چند روز پیش نامهای از عباس آخوندی منتشر شد که در آن مدرک کارشناسی سیدمهدی هاشمی، نماینده پیشین مجلس و رئیس اسبق سازمان نظام مهندسی را زیر سؤال برده بود.
اندکی پس از این ادعا، فارس با انتشار خبری، در مدرک دکتری فاطمه هاشمی رفسنجانی تشکیک کرد و خواستار شفافیت نسبت به این موضوع شد. فارس نوشت: مدرک دکتری ارائه شده توسط فاطمه هاشمی از یک دانشگاه در لهستان و به صورت غیرحضوری است که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تنها در یک مقطع خاص آن را ارزشیابی کرده و در ادامه از تأیید آن امتناع کرده است.[1]
این مدارک تنها مدارک جنجالی سالهای اخیر نبود. در سالهای گذشته، مدارک برخی از مسئولین با سؤالات و ابهاماتی روبرو شد که در ادامه آنها را مرور خواهیم کرد.
مدرک جعلی کردان باعث سقوط از وزارت کشور شد
ماجرای مدرک تقلبی علی کردان از روز رأی اعتماد وی به عنوان وزیر کشور در مجلس شروع شد. در آن جلسه برخی از نمایندگان اصولگرا مدرک دکتری کردان را زیر سؤال بردند اما در نهایت کردان وزیر کشور شد.
بلافاصله بعد از اخذ رأی اعتماد، سایت الف نسبت به صحت مدرک وی از دانشگاه آکسفورد استعلام کرد و دانشکده حقوق دانشگاه آکسفورد، اعطای دکتری به علی کردان را رد کرد و اداره تأیید مدارک دانشگاه آکسفورد نیز اعطای دکتری از طرف این دانشگاه را رد کرد.
کردان که هنوز هم خود را صاحب مدرک دکتری میدانست در جلسه معارفه خود اقدام به انتشار یک کپی از مدرک دکترای خود نمود.
در حالی که کردان فکر میکرد که این پایان ماجراست، غلطهای گرامری و نگارشی فراوان مدرک ارائه شده، شک در مورد جعلی بودن این مدرک را بیشتر کرد. نهایتاً دانشگاه آکسفورد بیانیه جعلی بودن مدرک کردان را در سایت رسمی خود قرار داد تا به همه ابهامها پایان دهد.
با قطعی شدن جعلی بودن مدرک کردان، احمدی نژاد گفت: «مگر خدمتگزاری نیازی به این کاغذپارهها دارد؟» وی همچنین برخلاف دو وزیر دیگر، در حکم وزارت کردان از به کار بردن لفظ دکتر برای او خودداری کرد.
کردان نیز در نامهای به رئیس جمهور جعلی بودن مدرک دکترای خود را پذیرفت و نوشت: از فردى که مدعى نمایندگى دانشگاه آکسفورد در تهران بوده، شکایت کرده است. بالاخره معلوم شد تنها مدرک رسمی کردان فوق دیپلم فنی است و ایشان هیچ مدرک رسمی دانشگاهی دیگری ندارد.
در جلسه استیضاحکردان، تعدادی از نمایندگان اعلام کردند که محمدرضا رحیمی، معاون حقوقی و پارلمانی رئیس جمهور، با پرداخت چک ۵میلیونی به بهانه کمک به مساجد به نمایندگان از آنها خواسته که امضای استیضاح خود را پس بگیرند. اما این اقدامات اثری نداشت و در نهایت کردان با رأی مجلس هشتم از وزارت کشور برکنار شد.[2]
زهرا رهنورد و تحصیل همزمان در دو رشته و دو مقطع
شاید جنجالیترین مدرکی که در رسانهها مطرح شد، مربوط به زهرا رهنورد باشد. در مناظره خرداد 1388 که بین محمود احمدینژاد و میرحسین موسوی برگزار شد. احمدینژاد، به اقدامات غیرقانونی در اخذ مدرک تحصیلی رهنورد اشاره کرد و خطاب به میرحسین موسوی گفت: «من اینجا پروندهای دارم برای یک خانم. شما میشناسید. در تبلیغات انتخاباتی کنار شما مینشیند، برخلاف همه قوانین کشور همزمان که کارمند بوده دو تا رشته فوقلیسانس خوانده، در دانشگاه آزاد دکترا گرفته بدون کنکور و بعد در رشته غیر مرتبط دانشیار شده، استادیار شده بدون اینکه شرایطش را داشته باشد، رییس دانشگاه شده. اینها بیقانونی است.»[3]
البته در همان زمان، خانم رهنورد به ادعای احمدینژاد پاسخ داد و تحصیل همزمان در دو رشته و دو مقطع را قانونی خواند. رهنورد در توضیح روند تحصیل خود گفت: «در سال 47 وارد دانشگاه تهران شدم و در سال 51 در مقطع کارشناسی فارغالتحصیل گردیدم، در سال 65 برای ارتقای دانش سیاسی و اجتماعی خود با شرکت در کنکور به دانشگاه آزاد اسلامی وارد شدم و فوقلیسانس و دکترای رشته علوم سیاسی به همراه 30 واحد مغایر و 39 واحد کارشناسی ارشد گذراندم. در سال 74 فارغالتحصیل گردیدم. در فوقلیسانس هنر نیز شرکت کردم و در سال 1373 از دانشگاه تهران فارغالتحصیل گردیدم. (درآن زمان تحصیل همزمان در دو رشته و دو سیستم دولتی و خصوصی مجاز بود.)»[4]
حسن روحانی و اتهام سرقت علمی در پایاننامه
پس از ریاست جمهوری حسن روحانی در سال 1392 زمزمههایی درباره مدرک تحصیلی وی در رسانهها منتشر شد و منتقدان و حامیان دولت به این مبحث پرداختند.
درباره مدرک روحانی دو نکته مهم وجود داشت: اول اینکه ایشان در اواخر دهه هفتاد مدرک دکتری خود را اخذ کردهاند. طبق تصویر منبع زیر، روحانی در سال ۱۹۹۸ از پایان نامه دکترا (PHD) خود در دانشگاه «کلدونیان گلاسکو» اسکاتلند (GCU) دفاع کرده است:
این تصویر، مربوط به پروفایل رسمی نمایندگان منتخب مجلس اول شورای اسلامی است که انتخابات آن در اسفند ۵۸ برگزار و خود مجلس در سال ۵۹ تشکیل شد. این پروفایل طبق سوابق اعلامی خود منتخبان تنظیم میشد. طبق پروفایل آقای حسن فریدون (روحانی)، ایشان در سال ۵۸ دارای «دکترای حقوق قضایی» بودهاند! بدیهی است که بین ۱۹۸۰ (زمان تشکیل مجلس اول) و ۱۹۹۸ (زمان دفاع روحانی از پایاننامه دکتری در اسکاتلند) ۱۸ سال فاصله است![5]
از سوی دیگر، گروهی از دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا به بررسی پایاننامه آقای روحانی پرداختند و با نتایج جالبی روبرو شدند. یکی از این دانشجویان در این باره میگوید: «در ابتدای امر، درصد بسیار بالای سرقت علمی در چکیده و معرفی رساله آقای روحانی حیرتانگیز بود. بسیاری از متون، پاراگرافها و صفحات این رساله به صورت مستقیم و با کمترین تغییرات از روی مراجع، کتب و مقالاتی که پیش از سال ۱۹۹۸ چاپ شده بودند کپی غیرمجاز شده بود. با ورود به فصول بعدی، درصد سرقتهای علمی نهتنها کمتر نشد بلکه شاهد افزایشی خیرهکننده در فصل ۴ بودیم. بیش از ۹۰ درصد فصل ۴ رساله آقای روحانی با عنوان «احکام ثانویه» مستقیماً ترجمه شده کتابی فارسی با عنوان «حکم ثانوی در تشریع اسلامی» نوشته آیتالله علیاکبر کلانتری است. شایان ذکر است نه در مراجع فصل ۴ و نه در کتابنامه، آقای حسن روحانی هیچگونه ارجاعی به این کتاب و به این نویسنده ندادهاند.»[6]
حسین فریدون و سابقه مبهم ایثارگری
حسین فریدون در سال 93 یعنی یک سال پس از روی کارآمدن دولت برادر خود، طی نامهای از سوی سازمان سنجش آموزش کشور به دانشگاه شهید بهشتی معرفی و درخواست میشود که وی به عنوان دانشجوی دکترای روابط بینالملل در این دانشگاه به تحصیل بپردازد، اما شورای گروه علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه شهید بهشتی، با اکثریت آرا با این مسئله مخالفت و این موضوع را به سازمان سنجش اعلام میکند.
امّا حسین فریدون دست از پیگیری برنداشته و به همین دلیل مجدداً بعد از مدتی سازمان سنجش نامهای به دانشگاه شهید بهشتی نوشته و میگوید حسین فریدون یک سال قبل در آزمون دانشگاه گیلان امتحان داده و قبول شده اما برای مصاحبه نرفته است، در صورتی که دانشگاه شهید بهشتی تمایل داشته باشد وی در این دانشگاه به تحصیل دکترا بپردازد.
مسئولان دانشگاه شهید بهشتی نیز پس از پیگیریهای سازمان سنجش نهایتاً تصمیم میگیرند فریدون در «پردیس دانشگاه شهید بهشتی» به تحصیل بپردازد.هرچند حتی با فرضپذیرفته شدن حسین فریدون در دانشگاه گیلان، اساساً توصیه سازمان سنجش به دانشگاه شهید بهشتی برای پذیرفتن فردی که در دانشگاه با تراز پایینتر قبول شده، امری عجیب است.
در این رابطه، ابراهیم خدایی رئیس سازمان سنجش آموزش کشور با اشاره به فرآیند پذیرش حسین فریدون برادر رئیسجمهور در پردیس دانشگاه شهید بهشتی، گفته: «فکر میکنم سال 92 یا 93 بود که آقای حسین فریدون با سهمیه ایثارگری در کنکور دکترای نیمهمتمرکز شرکت کرد و با احتساب سهمیه ایثارگری در مرحله تکمیل ظرفیت، حدنصاب نمره دانشگاه گیلان را کسب کرد و برای فرآیند بررسی مدارک علمی و پذیرش به این دانشگاه معرفی میشود.در همین سال دانشگاه شهید بهشتی آزمون مستقل دکتری را برای پردیس این دانشگاه برگزار کرد. ایشان (فریدون) در این زمان طی درخواستی به سازمان سنجش از این سازمان میخواهد با استفاده از نمرات کنکور دکترای نیمه متمرکز تحت نظر سازمان سنجش در دانشگاه شهید بهشتی پذیرش شود. سازمان سنجش نیز در این زمان نامهای با این مضمون به دانشگاه شهید بهشتی ارسال میکند که چون آقای فریدون در آزمون دکتری شرکت کرده و نمرات ایشان مورد تأیید سازمان سنجش است و پذیرش پردیس دانشگاه شهید بهشتی نیز زیر نظر سازمان و تحت عنوان مستقل است، میتواند از نمرات آزمون دکترای نیمه متمرکز برای پذیرش در این دانشگاه استفاده کند.»
از طرف دیگر، داوود طالبی مشاو رئیس دانشگاه شهید بهشتی در امور ایثارگران و عضو هیئتعلمی این دانشگاه درباره شرکت فریدون در آزمون دکتری و ادعای رئیس سازمان سنجش مبنی بر اینکه وی از سهمیه شاهد و ایثارگر برای تحصیل در دانشگاه شهید بهشتی استفاده کرده است، گفته است: اصلاً در مقطع دکتری امکان انتقال حتی برای ایثارگران نیز وجود ندارد، این حرف بیمعناست. ما در دانشگاه شهید بهشتی جانباز 70درصد دو دست قطع داشتیم که نتوانستیم او را از پردیس که قبلاً در دوبی بود و در حال حاضر به ایران منتقل شده، منتقل کنیم، چون قانون اجازه نمیدهد. بنده از بخشهای مختلف سؤال کردم. اینکه آقای حسین فریدون پروندهای در امور ایثارگران تشکیل دهند و یا اینکه مدرکی بابت ایثارگری ارائه دهند که این انتقال از این کانال انجام شود به هیچ عنوان نداشتند. نزد ما در دانشگاه شهید بهشتی مدرکی که نشان دهنده ایثارگری وی باشد، ارائه نشده است.[7]
سیدمحمد خاتمی، دکتر یا لیسانس
سیدمحمد خاتمی قبل از انقلاب از دانشگاه اصفهان لیسانس فلسفه گرفت. این مدرک تحصیلی وی در دهه هشتاد با شائبههایی روبرو شد و برخی در اصالت آن تشکیک کردند، اما نکته مهمتر از لیسانس آقای خاتمی، دکترای نداشته ایشان است. هرچند خاتمی خود هیچگاه مدعی داشتن مدرک دکتری نشد، اما در دهه شصت که ایشان مدیرمسئولی روزنامه کیهان را بر عهده داشت، در بیشتر گزارشها، اخبار و مصاحبهها از ایشان با لفظ «دکتر خاتمی» یاد میشد.
اسفندیار رحیم مشایی؛ روند غیرقانونیای که در نطفه خفه شد
نام اسفندیار رحیم مشایی در لیست افراد مجاز به ثبتنام آزمون مجازی کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس در سال 1391 مطرح شد. علی معینی، مسئول روابط عمومی دانشگاه تربیت مدرس، حضور اسفندیار رحیممشایی در آزمون مجازی کارشناسی ارشد این دانشگاه در رشته حقوق بینالملل و پذیرفته شدن وی در این رشته را تأیید کرد و گفت که وی همانند سایر متقاضیان تا آخرین لحظه در جلسه آزمون حضور داشت.
وی در توضیح پذیرفته شدن مشایی گفته بود: مشایی در ترم اول تحصیلی خود 8 واحد درسی انتخاب کرده بود.[8]
اما طبق تبصره پنج و شش «اطلاعیه دانشگاه تربیت مدرس در مورد نتایج نهایی آزمون ورودی کارشناسی ارشد مجازی نیم سال دوم سال 90-1389»، رییس دفتر رییس جمهور سابق شرایط لازم را برای تحصیل در این دانشگاه نداشت. در تبصره پنج این اساسنامه آمده است: «برای پذیرش در کلیه رشتههای حقوق فقط داوطلبان دارای مدرک کارشناسی در کلیه رشتههای حقوق (شامل رشتههای حقوق، فقه و مبانی حقوق اسلامی، الهیات گرایش فقه و حقوق اسلامی، فقه و حقوق و علوم قضایی) مجاز هستند.» این در حالی بود که اسفندیار رحیم مشایی دارای مدرک کارشناسی مهندسی الکترونیک از دانشگاه صنعتی اصفهان بود[9] و بر همین اساس وی نتوانست به ادامه تحصیل در این رشته ادامه دهد.
مهدی هاشمی؛ کسی که در هیچ کلاس دوره دکتری دیده نشد
روزنامه انگلیسی گاردین در سال 1390 به نقل از مسئولان آکسفورد، مهدی هاشمی را به «تقلب در پایاننامه دکترا» متهم کرد که این خبر با بازتاب گسترده و متفاوتی در رسانههای داخلی و خارجی همراه شد.
با این حال مهدی هاشمی رفسنجانی این اتهام را که «طرح پژوهشی» دوره دکترایش به کمک افرادی در دانشگاه آکسفورد نوشته شده، رد کرد.[10]
پس از این اتفاقات دکتر رضا شیخالاسلامی، استاد ایرانی دانشگاه آکسفورد در مصاحبهای به کارهای غیرقانونی مهدی اشاره کرد و گفت: «پذیرش دانشجوی میانه سال که دیر تقاضا کرده، سابقه در علوم اجتماعی ندارد، از زبان انگلیسی معاف شده و کسی هم او را در کلاس و سمیناری ندیده، غلط است؛ سؤال من اینست که چرا او را قبول کردند؟ چرا یکی از استادهایش رسماً دروغ گفت که نمیدانسته او فرزند جناب آقای هاشمی رفسنجانی است؟ مگر مهدی هاشمی در تقاضای خود ننوشته بود که به قول خودش 7 یا 8 کتاب پدرش را ویراستاری کرده است؟ چرا این همه دروغ؟»[11]
علاوه بر مدرک دکتری مهدی هاشمی، مدرک فوقلیسانس وی نیز زیرسؤال رفت. همانطور که در عکسهای فوق مشاهده میکنید، مدرک کارشناسی ارشد مهدی هاشمی رفسنجانی «مدرک معادل» بوده و پس از گذراندن یک دوره آموزشی بین دانشگاه صنعتی شریف و سازمان بهینهسازی مصرف سوخت کشور اخذ شده است و آن هم در زمانی که او خودش ریاست این سازمان را برعهده داشته است!
پینوشت:
[1]-http://fna.ir/bozm59
[2]-http://yon.ir/G4oxN
[3]-http://aftabnews.ir/vdcjxveh.uqeymzsffu.html
[4]-http://aftabnews.ir/vdcdnf0n.yt0zk6a22y.html
[5]-mshrgh.ir/722123
[6]- http://tn.ai/1403936
[7]-mshrgh.ir/605839
[8]-https://www.yjc.ir/00HHcZ
[9]-https://www.khabaronline.ir/detail/269881/weblog/zamanidarmazari
[10]-http://yon.ir/IOEMY
[11]- https://www.farsnews.com/news/13910730000780/