ماجرای این پرونده جنایی در نیمه شب سوم آذر سال ۱۳۹۴ هنگامی آغاز شد که یکی از مأموران کلانتری سیدی مشهد در تماس با قاضی ویژه قتل عمد، از قتل هولناک مادر و فرزند خردسالش در طبقه چهارم یک مجتمع آپارتمانی واقع در کوچه خاکستری خبر داد. دقایقی بعد، قاضی سیدجواد حسینی (قاضی ویژه قتل عمد در زمان وقوع حادثه) به همراه کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی، پزشک قانونی و عوامل بررسی صحنه جرم، در محل وقوع جنایت حضور یافت و بدین ترتیب، تحقیقات قضائی و پلیسی در این باره آغاز شد. جسد خون آلود زن جوان که با چندین ضربه جسم سخت و لبه دار به قتل رسیده بود، روی رختخواب پهن شده در پذیرایی منزل و کنار دیوار اپن آشپزخانه قرار داشت و دختر ۱۴ ماهه او نیز در حالی کنار مادر و روی تشک کوچکش افتاده بود که بررسیهای مقدماتی نشان میداد وی از طریق انسداد راه تنفسی، خفه شده است.
به گزارش روزنامه خراسان ادامه تحقیقات قاضی حسینی که تا نیمه شب طول کشید، مشخص کرد: اثری از همسر ۳۶ ساله مقتول که پتو و متکای وی در کنار قربانیان این جنایت هولناک افتاده بود، وجود ندارد و این احتمال قوت گرفت که وی پس از کشتن همسر و فرزند خردسالش، متواری شده است. قاضی وقت شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، بلافاصله دستورات ویژه ای را برای ردیابی متهم فراری و رصدهای اطلاعاتی صادر کرد. این در حالی بود که طبق نظر پزشک قانونی، بین ۱۵ تا ۳۶ ساعت از مرگ مادر و فرزند میگذشت و متهم فرصت کافی برای فرار داشته است.
در پی دستور قضائی، کارآگاهان شبانه به شماره تلفنهایی از مقتول و متهم فراری دست یافتند اما بررسی این شماره هامشخص کرد که همه تلفنها خاموش است و متهم دو گوشی تلفن مقتول را نیز با خود برده است. در حالی که عقربههای ساعت ۳ بامداد را نشان میداد، کارآگاهان با شناسایی محل سکونت پدر و مادر متهم فراری در منطقه شرق مشهد، بلافاصله در کنار قاضی سیدجواد حسینی به بولوار میثاق شمالی عزیمت کردند اما نتیجه تحقیقات میدانی بیانگر آن بود که متهم در شب وقوع حادثه نزد پدر و مادرش رفته و صبح روز بعد نیز از آنجا به مکان نامعلومی گریخته است.
بررسیهای انجام شده در محل سکونت متهم فراری مشخص کرد که همسر وی به دلیل بیکاری متهم، دچار اختلافاتی با وی بود. مدتی قبل از جنایت نیز بنا به شهادت برخی افراد، با یکدیگر به مشاجره لفظی و درگیری پرداختهاند. همچنین ادامه تحقیقات درباره وضعیت خانوادگی متهم فراری نشان داد وی و همسرش با آنکه سالها از ازدواج شأن میگذشت، فرزندی نداشتند تا اینکه با مراجعه به مراکز درمانی معتبر نازایی در استانهای دیگر، در نهایت ۱۴ ماه قبل صاحب دختری زیبا شدهاند ولی با وجود اینکه متهم فراری در شغل «داربست» فعالیت داشته، از مدتی قبل سر کار نمی رفته و همین موضوع به اختلافات خانوادگی کشیده شده بود.
این در حالی است که برخی از نزدیکان متهم اظهار کردند: وی قبلاً به مواد مخدر اعتیاد داشت اما مدت زیادی بود که مصرف مواد را ترک کرده و به زندگی سالم بازگشته بود. تحقیقات مقام قضائی درباره این جنایت هولناک که تا صبح روز بعد به طول انجامید، نشان میداد مادر و دختر مذکور در خواب به قتل رسیدهاند. بنابراین شوهر فراری مقتول، با صدور دستورات ویژه قضائی تحت تعقیب پلیس قرار گرفت تا اینکه چند روز بعد از وقوع جنایت (هفتم آذر سال ۹۴) در حالی که داخل یک دستگاه خودرو در خیابان میثم شمالی مشهد مخفی شده بود، شناسایی و دستگیر شد.
اعترافات متهم
متهم این پرونده جنایی در حالی که بیان میکرد از کارم بسیار پشیمانم، توسط کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به منزل خود واقع در کوچه خاکستری هدایت شد تا در حضور قاضی «سیدجواد حسینی» چگونگی وقوع این جنایت هولناک را تشریح کند. «حسین. چ» وقتی مقابل دوربین قوه قضائیه قرار گرفت، گفت: پس از آنکه از همسر اولم جدا شدم، با یکی از بستگانم ازدواج کردم. قبلاً به موادمخدر اعتیاد داشتم اما چند سال بود که اعتیادم را ترک کرده بودم تا زندگی سالمی داشته باشم. متهم ۳۶ ساله افزود: از گذشته در شغل «داربست» مشغول به کار بودم اما از مدتی قبل که به خاطر رکود کارهای ساختمانی کار ما هم کم شده بود، بیکار بودم و همین موضوع موجب بروز اختلافات خانوادگی بین من و همسرم شده بود.
منزل متعلق به همسرم بود و او خیلی مرا به خاطر بیکاری سرزنش میکرد، تا اینکه شب قبل از حادثه این سرزنشها شدت گرفت با این حال سکوت کردم و خوابیدم. صبح روز بعد حدود ساعت ۷ یا ۸ صبح بود که از خواب بیدار شدم اما هنوز همسر و دختر کوچکم در خواب بودند. در این لحظه یاد حرفهای شب گذشته او افتادم و کنترلم را از دست دادم و تصمیم بدی گرفتم. چکش را از آشپزخانه برداشتم و به طور ناگهانی ضربهای به سر همسرم کوبیدم، او فقط جیغ بلندی کشید که دیگر من فرصت هیچ عکس العملی را به او ندادم و ضربات دیگر را نیز فرود آوردم. خون به در و دیوار پاشیده بود و دختر ۱۴ ماههام که با فریادهای من از خواب بیدار شده بود، گریه میکرد اما من حال مناسبی نداشتم، چکش را روی زمین انداختم و با دستم دهان دخترم را که کنار مادرش بود فشار دادم و او را نیز خفه کردم.
صدور حکم قصاص
بدین ترتیب پرونده مذکور با صدور کیفرخواست در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و مرد ۳۶ ساله پای میز محاکمه ایستاد. با توجه به اهمیت این حادثه دلخراش، قضات با تجربه دادگاه در چندین جلسه چند ساعته به محاکمه متهم پرداختند اما اظهارات متهم درباره مرگ دختر کوچک، قبل از جان دادن مادر موجب شد این پرونده با دقت خاص و استفاده از نظرات کارشناسی پزشکان قانونی روند قانونی خود را طی کند. «حسین» متهم این پرونده در آخرین جلسه محاکمه که به ریاست قاضی علیزاده (رئیس وقت شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی) برگزار شد، گفت: همسرم همواره مرا به خاطر بیکاری و ندادن نفقه سرزنش میکرد تا جایی که مادر زنم مجبور بود هزینههای ما را تأمین کند. شب قبل از حادثه نیز مرا تهدید کرد که اگر سرکار نروی دیگر تو را به خانه راه نمیدهم و با دخترم به خانه مادرم میروم! از سویی هم خانه متعلق به همسرم بود و من نمیتوانستم چیزی بگویم. آن شب در سکوت خوابیدم ولی صبح زود که بیدار شدم حرفهای همسرم در گوشم میپیچید، تا اینکه همسر و فرزندم را به قتل رساندم. سپس پنجرهها را باز کردم تا بوی تعفن اجساد، همسایگان را به منزل نکشاند و خودم با برداشتن گوشی تلفن همسرم به تهران و شیراز گریختم.
بدین ترتیب قضات دادگاه پس از مشورتهای قضائی، رأی خود را در این باره صادر کردند. براساس این رأی، متهم ۳۶ ساله این پرونده جنایی با توجه به اقرار صریح، گواهی پزشکی قانونی و دیگر محتویات و گزارشهای مأموران و بازسازی صحنه جنایت، با استناد دقیق به مواد قانونی برای قتل همسر ۳۳ سالهاش به قصاص نفس و به خاطر قتل فرزند خردسالش به تحمل ۱۰ سال زندان و برای ایجاد جراحات غیرکشنده به پرداخت دیه محکوم شد.
رقص مرگ در کوچه خاکستری
با تأیید رأی صادر شده از سوی دادگاه، این پرونده برای اجرای حکم به معاونت اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ارسال شد و بدین ترتیب با توجه به تقاضای قصاص شاکیان پرونده و اصرار آنها بر اجرای قصاص، سپیده دم روز یک شنبه گذشته و با فراهم شدن مقدمات اجرای حکم صادر شده از سوی شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی، مرد جوان که ۳۹ ساله شده بود پای چوبه دار رفت. بنابراین گزارش محکوم به قصاص نفس پس از طی تشریفات و مراحل قانونی در حضور قضات اجرای احکام دادسرا و دیگر مسئولان ذی ربط به چوبه دار سپرده شد و این گونه پرونده مردی که در یک جنایت هولناک همسر و دختر ۱۴ ماههاش را به قتل رسانده بود، بسته شد تا شاید اجرای قاطعانه این گونه احکام، درس عبرتی باشد برای آنانی که خشم خود را کنترل نمیکنند و در یک اقدام ناجوانمردانه دست به ارتکاب چنین جرایمی میزنند.