهای حزبالله
ازدیگر رمزهای سخنان دبیرکل حزبالله، روشن شدن راهبردهای جدید این حزب از لابهلای سخنان سید حسن نصرالله است. به عنوان مثال، اعلام داشتن اینکه حزبالله دارای موشکهای هوشمند ونقطهزن است، همین نشان دهنده ارتقاء توانمندی حزبالله از لحاظ دستیابی به تکنولوژی پیشرفته نظامی است. به چالش کشیدن رژیم صهیونیستی و تضعیف وتحقیر این رژیم و این جمله کلیدی که اگر رژیم صهیونیستی جنگ جدیدی را تحمیل کند، با سرنوشتی روبه رو میشود که هرگز انتظارش را ندارد، نشان دهنده استراتژی بازدارندگی و اعلام آمادگی برای مقابله با هرگونه حمله احتمالی است.
دشمن شناسی و آگاهی بخشی درباره سیاستهای آمریکا و تبعات آن برای منطقه خاورمیانه و انتقاد از وابستگی کامل حکام عرب به آمریکا، واینکه هرج و مرج کنونی در خاورمیانه محصول سیاستهای خصمانه ترامپ است، از دیگر راهبردهای استراتژیکی است که سید حسن نصرالله در سخنرانی خود عنوان کرده است. به گفته سید حسن نصرالله حاکم واقعی در برخی از کشورهای عربی و اسلامی، سفیر آمریکاست و در واقع، بقای اغلب حکام عربی به حمایت آمریکا وابسته است در حالی که ما به دولت آمریکا به عنوان یک دشمن نگاه میکنیم.