نتایج یک پژوهش داخلی نشان میدهد دانشجویانی که سازگاری دانشگاهی ضعیفی را تجربه میکنند و توانایی کافی برای مقابله با استرسها و چالشهای محیط دانشگاه ندارند، معمولاً به مصرف دخانیات رو میآورند البته مصرف سیگار بیشتر از مصرف قلیان با آسیب روانی همراه است و مشکلات سازگاری درصورتیکه به بیماریهای روانی منجر شوند، فرد را به مصرف سیگار بیشتر از قلیان سوق میدهد.
مصرف دخانیات یک تهدید جدی برای سلامت عمومی در جهان به شمار میآید و سالانه به مرگ ۶ میلیون نفر در جهان منجر میشود، علاوه بر این، هزینههای سنگینی را که ناشی از مشکلات سلامتی و از دست دادن نیروی کار و تولید میشود، بر جوامع تحمیل میکند.
مصرف این ماده، یکی از عوامل بیماریهای مختلف جسمی ازجمله سرطان، بیماریهای قلبی عروقی، ریوی، گوارشی، چشمی، استخوانی، مشکلات جنسی و دندانپزشکی است. در آمریکا، عامل عمده مرگومیر عبارتند از: بیماریهای قلبی عروقی، سرطان و سکته مغزی که مصرف دخانیات، عامل خطر جدی برای هر سه اختلال به شمار میرود.
میتوان گفت مصرف دخانیات، از مهمترین عوامل خطر رفتاری در بیماریهای جدی است و به همین دلیل از عمده عوامل مرگومیر به شمار میرود. اگرچه در کشورهای پیشرفته، مصرف دخانیات کاهش یافته است ولی در کشورهای درحالتوسعه و به خصوص آفریقا و مدیترانهی شرقی روند فزایندهای وجود دارد.
معمولاً، مصرف دخانیات در جوانی شروع میشود و افراد ۱۸-۲۵ ساله هدف اصلی تبلیغات مصرف دخانیات هستند. این دوره سنی عمدتاً، با دوره دانشجویی تطابق دارد و به همین دلیل، دانشجویان یکی از مهمترین گروههای هدف متخصصان سلامت هستند و در این میان مصرف دخانیات چه به لحاظ تأثیراتی که بر سلامت دارد و چه به لحاظ شیوع و گستردگی مصرف آن از اهمیت ویژهای برخوردار است.
طبق آخرین گزارشات ارائه شده حدود یک چهارم دانشجویانی که به طور تمام وقت در دانشگاه هستند، مصرف کننده دخانیات هستند.
از این رو محققان دانشگاه خوارزمی (معصومه حسینیان، ربابه نوری، مریم مقدسین، سوفیا اصالت منش) با هدف" بررسی الگویی برای پیش بینی مصرف سیگار و قلیان در دانشگاه بر اساس نقش سازگاری با دانشگاه، سلامت روان و انگیزههای مصرف در دانشجویان"، ۶۳۴ دانشجو از دانشگاههای شهر کاشان را مورد پژوهش قرار دادند.
بر اساس یافتههای تحقیق حاضر میتوان گفت، بیماریهای مختلف روانی به خصوص اختلالات خلقی یا افسردگی و اختلالات اضطرابی با مصرف مواد و تنباکو ارتباط دارند، زمانی که افراد در سازگاری با محیط دچار علائمی از بیماریهای روانی شوند، ابتلای به بیماریهای روانی، آنان را به سوی مصرف سیگار سوق میدهد.
در واقع افسردگی در مصرف کنندگان سیگار بسیار بالاست. بیش از ۳۰ درصد افرادی که افسردگی دارند، به طور روزانه سیگار مصرف میکنند. مصرف کنندگان سیگار دو برابر بیشتر از غیرسیگاری ها سابقه افسردگی دارند که به حدود ۶۴ درصد میرسد، نوجوانان و بزرگسالانی که در سال اخیر علائم افسردگی داشتند، در مقایسه با افرادی که سابقه افسردگی ندارند، در معرض مصرف و وابستگی به سیگارند.
همچنین درباره اختلالات اضطرابی و ارتباط آن با مصرف سیگار نیز وضعیت مشابهی وجود دارد. طبق مطالعهای شیوع اختلالات اضطرابی در مصرف کنندگان نیکوتین بسیار بیشتر از مردم عادی است.
پژوهشگران میگویند: سازگاری، به طور غیرمستقیم و از طریق تأثیر بر انگیزههای مصرف مواد با مصرف سیگار در ارتباط است. انگیزههای مصرف مواد خود عاملی است که به طور غیرمستقیم در صورت بروز مشکلات سازگاری به مصرف سیگار منجر خواهد شد. انگیزههای مصرف مواد، عوامل روانشناختی زیربنایی هستند که رفتار مصرف مواد را هدایت میکنند.
آنها میافزایند: انگیزههای مصرف مواد به عنوان آسیب پذیری روانشناختی عمل میکنند. انگیزههای مصرف مواد، در طی نوجوانی و سنین ۱۱ تا ۱۷ سالگی شکل میگیرند و تا اوایل جوانی، تا ۱۸-۲۵ سالگی ادامه مییابند و بعد از این سنین ممکن است فروکش کنند.
یافتههای این پژوهش نشان میدهد: دو مورد از مؤلفههای سازگاری با دانشگاه، یعنی سازگاری فردی هیجانی و دلبستگی به دانشگاه، اثر علّی منفی بر انگیزهی مصرف دارد. بنابراین، افزایش سازگاری فردی هیجانی و دلبستگی به دانشگاه، با کاهش دادن انگیزههای مصرف، موجب کاهش مصرف سیگار و قلیان در دانشجویان میشود.
در تبیین این یافتهها باید اشاره کرد، دانشجویانی که سازگاری دانشگاهی ضعیفی را تجربه میکنند، همان عدهای هستند که توانایی کافی برای مقابلهی با استرسها و چالشهای محیط دانشگاه ندارند. حال، چنانچه در این گروه، انگیزههای مصرف شکل گرفته باشد، به مصرف دخانیات رو میآورند.
یافتههای دیگر نشان میدهند: انگیزه تنظیم عاطفه و کاهش عاطفه منفی، پیش بینی معناداری برای مصرف دخانیات است و انگیزهی تسکین خستگی نیز انگیزهی معناداری برای مصرف دخانیات در پسران گزارش شده است. برخی دانشجویان که دلبستگی به دانشگاه و فرایند تحصیلی آن ندارند یا هیجانهای منفی را تجربه میکنند، نه تنها برای رهایی از فشارهای عاطفی و هیجانی منفی و تنظیم عواطف منفی بلکه با هدف افزایش تجربههای هیجانانگیز که شاید جبران کنندهی نبود دلبستگی به دانشگاه است، اقدام به مصرف دخانیات میکنند، تا به این وسیله، زندگی دورهی دانشجویی خود را تبدیل به تجربهای هیجانانگیز کنند.
با اینحال، چنین رابطهایی در مورد قلیان به دست نیامد که ممکن ا ست ناشی از این باشد که خرید، حمل و شرایط مصرف سیگار برای دانشجویان قابل وصول تر از قلیان است.
به عقیده این محققان دو عامل دور و نزدیک بر پیامد مشکلات سازگاری و اثر آن بر مصرف سیگار دانشجویان تأثیرگذارند: عامل دور، انگیزههای مصرف مواد است که در نوجوانی شکل گرفتهاند و عامل نزدیک برای مصرف سیگار، سلامت روان است که به دنبال مشکلات سازگاری با دانشگاه رخ داده است.
این پژوهشگران مصرف قلیان را کاملاً متفاوت با مصرف سیگار میدانند و میگویند: دانشجویان با هدف کسب خوشی و شادی و در جریان یک فعالیت اجتماعی و گروهی به سراغ این ماده میروند. اگرچه مشکلات سازگاری دانشجویان از مسیر غیرمستقیم و تأثیر بر بیماری و آسیب روانی میتواند به مصرف سیگار منجر شود ولی چنین روابطی در مورد قلیان به دست نیامد.
بر اساس این پژوهش میتوان گفت مصرف سیگار بیشتر از مصرف قلیان با آسیب روانی همراه است و در جامعهی دانشجویی مشکلات روانشناختی، پیش بینی کنندهی مناسبتری برای مصرف سیگار، در مقایسه با قلیان است. در واقع مشکلات سازگاری درصورتیکه به بیماریهای روانی منجر شوند، فرد را به مصرف سیگار سوق میدهند و نه قلیان.
به عقیدهی حسینیان و همکارانش انگیزه مقابلهای، مهمترین انگیزهی مصرف سیگار بود. در حالی که مهمترین انگیزه برای مصرف قلیان، انگیزهی اجتماعی و افزایشی به دست آمد.
با توجه به یافتههای پژوهش حاضر، به نظر میرسد مصرف سیگار با بیماریهای روانی بیشتر مرتبط باشد. درحالیکه افرادی که به مصرف قلیان میپردازند، انگیزهی کاهش و تسکین مشکلات هیجانی خود را ندارند، بلکه به عنوان یک تفریح، خوشی و سرگرمیِ گروهی، از قلیان استفاده میکنند و نوعی اجتماعی شدن نیز در مصرف قلیان وجود دارد.
به این ترتیب، میتوان گفت مصرف سیگار و قلیان از دو مسیر جداگانه و با انگیزهای متفاوت در جامعه دانشجویی صورت میگیرد پس اقدامات پیشگیرانه از مصرف سیگار و قلیان نیز باید متفاوت باشند.
این محققان پیشنهاد میدهند در مورد پیشگیری از مصرف سیگار، تمرکز بر دو عامل (دور) انگیزههای مقابلهای (و نزدیک) اختلالات روانی باید انجام شود. در خصوص عامل دور انگیزههای مصرف که در دوران نوجوانی شکل گرفته اند، ضروری است آموزشهای صحیح و واقعی در خصوص اثر مصرف سیگار برای دانشجویان برگزار شود، دورههایی که بتواند تغییر در باورهای آنان ایجاد کند. به گونهای که انگیزه آنان برای مصرف سیگار کاهش یابد.
توصیه آنها در خصوص پیشگیری از مصرف قلیان نیز برگزاری آموزشهای جدی تری است، زیرا معمولاً قلیان را کمتر اعتیادآور میدانند، از نظر اجتماعی قابلقبولتر از سیگار است و افراد باور دارند که ترک قلیان راحت است. به همین دلیل، این آموزشها باید به گونهای طراحی شود تا بتواند تغییر در باورهای آنان در خصوص تأثیر و عوارض قلیان ایجاد کند.
نوری و همکارانش در مورد عامل نزدیک مشکلات سلامت روان، انجام " پایش و غربالگریهای سلامت روان" را، علاوه بر ابتدای ورود به دانشگاه، در حین دوره تحصیلی و به خصوص سال اول را ضروری میدانند و میگویند: درصورتیکه دانشجویان مشکلاتی در این زمینه داشتند، اقدامات درمانی و پیشگیرانه انجام شود، همچنین، آموزش مقابله با هیجانها و استرس نیز میتواند به دانشجویان در ابقای سلامت روان یا حتی ارتقای آن کمک کند.
این پژوهش در دومین شمارهی دوره ۱۲ "فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی" منتشر شده است.