«محمد جواد ظریف»، وزیر امور خارجه ایران دوشنبه، ادعاهای «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا علیه ایران را پاسخ داد.
به گزارش تسنیم ظریف نوشت: «به تحریک تیم B، دونالد ترامپ امیدوار به رقم زدن کاری است که اسکندر، چنگیز و سایر متجاوزان در انجام آن شکست خوردند. ایرانیها هزاران سال سرافراز ایستادهاند، در حالی که متجاوزان همه رفتهاند. تروریسم اقتصادی و رجزخوانی نسلکشی "پایان کار ایران" را رقم نمیزند. هرگز یک ایرانی را تهدید نکن. احترام را امتحان کنید-جواب میدهد.»
ترامپ بامداد دوشنبه در توئیتی ایران را به جنگطلبی متهم کرد و مدعی شد جنگ «پایان کار ایران» را رقم خواهد زد. او نوشت: «اگر ایران جنگ میخواهد رسماً پایان کارش خواهد بود. دیگر هرگز ایالات متحده را تهدید نکن!».
ارتش آمریکا در هفتههای گذشته با متهم کردن ایران به افزایش تحرکات در منطقه ناو گروه «یواساس آبراهام لینکلن» و چهار بمبافکن «بی52» را روانه منطقه کرده است. تهران ادعاهای واشنگتن را رد و هدف آمریکا از انتشار چنین اخباری را «جنگ روانی» توصیف کرده است.
برخی از تحلیلگران تحرکات نظامی اخیر آمریکا علیه ایران را در چارچوب تکنیکهایی تفسیر میکنند که او در عالم تجارت از آنها برای تحت فشار قرار دادن طرفهای معامله و عقد قراردادهای بهتر استفاده کرده است.
میتوان گفت بخش زیادی از این اصطلاحاً «هنرمعاملهگری» ترامپ بر اساس دو الگوی ذهنی برای بر هم زدن محاسبات طرف مقابل و وادار کردن او به تسلیم و گرفتن امتیاز استوار است؛ یکی «تئوری بازی بزدل» و دیگری «تئوری مرد دیوانه».
تئوری «بازی بزدل» (Game of chicken) بر این اصل استوار است که در یک موقعیت فرضی با دو بازیگری که بین آنها تعارض منافع یا رقابت بر سر منابع وجود دارد، دو طرف سعی میکنند با تمام ابزارها و امکاناتی که در اختیار دارند طوری وانمود کنند که برای وقوع بدترین حالت ممکن آمادهاند تا از این طریق در رقیب هراس ایجاد و او را از میدان به در کنند.
تکنیک متجانس دیگری که او در ترکیب با «بازی بزدل» از آن استفاده میکند، «تئوری مرد دیوانه» (Madman Theory) است: تلاش برای نشان دادن خود بهعنوان فردی غیرقابل پیشبینی، خطرناک و آماده توسل به زور که هنگامی که با بازی بزدل همراه میشود اینطور مینماید که او حاضر است خطر وقوع هراسآورترین نتایج را به جان بخرد.
هرچند که ترامپ در کتابش بهنام «هنر معاملهگری» مستقیماً نامی از این تئوریها بهمیان نمیآورد، اما مشی او نشان میدهد که او به کارآمدی آنها باور دارد، بهعنوان مثال، سال گذشته رسانهها گزارش دادند ترامپ در جلسهای که برای تصمیمگیری درباره توافق تجاری سئول ــ واشنگتن انجام شده به یکی از مشاوران ارشدش دستور داده برای امتیازگیری از طرفهای مذاکره او را «دیوانه» و غیرقابل پیشبینی معرفی کرده و بگوید که او آماده است توافق را پاره کند.
سیاست ترامپ در قبال ایران، بهخصوص اقدام اخیر وزارت دفاع او در اعزام ناوهای هواپیمابر و بمبافکنهای «بی52» به منطقه نیز در همین چارچوب قابل تفسیر است. دولت او در شرایطی که همه شواهد و قرائن نشان میدهند که آمریکا اساساً توانی برای راهاندازی جنگی دیگر را ندارد در ابتدا از تهدید به تقابل نظامی با ایران دم زد و وقتی نشانهای از عقبنشینی مشاهده نکرد به تمنّای مذاکره روی آورده به سفارت سوئیس شماره تلفن داد.