سومین جلسه رسیدگی به اتهامات گروه حسین هدایتی صبح دیروز در شعبه سوم دادگاه ویژه مفاسد اقتصادی به ریاست قاضی اسدالله مسعودی مقام برگزار شد و قاضی هانیه پهلوان را به جایگاه فراخواند و جرم معاونت در اخلال در نظام اقتصادی کشور را به وی تفهیم کرد.
نامبرده با رد اتهام وارده گفت: شوهرم امین میزبان که کارمند آقای یقینی بود به من گفت که می‌خواهد مدیرعامل شرکت شود، اما چون ۲ میلیون بدهی به بانک مسکن دارد نمی‌تواند و از من خواست مدیرعاملی را بپذیرم تا او خودش کار‌ها را انجام دهد.
وی با اشاره به اینکه شرکت‌ها از سال ۸۶ تاسیس شده بود، اما من سال ۹۱ مدیرعامل بودم، گفت:، چون بچه کوچک داشتم یا هفته‌ای یک بار به شرکت می‌رفتم و یا سربرگ‌های سفید را به خانه می‌آوردند و من امضا می‌کردم. من آقای یقینی را اصلا ندیدم، اما نماینده او نیما مقدم همیشه در شرکت بود. یک بار به شعبه رفتیم قرار بود شرکت‌ها را واگذار کند همسرم تعدادی چک سفید آورد که من امضا کنم گفتم این‌ها چیست آیا مشکلی برای من ایجاد نمی‌کند؟ همسرم به من گفت: من کاری نمی‌کنم که مشکلی برای تو ایجاد شود به آقای مقدم هم گفت: برای واگذاری شرکت‌ها باید این چک‌ها را بدهیم. شوهرم همکار با آقای یقینی بود و او را می‌شناخت.
در ادامه وکیل متهم نیز در دفاع از موکل خود با اشاره به اینکه به علت عامدانه نبودن اقدامات موکلش و تبانی آقایان هدایتی و موسوی نژاد برای فریب او و اطمینانی که همسر متهم به آقای یقینی داشته اقدامات متهم عامدانه نبوده و اتهامات او مورد قبول نیست، افزود: موکل من از تشکیل شرکت طراحی پویان اطلاعی نداشته آقای یقینی پرسنل شان را وادار به تاسیس شرکت و معرفی آن‌ها به هدایتی می‌کرده و بعضی از این شرکت‌ها را به مبلغ ۹ میلیارد تومان به هدایتی فروخته است.
وی سپس در توضیح بی گناهی موکلش به تبانی بین یقینی، هدایتی و موسوی نژاد اشاره کرد و گفت: موکلم پیش از این گفت که در یک مورد نماینده یقینی و موسوی نژاد برای گرفتن دسته چک در شعبه حاضر شده اند و پس از گرفتن دسته چک نماینده یقینی آن را به موسوی نژاد تحویل داده است.
وی سپس خواستار مواجهه بین یقینی، هدایتی و موسوی نژاد شد و گفت: در صورت مواجهه مشخص خواهد شد که هدف از دادن پاداش و اضافه کار به کارمندان آقای یقینی در ازای تاسیس شرکت و گرفتن وام چه بوده است.
اصرار قاضی بر فرار یکی از متهمان پرونده حسین هدایتی؛ نماینده دادستان: یقینی از بیمارستان فرار کرد
