جودی فاستر که از بازیگران دنیای سینمایی دیزنی بود در سن ۱۲ سالگی نقشی بسیار بحث برانگیز را بازی کرد، فیلمی که هنگام نمایشش فاستر تنها ۱۳ سال سن داشت. نقش او در این فیلم یک کودک-روسپی به نام آیریس در فیلم مشهور «راننده تاکسی» (Taxi Driver) به کارگردانی مارتین اسکورسیزی بود. این نقش آفرینی نامزدی جایزه اسکار در بخش بهترین بازیگر زن نقش مکمل را برای فاستر در پی داشت، اما بسیاری را با انتقاد واداشت.
به گزارش برترین ها در ابتدا گفته میشد که او توانایی و بلوغ سنی لازم برای ایفای این نقش را ندارد، اما در مصاحبه روانشناسانهای که ۴:۳۰ به طور انجامید، اعلام شد که او توانایی ذهنی بازی در این نقش جنجالی را دارد. اما جودی فاستر در این زمینه تنها نبوده و بازیگران متعددی در سنین پایین نقشهایی را بازی کردهاند که بحث برانگیز بوده و تناسبی با سن آنها نداشته است که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد.
اولین نقش آفرینی ناتالی پورتمن به نامه بیمارگونه یکی از طرفدارانش منتهی شد
ناتالی پورتمن اولین نقش آفرینی هالیوودی خود را در سن ۱۲ سالگی در نقش ماتیلدا و در فیلم «لئون: حرفهای» (Leon: The Professional) انجام داد. شخصیت او یک دختر یتیم است که با یک قاتل دوست شده و ترفندهای این کسب و کار را از او میآموزد در حالیکه یک رابطه عاشقانه پاک بین او و این قاتل شکل میگیرد. اگر ایده یک قاتل-کودک چندان بحث برانگیز به نظر نمیرسد، به لباسهایی که شخصیت او میپوشد توجه کنید. اگر رابطه نزدیک یک مرد بالغ با دختری که هنوز به نوجوانی نیز نرسیده چندان جنجالی به نظر نمیرسد باید بدانید که تدوین اولیه فیلم از این نیز بحث برانگیزتر بوده است.
در نسخه اولیه این فیلم دیده میشود که لئون و ماتیلدا به یک رابطه عاشقانه معمول نزدیک میشوند که در نمایش اولیهاش با واکنش شدید مخاطبان لس آنجلسی مواجه شد. پورتمن میگوید که بازی در این نقش باعث شد که بسیاری در مورد کشش جنسی او رویاپردازی کنند به نحوی که یکی از طرفدارانش یک فانتزی تجاوز را در قالب نامهای برای او فرستاده و حتی برخی شمارش معکوس برای رسیدن او به ۱۸ سالگی را آغاز کرده بودند. وی میگوید که بعد از این فیلم تصمیم گرفته پیامی به این افراد داده و با نقشهای پوشیده و متعارف به آنها ثابت کند که او شخصی است که لیاقت احترام و امنیت را دارد.
نقش کودکی داکوتا فانینگ که صدای معترضان را درآورد
داکوتا فانینگ بازیگری شناخته شده است که در برابر چشمان عموم مردم و رسانهها بزرگ شد و از همان کودکی در نقشهایی که برای سن او بیش از حد بزرگ بودند ظاهر شد. یک سال پس از بازی در نقش فرن در فیلم «تار شارلوت» (Charlotte's Web)، فانینگ ۱۲ ساله در اولین نقش جنجالی خود حاضر شده و نقش لولین در فیلم «سگ شکاری» (Hounddog) بازی کرد. این فیلم حاوی سکانسهای دیوانه کنندهای از جمله سکانس مربوط به تجاوز به شخصیت او در داستان بود.
واکنشهای زیادی به این سکانس خاص وجود داشت به نحوی که بسیاری آن را برای شخصیت فانینگ زیان آور دانستند. فانینگ نیز در مقابل این انتقادها و اعتراضات ساکت نمانده و چنین گفت: «وقتی به نقطهای میرسد که به مادرم، مدیر برنامههایم... معلمم و تمام کسانی که آن روز در فیلمبرداری حضور داشتند حمله میکنند، این موضوع باعث دیوانه شدنم میشود... آنها فیلم را ندیدهاند». وی در همان سنین ادعا کرد که چنین اتفاقهایی هر روز و هر ساعت برای کودکان بسیاری در سن او در واقعیت رخ میدهد.
کریستن دانست بوسیدن برد پیت را نفرت انگیز خواند
۵ سال از حضور کریستن دانست به عنوان یک بازیگر حرفهای، اما هنوز کودک در سینما میگذشت که در اولین نقش مهم خود در فیلم «مصاحبه با خون آشام» (Interview with the Vampire) بازی کرد. دانست که در آن زمان تنها ۱۰ سال داشت نقش کلودیا را بر عهده داشت، دختری که به خون آشام تبدیل شده و در حالی که مغز او رشد میکند، جسم او همچنان در دوران کودکی مانده و رشدش متوقف شده است. در حالی که بلوغ فکری و مغزی برای این نقش لازم بود، اما او خود را در برخی سکانسهای ریسکی یافت، به خصوص سکانسهایی که به او و برد پیت که آن زمان ۱۹ سال از دانست بزرگتر بود مربوط میشد.
اگر چه وی بدون مشکل از پس این صحنهها برآمد، اما سالها بعد اعتراف کرد که در این سکانسهای خاص زیاد متوجه شرایط نبوده است: «بوسیدن برد برای من بسیار ناخوشایند بود. به یاد دارم که در مصاحبههایم گفته بودم که این که در این فیلم برد شپش داشت بیاحترامی بود. منظورم این است که من ۱۰ سال سن داشتم». وی میگوید که بسیاری گفتهاند خوش شانس بوده که برد پیت او را بوسیده، اما او از این کار احساس خوبی نداشته است.
داستان زندگی نیکی رید که بسیاری را شوکه کرد
وقتی که در سال ۲۰۰۳، فیلم «سیزده» (Thirteen) منتشر شد، به بدترین کابوس والدین تبدیل گردید. این فیلم با داستان واقع گرایانه دو دختر ۱۳ سالهای که از طریق رابطه جنسی، مصرف مواد مخدر و دله دزدی معصومیت خود را از دست میدهند جنجال آفرین شده و بسیاری از والدین را شوکه کرد. این فیلم تا حدودی بر اساس زندگی واقعی نیکی رید، کودک بازیگر معروف، ساخته شده بود.
این بازیگر که هنگام انتشار فیلم تنها ۱۵ سال سن داشت در مورد دوران زندگی خود که در فیلم به آن پرداخته میشود گفته است: «بدترین زمان زندگی من بود، بسیار ویرانگر، مانند این که صورتم را بزنم، اما این کار را دوست داشته باشم». رید خود در نوشتن سناریو این فیلم با کاترین هاردویک، یک طراح تولید هالیوود که مدتی با پدر رید نامزد بود، مشارکت داشت. هاردویک نیز این موضوع را تایید کرده و در مورد سقوط رید به عرصه طغیان در اوایل نوجوانی چنین گفته است: «وقتی که او از سن ۱۲ تا ۱۳ سالگی شروع به تغییر کرد، شاهد از دست دادن شادی او بودم... این موضوع مرا به شدت ترساند. میخواستم او به جای کارهای ویرانگر به خلاقیتش بازگردد». رید در این فیلم در کنار ایوان راشل وود که آن زمان تنها یک سال بزرگتر از خود رید بود، نقش دو دختر ماجرا را بازی میکنند.
دومینیک سوین با نقش لولیتا، صدای جرمی آیرونز را درآورد
رمان «لولیتا» (Lolita) که بحث برانگیزترین رمان ولادیمیر ناباکوف است به محض انتشارش مخاطبان را شوکه کرد. این نویسنده کتاب خود را برای انتشارات بسیاری فرستاد، اما کسی قانع به چاپ آن نشد. حتی نیویورکر که بر اساس قرارداد با ناباکوف اولین موسسهای بود که باید کتابهای او را میخواند نیز از این کار سر باز زد، زیرا کتاب داستان یک مرد میانسال اروپایی را روایت میکرد که یک دختر ۱۲ ساله آمریکایی را اغوا میکند و این موضوع برای مخاطبان شوکه کننده بود.
در نهایت این رمان منتشر شده و به عنوان یک اثر هنری نه تنها یک بلکه دو بار در قالب سینمایی به تصویر کشیده شد. با این وجود، نسخه دوم در سال ۱۹۹۷ بود که بسیاری را به واکنش واداشت و بیشتر از همه به خاطر بازیگر خردسالی که نقش لولیتا را بازی میکرد. دومینیک سوین تنها ۱۴ سال داشت که این نقش را پذیرفت. جرمی آیرونز که در این فیلم نقش شخصیت اغواگر هامبرت هامبرت را بازی میکند آشکارا از ناراحتی خود برای اجرای سکانسهای معاشقه با یک دختر به بلوغ نرسیده سخن گفت: «سعی میکردم خود را شیفته او نشان دهم، بله درسته من شیفته او شدم». البته بعدها مشخص شد که سازندگان فیلم از یک دختر ۱۹ ساله در این سکانسها استفاده کردهاند تا قوانین ضد پورنوگرافی کودکان را زیر پا نگذارند.
بازیگر نابالغی که پدرش بر نقش بحث برانگیزش کنترل داشت
مخاطبان با دیدن نقش منا سوواری در فیلم «زیبایی آمریکایی» (American Beauty) ابروهایشان را بالا انداختند، دختری که در این فیلم نقش دختر مورد علاقه کوین اسپیسی را بازی میکند و اسپیسی رویای او را میبیند. با این وجود نقش دختر اسپیسی در فیلم که ثورا بیرچ نقش آن را بازی میکرد بحث برانگیزتر بود. بیرچ که در هنگام اکران فیلم ۱۷ سال داشت در یکی از سکانسها برهنه است.
او بعدها گفت که هنگام فیلمبرداری این فیلم پدر و مادرش در محل حضور داشته و علیرغم ناخشنودی خود از برخی سکانسها به او اجازه بازی در این نقش را دادهاند. بدتر این که پدر بیرچ، جک، یک بازیگر قدیمی فیلمهای پورن بوده که مسئولیت مدیریت برخی از سکانسهای دخترش در فیلم «زیبایی آمریکایی» را نیز برعهده داشت.
کلر دنس نقش ژولیت را با بلوغی فراتر از سن خود بازی کرد
اقتباس سینمایی مدرن باز لورمن از رمان «رومئو و ژولیت» (Romeo and Juliet) پر از خشونت دار و دستهای و خودکشی نوجوانان بود که آن را به داستانی تراژیک و تکان دهنده تبدیل میساخت. از همه تکان دهندهتر بازیگر نقش ژولیت بود. کلر دنس در هنگام بازی در این فیلم تنها ۱۶ سال داشت. پیدا کردن بازیگر این نقش به همین دلیل دردسرساز و سخت شده بود.
در ابتدا ناتالی پورتمن برای این نقش تست داده بود و وقتی که فیلم منتشر شد پورتمن درباره بازی نکردن خود در این نقش چنین گفت: «یک شرایط پیچیده بود... در آن زمان من ۱۳ ساله و لئوناردو ۲۱ ساله بود و از نظر کمپانی فیلمسازی و کارگردان، باز، این موضوع اصلاً درست نبود». بعد از تست گرفتن از صدها بازیگر، بالاخره کلر دنس به خاطر این که ظاهری بالغ داشت و باهوشتر از سنش به نظر میرسید (درست مانند شخصیت ژولیت) برای این نقش انتخاب شد.
آلیسیا سیلورستون به طور کامل از نقش جنجالیاش آگاه بود
دو سال قبل از بازی در فیلم «بی سرنخ» (Clueless)، آلیسیا سیلورستون با بازی در فیلم کمتر شناخته شده «علاقه» (The Crush) خبرساز شد که شباهت زیادی با تریلرهای نوجوانانهای مانند «لولیتا» داشت، اما کمتر مورد توجه قرار گرفت. در این فیلم سیلورستون که آن زمان تنها ۱۵ سال داشت عاشق یک مرد مسن میشود.
این اولین فیلم سیلورستون بود و به اعتراف خودش، وی میخواست با این نقش پا جای پای بازیگران نوجوانی بگذارد که پیش از او با یک نقش جنجالی به شهرت رسیده بودند: «میخواهم جودی فاستر را دنبال کنم، زیرا او نیز در کودکی شروع کرد، اما این کار را با چیزهای کوچک احمقانه شروع نکرد- او با فیلمهای جدی و پرتنش شروع کرد و به رشدش ادامه داد». سیلورستون نیز در مسیری مشابه قدم گذاشت و همان سال در یک موزیک ویدیو ظاهر شد که او را به شهرتی جهانی رساند، موزیک ویدیوی «گریه کردن» (Cryin') از Aerosmith.
زندگی شخصی درو بریمور به همان بدی نقشش بود
درو بریمور در کودکی و نوجوانی زندگی بسیار بدی داشت. به ادعای روزنامه گاردین، بریمور پس از بازی در فیلم «ای تی» (E.T) به کارگردانی استیون اسپیلبرگ نتوانست به خوبی با شهرت کنار بیاید. گفته میشود که او در هفت سالگی روی بستنی خود خامه پرچرب میریخت، در ۱۱ سالگی به مشروبات الکلی روی آورد، در ۱۲ سالگی به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرد، در ۱۳ سالگی رگ مچ دستش را زده و بستری شد و در ۱۴ سالگی نیز به طور رسمی از والدینش جدا شد.
باورکردنی نیست، اما این داستان واقعی زندگی این سلبریتی است. همین تصویر دختر بد بود که باعث شد بریمور در سال ۱۹۹۲ در تریلر دخترانه «پیچک سمی» (Poison Ivy) بازی کند. در هنگام انتشار این فیلم، بریمور تنها ۱۷ سال داشت و در فیلم نقش دختری را بازی میکرد که شباهت بسیاری با شرایط زندگی واقعی او در سالهای قبل داشت. علیرغم اعتبار نامناسب دوران کودکیاش، بریمور ادعا کرده که مغزش خوب کار میکند: «حتی اگر گاهی اینجا و آنجا دختر بدی بودم، اما هیچ وقت انسان بدی نبودم». به نظر میرسد حق با بریمور است، زیرا توانست مسیر زندگی خود را بار دیگر تغییر داده و در عرصه بازیگری به موفقیتی پیش از دوران طغیانش دست یابد.