جمعه ۰۹ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۲۰:۲۰

نایب رئیس فراکسیون امید: باید از فضای شیخوخیت عبور کنیم

نایب رئیس فراکسیون امید مجلس گفت: ما همیشه در فضای شیخوخیت بودیم و دیگر باید از این فضا عبور کنیم و به سمت احزاب حرکت کنیم. حتی برزگان عرصه سیاست می‌توانند در قالب احزاب، آن تاثیر خود را بر جریان سیاسی بگذارند فرقی هم نمی ‌کند کدام جریان باشد.
کد خبر : ۴۵۹۱۲۴

از حزب و لزوم حزبی شدن انتخابات می‌گوییم اما واقعیت آن است که هنوز برای رسیدن به آرمان‌شهر احزاب راه زیادی داریم. اینکه در انتخابات سال ۹۸ قرار است کدام حزب با کدام دست‌فرمان وارد میدان شود سوالی است که با وجود اصلاح در قانون انتخابات همچنان اما و اگرها بر سر آن زیاد است.

عبدالکریم حسین‌زاده نایب رئیس فراکسیون امید( اصلاح‌طلبان) درباره حضور و نقش احزاب معتقد است اگر حزبی شدن انتخابات نهادینه شود و به سمت پاسخ‌گویی برود قطعا نقش‌آفرینی آنها با آنچه امروز وجود دارد متفاوت خواهد بود. او معتقد است باید از فضای شیخوخیت عبور کرد و کار را به دست احزاب با ساختارهای مشخص داد.

آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح این گفت‌وگو با خبرآنلاین است:

نزدیک به انتخابات می‌شود و این روزها از اصلاح قانون گرفته تا مباحث در محفل‌های سیاسی صحبت از ساز و کار احزاب است. در جریان اصلاح طلبی یک چقدر احزاب می‌توانند نقش‌افرین باشند؟ آیا باید برای حضور شرط و شروطی هم قرار داده شود؟

شرط گذاری در همه کشورهای توسعه یافته وجود دارد و اینگونه نیست که هرکسی خواست کاندیدا شود وارد میدان شود. به عبارت دیگر افرادی که می‌خواهند در انتخبات حاضر شوند یا باید مورد تائید یک حزب باشند و یا از مولفه‌های دیگری مانند توان و مکنت، یا توان رای آوری برخوردار باشند.

کافی است انتخابات ریاست جمهوری را در نظر بگیریم می‌بینیم تقریبا یک خط عریض و طویلی برای حضور کاندیداها شکل می‌گیرد بدون آنکه هیچ‌ مناسبات انتخاباتی در پس آن وجود داشته باشد. این درحالی است که ما در کشورهای توسعه یافته با چنین موضوعی مواجه نیستیم؛ مثلا در آمریکا برای انکه یک فرد بتواند وارد انتخابات شود تعداد امضاها در هر ایالت مورد توجه قرار می‌گیرد.

متاسفانه خیلی از افراد تصور می‌کنند نگاه انتخاباتی نگاه از بالا به پایین است و معتقدند قوانینی که در حال وضع است می‌خواهد افراد را در راستای احزاب قرار دهد؛ اولا در همه کشورهای توسعه یافته مسیر توسعه‌یافتگی‌شان هم از بالا به پایین و هم از پایین به بالا است. به عبارت دیگر رفتارهای انتخاباتی و حزبی دو سویه است و یک سویه نیست. یعنی هم افراد می‌توانند باعث ارتقای حزب باشند و هم حزب می‌تواند موجبات نقش‌آفرینی افراد را ایجاد کند. در این زمینه اتفاقا جامعه مدنی جلوتر از سیاستمداران حرکت کرده است، نمود این موضوع هم این است که در همه کلانشهرها می‌بینیم  چه در انتخابات شورای شهر و چه در انتخابات مجلس بر اساس لیست رای داده می‌شود. در انتخابات ریاست جمهوری هم چه کنار رفتن افراد به نفع یکدیگر و چه ماندن و رای آوردنشان، یک انتخابات جناحی و سیاسی است و نه یک انتخابات قومی و قبیله‌ای. بنابراین جامعه پیش‌تر از ما حرکت کرده و ما باید این موضوع (حزبی شدن) را ساختارمند کنیم؛ به اعتقاد من حزبی شدن حتی به مفهوم نوپای آن در قالب قوانین می‌تواند راهگشا باشد به گونه‌ای که این امر می‌تواند مجلس و دولت را در یک مسیر درست قرار دهد.

وقتی صحبت‌ از تکیه‌گاه بودن احزاب می‌شود در این شرایط با صحبت حجاریان مواجه می‌شویم به این معنا که به اصلاح‌طلبان توصیه می‌کند یا از رخوت خارج شوند و یا عطای انتخابات را به لقایش ببخشند. یعنی همان رخوتی که موجب شد بخشی از سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان از دست برود به نظر شما این شرط و شروط را چه‌طور می‌توان عملی کرد؟

ببینید این شرط گذاری‌ها همین موضوعی است که مطرح کردم. اصلا تصور می‌کنیم یکی از مشکلات اساسی، اصلاح‌طلبان باشند. شما می‌گویید سرمایه اجتماعی از دست رفته و من هم می‌گویم حق با شماست. نمود این صحبت‌ها آنجایی است که گفته می‌شود به یک لیستی در سال ۹۴ رای داده شده اما افراد توان پاسخ‌گیری از این لیست ندارند به این معنا که آیا افرادی که وارد مجلس یا شورای شهرو... تا امروز متعهد به میثاق‌نامه هستند یا خیر؟!

شما تصور کنید الزام به پاسخ‌گویی وارد یک سازوکار مشخص شود یعنی اول از من نوعی به عنوان کاندیدایی که قرار است راهی مجلس شوم امضا و تعهد بگیرند؛ مشخص است وقتی من از طریق تناسبات حزبی راهی مجلس شده‌ باشم دیگر نمی‌توانم نسبت به آن بی‌تفاوت باشم. بنابراین وقتی فعالیت‌ حزبی پا بگیرد این شروط در مسیر تحزب به نتیجه می‌رسد. وقتی شما در ردیف احزاب قرار می‌گیرید دیگر مردم فرد را نمی‌شناسند بلکه یک جریان را می‌شناسند که باید یک برنامه‌ای را عملیاتی کند. بنابراین فردا اینکه چه کسی در لیست قرار بگیرد مهم نیست بلکه مهم آن است که حزب بتواند از طریق فراکسیون خود در مجلس یا اعضایش در شورای شهر برنامه‌ها را عملیاتی کند. من فکر می‌کنم این بستر مهیاتری برای رسیدن به یک مطلوب خواهد بود.

امروز ما با شورای عالی سیاست‌گذاری مواجه هستیم آیا این شورای می‌تواند آن نقشی که شما می‌گویید را ایفا کند یا به قول معروف یک تکیه‌گاه برای جریان اصلاحات محسوب شود؟

انتخابات به سمت حزبی شدن پیش می‌رود و تا امروز کسی موظف نبود امضای حزب را داشته باشد امروز این احزاب مجبور هستند ائتلاف ساختارمند کنند. یعنی این ائتلاف نوشتاری و طبق میثاق‌نامه به پیش می‌رود و افراد بر اساس این میثاق‌نامه باید رفتار کنند و نمی‌توانند بر خلاف آن عمل کنند چون ممکن است با برخورد حزب رو به رو شوند. شورای عالی در حال حاضر یک خلا اساسی داشت و آن قانون بود. تا پیش از این قانونی که در مجلس در حال تصویب است، فرد می‌گفت اگر من در لیست هم قرار نمی‌گرفتم رای می‌آوردم اما امروز نمی‌تواند چنین ادعایی داشته باشد چراکه شرط ثبت‌نام در انتخابات تائید از سوی یک حزب است و یا باید حداقل امضای ۵۰۰ چهره سیاسی را داشته باشد تا بتواند وارد گود انتخابات شود. این شاخص‌ها باعث می‌شود افرادی که راهی مجلس، شورای شهر و ... می‌شوند خود را بی‌نیاز از آن حزب و مانیفست خود ندانند.

چقدر چهره‌های سیاسی می‌تواند نقش‌آفرین باشد؟

ما همیشه در فضای شیخوخیت بودیم و دیگر باید از این فضا عبور کنیم و به سمت احزاب حرکت کنیم. حتی برزگان می‌توانند در قالب احزاب، آن تاثیر خود را بر جریان سیاسی بگذارند فرقی هم نمی ‌کند کدام جریان باشد.

امروز در میان احزاب اصلاح‌طلب حزبی با این مشخصات وجود دارد که بتواند این کارکرد را داشته باشد؟

ما با احزابی روبه‌رو هستیم که تا امروز با فضای حزبی مواجه نشده‌اند اما باید اجازه و فرصت داد تا این طرح‌ها به سرانجام برسد و بعد از چند دوره اجرایی شدن این قانون ما به آن جایگاهی که می‌خواهیم دست پیدا کنیم. باید بگذاریم احزاب به بلوغ برسند و تنها در چنین شرایطی است که این بلوغ حاصل می‌شود. ما در کشورمان با یک تعدد احزاب مواجه هستیم درحالی که در کشورهای توسعه یافته نهایتا ۲ الی ۴ حزب وجود دارد، حرکت به سمت قانون انتخابات با سازوکار حزبی می‌تواند این موضوع را هم حل کند. به عبارت‌ دیگر وقتی فرایند حزبی ایجاد شود احزاب متعدد تبدیل به یک ظرف مشخص در قالب کلان می‌شوند که در برخی موارد از آن به پارلمان اصلاح‌طلبی یا اصولگرایی تعبیر می‌شود. در این صورت افراد تربیت‌یافته وارد عرصه سیاسی می‌شوند. مثلا اگر کسی بخواهد در ۱۰ سال آینده کاندیدا شود از امروز وارد یک حزب می‌شود و از این طریق به همه فنونی که لازم است مسلط می‌شود. قطعا احزاب ما این قدرت را ندارند اما قانون انتخابات دقیقا در راستا این موضوع تدوین شده است که به این غایت برسیم.