القدس العربی: آمریکا در عراق ۳ بر صفر به متحدان ایران باخت
القدس العربی در یادداشتی مینویسد: پس از پایان فاز طولانی مدت انتخاب برهم صالح بعنوان رئیسجمهور عراق و عادل عبدالمهدی به عنوان مأمور تشکیل کابینه، فعالان شبکههای اجتماعی در عراق، دائما جمله سه هیچ به نفع ایران را تکرار میکنند. به ویژه آنکه انتخاب این دو نفر پس از تعیین محمد الحلبوسی به عنوان رئیس مجلس نمایندگان در سپتامبر گذشته، اتفاق افتاد.
به گزارش «انتخاب» در ادامه این تحلیل آمده است: سیر انتخاب این افراد، چندان از ارزیابی مذکور در بین عراقیها، که به نفع ایران است، به دور نیست. برهم صالح که در سال ۲۰۱۴ برای رسیدن به منصب ریاستجمهوری رقابت میکرد، نتوانست در آن زمان به این منصب دست یابد؛ چرا که در آن برهه، محاسبات ایران و همپیمانان عراقی آن، به نحوی بود که باید فواد معصوم به عنوان رئیسجمهور تعیین میشد.
تحلیل این پیروزی ایران، به دلیل رابطه نزدیک و گرم عادل عبدالمهدی با تهران آسانتر است. اسناد متقنی وجود دارد مبتنی بر همراهی عبدالمهدی با عمار الحکیم، که در زمان جنگ ایران و عراق، اقدام به آموزش نیروهای ایرانی میکرد. علاوه بر این، محمد الحلبوسی نیز نامزد ائتلاف حشد الشعبی محسوب میشود.
ایران و همپیمانانش برای رسیدن به این نتیجه، راه پیچیدهای را در پیش گرفتند که شامل قدرتنماییهایی میشد؛ برای مثال، تلاش شد تا مقتدی صدر در مورد موافقت با نامزدهای رقبای سیاسیاش، نوری مالکی و هادی العامری، قانع شود.
اولین صحبتهای الحلبوسی پس از انتخابش، اعلان مخالفت او با محاصره اقتصادی ایران بود و در ادامه، تهران پیام تبریک خود در مورد انتخاب الحلبوسی را اعلام کرد.
اما تاثیر به اصطلاح قوی آمریکا بر امور عراق، چه شد؟ حوادث اخیر نشان میدهد که صحبت از تاثیر آمریکا در تشکیل سیاستهای عراق، امری مبالغهآمیز است؛ حقیقت آن است که نفوذ سیاسی و امنیتی و اقتصادی ایران در عراق، بسیار بیشتر از تاثیر آمریکاست. واشنگتن به نوعی تسلیم ناتوانی خود در به قدرت رساندن نامزدهای مورد نظر ش. شده و مسئولان آمریکایی به خوبی این مسئله را دریافتهاند. در واقع، رقابت منحصر به همپیمانان افراطی ایران، مالکی و عامری و همپیمانان معتدلتر آن، حیدر العبادی و مقتدی صدر بود و هیچ نامزدی وجود نداشت که بتواند منافع آمریکا در عراق را تامین کند.
FATF اگر راست میگوید چرا یقه ترامپ را نمیگیرد؟!
عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان مدعی شده مخالفان FATF شجاعت مسئولیتپذیری ندارند.علی صوفی وزیر دولت اصلاحات، در گفتگو با خبر آن لاین اظهار داشت: کسانی که مخالف الحاق به FATF هستند، حتی شاید ندانند با چه مخالفت میکنند. یک هراسی در آنها از جهانی شدن، توسعه ارتباط بینالمللی و عادی شدن روابط ایران با سایر کشورها وجود دارد.
به عبارت دیگر مخالفان، الحاق به FATF را نوعی غربپرستی میدانند و به همین خاطر با لوایح چهارگانه مخالفت میکنند. در بین مخالفان کم هستند کسانی که دیدگاه کارشناسی دارند و گاهی به صدا و سیما میآیند و جزئیات دلایل مخالفت خود را بازگو میکنند، اما در رسانهها و فضای مجازی این طور نیست. البته در گذشتهها نیز افرادی بودند که با هر تکنولوژی جدید و پدیده نویی ابتدا مخالفت میکردند، اما بعد آن را میپذیرفتند. امروز هم درباره الحاق به FATF چنین وضعیتی وجود دارد.
وی مدعی شد؛ پرداخت هزینه تبعات نپیوستن به FATF بر دوش مردم است. وقتی ما نتوانیم خود را با روابط تجاری جهانی هماهنگ کنیم، طبعاً هزینهاش را باید مردم روی افزایش قیمت کالاها بپردازند.
مسئولیت مستقیم تصویب لوایح چهارگانه برعهده مجلس است، اما به هر حال اگر این لوایح تصویب نشود قطعاً دولت نمیتواند برنامههای مصوب توسعهای را پیش ببرد و پاسخگوی مسئولیتهای خود در قبال عملیاتی کردن سند چشمانداز ۲۰ ساله باشد. در واقع الحاق به FATF و برقراری مراودات مالی با سایر کشورهای دنیا لازمه اجرای برنامههای توسعهای، سرمایهگذاری در کشور، اشتغالزایی و خروج از رکود است بنابراین وقتی لازمه کار فراهم نباشد، سلسلهوار بقیه مسائل نیز تحت تأثیر قرار میگیرند.
وی در پاسخ این سؤال که آیا شجاعت مسئولیتپذیری را در مخالفان الحاق به FATF میبینید؟ میگوید: خیر، آنها مسئولانه اظهارنظر نمیکنند اگر مسئولیتپذیر باشند به همین راحتی در مقابل موضوع جبههگیری نمیکنند. مواضع آنها را زمان اجرای برجام فراموش نکردیم. چقدر با برجام مخالفت کردند؟ اما بعداً وقتی آمریکا از برجام خارج شد چقدر از خروج آمریکا از برجام اظهار نگرانی کردند و به دولت کنایه زدند و گفتند «بیخود به آمریکا اعتماد کردید». اگر برجام از نظر مخالفان بد بود خروج آمریکا از آن تحصیل حاصل بر آنها محسوب میشود، چون برنامه اقدام جامع مشترک را در معرض برباد رفتن قرار میدهد.
اظهارات این عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان در حالی است که اولاً طیف متبوع وی، در قبال دروغ و برعکس درآمدن وعدههای پرطمطراق قبلی سر خود را زیر لاک بردهاند یا حداکثر با فرافکنی و تخطئه دولت، از مسئولیت خود شانه خالی میکنند. این طیف باید توضیح دهند در حالی که میگفتند به واسطه تعامل با غرب، به اقتصاد رونق میبخشیم، چرا با وجود واگذاری امتیازهای بزرگ، اقتصاد را دچار رکود و تورم بیسابقه کردند؟! اولین گام صداقت و شجاعت مدعایی، عذرخواهی از ملت بزرگ ایران در این باره و دادن این تضمین است که دیگر مدعی پیشگامی و راهنمایی ملت ایران نباشند.
ثانیاً الفبای بیسوادی مخالفان FATF در حالی است که اغلب حامیان آن از بیسوادی رنج میبرند، مگر اینکه بگوییم با علم، این کارگروه مافیایی را بزک میکنند که در آن صورت مرتکب خیانت میشوند.
اگر ادعای مؤسسات اروپایی و آمریکایی FATF مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم و جرایم سازمان یافتهای است، چگونه سراغ کازینوداری (قمارخانهدار) مانند ترامپ که هم درآمد نامشروع و هم فرارهای مالیاتی بزرگ دارد، یا برخی سران مافیایی دولت ایتالیا و (از مؤسسان FATF) نمیروند؟ اگر در ادعای مبارزه با تروریسم و پولشویی صادقند چگونه از تروریستهایی نظیر منافقین و داعش و پولشوییها و فعالیتهای علنی منافقین در آمریکا و اروپا ممانعت نمیکنند؟
در عین حال باید توجه داد که برخی ابعاد همکاری با FATF نظیر دادن آمار صرافیها، نوعی خودزنی و خودتحریمی است و هیچ کشوری وسط یک جنگ بزرگ، آمار مربوط به جبهه خود در آن جنگ را به دشمن نمیدهد. با این وصف چرا مدعیان اصلاحطلبی بر این کار اصرار دارند، اما درباره خروج آمریکا از برجام منتقدان معتقد بودند و اکنون هم بر این اعتقادند که برجام در خدمت اهداف و منافع آمریکاست و خسارتهای آن متوجه طرف ایرانی است وقتی دولت ترامپ مطمئن شد دولت و وزارت خارجه ایران میگویند حتی با وجود خروج آمریکا از برجام در برجام میمانیم، از برجام خارج شد تا همان تعهدات حداقلی را که بر عهده داشت، انجام ندهد. در واقع مطمئن شد که ما تعهدات خود را یکطرفه انجام میدهیم. اگر قرار بود برجام بدون آمریکا و لغو تحریمها پیش برود، چرا سراغ بستن با کدخدا رفته و اشتیاق زایدالوصف مذاکره با دولتمردان آمریکایی را داشتند؟
نعیمیپور: حرفهایی که به روحانی گفتیم نه تازه بود و نه حرف مردم
یکی از حاضران در دیدار اصلاحطلبان با رئیسجمهور تصریح کرد حرفهای مطرح شده ازسوی این افراد حرف جدید و جدی نبود. نعیمیپور میگوید حرفهای مطرح شده، حرفهای اصلاحطلبان بود نه مردم.
محمد نعیمیپور در گفتگو با جماران درباره دیدار روز چهارشنبه با روحانی اظهار داشت: با توجه به اینکه ماهها بود که ملاقاتی میان افرادی از اصلاحطلبان و آقای رئیسجمهور برقرار نشده بود، این ملاقات از این حیث موجب خشنودی و خوشحالی بود که بالاخره آقای رئیسجمهور فرصت کرد و چنین ملاقاتی را در برنامههای خود منظور نمود.
البته جا دارد که از آقای ربیعی «وزیر سابق کار» تشکر کنم که این روزها تلاش میکند تا ملاقاتهایی را میان گروههای سیاسی و برخی گروههای مرجع با آقای روحانی برقرار کند.
وی افزود: اعضایی که در جلسه حاضر بودند، منتخبی از شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان، فراکسیون امید و برخی افراد مستقل بودند.
این مجموعه به نحوی مطالباتی را که در فضای مجازی مطرح بوده یا از سوی گروههای مختلف و نخبگان طرح شده را بیان کردند. بسیاری از مواردی که از سوی افراد حاضر در جلسه مطرح شد، برای آقای روحانی موضوع جدیدی نبود. حرفهایی که در این جلسه مطرح شد جدید و قابل توجه نبود.
وی اظهار داشت: برخلاف برخی دوستان که حرفهای مطرح شده به رئیسجمهور را صدای مردم میدانستند، من چنین نظری ندارم. این صدای اصلاحطلبانی بود که در همین حد مایه دارند و راهکار و روشی ندارند که بخواهند در جلسه با رئیسجمهور مطرح کنند.
نعیمیپور گفت: تا زمانی این اعتماد عمومی برقرار نشود بسیاری از مشکلات پابرجا خواهد بود. زیرا هرقدر هم توضیح داده شود باز هم مردم به دلیل بیاعتمادی که دارند و همچنین نخبگان، نمیتوانند بپذیرند. جسته و گریخته برخی اعضای جلسه به این موضوع اشاره کردند، اما پاسخی داده نشد.
وی بیان کرد: تنها دستاورد جلسه چهارشنبه این بود که آقای رئیسجمهور از آقای عارف خواستند که کارگروهی تشکیل شود و قرار بر این شد تا آقای واعظی نیز در این زمینه همکاری کند.
نعیمیپور گفت: درواقع پیشنهاد رئیسجمهور دراین باره بیشتر شبیه یک دلداری بود که به مجموعه داده شد و اعضاء از آن خشنود شدند.
حالا خوبه انسجام دارید که اینطور همدیگر را تکه و پاره میکنید
عضو مرکزیت کارگزاران گفت: انسجام اصلاحطلبان باید الگویی برای اصولگرایان باشد.
شهربانو امانیانگنه در گفتگو با ایلنا اظهار داشت: انتخابات ۹۲ به این سمت رفت که همه ظرفیت احزاب اصلاحطلب و فعالان اصلاحطلب در شورای هماهنگی ایجاد شود.
وی افزود: پس از مدتی موثران عرصه اجتماعی و اقشار مختلف جامعه که حزبی نیستند، اما تاثیرگذار هستند به این سمت رفتند که شورای عالی اصلاحطلبان باید تشکیل شود و ظرفیتها با همگرایی بیشتری برونداد این برآیند یا برآیند این فرآیند باشند. درواقع همگرایی جریان اصلاحطلبان به این طریق باشد.
امانی خاطرنشان کرد: تجربه اصلاحطلبان در خصوص شورای عالی میتواند اصولگرایان را هم به سمت همگرایی بیشتر ببرد و رفتار سیاسی قاعدهمند نهادینه شود. از سال ۹۲ و حتی قبل از آن اصلاحطلبان سعی کردند نهاد شورای عالی را تشکیل دهند و خوشبختانه گامهای آنها به خوبی آغاز شد. گام اول آنها مجلس دهم و گام دوم شورای پنجم و در نهایت شرکت در انتخابات ریاستجمهوری بود.
امانی تاکید کرد: انسجام اصلاحطلبان باید الگویی برای جریان رقیب باشد که بعد از ۴۰ سال کاندیداها با یک فرآیند به جامعه معرفی شوند و عملکرد و پستهای آنها در جامعه شفاف باشد.
این اظهارات عضو مرکزیت کارگزاران درحالی است که اخیرا کرباسچی دبیرکل حزب با متهم کردن دولت به بیکفایتی، خواستار استعفای روحانی شده است. قبل از او هم سعید لیلاز عضو مرکزیت حزب مدعی شد اگر یک چوب خشک جای روحانی بود، با اختیاراتی که دارد، بهتر از او میتوانست اقتصاد را مدیریت کند.
همچنین حزب کارگزاران در بیانیهای، دولت را بیکفایت و سرگشته و «دولت رزم، نه دولت بزم» معرفی کرده است.
در پاسخ به بیانیه کارگزاران، حزب اعتدال و توسعه نیز بیانیه بسیار تندی را درباره شامورتیبازی و مسئولیتگریزیهای همیشگی کارگزاران منتشر کرد.
با این اوصاف عجیب است که یک عضو مرکزیت همین حزب از اصولگرایان میخواهد انسجام را از آنها یاد بگیرند!
معاون وزیر دولت اصلاحات: FATF موجب گرانی ارز خواهد شد
دکتر علیرضا اکبری دیپلمات و معاون حقوقی وزارت دفاع در دولت اصلاحات، از تاثیر منفی تصویب FATF بر نرخ ارز خبر داد.
به گزارش خبر آنلاین، وی در یادداشتی نوشت: یک اثر مهم FATF، تاثیر منفی بر بهای ارز خواهد بود! در صورت تصویب و اجرای لوایح مربوط به FATF مسیرهای ویژه انتقال ارز به داخل، مسدود میشود.
اجرای این مقررات، امکان انتقال ارز به داخل را افزایش نمیدهد، و مسیر بانکی جدیدی را برای ورود ارز حاصل از هر نوع صادرات به داخل، باز نمیکند، بلکه محدودیتزا است.
بنابراین، برخلاف تصور عمومی، اجرای مقررات کار گروه ویژه اقدام مالی FATF، نه فقط موجب تسهیل انتقال و عرضه بیشتر ارز به داخل نخواهد شد، بلکه فرصتهای «خاص» موجود را نیز محدودتر، و در نتیجه تامین و توزیع ارز در بازار داخل را مضیق خواهد کرد. حتما چنین وضعی موجب کاهش تقاضا یا کاهش بهای ارز نخواهد شد!
چگونه؟ اینگونه که، از یکسو، تحریم مالی و بانکی یکجانبه آمریکا، مسیرهای متعارف و بانکی انتقالات ارز به داخل را بسیار محدود کرده است. از سوی دیگر، FATF به طور ساده یعنی شفافسازی و آشکارسازی منبع و ماهیت و مسیر مالی. در نتیجه، شفافیت در نقل و انتقال ارز، خارج از مسیرهای متعارف و مجاز، موجب افزایش خطر مجازات برای کانالهای غیرمتعارف انتقال ارز به داخل خواهد شد. زیرا، ارزی که وارد کشور میشود، زمانی بایستی وارد شبکه بانکی یا صرافی شود.
همین امر، حسگرهای نظارت و کنترل «کارگروه ویژه اقدام مالی» را فعال کرده، و با شناسایی شدن مسیرها، همان کانالها به خطر افتاده و مسدود خواهند شد.
مسدود شدن کانالهای غیرمتعارف انتقال ارز به داخل، با توجه به مقررات آشکارساز FATF و محدودیتهای مالی-ارزی تحریم آمریکایی، موجب کاهش شدید انتقال ارز به داخل کشور میشود.
این امر، موجب کمبود ارز در داخل، و کاهش عرضه نسبت به تقاضا، و نهایتا افزایش بهای ارز خواهد شد. لذا، گرچه که ممکن است «شوک» تصویب لوایح مالی، در کوتاه مدت موجب کاهش بهای ارز شود، اما، با اجرا شدن مکانیزمهای کنترلی گ. وا. م. (FATF)، عملا افزایش بها به بازار ارز تحمیل خواهد شد.
یادآور میشود خبر آنلاین توسط برخی مدیران دولتی اداره میشود.