سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۶ آذر ۱۳۹۷ - ۰۸:۲۱

ذره‌ای ترس از دشمن در وجود این مرد نبود

براتعلی بدون آن که از مسیرش منحرف شود، در یک لحظه هر دویشان را گرفت و سرهایشان را به هم کوبید!
کد خبر : ۴۴۴۴۰۹

ذره‌ای ترس از دشمن در وجود این مرد نبودپاسدار شهید «براتعلی داودی» در ۱۳۳۷ در مشهد مقدس در خانواده‌ای محروم متولد شد و در نهایت در ۲۸ فروردین ۱۳۶۲ در پیرانشهر بر اثر آسیب‌دیدگی شدید و قطع یک دست و دو پا به شهادت رسید. خبرگزاری میزان بُرش‌هایی از زندگی این قهرمان کشورمان را که در کتاب «ماشال» گردآوری شده است، منتشر می‌کند.

دو اسیر کله پوک!

عملیات مهمی بود. مدت‌ها برایش برنامه ریزی کرده بودیم. موفقیت در آن عملیات راه را برای منطقه‌های دیگر کاملا باز می کرد. نیروهای پیشرو باید می‌جنگیدند، بدون تیراندازی.

میان نخلستانی انبوه، جنگ، جنگ تن به تن بود. پیشرو بودن مثل اکثر اوقات داوطلبی بود.

طبق معمول یکی از این داوطلب‌ها براتعلی. با سرعتی تمام شروع به دویدن کرد.

آمادگی بدنی بالایش باز هم به کمک سپاه اسلام آمده بود. از دور تماشایش می کردیم.

حواسمان بود اگر خطری تهدیدش کرد، به گونه‌ای حمایتش کنیم.

دو سرباز عراقی متوجه حرکت سریع براتعلی شدند. تمام وجودشان را ترس گرفت!

براتعلی هم بلافاصله فهمید. نمی‌دانستیم چه پیش می آید. دو نفری به سویش دویدند.

در عین ناباوری، چیزی که دیدیم مثل فیلم‌ها بود: براتعلی بدون آن که از مسیرش منحرف شود، در یک لحظه هر دویشان را گرفت و سرهایشان را به هم کوبید!

از ذوق و شوق درونمان غوغا شد، ولی نمی‌توانستیم عکس العملی نشان بدهیم. پهلوان به مسیرش ادامه داد و خط برای بقیه باز شد.

به عراقی‌ها که رسیدیم، هنوز گیج و منگ بودند! درست وحسابی نمی‌توانستند روی پاهایشان بایستند.

روی زمین ولو شده بودند و آه و ناله می کردند.

ما هم آن دو سرباز بی کله را گرفتیم و به عنوان اسیر به عقب منتقل کردیم.

الحمدلله عملیات به بهترین شکل ممکن و با شجاعت‌ها و دلاوری‌های امثال براتعلی به سرانجام رسید.

انگار ذره‌ای ترس از دشمن در وجود این مرد نبود.