موضوع استعفا و یا برکناری عباس آخوندی از وزارت راه و شهرسازی، از ماهها قبل مطرح و اعلام شد که رئیسجمهور دیگر چندان مایل نیست آخوندی وزیر وی در وزارت راه و شهرسازی باشد.
به هر حال کارنامه وزیر مستعفی راه و شهرسازی در حدود ۵ سال مدیریت وی بر این وزارتخانه چندان مطلوب نبود و بسیاری از اهدافی که در سند چشمانداز و برنامه توسعه مدنظر بود، در حوزه حمل و نقل و خصوصاً مسکن محقق نشد، از قرارداد ایرباسها گرفته تا قراردادهای ریلی با کشورهای خارجی و تکمیل آزادراهتهران-شمال و بیتوجهی کامل به مسکن مهر و طرح بلاتکلیف مسکن اجتماعی.
به هر حال ظاهراً رئیسجمهور هم دل خوشی از عباس آخوندی نداشت خصوصاً با کمتوجهی وزیر سابق راه و شهرسازی به موضوع مسکن به عنوان یکی از نیازهای اولیه مردم و بروز نابسامانیهای اخیر در حوزه مسکن، رئیسجمهور تصمیم به انتزاع وزارت راه و شهرسازی و البته تغییر آخوندی داشت که یکی از مخالفان این انتزاع، عباس آخوندی بود.
وزیر مستعفی راه و شهرسازی موافق همجواری بخش مسکن و راه بود و اعتقاد داشت (فقط در حرف و نه عمل) سکونتگاههای شهری در سیستم حمل و نقل ترکیبی باید به انواع مدلهای حمل و نقلی متصل باشند و با استناد به همین موضوع معتقد بود که وجود مدیریت واحد در بخش مسکن و راه ضروری است اما با گذشت ۵ سال از مدیریت وی در رأس هرم مدیریتی وزارت راه و شهرسازی، حتی این موضوع به عنوان برنامه اصلی وزارت راه و شهرسازی هم عملیاتی نشد؛ نمونه کوچکتر این برنامه هم شهرسازی ریلپایه بود.
* اتصال سکونتگاههای شهری به مدلهای حمل و نقلی در همایشها ماند
موضوعاتی قابل ذکر زیادی وجود دارد که بتوان از آنها به عنوان کمکاری آخوندی در وزارت راه شهرسازی یاد کرد اما یکی از اصلیترین اولویتهایی که از سوی وزارت راه و شهرسازی و آخوندی مطرح شد و بابت آن همایش و سمینارهایی زیادی از سوی وزارت راه و شهرسازی برگزار شد، اتصال سکونتگاههای شهری به مدلهای مختلف حمل و نقلی و شهرسازی ریلپایه بود که فقط در همان همایش و سمینار ماند و به اجرا نرسید.
اواخر فروردینماه امسال بود که آخوندی در تشریح سیاستهای سهگانه وزارت راه و شهرسازی در برنامه ششم توسعه، این برنامه را شامل سه سیاست شهرسازی ریل پایه، توسعه راهآهن حومهای و توسعه شبکه راهآهن ایران دانست.
وی قبل از تعیین شهردار فعلی تهران گفته بود: اگر قرار است طرح تفصیلی را براساس ریلپایه، تغییر دهیم باید شهرداری را انتخاب کنیم که بتواند این اولویت را اجرایی کند، ریل را بفهمد، توسعه براساس ریل را بفهمد، حمل و نقل عمومی را بفهمد، شهری مبتنی بر ریل را بفهمد، حمل و نقل عمومی یکپارچه را بفهمد، بتواند سیستمی را طراحی کند که با استفاده از آن یک شهروند بتواند با یک کارت هم از اتوبوس استفاده کند و هم از مترو و هم سایر وسایل حمل و نقل عمومی.
این موارد در حالی به صورت صرفاً تئوری از زبان عباس آخوندی مطرح شد که در عمل هیچ تلاشی برای تحقق این اهداف مشاهده نمیشد.
* خصوصیسازی به معنای واقعی در وزارت راه و شهرسازی محقق نشد
یکی دیگر از مشکلات وزارت راه و شهرسازی ناتوانی آخوندی در مدیریت کردن یک وزارتخانه بزرگ و سنگین بود. به هر حال با ادغام راه و مسکن چند بخش بزرگ حمل و نقلی که خود استعداد یک وزارتخانه شدن را دارند با مسکن و شهرسازی که اصلیترین نیاز مردم است، ترکیب شد.
در این راستا ضرورت داشت پروژه چابکسازی در وزارت راه و شهرسازی پیاده شود و چابکسازی هم قطعاً با واگذاری امور به بخش خصوصی محقق میشود؛ چابکسازی دولت، اجرای دقیق طرحها و واگذاری کامل امور تصدیگری به بخش خصوصی است. امری که در برخی موارد رعایت نشد و دولت و وزارت راه و شهرسازی در بسیاری از بخشها هنوز تصدیگری انجام میدهد.
برای چابکسازی دولت باید فعالتهای تصدیگری از دست دولت گرفته شده و به دست مردم داده شود، این معنای چابکسازی است، دولت باید شرکتهایی که فعالیتهای تصدیگری انجام میدهند را واگذار کند ضمن آنکه شرکتهای نیمهخصوصی و وابسته به دولت باید در اولویت واگذاری باشند.
اگر در وزارت راه و شهرسازی، پروژههای تصدیگری و پروژههای مشمول قانون اصل 44 به بخش خصوصی واقعی سپرده میشد و البته اگر در جذب سرمایهگذار خصوصی پروژهها با مطالعه دقیق و کارشناسی، مشوقهای مناسب سرمایهگذاری داشتیم، پیشرفت پروژهها بسیار مطلوب و مناسبتر بود.
* سیاستزدگی آخوندی در وزارت راه
فراموشی خصوصیسازی واقعی در وزارت راه و شهرسازی، بیتوجهی به توسعه انواع مدلهای حمل و نقل، عدم تمرکز کافی وزیر مستعفی راه و شهرسازی بر مدلهای حمل و نقل در سالهای اخیر چنانکه فقط حمل و نقل حومهای مورد تأکید آخوندی بود، بیتـوجهی به موضوعاتی نظیر شهرسازی به طور گسترده، کمکاری در ساخت بیمارستانها و اماکن دولتی و از همه مهمتر بروز نابسامانی در بخش مسکن، همه از معضلاتی بود که در دوره ریاست آخوندی بر وزارت راه و شهرسازی رخ داد.
به هر حال بروز همه این مشکلات در وزارت راه و شهرسازی و بیتوجهی آخوندی برای رفع آنها موجب شد دولت تصمیم به جایگزین کردن آخوندی بگیرد.
البته آخوندی با رسانهای کردن استعفای خود خواست نشان دهد که از قبل مایل به برکناری از این سمت بوده است اما پشت پرده حکایت از چیز دیگری دارد.
آخوندی به عنوان وزیر راه و شهرسازی به جای آنکه به دنبال تحقق وعدههای خود و رفع مشکلات حمل و نقل و خصوصاً مسکن در حوزه کاری خود باشد، اغلب با ورود به حوزههای کاری دیگر وزارتخانهها و حتی شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام، وظیفه اصلی خود را به کلی فراموش میکرد و با دخالت در امور سیاسی و قانونگذاری کشور زمینه اختلاف بین ارگانهای نظام را فراهم میکرد.
به هر حال عباس آخوندی با کارنامه نهچندان مطلوب از وزارت راه و شهرسازی رفت و میراث وزیر مستعفی وزارت راه و شهرسازی برای مدیریت جدید این وزارتخانه، مشکلات بزرگی است که قطعاً با مدیریت تخصصی و غیرسیاسی قابل حل خواهد بود.
سعید مؤذنی