سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۷ آبان ۱۳۹۷ - ۰۸:۵۳

راننده‌ای که از پرداخت خسارت مات و مبهوت ماند

کار که فیصله پیدا کرد، براتعلی دست کرد در جیبش و مقداری پول به راننده داد! راننده تعجب کرد و گفت: برای چیست!؟ گفت: این خسارت آن چند ضربه‌ کوچک است که به سر ماشین زدم.
کد خبر : ۴۴۰۴۶۱

پاسدار شهید «براتعلی داودی» در ۱۳۳۷ در مشهد مقدس در خانواده‌ای محروم متولد شد و در نهایت در ۲۸ فروردین ۱۳۶۲ در پیرانشهر بر اثر آسیب‌دیدگی شدید و قطع یک دست و دو پا به شهادت رسید. خبرگزاری میزان بُرش‌هایی از زندگی این قهرمان کشورمان را که در کتاب «ماشال» گردآوری شده است، منتشر می‌کند.

مینی بوس

به گزارش میزان، ده دوازه سال بیشتر نداشت. کِرمش گرفته بود باد لاستیک مینی بوس را خالی کند. مشغول ور رفتن با والف بود که مثل برق گرفته‌ها از جا پرید. راننده میرغضب شده بود و آماده که سیلی دیگری نثارش کند.

پسرک مثل آهویی که از جلوی شیر فرار کنه، گریه کنان شروع به دویدن کرد. راننده دیوانه شده بود. ماشین را بی درنگ روشن کرد و دنبال نوجوان افتاد. انگار می‌خواست بچه را زیرش بگیرد، به خاطر یک باد خالی کردن! سرپیچ براتعلی با موتور سر رسید و با چوب چند بار زد به سپر مینی بوس.

راننده که پیاده شد، کمی باهاش صحبت کرد. آرامَش کرد. ماجرا را پرسید. نوجوان را آورد که معذرت خواهی کند. راننده هم از این که از کوره در رفته بود شرمنده بود. کار که فیصله پیدا کرد، براتعلی دست کرد در جیبش و مقداری پول به راننده داد! راننده تعجب کرد و گفت: برای چیست!؟ گفت: این خسارت آن چند ضربه‌ کوچک است که به سر ماشین زدم. راننده مات و مبهوت مانده بود.