دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۵ آذر ۱۳۹۷ - ۰۸:۲۰

معمای مرگ مرموز پسر دانش آموز/ آیا او و دوستش خودکشی کرده اند؟

پدر شهاب در ادامه گفت: من چندین بار به آرش گفتم که دست از سر پسرم بردارد، اما او گوشش به این حرف‌ها بدهکار نبود. با اینکه فاصله خانه‌مان زیاد بود ولی بازهم مدام به سراغ پسرم می‌آمد.
کد خبر : ۴۴۴۲۶۹

 ساعت 6 بعد از ظهر چهارشنبه گذشته مرد جوانی به کلانتری 128 تهران نو رفت و از ناپدید شدن پسر 17 ساله‌اش به‌نام شهاب خبر داد.

به گزارش ایران پدر شهاب در تشریح ماجرا گفت: پسرم دانش‌آموز سال دوم دبیرستان بود. حدود ساعت 11 صبح با همسرم تماس گرفت و گفت که او و یکی از دوستانش به‌نام آرش با معلمشان  بحث و مدرسه را ترک کرده‌اند. بعد به مادرش گفت که برای بازی رایانه‌ای به یک مرکز بازی رفته و از آنجا به خانه می‌رود. اما در آخرین تماس‌هایش گفت که شارژ تلفن همراهش تمام شده است. هر چه همسرم منتظر ماند شهاب به خانه بر نگشت.

پدر شهاب گفت: آن روز تا ساعت 6 عصر منتظر ماندیم اما چون شهاب تلفنش را جواب نمی‌داد نگران شدم و موضوع را به پلیس خبر دادیم. از طرفی مدام با پدر آرش در تماس بودم اما او خیلی خونسرد می‌گفت اصلاً موضوع مهمی نیست و پسرم قبل از این هم چندین بار خانه را ترک کرده بود. پدر آرش از اینکه حتی برای پسرش اتفاقی هم بیفتد ابراز نگرانی نمی‌کرد. شهاب تنها پسرم و رفیقم بود. کشتی گیر و فوتبالیست بود. او همیشه احترام زیادی برای من و مادرش قائل بود. اما آرش از نظر من و خانواده‌ام پسر موجهی نبود به همین خاطر بارها از پسرم خواسته بودم با او ارتباط نداشته باشد.

او ادامه داد: وقتی از پسرم خبری نشد به مدرسه رفتم و آنجا بود که فهمیدم ماجرا چیز دیگری بوده، روز چهارشنبه 21 آذر آرش مقابل مدرسه پسرم را دیده و به او گفته با پدرش بر سر خرید موتورسیکلت دعوایش شده و از خانه فرار کرده است. او از پسرم می‌خواهد آن روز به مدرسه نروند و با هم باشند. پسر من هم آن روز اصلاً مدرسه نمی‌رود و برای اینکه همسرم نگران نشود به او می‌گوید که با معلمشان بحث کرده  در صورتی که اصلاً آن روز به مدرسه نرفته بودند.
جسدی داخل پارک
با شکایت مرد جوان، تحقیقات از سوی مأموران پلیس آغاز شد. درحالی که بررسی‌ها در این خصوص ادامه داشت رهگذران یکی از بوستان‌های تهرانپارس با پلیس تماس گرفته و از کشف جسد پسر جوانی خبر دادند.بدین ترتیب مأموران کلانتری در تماس با بازپرس کشیک قتل موضوع را اعلام کردند و برای بررسی ماجرا راهی محل شدند. به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران جسد برای مشخص شدن هویت و علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.
سرنوشت مبهم
در ادامه تحقیقات از آنجایی که از زمان مرگ بیش از 24 ساعت می‌گذشت واز سویی مشخصات جسد پیدا شده با شهاب شباهت زیادی داشت این احتمال مطرح شد که جسد متعلق به پسر نوجوان باشد. بدین ترتیب با شناسایی جسد از سوی پدر شهاب راز ناپدید شدن پسر 17 ساله برملا شد. این درحالی بود که سرنوشت دوست شهاب به‌نام آرش همچنان نامعلوم بود. اما در بررسی‌های صورت گرفته از خانواده وی مشخص شد که آرش چهارشنبه شب درحالی که حال مساعدی نداشته با خانواده‌اش تماس گرفته و از آنها کمک خواسته است.

به‌دنبال این تماس پدر آرش او را به بیمارستان منتقل کرده و پسر نوجوان تحت مراقبت‌های ویژه قرار گرفته است. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد که دو پسر نوجوان قرص ترامادول مصرف کرده و از هوش رفته بودند اما پس از مدتی آرش به هوش آمده و به سختی با پدرش تماس گرفته و توسط او به مرکز درمانی منتقل شده است.
پدر شهاب در ادامه گفت: من چندین بار به آرش گفتم که دست از سر پسرم بردارد، اما او گوشش به این حرف‌ها بدهکار نبود. با اینکه فاصله خانه‌مان زیاد بود ولی بازهم مدام به سراغ پسرم می‌آمد.
من از آرش و پدرش شکایت دارم چون چهارشنبه شب که پدر آرش او را پیدا کرد باید به من خبر می‌داد. اما آنها حدود ساعت 10 و نیم صبح روز پنجشنبه 22 آذر با همسرم تماس گرفته و گفته‌اند که آرش پیدا شده و پسرم نیز در همان حوالی بی‌هوش افتاده است. آنها اگر همان موقع به من می‌گفتند پسرم را پیدا می‌کردم. از طرفی گوشی تلفن همراه، مدارک و وسایل مدرسه پسرم به سرقت رفته و سر پسرم شکسته بود و لب و دهانش ورم کرده بود. این احتمال را می‌دهم که برای او حادثه‌ای رخ داده باشد.
او ادامه داد: پسری به‌نام طاهر دوست مشترک آرش و پسرم است که آنها روز حادثه به سراغ او می‌روند. طاهر برای آنها قرص ترامادول تهیه می‌کند و شب حادثه نیز طبق تحقیقات اولیه پسرم و آرش قرص ترامادول مصرف کرده‌اند. او گفت که آرش برای او صدایی فرستاده که در صدا می‌گوید می‌خواهیم خودکشی کنیم.
 در حال حاضر پرونده برای رسیدگی به شعبه ششم بازپرسی دادسرای جنایی به ریاست بازپرس مدیر روستا فرستاده شد.