اسحاق جهانگیری که همطیفیهایش از کمرنگشدن نقشش در کابینه انتقاد دارند در تازهترین اظهارت خود از مدیران فعلی دولت گله کرده و آنان را بیانگیزه قلمداد کرده است. او با بیان اینکه مردم در مورد حاکمان قبلی کشور قضاوتی دارند و در آینده در مورد ما هم قضاوت خواهند کرد، گفت: امروز عرصه اقتصادی برای مردم بسیار سخت شده است، اما میتوانیم با سربلندی از این مرحله عبور کنیم.»
به گزارش صبح نو این انتقادی است که بسیاری از سیاسیون و دلسوزان از دولت دارند. هرچند که آقای جهانگیری و نوبخت برای عذرخواهی از مردم از یکدیگر سبقت گرفتهاند، اما در کنار این عذرخواهی اقدام و تدبیری ویژه برای این شرایط سخت اقتصادی و مقابله با تحریمها دیده نمیشود. تعلل دولت در ترمیم کابینه و انتخاب سفرای کشورهایی که بیشترین تعاملات اقتصادی را با ایران دارند نمونههایی از این انفعال است.
علاوهبر آن، دولت باید برای این شرایط سخت کارگروه ویژهای را تشکیل و راهکارهایی را برای این شرایط که از آن تعبیر به جنگ اقتصادی میشود اتخاذ میکرد؛ اما در نهایت با تعلل دولت، این رهبر انقلاب بود که دستور به تشکیل ستادی اقتصادی برای هماهنگی میان قوا دادند. شورایی که چند ماهی است به ریاست روحانی تشکیل میشود، اما تنها یک یا دو تصمیم آن اثرگذار بوده و مابقی جلسات مصوباتی در سطح هیات دولت داشته است.
همین آقای معاون اول که انتقاد از بیانگیزگی مدیران کرده است، ماهها بود جلسات ستاد فرماندهی اقتصادی و ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی را برگزار نمیکرد، تا اینکه با افزایش انتقاد رسانهها نسبت به این مسأله مجدداً این جلسات طبق روال برگزار شد. هرچند که برداشت نقد دلسوزانه و اعتراف آشکار آقای معاون از مسوولان سخت است چراکه حزب متبوعش با انداختن تقصیرهای دولت به گردن یاران اعتدال و توسعه سعی میکنند سرنوشت خود را از دولت جدا کرده و گناه خود را در این بیبرنامگی و بیانگیزگی و رخوت حاکم در کابینه پاک کنند. آنها ماههاست که با راه انداختن دعوای حیدری - نعمتی با نوبخت و واعظی بر سر قدرت در کابینه جنگ دارند و حال این اختلافات را رسانهای کردهاند.
از سویی دیگر وقتی مدیری در شرایط بحران کارنامه قابل توجه از خود برجای نمیگذارد قطعاً باید جای خود را به یک مدیر جهادی و با انگیزه بدهد. همچنان که تاکنون دو وزیر در دولت استیضاح و طرح استیضاح دو وزیر دیگر در مجلس شورای اسلامی مطرح شده است. اما بنابر اخبار منتشره دولت قصد دارد مجدداً از همان چهرهها، اما در پستهای دیگر استفاده کند.
البته روحانی خود نیز پیش از این، مدیران دولتش را به امیدوار و ناامید تقسیم کرده بود. او در اردیبهشتماه سال جاری با انتقاد از برخی از اعضای کابینهاش گفته بود: «در ذهنم وزرا را به دو دسته تقسیم کردهام و هر دو دسته آدمهای خوبی هستند، اما بخشی از آنها هوای ناامیدی در سر دارند. برخی با اشاره به بودجه آن را کم میدانند یا وضعیت فروش و انتقال درآمدهای نفتی را خوب نمیدانند. این عده در اول، وسط و آخر دولت سخن ناامیدکننده دارند یا برخی از آنها وقتی سخن از باران و خشکسالی میشود صحبت از واردات محصولات میکنند. اما عدهای هم امیدوارانه حرف میزنند. مثلاً میگویند اگر باران کم است باید الگوی کشت را تغییر دهیم یا به کشاورزان در فلان منطقه سفارش کنیم فلان محصولات آببر را کشت نکنند. تلاش کردم گوش من نسبت به اینها کم بشنود. یک عده همیشه امیدوارانه حرف میزنند و میگویند مشکل این است و باید بیشتر تلاش کنیم و باید تشویق کنیم کشاورزان فلان کار را کنند. هم پیشنهاد میدهند و هم امیدوارند این ناامیدی و غم و غصه چه خاصیتی دارد؟ این چهره عبوس از اول سال برای اتفاقات بعدی است؟»
با وجود آنکه علاوهبر منتقدان و دلسوزان نظام، خود اعضای دولت در صدرآنان رییسجمهوری و معاون اولش به بیانگیزگی و ناامیدی برخی از وزرا و مدیران معترف هستند، اما هیچ تلاشی برای اصلاح سبک کاری خود یا حداقل تغییر مدیران انجام نمیدهد جای تعجب دارد. چراکه صرف خودانتقادی و عذرخواهی هیچ دردی از جامعه کم نمیکند و مردم منتظر تدبیر ویژه دولت برای حل معظلات و رفع دغدغههای اقتصادیشان هستند.