کانون تربیت اسلامی در پایان شانزدهمین هماندیشی خود با صدور بیانیهای، تأکید کرد: یکی از ظرفیتهای موثر و بازدارنده کشور در مقابله با عملیات روانی دشمن ظرفیت عظیم آموزش و پرورش و دانشگاهها است، مجموعهای که نزدیک به 20 میلیون نفر از فرزندان کشور روابط روزانه و چهره به چهره دارد. برمسئولین عالی و نیز ردههای مختلف این نهادها است که با درک درست شرایط و به تعبیر رهبر معظم انقلاب با "درک و احساس و وجود و حضور دشمن" از ظرفیتهای موجود در مقابله با جنگ روانی حداکثر بهره برداری را به عمل آورند و از مسئولین ستاد تبلیغات جنگ پیش روی هم انتظار میرود با اتخاذ آرایش دفاعی نسبت به راهبردهای دفاع روانی و با حسن استفاده از ظرفیتهای کشور از جمله مراکز اموزشی، دشمن بی منطق را در دستیابی به اهداف خود ناکام بگذارند.
به گزارش تسنیم، همانگونه که اشاره شد آموزش و پرورش و جامعه معلمان ظرفیت بالفعل کشور در مواجهه با حیله دشمنان هستند و بر مسئولین فرادست است که ژرفنگرانه و با نگاه عمیق و بلند مدت، محدودیتهای خود تنیده به پای آموزش و پرورش مرتفع و ظرفیت این مجموعه عظیم را برای مصاف پیش رو بیش از پیش آزاد کنند.
انتظار میرفت رویدادهای اخیر اقتصادی و اذعان همه نخبگان بر نقش عامل روانی و نوع نگرش آحاد مردم در شکلگیری و تشدید اختلالات اخیر اقتصادی جایگاه آموزش و پرورش را در منظر گردانندگان برجستهتر کرده و آنها را برای علاج دراز مدت این کاستیها به دقت دوباره راهنمایی کند تا آموزش و پرورش را از صندوقچه فراموشی بیرون بیاورند اما افسوس که ظواهر امر چنین نشان نمیدهد.
از قرار معلوم حوادث اخیر اقتصادی و فراز و فرود سکه و ارز و در صدر قرار گرفتن اموری از این دست بهانه مناسبی برای فراموشی آموزش و پرورش فراهم کرده است. سالهاست دلسوزان و علاقهمندان کشور با دل بستن به اجراییشدن گام به گام سند تحول بنیادین طلوع آفتاب از مشرق آموزش و پرورش را برای کشور انتظار میکشند اما حوادث به گونهای پیش میرود و در میدان عمل آموزش و پرورش را به عقب برمیگرداند.
واقعیت این است که آموزش و پرورش در حال حاضر روزهای خوشی را نمیگذراند، سقوط آزاد و مستمر سهم آموزش و پرورش از اعتبارات عمومی کشور و به تبع آن غرق شدن و دست و پا زدن مسئولین این وزارت خانه در تنگناهای اعتباری و گرفتار آمدن در محدودیتهای جناحی و حزبی نظام تعلیم و تربیت کشور را ناخوش احوال کرده است.
کاهش مستمر سهم تعلیم و تربیت و بیتوجهی برون و درون سازمانی در حوزه نیروی انسانی حال روز اموزش و پرورش آیندهسازان کشور را در هالهای از ابهام قرار داده و کشتی تعلیم و تربیت در ورطه نیازهای اولیه و بدیهی مانند کمبود شدید نیروی انسانی به گل نشسته است. امروزه مسئولین آموزش و پرورش به حق از کمبود 300 هزار نفری نیروی انسانی سخن میگویند این درحالی است که با حجیم شدن مستمر مساحت کف حرم دانش آموزی همزمان با افزایش مستمر بازنشستگی از تشدید این کمبود در سالهای آینده حکایت دارد.
کلاسهای درس از پسرخالهها و دخترعمهها بدون کمترین صلاحیت معلمی پرخواهد شد
آنچه مسلم است اینکه صندلی معلم در کلاسهای درس خالی نخواهد ماند و در صورت نبود تدبیر برای تأمین و تربیت نیروی انسانی شایسته و حرفهای امری که به بارنشستنش حداقل 4 سال زمان میبرد در صورت ضرورت که ضرورت آن از هم اکنون علوم است، عجولانه و درهم از نیروهای دم دست از پسرخالهها و دخترعمهها به اشکال مختلف رومیزی یا زیرمیزی بدون کمترین صلاحیت معلمی پرخواهد شد و این یعنی آغاز انحلال کیفی آموزش و پرورش.
لذا ضمن قدردانی از مسئولان مدیریت منابع انسانی آموزش و پرورش که در شرایط فقر شجاعت برای بیان حقیقت از کمبود شدید نیروی انسانی رونمایی کردند از مسئولان بالادستی به ویژه سازمان مدیریت و امور استخدامی و کمیسیون آموزش مجلس میخواهیم که این موضوع مهم را در صدر اولویتهای خود قرار دهند.