بیمارستانهای دولتی که قرار است جایی برای تسکین درد مردم به خصوص قشر ضعیف جامعه باشد، در برخی از موارد تبدیل به مکانی شدهاند که درد بیماران را دو چندان میکنند و بر روح و روانشان سوهان میکشد. مردمی که از سر ناچاریی قید مطبهای شخصی و درمانگاههای خصوصی را زدهاند و به بیمارستانهای دولتی پناه آوردهاند گاهاً تا بیش از سه ساعت باید در صفهایی ناراحت کننده منتظر دکترها بایستند و حق اعتراض هم نداشته باشند. آیا مسئولان از وضعیت بیماران در این بیمارستانها بیخبرند؟ یا عزم و ارادهای برای حل و درک مشکلات مردم و سردرگمیهایشان که تنها با یک دفتر برنامهریزی قابل حل است، ندارند؟
صفهای طولانی بیماران در انتظار دکتر!
به گزارش جوان آنلاین کافی است مسئولان وزارت بهداشت چند دقیقهای به بیمارستانهای دولتی سر بزنند و صفهای طولانی انتظار که اکثراً به دلیل نبود صندلی سرپا ایستادهاند را ببینند. مسئولان که نمیروند، اما به عنوان خبرنگار سری به یکی از این بیمارستانها زدم تا بلکه فریاد بیمارانی شوم که از ترس لغو شدن نوبتشان کام نمیگشایند.
پیرزنی را دیدم که به خاطر نبود صندلی کافی برای نشستن، در گوشهای ایستاده بود و زیر لب به عالم و آدم بد و بیراه میگفت. کمی نزدیکتر میروم و از او میپرسم: «چند ساعت است اینجا هستید؟» با ناراحتی میگوید: «از ساعت ۸ و نیم به بیمارستان آمدهام و دو ساعت است که اینجا ایستادهام. خانهمان به اینجا خیلی دور است، اما خب چاره چیست؟ پولمان به بیمارستان خصوصی نمیرسد. برای همین ناچارم این همه راه را به اینجا بیایم و منتظر باشم تا دکتر هر وقت دلش خواست به مطب بیاید!» او ادامه میدهد: «این ماجرا فقط برای امروز نیست، هر بار به بیمارستان میآیم باید ساعتها منتظر بمانم. جایی هم برای نشستن نیست و با طولانی ایستادن کمردرد و پادرد هم به دردهایم اضافه میشود!»
به سراغ یکی دیگر از بیماران در صف میروم، شمارهای که در دستش است نشان میدهد زودتر از همه به بیمارستان آمده است. از او میپرسم: «قبل از آمدن به مطب وقت گرفته بودید؟» مرد جوان پاسخ میدهد: «بله! قبلاً تلفنی وقت گرفتم. به من گفته بودند از ۸ صبح دکتر میآید و برای اینکه زودتر نوبتم شود و به محل کارم برسم ساعت ۷ به بیمارستان آمدم تا اولین نفر در صف باشم. اما همان دم در که خواستم نوبتم را بگیرم، نیروی خدماتی بیمارستان گفت دکتر زودتر از ۱۱ مریض نمیبیند! خب اگر به ما بگویند دکتر دقیقاً چه ساعتی در مطب حاضر میشود تکلیفمان مشخص است.» او ادامه میدهد: «من نمیفهمم این دیگر چه مدلش است، اگر خود این آقای دکتر یک مریض دو دقیقه وقتش را بیشتر بگیرد با ناراحتی او را بیرون میکند، ولی ما ۳ ساعت است که اینجا منتظر ایستادهایم! ما آدم نیستیم؟ وقت ما ارزشمند نیست؟» این مرد جوان میگوید: «اگر پول داشتیم هرگز به بیمارستان دولتی نمیآمدیم، میرفتیم بیمارستان خصوصی که هم برخورد بهتری دارند و هم در آنجا نوبتدهی به بیمار منظمتر انجام میشود اما چه کنیم که هر چه میکشیم از بیپولی است.»
۳ ساعت انتظار برای ۲ دقیقه معاینه، آن هم پیش چشم همه!
ساعت ۱۱ میشود و دکتر میرسد! بیماران زوق زده به صف میشوند تا به نوبت وارد اتاق شوند. عجیب است که دکتر اجازه بسته شدن درب اتاق را نمیدهد. یکی از بیماران روی صندلی و مقابل میز دکتر مینشیند و از بیماریش میگوید، بیمار بعدی پشت سرش ایستاده و همهچیز را میشنود. در اتاق باز است! چند نفر اول صف هم از اینکه زانوی این بیمار از چه زمانی درد گرفته نیز باخبر میشوند. تعجب میکنم که چرا این بیماران حریم خصوصی ندارند و دکتر میخواهد این بیماران را جلوی چشم همه معاینه کند؟!
بودجههای کلان لازم نیست، انسانیت میخواهیم
مردم از نوع رفتارها در بیمارستان دولتی و اتلاف وقتشان کلافه و شاکی هستند. آنها تنها گناهشان این است که پول ندارند تا برای درمان در بیمارستانهای بهتر خرج کنند. اما وظیفه مسئولان در قبال این بیماران چه میشود؟ شاید بگویند پول نیست و بودجه نداریم. اما راه اندازی سیستم نوبتدهی منظم و مدیریت کردن آن هزینه زیادی لازم ندارد. به طور حتم نظمدهی به نوبت بیماران و هماهنگ کردن آنها، بیشتر نیاز به تلاش و اراده مسئولان و مدیران مربوطه دارد تا هزینههای کلان! حتی با یک دفتر برنامه ریزی ساده، میتوان سیستم نوبت دهی را راه انداخت و با مطلع کردن بیماران از ساعت دقیق نوبتشان میشود، مانع از اتلاف وقت آنها که ارزشمندترین سرمایهشان در در هستی است، جلوگیری میشود!
حتی میتوان از وزیر ارتباطات که همواره دغدغه دولت الکترونیک را دارند، خواست با همکاری وزارت بهداشت برای رفع نیازهای بهداشتی مردم قدمی بردارند و با اینترنتی کردن نوبتدهی بیمارستانهای دولتی، دردی از دردهای بیماران سرگردان در این بیمارستانها کم کنند.
القصه این مشکل نه به FATF ربطی دارد و نه به دلار و ترامپ! کافیست کمی مدیریت و خلاقیت به خرج داد تا بهداشت و درمان را که از اصلیترین نیازهای یک جامعه است را ارتقاء داد.